06
اسفند
1397
پاسخ چهلسال قبل بنیصدر به این سوال که آیا انقلاب، نتیجه سازش بین امام و غرب بود؟
2715 بازدید
ششم اسفندماه پنجاه و هفت به فاصله کمی از پیروزی انقلاب، روزنامه اطلاعات یک گفتگوی تفصیلی با ابوالحسن بنیصدر را منتشر میکند. بنیصدر در این گفتگو درباره مسائل مختلف پیش روی انقلاب و ابهامات و شبهات حول آن سخن میگوید.
«تبانی بین انقلابیون و قدرتهای جهانی از جمله آمریکا» یکی از شایعاتی است که در آن روزها توسط گروههای مخالف انقلاب از جمله حامیان شاه به آن دامن زده میشود. بنیصدر در پاسخ به این سوال میگوید: «این شبهه برای کسانی مطرح است که نمیدانند مکانیزم تصمیمگیری منفرد آقای خمینی چیست. خیال میکنند یک مسئلهای در میان گذاشته میشود، سبک و سنگین میشود و بالاخره آقا میگویند اینطور بشود. خیر چنین نیست.
هر کاری، هر عملی، بایستی اول برای او جنبهی شرعی پیدا بکند و در عقیدهاش جایی بیابد تا تبدیل بشود به تصمیم. سازش با ایالات متحده آمریکا با بنیاد اندیشه دینی او مباینت و مخالفت دارد، حتی در اروپا به دفعات از جاهای مختلف مراجعه میشد و برای طرح مسائل مختلف که مثلا آقا شما بختیار را بپذیرید، بدلیل وضعیت ارتش و دلایل دیگر، و خلاصه صلاح است که بپذیرید؛ اما آیتالله که او را از نظر شرعی غیرقانونی میدانست و نخستوزیر نمیشناخت میگفت ممکن است با نپذیرفتنش حتی ما شکست بخوریم و نظامیها این یا آن کار را بکنند، اما من برای پیروزی تعهدی ندارم، تعهدی که دارم برای دفاع از عقیده است. بنابراین اگر شکست خوردم، خوردم. مسئلهی من شکست خوردن یا نخوردن نیست، مسئلهی من آن است که آنچه را میکنم کاری باشد که از نظر عقیده بشود از آن دفاع کرد.
پس ایشان سازش با قدرت خارجی را مباین و مخالف بیان خود از دین میداند و نمیتواند این کار را بکند. به این دلیل هم هست که آن تحلیلهای بی سر و ته از اوضاع که سازشکاری را پیشنهاد میکرد نمیپذیرفت.»
«تبانی بین انقلابیون و قدرتهای جهانی از جمله آمریکا» یکی از شایعاتی است که در آن روزها توسط گروههای مخالف انقلاب از جمله حامیان شاه به آن دامن زده میشود. بنیصدر در پاسخ به این سوال میگوید: «این شبهه برای کسانی مطرح است که نمیدانند مکانیزم تصمیمگیری منفرد آقای خمینی چیست. خیال میکنند یک مسئلهای در میان گذاشته میشود، سبک و سنگین میشود و بالاخره آقا میگویند اینطور بشود. خیر چنین نیست.
هر کاری، هر عملی، بایستی اول برای او جنبهی شرعی پیدا بکند و در عقیدهاش جایی بیابد تا تبدیل بشود به تصمیم. سازش با ایالات متحده آمریکا با بنیاد اندیشه دینی او مباینت و مخالفت دارد، حتی در اروپا به دفعات از جاهای مختلف مراجعه میشد و برای طرح مسائل مختلف که مثلا آقا شما بختیار را بپذیرید، بدلیل وضعیت ارتش و دلایل دیگر، و خلاصه صلاح است که بپذیرید؛ اما آیتالله که او را از نظر شرعی غیرقانونی میدانست و نخستوزیر نمیشناخت میگفت ممکن است با نپذیرفتنش حتی ما شکست بخوریم و نظامیها این یا آن کار را بکنند، اما من برای پیروزی تعهدی ندارم، تعهدی که دارم برای دفاع از عقیده است. بنابراین اگر شکست خوردم، خوردم. مسئلهی من شکست خوردن یا نخوردن نیست، مسئلهی من آن است که آنچه را میکنم کاری باشد که از نظر عقیده بشود از آن دفاع کرد.
پس ایشان سازش با قدرت خارجی را مباین و مخالف بیان خود از دین میداند و نمیتواند این کار را بکند. به این دلیل هم هست که آن تحلیلهای بی سر و ته از اوضاع که سازشکاری را پیشنهاد میکرد نمیپذیرفت.»
نظرات