مبارز آرام
به بهانه ۱۴ فروردین، سالگرد ارتحال احمد آرام مترجم و نویسنده معاصر
استاد زبانِ مدرسه
در غدیر (18 ذیالحجه) 1321 قمری کودکی متولد شد که قرار بود پنجرهای تازه به روی زبان و دانش بگشاید. احمد آرام، مترجم، نویسنده و پژوهشگر نامآشنای ایرانی، در 15 اسفند 1282 شمسی در خانوادهای پرجمعیت در تهران به دنیا آمد. پدرش حاج غلامحسین تاجری مشروطه خواه بود که در تیمچه حاجبالدوله تجارت داشت. احمد از نوجوانی، شیفته کلمات شد؛ اما نه فقط به عنوان واژههایی برای سخن گفتن، بلکه به عنوان کلیدهایی برای درک جهانی وسیعتر.[1]
احمد آرام پس از فراگیری علوم مقدماتی نزد پدر، وارد مدرسه شد. چهار سال از دوران ابتدایی خود را در مدرسه دانش بود و با قرآن و صرف و نحو عربی آشنایی یافت. بعد از آن به مدرسه ترقی رفت، پنجم و ششم ابتدایی را در آنجا خواند و در عربی نیز چندان پیش رفت کرد که متون عربی را میتوانست به راحتی ترجمه کند. وی در دوازده سالگی وارد مدرسه علمیه شد و پس از سه سال تحصیل در دوره متوسطه در آن مدرسه، به دارالفنون رفت. در این دوران زبانهای فرانسه و انگلیسی را به خوبی آموخت. دوران تحصیل او در دارالفنون، مصادف با اخراج معلمان فرانسوی از کشور به دستور رضاخان گردید. برای جبران کمبود معلم در مدارس، از خود دانشآموزان در امر تدریس استفاده میشد و آرام نیز در زمره همین دانشآموزان بود.[2]
مولف کتابهای درسی
پس از فارغالتحصیلی، به تدریس فیزیک و شیمی پرداخت. از آنجا که درسهای تجربی به صورت نظری و بدون فعالیت آزمایشگاهی تدریس میشوند، به ابتکار جدیدی دست زد و کتابی با عنوان هدیه سال نو (مجموعه تجربیات فیزیکی و شیمیایی) منتشر کرد. این کتاب، نخستین کتاب آموزشی در کارهای آزمایشگاهی شامل آزمایشهای فیزیک و شیمی بود که او در بهمن ۱۳۰۴ تألیف کرد. وی سپس به رشته حقوق روی آورد ولی پس از چندی آن را رها کرد و در رشته پزشکی به تحصیل پرداخت، اما در آخرین سال نیز آن را رها کرد و به فعالیتهای فرهنگی و ترجمه روی آورد. او از بنیانگذاران تألیف کتابهای درسی در ایران بود. مدتی به عنوان معاون وزیر آموزش و پرورش در دهه ۲۰ به فعالیت پرداخت. هچنین یکی از نخستین مؤلفان کتابهای درسی و آموزشی بود که هم به تنهایی و هم با کمک دیگران، کتابهای فیزیک و شیمی دبیرستان را تألیف کرد. از آنجا که علاقه زیادی به امیرکبیر داشت، مجموعهای از کتابهای خود را «مجموعه امیر» نامگذاری کرد. این کتاب به خط میرزا حسن زرین قلم، تحریر و به صورت چاپ سنگی منتشر شد.[3]،[4]
از فیزیک تا کیمیای سعادت
استاد احمد آرام به دین، اخلاق، قرائت و تدبر در قرآن، دوری از گناه و حرام اهتمام میورزید. وی در علوم مختلف، از ریاضیات گرفته تا فلسفه، علاقه داشت، اما بیشترین سهم از عمرش را به ترجمه و پژوهش اختصاص داد. او که با زبانهای عربی و فرانسه آشنایی داشت، از همان دوران جوانی دست به ترجمه متون علمی، فلسفی و تاریخی زد. او میخواست دانش جهانی را به زبان فارسی بیاورد، پلی بسازد بین شرق و غرب، میان سنت و مدرنیته.[5]،[6]
اولین ترجمه آرام، مقاله یک فیزیکدان فرانسوی بود که در مجله العرفان بیروت به چاپ رسید. در اواخر سال 1316 به تصحیح نسخه کتاب کیمیای سعادت امام محمد غزالی و مقابله آن با نسخههای کتابخانه مجلس، پرداخت و پس از دو سال آن را آماده و در سال 1318 منتشر کرد.[7]،[8]
رهبر معظم انقلاب درباره این ترجمه آرام فرمودند: «حدود سی، چهل سال قبل از این، من خودم وارد باب ترجمه شدم و از یک نوشته جناب آقای آرام استفاده کردم. آن چیزی که بنده را تشویق کرد که مشغول کار ترجمه شوم و با ترجمه انس پیدا کنم، کار ایشان بود. در همان زمان، ایشان ظاهراً در بیروت متنی پیدا کرده بودند و آن را ترجمه کرده بودند؛ من به آن متن نگاه میکردم، میدیدم که واقعاً نوشته ایشان خیلی قوی و متین و بدون حشو و کلام زاید است؛ که انسان لذت میبرد.»[9]
نگاه تکلیفی به جریان ترجمه
آرام از اعضای قدیمی و برجسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود. از مهمترین کارهای او، همکاری در تدوین فرهنگ واژگان علمی بود که به استانداردسازی زبان علمی کشور کمک کرد. او واژگان تخصصی بسیاری را بهویژه در زمینه ریاضیات، فیزیک و فلسفه به فرهنگ علمی ایران افزود. وی در کنار چهرههایی همچون محمد معین، مجتبی مینوی و غلامحسین صدیقی، از پیشگامان ترجمه متون علمی در ایران بود. او از پرکارترین مترجمین معاصر است که به زبانهای فرانسه انگلیسی و عربی تسلط داشت و از این زبانها به فارسی ترجمه میکرد. آرام با دقت و وسواس خاصی آثار متفکرانی چون ابنسینا، فارابی، رنه دکارت، راجر بیکن و پیر سیمون لاپلاس را ترجمه کرده است. در دورانی که بسیاری به ترجمه به چشم حرفهای ساده نگاه میکردند، او آن را یک رسالت فرهنگی میدانست. نثر فارسی او پخته، پرورده، روشن و بیتکلف بود. ترجمههای او رشتههای گوناگون علوم تجربی، ریاضیات، پزشکی، تاریخ، فلسفه، معارف اسلامی، علوم قرآنی، علوم اجتماعی، نجوم، تعلیم و تربیت، ادبیات، جغرافیا و روانشناسی را شامل میشود. آنچه او را متمایز میکرد، نه فقط ترجمه صرف، بلکه تلاشی بود که برای ایجاد معادلهای دقیق علمی در زبان فارسی انجام داد. شمار آثار او به جز مقالات که در مجلات چاپ شده است به بیش از یکصد و چهل اثر بالغ میشود.[10]،[11]
همچنان پرکار
او در دوران اشتغال به حرفه معلمی، در کنار شهیدان استاد مرتضی مطهری و محمد علی رجایی و برخی معلمان دیگر اقدام به تأسیس «جامعۀ اسلامی معلمین تهران» کرد. در اطلاعیه دعوت به همکاری این جامعه که امضای او نیز در پایان آن درج شده، چنین آمده است: «برادر و همکار ارجمند در اجتماعی که شعله های فساد از هر گوشه و کناری زبانه کشیده دامن پاک جوانان ما را می سوزاند [...] به حکم: کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته عدهای از معلمین و دبیران وزارت فرهنگ و استادان دانشگاه گرد هم جمع شده و با امید به خداوند متعال و همت برادران مسلمان دست به کار اقداماتی شدهاند که وظیفه دینی و وجدانی خود را انجام داده باشند.»[12] فعالیتهای این انجمن چنان بود که ساواک در اواخر مرداد 1339 مانع از برگزاری مراسم سوگواری دهه آخر صفر آن شد.[13]
آخرین روزهای اشتغال او در وزارت معارف، در مأموریت به عراق، لبنان و سوریه و با عنوان بازرس فنی مدارس ایرانیان سپری میشود. روزهایی که در میان خاطرات او، به وضوح بوی ضداستعماری میدهد و موجب آشنایی او با شوق مردم منطقه نسبت به مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران در میان آنها میشود. پس از بازنشستگی، او در تهران بر روی ترجمه متمرکز میشود.[14]
رهبر معظم انقلاب درباره دیدار با آرام در این مقطع فرمودهاند: «کتابی را ترجمه میکردم، کلمهای را نفهمیدم، فکر کردم که از چه کسی بپرسم. آن موقع اتفاقاً در تهران بودم، لذا به یاد ایشان افتادم. از دوستان تحقیق کردم که ایشان کجایند؛ گفتند که در مؤسسه فرانکلین هستند. به آنجا رفتم و ایشان را دیدم. ایشان مشکل ما را برطرف کردند، تشکر کردیم و آمدیم. پارسال دیدم که آقای آرام در تلویزیون مصاحبه کردند. از اینکه ایشان را باطراوت و بانشاط دیدم، حقیقتاً از ته دل خوشحال شدم که بحمداللَّه ایشان سر پا هستند. خداوند انشاءاللَّه به ایشان و به همه عناصر قدیمیِ ارزشمند ما عمر طولانی بدهد، تا هرچه بیشتر از اینها در جامعه استفاده شود.»[15] شاید یکی از آثاری که موجب علاقه آیتالله خامنهای به وی شده بود، ترجمه کتاب «در سایه قرآن» به قلم سید قطب بود که احمد آرام نیز همچون ایشان آن را ترجمه کرده بود. آرام در مقطع فراغت پس از بازنشستگی، آثار بسیاری در نشرهای گوناگون منتشر کرد که از آن جمله همکاری با انتشارات بعثت بود که به جهت انتشار آثار برخی چهرههای مشهور مبارز همچون آیتالله طالقانی، آیتالله مکارم شیرازی، دکتر علی شریعتی، آیتالله دکتر بهشتی، مهندس بازرگان و ... ساواک بر روی آن حساسیت داشت.[16]
آثار و تالیفها
از آثار متعدد این استاد برجسته میتوان به ترجمه کتابهای: «اصول فلسفه» رنه دکارت، «فلسفههای بزرگ» پیر دوکاسه، «علم و فرزانگی» رابرت اوپنهایمر، «تاریخ علم» و «شش بال علم» جورج سارتون، «روح ملتها» آندره زیگفرید، «فقر تاریخیگری» و «حدسها و ابطالها» کارل پوپر، «خدا و انسان در قرآن» توشیهیکو ایزوتسو، «تکامل فیزیک» آلبرت انیشتین، «اثبات وجود خدا» جان کلوور مونسما، «سه حکیم مسلمان» و «علم و تمدن در اسلام» سید حسین نصر، «انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی» دلیسی اولیری، «چگونه مسئله را حل کنیم» جورج پولیا، «متفکران اسلام» بارون کارا دو، «اندیشههای کلامی شیخ مفید» مارتین مکدرموت، «الحیاة» محمدرضا حکیمی، «هگل و مبادی اندیشه معاصر» و «یونانیان و بربرها» امیرمهدی بدیع، «حساب دیفرانسیل و انتگرال: در دسترس همه» سیلوانوس و تامپسون، «پیدایش و مرگ خورشید» جورج گاموف، «تاریخ تمدن» (جلد اول: مشرق زمین گاهواره تمدن) ویل دورانت و دهها کتاب دیگر اشاره کرد. ترجمه کتاب اصول فلسفه، یکی از مهمترین آثاری است که همچنان در دانشگاهها تدریس میشود. همچنین برای ترجمه کتاب الحیاة، برگزیده اولین دوره کتاب سال ایران شد. آرام معتقد بود که زبان فارسی باید بتواند با دانش روز همگام شود و این همگامی، بدون ترجمه دقیق و علمی ممکن نیست.[17]
رهبر معظم انقلاب درباره احمد آرام فرمودند: «مرحوم احمد آرام یکی از پیشروان و چیرهدستان فن ترجمه در کشور ما است و حق عظیم او در ارائه ترجمه متقن و امین، ستودنی است. فراتر از همه، ایمان عمیق و معرفت روشن آن مرحوم به مبانی دین مبین و انس و ارادت او به قرآن کریم و آثار پیشوایان معصوم (علیهمالسّلام) و صفا و وارستگی و رفتار مؤمنانهای است که به همه خدمات علمی و فرهنگی، روح و معنویت میبخشد و آن را ماندگار و مبارک میسازد.»[18]
ایشان همچنین درباره تنوع آثار آرام فرمودند: «شماره آثار منتشرشده آن مرحوم و تنوع موضوعات آن و گسترش دامنه مستفیدان از آن آثار، در دل هرکسی که خدمات فرهنگی را گرامی و ارجمند میدارد، شأنی والا برای پدیدآورنده آن میآفریند و او را به تکریم و قدرشناسی از آن سرچشمه با برکت وادار میسازد.»[19] از آثار تألیفی آرام میتوان: فرهنگ اصطلاحات علمی، هیئت، لغتهای قرآن مجید، معلم نمونه، چگونه روحهای محکم و زنده بسازیم و چندین کتاب دیگر را نام برد. فرهنگ اصطلاحات علمی اثری است که در همکاری با فرهنگستان زبان فارسی، برای معادلسازی اصطلاحات علمی نگاشته شده است.[20]،[21]
آرامنامه
در سال 1361 انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی و به اهتمام دکتر مهدی محقق کتاب «آرام نامه» شامل مقالات، خاطرات و گفتگوهایی با استاد احمد آرام را تدوین و به چاپ رسانید.[22]
کتاب «گوهر عمر» نیز گفتوگوی مفصل پیروز سیار با استاد آرام است که در سال 1381 توسط نشر نی به چاپ رسید. این کتاب شامل خاطرات و دیدگاههای آرام درباره اصول و چارچوبهای ترجمه است.[23] همان کتاب با آرایش جدید، بار دیگر با نام «یادگار عمر» در سال 1399 در نشر کارنامه منتشر شد.[24]
کتاب «احمد آرام و سهم او در واژهگزینی و تاریخنگاری علم به زبان فارسی» ادای احترام به شخصیت وارسته او است. دکتر غلامعلی حدّاد عادل، نویسنده این کتاب، در پی آن بوده که بعضی از ابعاد شخصیت علمی و فرهنگی آرام را تشریح کند. کتاب به دو بخش کلی «سهم آرام در واژهگزینی در زبان فارسی» و «سهم آرام در تاریخنگاری علم به زبان فارسی» تقسیم شده است. در سال 1400 توسط نشر هرمس چاپ شده است.[25]
چشم از جهان فرو بست
احمد آرام بیشاز آنکه نویسندهای پرکار باشد، مترجمی خستگیناپذیر بود. او از مترجمانی بود که هر واژه را با حساسیت بررسی میکرد. نوشتههایش از نظم فکری بالایی برخوردار بودند. سرانجام این پژوهشگر بزرگ در سال 1377 در سکوتی که خاص مردان اندیشه است، چشم از جهان فروبست و به خاک سپرده شد. اما ردپای او در زبان فارسی باقی ماند؛ در واژگانی که ساخت، در کتابهایی که ترجمه کرد، و در پلی که میان جهان علم و زبان فارسی بنا نهاد.[26]
رهبر معظم انقلاب در پیامی درگذشت ایشان را تسلیت نوشتند: «درگذشت مرحوم مغفور جناب آقای احمد آرام را که عضو برجسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بودند، به جنابعالی و همه اعضای محترم و همه آشنایان با خدمات ارزنده آن مرحوم به معارف و ادبیات معاصر و به ویژه به بازماندگان و منسوبان ایشان صمیمانه تسلیت عرض میکنم.[27]
[1] سیار، پیروز (1381). گوهر عمر، تهران: نشر نی، ص 35.
[2] دفتر ادبیات انقلاب اسلامی (1381). فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج1، تهران: سوره مهر، ص 84.
[3]. پایگاه جامع اهل قلم ایران، یادها و یادگارها، احمد آرام
[4]. فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج1، ص 84 .
[6]. حائری، علی (1382). کتاب روزشمار شمسی، تهران: مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، ص 39.
[7]. فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج1، ص 84 .
[8]. گوهر عمر، ص 174.
[10]. پایگاه جامع اهل قلم ایران
[11]. اتحاد، هوشنگ (1387). پژوهشگران معاصر ایران، تهران: فرهنگ معاصر، ص 244.
[12]. مرکز بررسی اسناد تاریخی (1382)، استاد شهید مرتضی مطهری به روایت اسناد ساواک، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 24
[13]. همان، ص 22
[14]. گوهر عمر، ص 251.
[16]. مرکز بررسی اسناد تاریخی (1393) پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک، ج2، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی،ص366.
[17]. پایگاه جامع اهل قلم ایران
[20]. گوهر عمر، ص 70.
[21]. پایگاه جامع اهل قلم ایران
[22]. همان
[23]. پایگاه خانه کتاب و ادبیات ایران
[24]. سیار، پیروز (1399). یادگار عمر، تهران: کارنامه، ص 12.
[25]. پایگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 18/5/1400
[26]. همشهری، 1/2/1377، شماره 1523
نظرات