بازخوانی محاکمه سران رژیم پهلوی در دادگاه‌های انقلاب؛

از شنود تماس‌های رئیس ساواک تا گریه‌های «قصاب» اصفهان


از شنود تماس‌های رئیس ساواک تا گریه‌های «قصاب» اصفهان

 بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعقیب و دستگیری سران جنایتکار رژیم پهلوی آغاز‌ شد و از میان انبوه دستگیرشدگان چهار نفر در نیمه‌ی شب 26 بهمن 1357 محاکمه و تیرباران شدند. این چهار نفر عبارت بودند از: سپهبد مهدی رحیمی فرماندار نظامی تهران و رئیس سابق شهربانی، سرلشکر رضا ناجی معروف به «قصّاب» فرماندار نظامی اصفهان در سال 1357، سرلشکر منوچهر خسرو‌داد فرمانده هوانیروز و عامل هدایت مستقیم کشتار 17 شهریور 57 و در نهایت ارتشبد نصیری رئیس سابق ساواک.

نصیری که اولین متهم این دادگاه بود با صدایی گنگ و خفه به سؤالات پاسخ‌ گفت. وی کلیه‌ی اتهامات وارده به‌خود را رد کرده و تنها به چند قتل اعتراف‌کرد. اما پذیرفت که مأموران ساواک صدها جوان تحصیل‌کرده را زیر شکنجه به شهادت رسانده‌اند. نصیری همچنین از توبه‌ خودداری کرده و در جریان محاکمه‌ی چند باری خود را باخت و به گریه افتاد.

پس از رسیدگی به موارد اتهامی نصیری، محاکمه و دفاعیّات ناجی آغاز می‌شود. وی نیز از ترس به گریه افتاده و می‌گوید: «آقا به امام‌زمان ما با مردم اصفهان از برادر نزدیک‌تر بودیم. آقا ما آدم بدی نبودیم. بروید از مردم اصفهان بپرسید.» این اظهارات وی در شرایطی بود که ناجی در تابستان سال 1357 نقش اصلی را در کشتار مردم انقلابی اصفهان داشت.

در ادامه خسروداد به دوبار تلاش برای کودتا بر ضد مردم انقلابی و نجات رژیم سلطنتی اعتراف کرده و از جمله می‌پذیرد که به‌دنبال پیاده‌کردن چترباز در تهران و ازبین‌بردن امام‌(ره) و همراهان ایشان بوده‌است.

پس از پایان اظهارات متهمان، دادگاه وارد شور شده و پس از تأیید احکام صادر شده توسط امام‌خمینی(ره)، هر چهار نفر «مفسد فی‌الارض» شناخته شده و به اعدام با تیرباران محکوم می‌شوند. این حکم حوالی نیمه‌شب به اجرا درآمد.

مرحوم خلخالی در خاطرات خود به جزئیات بیشتری در زمینه‌ی این محاکمه اشاره کرده‌است. به‌گفته‌ی وی نصیری که 15 سال ریاست ساواک را برعهده داشت گفته‌بود: «من در این یکی دو روز که در زندان هستم پی برده‌ام که قبل از انقلاب زندانیان سیاسی را شکنجه می‌کردند!» اما این دروغگویی نصیری با رو در رو‌شدن او با جعفرقلی صدری رئیس شهربانی وقت کشور رنگ باخت. وی در جلسه‌ی محاکمه‌ی نصیری تصریح‌ کرد که به اقتضای شغلش تلفن‌های نصیری را شنود کرده و متوجه شده او دستورات فراوانی برای دستگیری و شکنجه‌ی مخالفان حکومت پهلوی صادر کرده‌است. به گفته‌ی وی جنازه‌ی مقتولان شکنجه‌ها یا به پزشکی قانونی منتقل‌ شده و التزام گرفته‌می‌شد که جریان افشا نشود یا مستقیماً به‌عنوان مجهول‌الهویه به سالن تشریح بیمارستان فرستاده شده یا دفن می‌گردید.

خسروداد نیز در اعترافاتش گفت: از من غولی ساخته‌اند و هر غلطی که شاه در این کشور می‌کرد به‌نام من قلمداد می‌نمود و ما هم قدرت دفاع از خودمان را نداشتیم. خلخالی در واکنش اظهار داشت: «شما فرمانده هوانیروز بودی و دستور قتل‌عام مردم قم، اصفهان، شیراز و تهران را صادر کردی و نمی‌توانی خود را تبرئه کنی». خسروداد نیز در واکنش مدعی‌ شد شاه، فرح، اشرف و مادر فرح دستور کشتار مردم را صادر می‌کردند.

نکته‌ی جالب در این دادگاه عملکرد سپهبد رحیمی بود که اعتراف کرد در آخرین ساعات حیات رژیم پهلوی به‌دنبال اعلام حکومت نظامی در تهران و سازماندهی کودتا بوده و کماکان از شاه مخلوع تجلیل می‌کرد و ادعا‌ داشت هدفش از این اقدامات صرفاً آرام‌کردن تهران بوده است. در نهایت ناجی قاتل مردم اصفهان نیز شاه سابق را عامل اقدامات خود دانست.


تاریخ تحولات جمهوری اسلامی ایران (22بهمن 1357 تا 13 آبان 1358)