خاطرات آن روزهای آزادسازی و غرور
اینجا جایی است که خاطرات تلخ و نامأنوسی را به چشم دیده و از برادر دینی و مسلمان خود بارها به ستوه آمده و ... اما تا به امروز نه لب به شکوه و نه به گلایه نگشوده است.
شهر مقاومخیز خرمشهر که پس از 35 روز پایداری و مقاومت در چهارم آبانماه 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه)، بار دیگر توسط رزمندگان اسلام فتح شد و پرچم اسلام بر فراز مسجد جامع و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.
این افتخار و آزادی با عملیاتی غرورآفرین و ثبت شده در تقویم تاریخ به وقوع پیوست؛ عملیات بیتالمقدس در دهم اردیبهشتماه سال 1361 انجام شد و در چهار مرحله نهایتاً در سوم خرداد 61 به آزادسازی خرمشهر انجامید و تلفات زیادی به دشمن بعثی وارد کرد.
اما...
هنوز هم صدای خمپارهها را در گوشه و کنار این مرز و بوم میتوانیم بشنویم. صدایی که فریاد کودکانی را تداعی میکند که دست از دامان مادر رها شدهاند و به دنبال پدران سرزمینشان میگردند. آزادی که تا به امروز به اسارت بیشتر شبیه است و شهر را همچنان در همان حال و هوا باقی گذاشته است. رهایی که هیچگاه دیگر به آبادی نینجامید و صدای خونین شهری که دیگر هیچ شنیده نشد.
امروز هم اگر در کوچه پس کوچههای این شهر قدم برداری همان حال و هوا را دارد. همان حال و هوای جنگ و جبهه و دفاع را که با ترکش بر در و دیوار خانهها، ساختمانها و ویرانههای باقیمانده از جنگ روز و شب دوران جنگ تحمیلی را به مردمانش هدیه میکند. خاطراتی که با وجود ارزشمند بودن، مهر نابودی را بر پیشانی این شهر زدند و برای جبران خسارات ناشی از آن به جرات میتوان گفت گامی برداشته نمیشود.
امروز در خرمشهر فقر امکانات بیداد میکند. جمعیت 36 میلیون دیروز و حدود 170 هزار نفری آن حرفها و درددلها دارند برای اینکه ثابت کنند دیگر خرمی از این شهر باقی نمانده است. حال و روز خاک پاشیده این شهر گواهی بر این ادعاست که مشکلات ریز و درشت در این منطقه دادشان به آسمان رسیده و هنوز باورها بر این است که جنگ در خرمشهر پایان نپذیرفته است!
به یاد آن روزهای اسارت و البته آزادسازی نشستی با تنی چند از رزمندگان دوران دفاع مقدس و خاک عملیات بیت المقدس را چشیده داشتهایم تا شاید برای نسل امروز دلایلی چون حضور نوجوانان و جوانان 17، 18 ساله توجیه شود و امروز با هدفی مشخصتر به سوی آینده گام بردارند.
* امام زمان، راه را به ما نشان بده
فرمانده گردان عملیات بیت المقدس در گفتوگو با خبرنگار فارس در خرمشهر از حال و هوای آن روزهای آزادسازی خرمشهر با ذکر خاطرهای اظهار کرد: مرحله دوم عملیات بیت المقدس که به جاده اهواز خرمشهر رسیدیم کنارمان بچههای تانکهای پی.ام.پی هم بودند، آن منطقه زیاد مورد حمله عراقیها بود.
مکی یازع افزود: یک خمپاره به یکی از تانکهای پی.ام.پی ما اصابت کرد و تعدادی از همرزمان را به شهادت رساند.
وی اضافه کرد: حوالی غروب بود و باید اجساد شهدا را هر چه زودتر انتقال میدادیم، پسر عمومی من راننده آمبولانس بود که صدایش زدم و گفتم مرتضی پیکر شهدا را هر چه سریعتر به اهواز منتقل کن.
این رزمنده عملیات آزادسازی خرمشهر تصریح کرد: شهدا را در آمبولانس گذاشتیم و راهی اهواز کردیم، طبیعتا چون جاده تاریک بود و نزدیک به غروب؛ از روشن کردن چراغهای آمبولانس خودداری کردند چون در غیر اینصورت مورد حمله دشمن قرار میگرفتند.
وی بیان کرد: یکی از رزمندگان روی کاپوت ماشین نشست تا به عنوان راهنما، مسیر را به راننده نشان دهد تا به دلیل تاریکی در گودالی سقوط نکنند.
یازع به نقل از راننده آمبولانس عنوان کرد: هر چه آمبولانس به جلو حرکت میکرده به جایی نمیرسید و در تاریکی شب همه جا گنگ و مبهم بود.
وی اضافه میکند: راننده پایین میآید و میگوید «امام زمان، شهدا در ماشین هستند خودت راه را به ما نشان بده تا سرگردان نشویم»، درست با همین عبارت.
رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات آبادان ادامه داد: کمی جلوتر که میروند یک تابلو با عنوان «موقعیت امام زمان» مشاهده میشود (منظور از موقعیتها، مقرهای رزمندگان بود که توسط خود آنها درست میشد و نام امامان را میگرفت)، بعد از رسیدن به این مقر از یکی از رزمندگان میپرسند منار شهدا کجاست؟ و آدرس را میگیرند.
وی بیان کرد: شهدا را تحویل میدهند و وقتی برمیگردند هوا روشن است و روز شده است، وقتی جلوتر آمدند میبینند مقری که از سوال کردهاند اصلا وجود ندارد، کمی جلوتر میروند و باز هم میبینند تابلویی هم وجود ندارد! یعنی در عالم واقع نه موقعیتی بوده است و نه تابلوی راهنمایی.
یازع خاطرنشان کرد: فضل امام زمان(عج) ناظر بر همه چیز بود و از این قبیل مسائل در سایر عملیاتها هم به وفور مشاهده میکردیم چون اعتقاد داشتیم و این اعتقاداتمان در عینیت هم مشخص بود.
* خرمشهر را فقط در سوم خرداد نبینید
وی خطاب به مسئولان اظهار کرد: به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنید به ویژه به خرمشهر مظلوم، خرمشهر را فقط در سالروز آزادسازی و سوم خرداد نبینید، خرمشهر زمانی عظمتی بود و بزرگترین گمرک خاورمیانه را داشت، معین چهار استان کشور بود.
این رزمنده دوران دفاع مقدس که در آن دوران تنها 18 سال داشته است در پایان تاکید کرد: چراغ خرمشهر نباید خاموش باشد، چراغش را روشن کنید.
*وضعیت کنونی خرمشهر در شان نظام نیست
یکی دیگر از رزمندگان دوران دفاع مقدس و آزادسازی خرمشهر نیز در گفتوگو با خبرنگار فارس در این شهرستان اظهار کرد: قبل از اینکه عملیاتها شروع میشد بچهها برای اطلاعات و شناسایی منطقه عازم میشدند.
کبری عارفزاده افزود: قبل از آغاز هر عملیات رزمندگان با خانواده هایشان خداحافظی میکردند، در بین این رزمندگان محمد عبدالخانی همسر دوستمان بود که برای رفتن به عملیات آماده میشد.
وی بیان کرد: ما آن زمان در بهداری سپاه مشغول بکار بودیم و به مجروحان و رزمندگان رسیدگی میکردیم.
این رزمنده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: یک روز که برای طبخ غذا پیاز میخواستم به منزل دوستم افسانه رفتم و در حیاط منزلشان چشمم به پوتینهای همسرش افتاد و گفتم حتما به خانه برگشته است و من نیز از گرفتن پیاز صرف نظر کردم و به منزل برگشتم.
وی گفت: پس از رفتن به بهداری یک مجروح بدحال آوردند که در پتو پیچانده شده بود، پتو را کنار زدم و ناگهان چهره همسر دوستم، شهید محمد عبالخانی را دیدم که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و ناراحت شدم.
عارفزاده بیان کرد: به ما گفتند خبر شهادتش را به همسرش بدهید که البته بسیار هم سخت بود، پس از اینکه به منزل ایشان رفتیم دیدیم رزمندگان پیش از ما حضور پیدا کردهاند و این خبر را دادهاند.
وی اضافه کرد: آن روزها برایمان لحظه به لحظه اش خاطره است، خاطراتی تلخ و شیرین که از یادآوریاش خندهای تلخ بر لبمان نقش میبندد.
* آبادی خرمشهر و آبادان دلسوزی مسئولان و همیاری مردم را میطلبد
این رزمنده دوران دفاع مقدس در خصوص وضعیت فعلی خرمشهر نیز عنوان کرد: آبادان در محاصره بود اما خرمشهر به طور کامل سقوط کرد و کاملا ویران شد و به همین دلیل تا به امروز نتوانسته است سر پا بایستد.
وی گفت: خرمشهر هم از سوی نیروهای خودی در حال مقاومت بودند ویران شد و هم از سوی دشمن بعثی که در حال حمله و تجاوز بود به همین دلیل تمام زیرساختهایش نابود شد.
عارفزاده اضافه کرد: زمان بیشتری میطلبد تا این شهر به دوران پیش از جنگ تحمیلی بازگردد و البته به شرط اینکه مسئولان دلسوز در این خصوص تلاش کنند.
وی خاطرنشان کرد: وضعیت فعلی خرمشهر در شان این مردم و نظام نیست و نیاز است برای عمران آن اقدامات مجدانهتری محقق شود.
این رزمنده دوران دفاع مقدس در پایان گفت: مردم نیز باید دست در دست مسئولان برای رفع مشکلات این شهر همکاری بیشتری داشته باشند.
* اقامه نماز ظهر سوم خرداد توسط مرحوم جمی
یکی دیگر از رزمندگان دوران دفاع مقدس و عملیات بیت المقدس در گفتوگو با خبرنگار فارس در خرمشهر با ذکر خاطرهای از آن روزهای آزادسازی خرمشهر اظهار کرد: اشغال خرمشهر برای بچهها یک هویت دردناکی بود که تمام فکر و ذکرشان را برای رهایی از آن درگیر کرده بود.
عبدالکریم ملاعلیزاده افزود: میخواستیم آنچه را که از دست دادهایم هر چه زودتر باز پس ستانیم و با توجه به اهمیت موضوع دائم در انتظار بودیم.
وی گفت: با این هدف، تیپ 21 را به فرماندهی عبدالله نورانی تشکیل دادیم و با شش گردان که با نام ائمه مزین شده بود اقدامات بسیار خوبی را عملی کردیم.
این رزمنده عملیات بیت المقدس تصریح کرد: این تیپ علاوه بر ارزش والای روحی و معنوی که به ما میداد، برای عملیات پیشرو نیز بسیار کارساز واقع شده زیرا مدتها روی ساز و کار آن فکر و تلاش شده بود.
وی ادامه داد: از استان لرستان نیروهای رزمنده و یک گردان نیز از استان مرکزی، ساوه برای کمک به تیپ ما ملحق شدند و انسجام و وحدت عمل بیشتری در بحث درگیریها پیدا کردیم.
ملاعلیزاده بیان کرد: با این قوا وارد شدیم، قسمت چپ مناطق عملیاتی نصر را گرفتیم و با شوق و اشتیاقی که در بچه ها ایجاد شده بود وارد عملیات بیت المقدس شدیم.
وی خاطرنشان کرد: یکی از معدود نیروهایی بودیم که در مرحله اول عملیات بیت المقدس به جاده خرمشهر اهواز رسیدیم و در مرحله دوم نیز نقطه صفر مرزی که البته در این مکان، تلفات زیادی دادیم.
رئیس هیئت امنای رزمندگان اسلام خرمشهر عنوان کرد: با تعداد نیروهای بازمانده به صورت غیرسازمانی وارد مرحله سوم عملیات شدیم تا اینکه منجر به آزادسازی خرمشهر و حماسه آفرینی سوم خرداد شد.
وی اضافه کرد: عملیات بیت المقدس از ساعت 24 نهم اردیبهشت ماه سال 61 آغاز شد و به ساعت 9 و 25 دقیقه سوم خرداد 61 به طول انجامید و در مسجد جامع به پایان رسید.
ملاعلیزاده عنوان کرد: آن روز مسجد جامع حال و هوایی عجیب داشت و هر رزمندهای را میدیدی در حال نظافت و پاکسازی و آب و جاروب کردن مسجد و حوالی آن برای برپایی نماز جماعت بود.
وی ادامه داد: ظهر همان روز نماز به امامت مرحوم جمی اقامه شد و خرمشهر پس از 19 ماه اشغال آزاد شد.
رئیس هیئت امنای رزمندگان اسلام خرمشهر گفت: عملیات بیت المقدس نخستین عملیاتی بود که طی آن 5 هزار و 400 کیلومتر مربع آزاد شد یعنی مساحتی یک برابر و نیم لبنان مجددا به خاک کشورمان باز گردانده شد.
وی عنوان کرد: این عملیات بالاترین رقم اسرا و تلفات را داشت و طی آن حدود 16 هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین 19 هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.
* خرمشهر خراب شد تا شهرهای دیگر آباد شوند
ملاعلیزاده با گلایه از وضعیت امروز خرمشهر خطاب به مسئولان تصریح میکند: خرمشهر خراب شد تا شهرهای دیگر کشور آباد شوند.
وی تاکید کرد: شهرهای خرمشهر و آبادان در حال تاوان دادن حفظ و آبادی دیگر مناطق کشور هستند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: دوران پیش از جنگ تحمیلی، گمرک خرمشهر به شهرهایی چون تهران، اصفهان و شیراز وام می داد و امروز برای چند لیتر آب باید پول بدهد!
* مجروح گفت نترس!
دیگر رزمنده دوران دفاع مقدس نیز در گفتوگو با خبرنگار فارس در خرمشهر اظهار کرد: به یاد دارم یکی از مجروحان را که کف دستش آسیب دیده بود و نیاز به بخیه داشت نزد ما آوردند، آن زمان ما پرستار بودیم و به در کنار پزشکان و دیگر دهیاران به وضعیت مجروحان رسیدگی می کردیم.
کبری نریمانیزاده افزود: همان لحظه پزشکی در محل حاضر نبود به همین دلیل به من گفتند دست این مجروح باید سریعا بخیه شود.
وی گفت: مجروح با دیدن من با توجه به سن و سال کمی که داشتم وقت قلب داد و گفت اصلا نگران نباش و بیا کارت را انجام بده، هیچ بلایی سر من نمیآید.
این رزمنده دوران دفاع مقدس که در آن روزها بیشتر از 18 سال سن نداشته است خاطرنشان کرد: با وقتی قلبی که مجروح به من داد و ترسی که از دلم فرو ریخت این کار را انجام دادم و از روحیه آن مجروح بسیار متعجب بودم که با وجود همه درد و بدحالی که دارد تا بدین اندازه خوش برخورد است.
وی گفت: از این دست خاطرهها زیاد داریم اما مجالی برای بازگو کردن آنها به ما داده نمیشود.
نریمانیزاده تصریح کرد: در مراسمی از ما رزمندگان دعوت به عمل میآورند و پس از چندین ساعت سخنرانی مجری و سایر افراد، وقتی نوبت به ما میرسد وقت برنامه تمام شده است، در حقیقت فقط زمان برای معرفی به ما داده میشود.
وی عنوان کرد: باید خاطرات رزمندگان بازگو شود باید جوانان بدانند هم سن و سالهایشان در آن دوران با چه هدف و انگیزهای به جبههها رفتند و در مقابل دشمن هشت سال تمام ایستادگی کردند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: تنها دغدغه و نگرانی ما، وضعیت شهرهای آبادان و خرمشهر است که سوای از سایر شهرهای مرزی، جنگ در خود این دو شهر به عنوان خط مقدم صورت گرفت و برپا شد.
وی بیان کرد: تمام شهرهای آبادان پس از دوران جنگ تحمیلی آباد و عمران و نو شد به غیر از این دو شهر که با وجود همه ظرفیتهای موجود هنوز از مشکلات بسیاری چون آب و فاضلاب و آسفالت و مسکن و بیکاری و ...رنج میبرد.
نریمانیزاده اضافه کرد: آبادان و خرمشهر بعد از تهران و اصفهان عروس شهرهای ایران بودند و امروز به مخروبهای مبدل گشتهاند که هیچ توجهی به آنها و مردمانشان نمیشود.
وی گفت: این مناطق محروم هستند، بسیاری از خانوادههای شهدا و رزمندگان هنوز در این شهرها زندگی میکنند و این وضعیت حق مردمی نیست که هشت ساله تمام جان و مال و فرزندان خود را تقدیم نظام و انقلاب و خاک مقدس کشورمان کردند.
* دفاع مقدس جایی برای مطرح کردن نام و نشان نبود
رزمنده دیگر دوران دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار فارس در خرمشهر اظهار کرد: من آن موقع تازه ازدواج کرده بودم و همسرم را در آبادان، منازل رادیو و تلویزیون روبهروی هتل کاروانسرا سکنی داده بودم. هیچ امکاناتی نداشتیم، بدون آب و برق. اما هیچگاه هیچ وابستگی ما را از حضور در جبهه و صف آرایی مقابل دشمن باز نمیداشت.
سیدصالح موسوی تاکید کرد: تمام ذهنمان این بود که باید دشمن را وادار به عقب نشینی کنیم.
وی افزود: خاطرم هست که در 28 مهرماه در خیابان آرش خرمشهر همراه بسیاری از بچهها زخمی شدم و در همین مکان بود که بهنام محمدی هم مجروح شد.
این رزمنده دیگر دوران دفاع مقدس تصریح کرد: او را به بیمارستان طالقانی بردند اما نتوانست دوام بیاورد و شهید شد، در چهارم آبان هم که شهر سقوط کرد و به دست عراقیها افتاد.
وی بیان کرد: سرانجام طی عملیات بیتالمقدس چندین مرحله با دشمن درگیر شده و با تثبیت خاکریزهایمان، خاک قبضه شده را بازستاندیم.
موسوی در پایان با بیان اینکه دفاع مقدس جایی برای مطرح کرد نام و نشانها نبود آنجا با کسی شوخی نداشت خاطرنشان کرد: امروز هم مسئولان باید با جدیت به این شهر نگاه کنند و مشکلات را دست کم نگیرند.
فارس
نظرات