ازخونینشهر تا خرمشهر چقدر راه است؟
خرمشهر از گذشته دور استعداد خونین شهر شدن را داشته است. از همان دوره که عربها «محمره»اش خواندند. محمره یعنی شهر سرخ؛ در بیشتر روزهای سال در اثر جزر و مد دریا در دلتای حاصلخیز محل تلاقی رودخانههای اروندرود و کارون، قسمت عظیمیاز سواحل شهر به رنگ خون در میآید.
خرمشهر از دیرباز تا کنون بارها مورد هجوم دشمنان قرار گرفته و در پی هر تهاجم یکبار ویران شده است. در 23 رجب 1254 هـ ق، همزمان با لشکر کشی محمد شاه قاجار به هرات، علیرضا پاشا سردار عثمانی، با سپاهی بزرگ به خرمشهر حمله کرد. در این تاخت و تاز خرمشهر ویران شد و سپاهیان عثمانی مردم را کشتند، خانه ها را سوزاندند و ویران کردند. با ادامه تجاوز عثمانی ها به مرزهای ایران، امیر کبیر با استفاده از جوانان غیور عشایر، سپاه مرزی نیرومندی در خرمشهر پدید آورد و فرماندهی آنرا به محمدخان، پسر حاج جابر خان سپرد. حاج جابر خان، حاکم خرمشهر در چهارم رجب 1266 هـ ق پرچم ایران را بر فراز شهر برافراشت و به پاداش این کاراز سوی امیر کبیر به لقب «خانی» مفتخر شد.
در سال 1273 هـ . ق نیروهای انگلستان، به فرماندهی ژنرال «اوترام» به خرمشهر حمله کرده و نیروهای ایران را شکست دادند و آن را تصرف کردند. این بار نیز خرمشهر ویران شد. و بار آخر در 1359 بود که نیروهای بعثی عراق به خرمشهر حمله کردند و آنگونه ویرانش کردند که هنوز هم بعد از گذشت بیش از سه دهه یادگارهایش در تمام کوچههای خرمشهر باقیست.
خرمشهر کجاست؟
در محل تلاقی دو رود کارون و اروند، و در ناحیه باتلاقی و پست در دلتای اروند رود، شهری قرارگرفته که 23 کیلومتر مربع مساحت دارد. اکنون جمعیت آن با احتساب دِهِستانهای تابعه به زحمت به صدو هشتاد هزار نفر میرسد. خرمشهر در بهترین دوران اقتصادی خود در دهه 1350 جمعیتی بالغ بر دویست و پنجاه هزار نفر داشت. اگر به آمار سال 1365 مراجعه کنیم با رقمیحدود یک صدم این جمعیت مواجه میشویم. یعنی 2598 نفر. شهرستان خرمشهر از شمال به شهر اهواز، از جنوب و شرق به آبادان و از غرب به مرز ایران و عراق محدود میشود. این شهرستان از دو بخش مرکزی و جزیره مینو تشکیل شده که در گذشته شامل 4 بخش مرکزی، شادگان، بندر خرمشهر و هندیجان بوده است. از دهه 1330 راههای ارتباطی خرمشهر شامل چهار نوع آبی، شوسه و هوایی (فرودگاه بینالمللی آبادان که بین آبادان و خرمشهر ساخته شده بود) و راهآهن بوده است. خرمشهر بهجهت واقعشدن در مجاورت خلیج فارس و کشور عراق، از اهمیت استراتژیک اقتصادی، تجاری و سیاسی ویژهای برخوردار است و به خاطر همین اهمیت، همواره موردِ طمع استعمارگران و کشورهای مهاجم بوده است.
و اکنون یک سوال...
آیا اگر زمانی تاریخ دوباره تکرار شود و خدای ناکرده خرمشهر بازهم مورد تهاجم قرار گیرد، آیا همانطور مقاومت خواهد کرد؟ آیا میتوان از مردم خرمشهر فعلی، انتظار همان مقاومت مردمیسال 1359 را داشت؟ آیا مردم خرمشهر فعلی انگیزه 34 روز مقاومت در برابر نیروهای مهاجم را دارند؟ خرمشهری که در سال 1359 مورد تهاجم قرار گرفت، شهری آباد بود با مردمیکه در آن اصطلاحا جا افتاده بودند و به آن خو گرفته بودند. بندری بود با رونق اقتصادی بالاو مردمیداشت که در آن به رفاه رسیده بودند. خانه و کاشانه ای سالم و شهری آباد داشتند. در خرمشهر سال 1359 از هر قومیمیشد یک نماینده پیدا کرد. لر، بندری، عرب، کرد و حتی ترک. مردمیکه سی و چهار روز مقاومت کردند همگی بومیخرمشهر نبودند، ولی خرمشهر را دوست داشتند. آیا خرمشهر فعلی همان بافت جمعیتی را دارد؟ مسلماً خیر.
شهید صیاد شیرازی، از آن فرماندهانی بود که بعد از پایان جنگ همان روحیه و حال و هوای دوران جنگ را حفظ کرد. او همواره به مناطق جنگی سر میزد و تاکتیکها را مرور میکرد و همیشه به دنبال آن بود که ببیند بعد از جنگ بر سر مناطقی که برای پس گرفتن وجب به وجب آنها از دست دشمن خونها ریخته شده، چه آمده است. آباد شده اند، رها شدهاند، یا ویران. آیا وظیفه ما در قبال خاک کشور فقط همین بود که آن را پس بگیریم و رهایش کنیم؟ این آزاد سازی به چه کار میآید؟ آیا اگر همین خاک متروک به دست دشمن میافتاد به همین شیوه رها میشد، مسلماً خیر. کشوری که برای تسخیر خاک ایران تمام مردان خاک خود را به خدمت میگیرد از قبل برای وجب به وجب این خاک با ارزش برنامهها و انگیزهها داشته است؛ در اصل همان برنامهها و انگیزهها بوده اند که باعث تهاجم شدهاند.
شهید صیاد شیرازی با همین عقیده پا به میدانهای جنگی متروک میگذاشت و هرگاه پادگان متروکی را میدید، یاد خاطرات جنگیاش میافتاد و صحنههای خون و آتش را به خاطر میآورد که چه تلاشها و چه جانهایی برای بازپسگیری این متروکه فدا شدند.
خرمشهر یکی از همین میدانهای جنگی است. شهری است که تمام کوچه و خیابانهایش میدان جنگ بودند. شهری که نوزده ماه در اسارت رژیم عراق بود و هر بلایی که توانستند بر سرش آوردند. شهری که مردان غیور کشورمان 23 روز جنگیدند تا ویرانههای آن را از دست دشمن نجات دهند.
اکنون سالها از آزادی این شهر میگذرد. شهری که نماد مقاومت و پایتخت دفاع مقدس ایران است. این شهر را چه شده است؟ آیا توانستیم آن را به حال اولیه خود بازگردانیم؟ ما درمورد پیشرفت صحبت نمیکنیم. از بازسازی و بازگرداندن به حالت اولیه سخن میگوییم. پیشرفت بماند!
نگاهی به یکی از شهرهای دنیا میاندازیم که جنگ بلایی چند برابر خرمشهر بر سر آن آورد. هیروشیما. در چند سال این شهر کاملاً بازسازی شد و تنها نماد جنگ آن، که در کل دنیا شناخته شده است، تالار ترویج صنعتی هیروشیما معروف به گنبد گنباگو، همانطور نیمه مخروب دست نخورده باقی مانده است تا یادگاری از ویرانی صد در صد این شهر باشد. این گنبد امروزه در مرکز پارک یادمان صلح هیروشیما قرار دارد.
حال به خرمشهر میرویم. شهری که پس از سه دهه کوچههایش یادگارهای جنگ را هنوز به سینه دارند و تنها نماد مقاومت این شهر که مسجد جامع خرمشهر است، به طور کامل بازسازی شده است! خرمشهر هنوز موزه جنگ است. مسافرین و گردشگران کاروانهای راهیان نور هر سال به خرمشهر سر میزنند. به مسجد جامع نوساز خرمشهر میروند و به دنبال آثار مقاومت آن میگردند و هیچ چیزی جز روایت و تجسم دستگیرشان نمیشود. آنگاه به داخل شهر میروند و با ساختمانهای نیمه مخروبه تجدید دیدار میکنند. متأسفانه همان بلایی که بر سر مناطق متروک جنگی آمده، در مقیاس شهری بر سر خرمشهر آمده است. با یک گشتوگذار در خبرگزاریها میتوان از اوضاع خرمشهر فعلی مطلع شد. وقتی پدر شهید محمد جهان آرا، سردار مقاومت خرمشهر از بی مهریهای روا شده نسبت به یادگار رشادتهای فرزندش نالان است، آیا فقط گرامیداشت سوم خرداد و پخش نوحه " کو جهان آرا" و تازه کردن داغ پسر، برای این پدر کفایت میکند؟ آیا او فقط نگران برگزاری بزرگذاشت سوم خرداد است؟
به هریک از شهرهای کشور که وارد میشویم هر سال نسبت به سال ماقبل آن به لحاظ عمرانی و زیبایی بهتر میشود، اما در خرمشهر این رویه برعکس بوده و هرسال بر خرابی شهر و محرومیت آن افزوده میشود. علاوه بر این خرمشهر از لحاظ بهداشتی نیز وضعیت اسفناکی را دارد و امکانات و تجهیزات بهداشتی پاسخگوی نیازهای شهروندان نیست، به همین دلیل در صورت بروز کوچکترین مشکلی شهروندان مجبور هستند برای درمان به شهرهای دیگر بروند. بیکاری یکی دیگر از مشکلاتی است که در این شهر بیداد میکند. فاضلاب شهری نیز در شرایط بسیار بدی قرار دارد. هر ساله در روز سوم خرداد ما با ارقام و اعداد نجومیدر مورد رسیدگی و پیشرفت خرمشهر روبرو میشویم و نوروز سال بعد که به خرمشهر سر میزنیم با یک واقعیت تکراری مواجه میشویم: خرمشهر هنوز نیمه مخروب است و هزاران کیلومتر با خرمشهر قبل از جنگ فاصله دارد. مردم خرمشهر به دلیل عملکرد نامطلوب مسئولان، حتی دیگر رقبتی به شرکت در مراسم جشن سوم خرداد ندارند.
منابع:
سایت شهرداری خرمشهر http://www.khorramshahr.ir /
سایت خبری تابناک
سایت خبری فارس نیوز
سایت تبیان
سایت ساجد
یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی / محسن کاظمی/ دفترادبیات و هنر مقاومت / ۱۳۷۸.
خاطرات و مخاطرات نوشته: مهدیقلیخان هدایت.
خاطرات و نوشتههای احمدکسروی.
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد http://www.navideshahed.com
دائره المعارف اینترنتی ویکی پدیا
سایت تاریخ شفاهی
نظرات