دو عامل اصلی تجزیه امت محمدیه؛ استعمار و استبداد
وحدت و اتحاد سیاسی مسلمانان از جمله دغدغههای مصلحان بزرگ اسلامی تاریخ بوده است. پرسشهایی چون: به راستی اتحاد سیاسی مسلمانان چگونه محقق میشود؟ معنا و مفهوم آن چیست؟ آثار، نتایج و پیامدهای اتحاد سیاسی جهان اسلام چیست؟ چگونه و با چه شگردهایی میتوان به این مهم دست یافت؟از جمله پرسشهایی بوده که به ذهن اندیشمندان و متفکران اسلامی خطور کرده است. تاریخ اسلام چهرههای نامی و تأثیرگذار فراوانی را به خود دیده است که عمر خود را در راه بیداری مسلمانان صرف کرده و در این راه به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند. سیدجمال الدین اسدآبادی را به حق باید یکی از بینظیرترین این شخصیتها به شمار آورد. سید جمال الدین اسدآبادی به عنوان یکی از متفکران بزرگ اسلامی در راه این اندیشه و وحدت مسلمانان تلاش بسیاری نمود. وی عوامل اصلی عقب ماندگی و تکه تکه شدن ملل مسلمان را استعمار غرب و استبداد شاهان می دانست.
تفرقه و جدایی میان مسلمانان را باید مهمترین عامل بدبختی و عقبماندگی آنها در پارهای از مقاطع تاریخی دانست، دشمنان اسلام نیز با استفاده از همین نقطه ضعف به کشورهای اسلامی حمله کرده و به تصرف آنجا مبادرت ورزیدند. در این میان تعداد انگشتشماری از اندیشمندانی که دغدغه وحدت و همبستگی میان مسلمانان را داشتند، در برابر چنین وضعیتی سکوت نکرده و پرچم مبارزه فرهنگی و علمی را برافراشتند. سید جمالالدین اسدآبادی را باید یکی از شاخصترین این مبارزان به شمار آورد. ویژگی ممتاز وی این بود که به جای مبارزه نظامی با استعمارگران، اقدام به مبارزه علمی و بیدار کردن مسلمانان کرد. سید جمالالدین عامل اصلی عقب ماندگی و تکه تکه شدن ملل مسلمان را استعمار غرب و استبداد شاهان می دانست.
ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎلاﻟﺪﻳﻦ اﺳﺪآﺑﺎدی و اندیشه اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﻲ
احیاگری اسلامی، عنوان عامی است که بیانگر بازگشت به اسلام در عرصه جامعه، فرهنگ و سیاست است. افراد و جریانهای منادی اسلام با مراتب مختلفی مشمول این عنوان هستند؛ و اندیشمندان از این رویکرد با نام اصلاح دینی، اسلامگرایی، حرکت اسلامی، اسلام سیاسی و ... یاد میکنند. پیشگام جریان بیداری اسلامی را سیدجمالالدین اسدآبادی میدانند و سه نسل بعد از او؛ عبده، رشید رضا و حسن البناء میباشند(حنفی و دیگران1380 :13). سید جمالالدین اسدآبادی جزو معدود روشنفکران و اصلاحگران دینی زمانه است که سعی داشت تا ضمن ضدیت با استبداد داخلی به نقش عناصر خارجی در وابستگی و عقب ماندگی نیز اشاره کند. او راه نجات اسلام و میهن را در ”اتحاد اسلام ” میداند. رسالت اصلی سید جمالالدین تجدید حیات اسلامی و احیای عزت مسلمانان است، به طوری که میتوان از سید جمالالدین به عنوان مصلح دینی نام برد. او همچنین که مدینه فاضلهای که در تاریخ مطرح شده را فقط از طریق اصلاحات امکانپذیر دانسته و دستیابی بدان را جز با ایجاد تغییر و تحول به دست افراد ممکن نمیداند. سید جمال الدین دین اسلام را دین کامل و پاسخگو به نیازهای بشری دانسته و معتقد است دیگر گرایشها باطل و راه اصلاح جامعه بازگشت به دین اسلام است( آزاد ارمکی، ۱۳۸۰ : ۱۸۰-۱۷۸).
ﺑﺮﺧﻲ از ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن ﺗﺌﻮری اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﻲ ﻣﻨﺴﻮب ﺑﻪ ﺳﻴﺪ را ﻋﺎﻣﻠﻲ ﺑﺮای ﺗﺮوﻳﺞ دﻳﺪﮔﺎهﻫﺎی ﻗﻮﻣﻴﺘﻲ و ﻣﺬﻫﺒﻲ ﻣﻲداﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ آﻳﻨﺪه ﺻﻠﺢ ﺑﺸﺮی را ﺑـﺎ خطر ﻣﻮاﺟـﻪ ﺳـﺎزد. آﻧﻬﺎ ﺳﻴﺪ را ﻣﺮوج ﺗﻔﻜﺮات ﻗﻮﻣﻴﺘﻲ ﻣﻲﺧﻮاﻧﻨﺪ در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ چنین نیست و ﺳﻴﺪ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ ﺗﻔﻜﺮ ﻳﻚ ﻗﻮم ﻣﻨﺘﺨـﺐ دﺳـﺘﺎوﻳﺰی ﺑﺮای ﺗﻮﺟﻴﻪ ﺳﻮدﺟﻮﻳﻲﻫﺎ و ﺳﻠﻄﻪ ﻃﻠﺒﻲﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﺮوع ﮔﺮوهﻫـﺎی ﺑـﻪ ﻇـﺎﻫﺮ ﻣﻠـﻲ ﮔـﺮا و ﻫﻤﻪ اﺳﺘﻌﻤﺎرﮔﺮان در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦ ﺑﻮده اﺳﺖ. روژه ﮔﺎرودی فیلسوف و نویسنده فرانسوی در ﺑﻴﺎن اﻫﻤﻴﺖ ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎلاﻟﺪﻳﻦ در ﺑﻴﺪاری ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ: «اﻣﺮوزه ﻧﺎم ﺳـﻴﺪ ﺗﻨﻬـﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﻴﺪارﻛﻨﻨﺪه ﻣﻠﺖﻫﺎی ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻣﻄﺮح ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ از او ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﺑﻴﺪارﻛﻨﻨـﺪه ﺗﻤـﺎﻣﻲ ﻣﺤﺮوﻣﺎن ﺟﻬﺎن ﻳﺎد ﻣﻲ ﺷﻮد. اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع را ﻣﻲﺗﻮان در ﭘﺎﺳﺦ ﺳﻴﺪ ﺑﻪ ارﻧﺴـﺖ رﻧـﺎن ﻣﺸـﺎﻫﺪه ﻧﻤﻮد آﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺳﻴﺪ در دﻓﺎع از ﺗﻔﻜﺮ آزادی ﺧﻮاﻫﺎﻧﺔ ﺧﻮد در ﺑﺮاﺑﺮ ﺗﻔﻜـﺮ ﻗـﻮم ﻣﻨﺘﺨـﺐ ﺑـﻪ ﺷﺪت دﻓﺎع ﻣﻲﻛﻨﺪ»(ﮔﺎرودی،1376: 367-370). در ﺧﺼﻮص رﻳﺸﻪ ﻫﺎی ﺗﺎرﻳﺨﻲ اﻧﺪﻳﺸـﻪ وﺣـﺪت اﺳـﻼﻣﻲ در ذﻫـﻦ و ﻋﻤﻠﻜـﺮد ﺳـﻴﺪ ﺟﻤﺎل اﻟﺪﻳﻦاﺳﺪآﺑﺎدی ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ وی اﻧﺪﻳﺸﻪ اﺗﺤـﺎد اﺳـﻼم را از وﺿﻊ ﻧﺎﺑﺴـﺎﻣﺎن ﻣﺴـﻠﻤﺎﻧﺎن ﻫﻨـﺪ اﻟﻬﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. سپس وﻲ اﻳﻦ اﻧﺪﻳﺸﻪ را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳـﻚ ﻃﺮح ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﺆﺛﺮ در آورد، ﻃﺮح ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺟﻤﻌﻴﺖ و ﻣﺠﻠﻪ ﻋﺮوه اﻟﻮﺛﻘﻲ ﺑـﺎ وﻋﺪه ﻣﺴﺎﻋﺪت ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﻫﻨﺪ ﮔﺮدﻳﺪ (ﻣﺤﻴﻂ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ،1375 :15).
ﻳﻜﻲ از اﺳﻨﺎد ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎنده از اﻓﻜﺎر وﺣﺪتﻃﻠﺒﺎﻧﻪ و ﺿﺪ اﺳﺘﻌﻤﺎری ﺳﻴﺪ، آرﺷﻴﻮ ﻣﺠﻼت ﻋﺮوه اﻟﻮﺛﻘﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﻴﺪ در ﺷﻤﺎره اول ﻣﺠﻠﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺴـﻠﻤﺎﻧﺎن را ﺑـﺎ اﺗﺤـﺎد ﺑـﺮای دﻓـﺎع از ﻣﺼﺮ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﺳﺘﻌﻤﺎر اﻧﮕﻠﻴﺲ دﻋﻮت ﻣﻲﻛﻨﺪ در ﺷﻤﺎره 10، ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن را از ﻗﺒﻮل و ﭘﻴـﺮوی از ﻋﻠﻮم ﺳﺎﺧﺘﮕﻲ ﻏﺮﺑﻴﺎن ﺑﺎز ﻣﻲدارد و در ﺷﻤﺎره 12، اﺗﺤﺎد ﻣﻴﺎن ﺣﻜﻤﺮاﻧﺎن ﻣﺴـﺘﺒﺪ ﻣﺤﻠـﻲ و ﻗﺪرت ﻫﺎی اﺳﺘﻌﻤﺎری را اﻓﺸﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. وی در ﺷﻤﺎره 14، ﺑﺎر دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع اﺗﺤﺎد ﺷـﻴﻌﻪ و ﺳﻨﻲ ﭘﺮداﺧﺘﻪ و در ﺷﻤﺎره 17، از آرﻣﺎن ﺧﻮد ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺑﻪ ﭘﻮﻳـﺎﻳﻲ ﺧـﻼق ﺻﺪر اﺳﻼم و دروان ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ آن ﺳﺨﻦ ﺑﻪ ﻣﻴﺎن ﻣﻲ آورد(ﮔﺎرودی،1376: 369). در این ارتباط وی به صراحت بیان میکند: «ﻣـﻦ ﻋﻠـﻢ اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﻴﻪ را ﺑﺮ دوش و ﺑﻪ ﻣﺤﺎرﺑﻪ دﻳﻨﻴﻪ در آن ﺑﻼد ﻧﻴﺰ ﻓﺮﻳﺎد ﺑﺮ آورم و ﺻﺪای ﻳﺎﻟﺜـﺎرات اﻻﺳﻼم ﺑﻠﻨﺪ ﻛﻨﻢ»( ﻣﺤﻴﻂﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻰ،1370 :189).
ﺗﻼشﻫﺎی وی در اﺗﺤﺎد مسلمانان ﭼﻪ در زﻣﺎن ﺣﻴﺎت وی و ﭼـﻪ ﭘﺲ از آن ﺛﻤﺮاﺗﻲ را در ﺑﺮداﺷﺘﻪ و ﻳﺎ ﻻاﻗﻞ ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻧﻈﺮات وی ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﻟﺰوم وﺣﺪت ﺟﻬـﺎن اﺳـﻼم اﻣـﺮوز ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﻳﻜـﻲ از ﻣﺒﺎﺣـﺚ ﺟـﺪی و ﻣﻄـﺮح در ﻣﻴـﺎن ﻋﻠﻤـﺎ و ﺳﻴﺎﺳﺘﻤﺪاران ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﻳﻜﻲ از اﺛﺮات ﺗﻼش ﻫﺎی ﭘﻴﮕﻴﺮاﻧﺔ وی را ﻣﻲﺗـﻮان در ﺗﺄﻳﻴـﺪ و اﻧﺘﺸـﺎر ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ در ﻣﻴﺎن اﻫﻞ ﺳﻨﺖ داﻧﺴﺖ. ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﺒﺪه، ﻣﻔﺘـﻲ ﺑـﺰرگ ﻣﺼـﺮ ﻛـﻪ از ﻗﻀﺎ از ﺷﺎﮔﺮدان و ﻫﻤﻜﺎران ﺳﻴﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ روزی ﺑﺮ ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏﻪ ﺷﺮح ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ اﺳﺖ و آن را ﭼﺎپ ﻧﻴﺰ ﻛﺮده اﺳـﺖ، ﻧﻜﺘـﻪ ﺟﺎﻟـﺐ آن ﻧﻴـﺰ وﺟـﻮد ﺧﻄﺒـﻪ ﺷﻘﺸـﻘﻴﻪ اﻣـﺎم در آن ﻣـﻲ ﺑﺎﺷـﺪ و ﺑﺪﻳﻦﺳﺎن ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ در ﻛﺸﻮر ﻫﺎی اﻫﻞ ﺗﺴـﻨﻦ ﺗﺠﺪﻳـﺪ ﭼـﺎپ ﮔﺮدﻳـﺪه اﺳـﺖ و ﺷـﺮح ﻫـﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺑﺮ آن ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن اﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪه ﻛﻪ ﺗﻤﺎم اﻳﻦ ﻛﺎرﻫـﺎ دﻧﺒﺎﻟـﻪ ﻫﻤـﺎن ﻛـﺎر ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﺒﺪه اﺳﺖ(ﺣﻜﻴﻤﻲ، 1384، ج2 :146) در ﺑﻌﺪ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻧﻴـﺰ ﺳـﻴﺪ ﺟﻤـﺎل اﻟـﺪﻳﻦ اﺳـﺪآﺑﺎدی ﺗﺄﺛﻴﺮﻫـﺎی ﻓﺮاواﻧـﻲ را ﺑـﺮ اﺗﺤـﺎد و اﺳﺘﻘﻼل ﺟﻬﺎن اﺳﻼم بویژه در دوران ﭘﺲ از درﮔﺬﺷﺖ وی ﮔﺬارد. ﻋﻠﺖ آن ﻧﻴﺰ از ﻧﻈﺮ اﻣﺎم خمینی ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﭘﺸﺘﻮاﻧﻪ ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﻣﺮﺟﻌﻴـﺖ از ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﺳﻴﺪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ و ﻳﺎ آﻧﭽﻨﺎن ﻛﻪ ﺧﻮد ﺳﻴﺪ در آﺧﺮﻳﻦ ﻧﺎﻣﺔ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻫﻢﻣﺴﻠﻜﺎن اﻳﺮاﻧیش از درون زﻧﺪان ﺑﺎﻟﻌﺎﻟﻲ اﺳﺘﺎﻧﺒﻮل ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﺪ: «ای ﻛﺎش ﻣﻦ ﺗﻤـﺎم ﺗﺨـﻢ اﻓﻜـﺎر ﺧـﻮد را در ﻣﺰرﻋـﻪ ﻣﺴﺘﻌﺪ اﻓﻜﺎر ﻣﻠﺖ ﻛﺎﺷﺘﻪ ﺑﻮدم، ﭼﻪ ﺧﻮش ﺑﻮد ﺗﺨﻢ ﻫﺎی ﺑﺎرور و ﻣﻔﻴﺪ ﺧﻮد را در زﻣﻴﻦ ﺷﻮره زار ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻓﺎﺳﺪ ﻧﻤﻲﻧﻤﻮدم»(ﻛﺮﻣﺎﻧﻰ، 1357 ج1، :83 ). ﺑﺴـﻴﺎری از اﻫــﺪاف ﺳــﻴﺪ در دوران ﭘــﺲ از او ﻣﺤﻘــﻖ ﮔﺮدﻳــﺪ و ﺣﺎﺻــﻞ 2 دﻫــﻪ ﺗــﻼش ﻣﺴــﺘﻤﺮ ﺳــﻴﺪ ﺟﻤﺎل اﻟﺪﻳﻦ اﺳﺪآﺑﺎدی در راه اﺗﺤﺎد ﻋﺰت اﺳﻼﻣﻲ را میتوان در ﺟﻨﺒﺶ ﻣـﺮدم اﻓﻐﺎﻧﺴـﺘﺎن ﺑـﺮای اﺟـﺮای ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻗﺎﻧﻮن، اﻧﻘﻼب ﻣﻠﻲ در ﻣﺼﺮ، ﻧﻬﻀـﺖ ﺗﻨﺒـﺎﻛﻮ و ﻣﺸـﺮوﻃﻪ در اﻳـﺮان، ﻧﻬﻀـﺖ ﻗـﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ در ﺗﺮﻛﻴﻪ، اﻳﺠﺎد ﺗﻔﻜﺮ ﻣﻠﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ اﺳﻼﻣﻲ در ﺑﻴﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﻫﻨﺪ و ﺗﺸﻜﻴﻞ ﭘﺎﻛﺴـﺘﺎن، رﻫﺎﻳﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎی اﻳﺮان؛ ﺗﺮﻛﻴﻪ و ﻣﺼﺮ از دﻳﻜﺘﺎﺗﻮری، اﺳﺘﻘﻼل ﻛﺸﻮرﻫﺎی اﺳﻼﻣﻲ در ﻗﻔﻘـﺎز مشاهده کرد(اﻗﺒﺎل،1376 :412).
ﺑﺮای اﺛﺒﺎت اﻳﻦ ﻣﺪﻋﺎ ﻛﺎﻓﻴﺴﺖ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ آﺛﺎر ﻳﻜﻲ از روﺷﻨﻔﻜﺮان ﻣﺴﻠﻤﺎن و ﻣﺮوج اﻓﻜﺎر ﺳﻴﺪ اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺷﻮد. اﻗﺒﺎل لاهوری یکی از ﺟﻮاﻧـﺎن ﻣﺴـﻠﻤﺎن ﭘـﺲ از آﻏـﺎز دوران ﺑﻴـﺪاری اﺳﻼﻣﻲ در دوران معاصر است. ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ سن کم و ﻋﺪم درک ﺣﻀﻮری ﺳـﻴﺪ ﺟﻤﺎل اﻟﺪﻳﻦاﺳـﺪآﺑﺎدی، از اﺷﻌﺎر اﻗﺒﺎل ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻇﻬﻮر و ﺗﺠﻠﻲ اﻓﻜﺎر ﺳﻴﺪ در ادﺑﻴﺎت و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺷﺒﻪ ﻗﺎره ﻳﺎد ﻣﻲﺷﻮد و ﻣﻲﺗﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ(اﺳﺮار ﺧﻮدی و رﻣﻮز ﺑﻲ ﺧﻮدی) اﻗﺒﺎل ﻻﻫـﻮری را ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﺷﺎﺧﺼﻪ ﻫﺎی ﺗﺄﺛﻴﺮ اﻓﻜﺎر ﺳﻴﺪ ﺑﺮ اﻗﺒﺎل داﻧﺴﺖ. اﻗﺒﺎل ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اوﻟـﻴﻦ ﻧﺴـﻞ از ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺟﻮان ﭘﺲ از دوران ﺣﻴﺎت ﺳﻴﺪ در ﺑﻴﺎن ﺗﻔﻜﺮات ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎل اﻟﺪﻳﻦاﺳـﺪآﺑﺎدی ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ ﻛﻪ در دورة ﻛﻨﻮﻧﻲ، اﺗﺤﺎد ﻛﺸﻮرﻫﺎی اﺳﻼﻣﻲ ﻓﻘﻂ در ﺻـﻮرﺗﻲ اﻣﻜـﺎنﭘـﺬﻳﺮ اﺳـﺖ ﻛﻪ در آﻏﺎز ﻫﺮ ﻛﺸﻮر اﺳﻼﻣﻲ اﺳﺘﻘﻼل ﺧﻮد را ﺑﺪﺳﺖ آورد، ﺳﭙﺲ ﻫﻤﺔ ﻛﺸﻮرﻫﺎی اﺳـﻼﻣﻲ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده زﻧﺪه ﻣﺘﺤﺪ ﺷﻮﻧﺪ. از ﻧﻈﺮ اﻗﺒﺎل ﺑـﺮای اﺗﺤـﺎد ﻛﺸـﻮرﻫﺎی اﺳـﻼﻣﻲ ﺑـﻪ ﻳﻚ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻧﻴﺎز اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻨﻈﻮر ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﻴﺪ ﺟﻤـﺎلاﻟـﺪﻳﻦ اﺳـﺪآﺑﺎدی در این دوران ﻣﻲﺗﻮاﻧﺴﺖ ﻫﻤﺎن اﺑﺮ ﻣﺮد ﺟﻬـﺎن اﺳـﻼم ﺑﺎﺷـﺪ همانند امام خمینی (اﻗﺒﺎل،1376 :413).
ﻳﻜﻲ دﻳﮕﺮ از ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺄﺛﻴر اندیشه های ﺳـﻴﺪ ﺑـﺮ ﺣـﻮادث ﺗـﺎرﻳﺨﻲ اﺳـﻼم ﭘﺮداﺧﺘﻪ ادوار ﺑﺮاون اﺳﺖ. وی در ﻛﺘﺎب «اﻧﻘﻼب اﻳﺮان» او را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻗﻬﺮﻣـﺎن اﺗﺤـﺎد اﺳـﻼم ﻣﻌﺮﻓــﻲ ﻣــﻲﻛﻨــﺪ ودر ﻫﻤــﺎن ﻛﺘــﺎب ﭘــﺲ از ﺷــﺮح ﻧﻬﻀــﺖ ﻣﻠــﻲ ﻣﺼــﺮ در ﺳــﺎل 1288ﻫـ.ق ﻛﻪ ﺑﺎ ﻗﻴﺎم ﻋﺮاﺑﻲ ﭘﺎﺷﺎ در ﻣﺼﺮ آﻏﺎز و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﺎ اﺷﻐﺎل اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن به ﺷﻜﺴﺖ انجامید، و ﻧﻴﺰ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﺑﺎ اﻣﺘﻴﺎز رژی و ﺗﻮﻓﻴﻖ در ﺟﻨﺒﺶ ﻣﺸﺮوﻃﻴﺖ، ﻧﻘﺶ ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎلاﻟـﺪﻳﻦ را بسیار برجسته دانسته و ﺗﻤﺎم اﻳﻦ ﻧﻬﻀﺖ ﻫﺎی ﻣﺬﻛﻮره را از اﻓﻜﺎر او داﻧﺴـﺘﻪ اﺳـﺖ(اﻣﻴﺮﻋﻼﺋـﻲ، 1375: 34).
ﺷﻬﻴﺪ ﻣﻄﻬﺮی ﻧﻴﺰ از ﺳـﻴﺪ ﺟﻤـﺎل اﻟـﺪﻳﻦاﺳﺪآﺑﺎدی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﻨﻴﺎﻧﮕﺬار ﻧﻬﻀﺖ ﻫـﺎی اﺻـﻼﺣﻲ در ﺟﻬـﺎن اﺳـﻼم ﻳـﺎد ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ« ﺑﺪون ﺗﺮدﻳﺪ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺟﻨﺒﺎن ﻧﻬﻀﺖﻫﺎی اﺻﻼﺣﻲ اﺧﻴﺮ ﺳﻴﺪ ﺟﻤـﺎل اﻟـﺪﻳﻦاﺳﺪآﺑﺎدی اﺳﺖ. او ﺑﻮد ﻛـﻪ ﺑﻴـﺪار ﺳـﺎزی را در ﻛﺸـﻮر ﻫـﺎی اﺳـﻼﻣﻲ آﻏـﺎز ﻛـﺮد، دردﻫـﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ را ﺑﺎ واﻗﻊ ﺑﻴﻨﻲ ﺧﺎص ﺑﺎزﮔﻮ ﻧﻤﻮد، راه اﺻﻼح و ﭼﺎرهﺟـﻮﻳﻲ را ﻧﺸـﺎن داد »(ﻣﻄﻬﺮی،1384: 14). ﺷﻬﻴﺪ ﻣﻄﻬﺮی دو وﻳﮋﮔﻲ ﺑﺮﺟﺴـﺘﻪ ﺳـﻴﺪ را ﻳﻜـﻲ ﺗﻔـﺎوﺗﻲ ﻛـﻪ او ﺑـﻴﻦ ﻋﺎﻟﻤﺎن ﺷﻴﻌﻪ و ﺳﻨﻲ در واﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ دوﻟﺖﻫﺎ و اﺳﺘﻘﻼل ﻓﻜـﺮی و ﻋﻤﻠـﻲ از آﻧـﺎن ﻣـﻲداﻧـﺪ و دﻳﮕﺮی ﻋﻨﺼﺮ ﺗﺠﺪدﮔﺮاﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﻮم و ﻓﻨﻮن ﺟﺪﻳﺪ ﺗﻮﺟـﻪ داﺷـﺖ وﻟـﻲ دﭼـﺎر ﺧﻄـﺮ اﻓﺮاطﮔﺮاﻳﻲ در آن ﻧﻴﺰ ﻧﺸﺪ(ﻣﻄﻬﺮی،1384: 15).
ﻋﻠﻞ ﺿﻌﻒ اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﻲ از دﻳﺪﮔﺎه ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎل اﻟﺪﻳﻦ
ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎل اﻟﺪﻳﻦاﺳﺪآﺑﺎدی عوامل اصلی ضعف و انحطاط داخلی کشورهای مختلف جهان اسلام مثل ایران، مصر، هند، اندونزی، سودان، تونس، لیبی را استبداد داخلی و استعمار میدانست. سید هجمه استعمارگران بویژه استعمار پیر انگلیس را به عنوان یکی از علل و عوامل عقبماندگی مسلمانان مورد توجه قرار داد و پس از آن، به بررسی راههای درمان و اصلاح پرداخت(حقگو، 1389). از نظر سید دوﻣﻴﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﺟﺪاﻳﻲ و ﺗﻔﺮﻗـﻪ در ﻣﻴـﺎن ﻣﺴـﻠﻤﺎﻧﺎن، ﺣﺎﻛﻤـﺎن مستبد است. وی وﺟـﻮد ﺣﺎﻛﻤـﺎن ﻓﺎﺳـﺪ را ﻳﻜـﻲ از ﻋﻮاﻣـﻞ از ﻣﻴـﺎن رﻓـﺘﻦ اﺗﺤـﺎد اﺳﻼﻣﻲ ﻣﻲداﻧﺪ و از ﻫﻤﻴﻦ روﺳﺖ ﻛﻪ در ﮔﺎم ﻫﺎی ﺑﻌﺪی ﺧﻮد ﺑﻪ ﻣﺒﺎرزه و ﻣﻘﺎﺑﻠـﻪ ﺑـﺎ اﺳـﺘﺒﺪاد ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﻣﻠﺖﻫﺎی ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻣﻲﭘﺮدازد.
ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻧﻴﺰ از ﻣﻨﻈﺮ ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎل اﻟﺪﻳﻦ اﺳﺪآﺑﺎدی در ﻇﻬﻮر تفرقه در ﺟﻬﺎن اﺳـﻼم ﻣﺴـﺌﻮل ﻫﺴـﺘﻨﺪ. ﺳـﻴﺪ ﺑـﻪ اﻫﻤﻴـﺖ و ﺟﺎﻳﮕـﺎه ﻣﻄﺒﻮﻋـﺎت در ﻫـﺪاﻳﺖ و آﮔـﺎﻫﻲ ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ ﻣﺮدم واﻗﻒ ﺑﻮد از ﻫﻤـﻴﻦ رو اﻧﺘﺸـﺎر ﻧﺸـﺮﻳﻪ ﻋـﺮوه اﻟـﻮﺛﻘﻲ را ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﻳﻜـﻲ از راﻫﻜﺎرﻫﺎی ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ اﺳﺘﻌﻤﺎر و ﺗﺮوﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﻲ در ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺖ و ﻣﻌﺘﻘـﺪ ﺑـﻮد ﻳﻜﻲ از وﻇﺎﻳﻒ ﻋﻠﻤﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻘﺎﻻت و رﺳﺎﻟﻪ ﻫﺎﻳﻲ در ﺑﺎب ﻓﻮاﻳﺪ و ﺿـﺮورت وﺣـﺪت ﻣﺴـﻠﻤﻴﻦ است. «ﺑﺎﻳﺪ اﻫﻞ ﻓﻀﻞ از اﻳﺮان، ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻓﺼﻮل و ﻧﺸﺮ رﺳﺎﻟﻪ ﻫﺎﻳﻲ درﺑﺎره ﻓﻮاﻳﺪ اﺗﺤﺎد ﺑـﻴﻦ دو ﻃﺎﻳﻔﻪ ﺑﭙﺮدازﻧﺪ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻋﻈﻴﻤﻲ در ﻧﻔﻮس دارد ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻠﻢ ﻋﻠﻤﺎ اﻋـﻼم و ﻣﺠﺘﻬﺪﻳﻦ ﻛﺮام ﺑﺎﺷﺪ. ﺟﻬﺎن اﺳﻼم، ﺟﻬﺎن اﻧﺪﻳﺸﻪ اﺳﺖ و ﻗﻀﺎوتﻫـﺎی ﻳـﻚ اﻧﺪﻳﺸـﻪ ﺳﺎﻟﻢ و ﻧﺸﺮ آن در ﻛﺘﺐ و رﺳﺎﺋﻞ و ﺟﺮاﻳﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺗﺄﺛﻴﺮ را در ﺗﻬﺬﻳﺐ ﻧﻔﻮس و ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻋﻘﻮل آﻧﻬﺎ ﻣﻲﮔﺬارد»(ﻧﺼﺮی،1386: 171- 172).
سید جمال الدین ﻫﻢ ﺑﻪ وﺣﺪت ﺳﻴﺎﺳﻲ اﻋﺘﻘﺎد داﺷﺖ و ﻫﻢ ﺑﻪ وﺣﺪت ﻋﻘﻴـﺪﺗﻲ؛ اﻟﺒﺘـﻪ وﺣـﺪت در ﻋﻘﻴﺪه را ﻣﺒﻨﺎی وﺣﺪت در اﻣﻮر ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﻛﻨـﺪ از ﻫﻤـﻴﻦ روی ﺗـﻼش او ﺑـﺮای اﻳﺠـﺎد وﺣﺪت ﻣﺘﻮﺟﻪ دو ﻗﺸﺮ اﺳﺖ: ﻳﻜﻲ ﺣﺎﻛﻤﺎن و دﻳﮕﺮی ﻣﺮدم. وی بیان میدارد که ﻛﺸـﻮرﻫﺎی اﺳـﻼﻣﻲ ﺑﺎﻳﺪ با ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ وﺣﺪت ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﺮﻗﺮار ﻛﻨﻨﺪ و از ﻫﻤﻜﺎری ﺷﺎه اﻳﺮان و ﺧﺪﻳﻮ ﻣﺼﺮ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﻲﻛﺮد. از ﻧﻈﺮ او وﺣﺪت اﻋﺘﻘﺎدی ﺑﺎﻳﺪ ﺣﻮل ﻣﺤﻮر ﻗﺮآن ﺷـﻜﻞ ﮔﻴـﺮد ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺑﺎﻳﺪ از ﻫﺮ ﻗﻮم و ﻣﻠﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﺸﺘﺮﻛﺎت ﺧﻮد ﻛـﻪ ﻣﻬﻤﺘـﺮﻳﻦ آن ﻗـﺮآن اﺳﺖ متحد شوند. ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎل ﺑﺮای اﺗﺤﺎد ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﺑﻪ اﻟﮕﻮی ﺻﺪر اﺳـﻼم ﺗﻮﺟـﻪ داﺷـﺖ اما نه به این معنا که ﻳﻚ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮوا ﺑﺮ ﻫﻤﺔ ﻛﺸﻮرﻫﺎی اﺳﻼﻣﻲ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻛﻨـﺪ « ﻣـﻦ در اﻳـﻦ ﮔﻔﺘﻪ اﻟﺘﻤﺎس ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ زﻣﺎم اﻣﻮر ﻫﻤﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ ﺷﺨﺺ واﺣﺪی ﺑﺎﺷﺪ زﻳـﺮا اﻳـﻦ اﻣـﺮ ﻏﺎﻟﺒـﺎً دﺷﻮار اﺳﺖ ﻟﻜﻦ آرزو دارم ﻛﻪ ﻗﺮآن ﺣﺎﻛﻢ ﻫﻤﻪ و دﻳﻦ ﻫﻢ ﺟﻬﺖ وﺣﺪت آﻧﺎن ﺑﺎﺷﺪ... اﻳﻦ ﻓﺮﺻﺖ اﺗﺤﺎد اﺳﺖ»(ﺟﻤﺎﻟﻲ،1349 :38).
منابع
آزاد ارمکی، تقی(۱۳۸۰)، مدرنیته ایرانی ، تهران ، انتشارات اجتماع .
اﻗﺒﺎل، ﺟﺎوید (1376)، سید ﺟﻤﺎل اﻟﺪین و ﻧﻬﻀﺖ اﺗﺤﺎد ﻛﺸﻮرﻫﺎی اﺳﻼﻣﻲ، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗـﺎریخ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻌﺎﺻﺮ، ﺳﺎل 6، ﺷﻤﺎره 24-23.
اﻣﻴﺮﻋﻼﺋـﻲ، ﺷﻤﺲاﻟﺪین (1375)، سید ﺟﻤﺎلاﻟﺪین اﺳـﺪ آﺑـﺎدی از ﻣﺠﺎﻫـﺪان و ﺷـﻬﻴﺪان راه آزادی، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺎریخ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻌﺎﺻﺮ، ﺳﺎل 5، ﺷﻤﺎره 20-19.
جمالی، صفات الله(1349)، اسناد و مدارک درباره سید جمال الدین، به اهتمام سید هادی خسروشاهی، انتشارات علمیه قم.
- حق گو، جواد، سیدجمال الدین بزرگ و انقلاب مصر ، پنجشنبه، ۲۱ بهمن ۱۳۸۹ به نقل از:
www.mosleheshargh.com
ﺣﻜﻤﻴﻲ، ﻣﺤﻤﺪ ( رﺿﺎ 1384 )، ﺑﻴﺪارﮔﺮان اﻗﺎﻟیم ﻗﺒﻠﻪ، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ دلیل ﻣﺎ .
ﻛﺮﻣــﺎﻧﻰ، ﻧــﺎﻇﻢاﻻﺳــﻼم(1357)، ﺗــﺎرﻳﺦ ﺑﻴــﺪارى اﻳﺮاﻧﻴــﺎن؛ ﺑــﻪ ﻛﻮﺷــﺶ ﻋﻠــﻰ اﻛﺒــﺮ ﺳﻌﻴﺪى ﺳﻴﺮﺟﺎﻧﻰ، ﺗﻬﺮان ﺑﻨﻴﺎد ﻓﺮﻫﻨﮓ اﻳﺮان، ﻧﺸﺮ آﮔﺎه ﻟﻮح.
ﮔﺎرودی، روژه(1376)، ﺳیدﺟﻤﺎلاﻟﺪﻳﻦ، اﻧﺤﻄﺎط ﺗﻤﺪن و ﻧﻮﮔﺮا ﻳﻲ اﺳﻼﻣﻲ، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺎریخ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻌﺎﺻﺮ، ﺳﺎل 6، ﺷﻤﺎره 23-24 .
ﻣﺤﻴﻂ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻰ، ﻣﺤﻤـﺪ(1370)، ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎلاﻟﺪﻳﻦ اﺳﺪآﺑﺎدى و ﺑﻴﺪارى ﻣﺸﺮق زﻣﻴﻦ؛ ﺑﻪ ﻛﻮﺷﺶ و ﻣﻘﺪﻣﻪ ﻫﺎدی ﺧﺴﺮو ﺷﺎﻫﻲ، ﺗﻬﺮان: دﻓﺘﺮ ﻧﺸﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﻼﻣﻰ .
ﻣﻄﻬﺮی، ﻣﺮﺗﻀﻲ(1384)، ﺑﺮرﺳﻲ اﺟﻤﺎﻟﻲ ﻧﻬﻀﺖﻫﺎی ﺻﺪ ﺳﺎﻟﻪ اخیر، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﺻﺪرا.
ﻧﺼﺮی، ﻋﺒﺪاﻟﻪ(1386 )، روﻳﺎروﻳﻲ ﺑﺎ ﺗﺠﺪد، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﻋﻠﻢ.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظرات