صداقت قضات متفقین!


4523 بازدید

صداقت قضات متفقین!

از اواسط جنگ دوم جهانی که دولت‌های متفقین تصمیم به تشکیل یک دادگاه بین‌المللی برای محاکمه آغازگران جنگ گرفتند، موضوع این دادگاه و یکسونگری بانیان آن، دستمایه‌ای برای نگارش هزاران مقاله و طنز و رمان و گزارش در مطبوعات جهان گردید.
مقاله حاضر نمونه‌ای از این آثار است. از مهمترین مباحث مطروحه در این آثار نگاه یک سویه و مشترک متفقین بود که بر مشخص بودن آراء محکومین قبل از محاکمه گواهی می‌داد. در بسیاری از این مقالات نتیجه آراء دادگاه علیه محاکمه شوندگان حاصل تبانی دولتهای تشکیل دهنده محکمه و نه قضاوت بیطرفانه قضات آنان وانمود شده بود.
یکی از آن مقالات طنزگونه در آذر 1323 دو سال قبل از تشکیل دادگاه در مجله خواندنیها به چاپ رسید. با هم این مقاله را می‌خوانیم:
... متهمین همه در جایگاه‌های خود قرار گرفته بودند منشی‌ها همه قلم به دست منتظر ورود رئیس محکمه بودند. گردن‌ها دراز شده و همه متوجه دری بودند که رئیس محکمه باید از آن در وارد محکمه شود. دو سه دقیق گذشت رئیس محکمه نیامد؛ کم‌کم صدای پچ‌پچ بلند شد و دو نفر دو نفر با هم نجوی می‌کردند، بیشتر حرفها درباره غیبت رئیس محکمه بود.
یکنفر می‌گفت رئیس محکمه بلشویک شده و دیگر به محکمه نمی‌آید. دیگری می‌گفت دیشب خواب دیدم که به دستور خداوند رئیس محکمه را (به جرم بلشویک شدن) توقیف کرده‌اند؛ یکی از متهمین آلمانی به رفیق پهلو دستیش می‌گفت: به نظرم رئیس پشت در اطاق محکمه با یک روح انگلیسی خلوت کرده است.
هر چه غیبت رئیس بیشتر طول می‌کشید اظهار عقیده‌ها بیشتر می‌شد یکنفر می‌گفت من حاضرم با شما شرط ببندم که رئیس محکمه با یک روح انگلیسی و یک روح روسی خلوت کرده‌اند و درباره محکومیت آلمانها دارند گفتگو می‌کنند.
در وقتی که متهمین با کمال بی‌‌صبری منتظر ورود رئیس محکمه بودند یکی از ارواح در محلی که نشسته بود دستهایش را روی گوشهایش گذاشته بود وقتی خوب نگاه کردم دیدم از موی ریش و سبیل یک کشیش رشته‌ای ترتیب داده که یکسر آن رشته از زیر نیمکت‌ها به طرف اطاقی که رئیس خلوت کرده رفته و یکسره دیگرش را به دو قسمت نموده و هر قسمت را به گوش‌های خود اتصال داده و گویا با این اسباب و دستگاهی که اختراع نموده بود تمام گفتگوهائی که رئیس با سایر اعضا محکمه در اطاق خلوت می‌نمودند می‌شنید.
همان اوقاتی که متهمین با کمال بی‌صبری منتظر ورود رئیس و هیئت قضات بودند رئیس محکمه در اطاق خلوت با آقایان قضات مشغول مذاکره بود.
رئیس محکمه ـ آقایان قضات! همکاران محترم!
تاچند هفته دیگر محاکمه ما تمام می‌شود؛ ما مسئولیت بزرگی به عهده داریم و باید با کمال عدل و انصاف بین آنها قضاوت نمائیم؛ من از شماها تمنا دارم پرونده‌های امر را با دقت مطالعه نمائید که هنگام رأی دادن دچار تردید نگردیم.
یکی از قضات ـ در اینکه ما باید عدل و انصاف را در همه جا و همه وقت مراعات نمائیم حرفی نیست ولی اشتباه نشود که گاهی هم پیش می‌آید که قضات مجبور می‌شوند برخلاف عقیده حکمی بدهند و این در موارد استثنائی و درموقعی است که مصالح عالیه! یا سفارش‌های مافوق! یا پای زور در میان باشد.
یکی از قضات ـ من با عقیده همکار عزیزم موافقم و تصدیق می‌کنم که یکی از آن موارد همین محاکمه فعلی است؛ زیرا در این محاکمه که بین چهار ملت بزرگ (امریکا، انگلیس،‌ روس، آلمان) شروع کرده‌ایم باید توجه داشته باشیم که سه ملت بزرگ مانند امریکا و انگلیس و روس بر علیه آلمان قیام نموده است و البته اگر محکمه بخواهد بر خلاف مصالح عالیه حتی در یکی از موارد کوچکترین حقی برای آلمان قائل شود اشتباه خواهد کرد ولو اینکه واقعاً هم حق با آلمان باشد.
رئیس محکمه ـ در این صورت به عقیده شما ما باید آلمانها را محکوم کنیم؟
یکی از قضات ـ بدون تردید باید محکوم کنیم همانطور که فعلاً در دنیا هم آنها را محکوم کرده‌اند.
رئیس محکمه ـ پس از اگر ما بخواهیم واقعاً احقاق حق کنیم و اگر برسیم به موردی که باید در یک قسمت حق را به جانب آلمان بدهیم چه باید کرد؟
یکی از قضات ـ در این صورت هم نباید به آلمان حق داد و باید به خاطر مصالح عالیه پا روی حق گذاشت.
رئیس محکمه ـ اگردر تمام موارد ما آلمانها را محکوم کنیم و فقط در یک قسمت به آنها حق بدهیم چه خواهد شد؟
یکی از قضات ـ آن وقت ما محکوم به فاشیستی بودن خواهیم شد. دنیا ما را طرفدار دیکتاتور خواهد شناخت؛ ما را هو خواهند کرد و شاید همه ما را از محکمه خارج کنند.
یکی از قضات ـ چرا نمی‌گوید و شاید به زندان بیاندازند.
یکی از قضات ـ آقایان!‌ من صریحاً به شما می‌گویم اگر ما این اشتباه را مرتکب بشویم چون متفقین از حیث پول و اسلحه و نفر فوق‌العاده غنی هستند ما را به جرم دیکتاتور‌پرستی و ارتجاع و ستون پنجم نابود خواهند کرد.
رئیس محکمه ـ اگر اینطور است با کمال تأسف باید بگویم ما هم مانند قضات دنیا نمی‌توانیم حقیقت را در نظر بگیریم و باید تابع مقتضیات روز باشیم.
یکی از قضات ـ اشتباه شما در همین جا است که خیال می‌کنید غیر از مصالح عالیه! غیر از مقتضیات! و غیر از زور و اعمال قدرت حقیقتی هم در خارج وجود دارد! بله کسانی که اینطور خیال می‌کنند در اشتباه هستند و دیر یا زود جریمه اشتباه خود را می‌دهند! آقای رئیس محکمه شما که بهتر از ما می‌دانید! شما که پرده اسرار را بالا زده‌اید! شما باید بهتر بدانید که اصولاً نه زشت هست نه زیبا، هیچ وقت دیده نشده گرگی برای سعادت گرگ دیگر خودش را فدا کند؛ آقای رئیس از مقررات طبیعت جدا نشویم؛ انسان به مزیت هوش و خرد امتیاز دارد. آنها که می‌گویند از تمیز نیک و بد فارغ ننشینید، حق را ناحق نکنید چشمشان به فقرا و پابرهنگان است؛ این حرفها برای آن زده می‌شود.
اینجا حمالها بایدکارکنند و آقاها راحتی داشته باشند.
رئیس محکمه ـ مقصودت چیست؟
قاضی ـ مقصود این است که ما باید در قضاوت اشتباه نکنیم؛ ما باید حق را از ناحق تمیز بدهیم ما باید بدانیم که حق با متفقین است زیرا آنها پیش بردند.
رئیس محکمه ـ اینطور که شما می‌گوئید اگر آلمانها پیش برده بودند حق به جانب آلمانها بود؟
قاضی ـ از من توضیح واضحات می‌خواهید؟
البته اگر آلمانها پیش برده بودند حق به جانب آنها داده می‌شد ولی حالا که مثل روباه شل از مقابل شیر‌های قوی پنجه فرار می‌کنند حق با شیرهاست.
رئیس محکمه ـ ببخشید آقایان قضات محترم.
وقت گذشت و باید برویم به محکمه بقیه صحبت‌ها باشد برای بعد.
یکی از قضات ـ اگر اجازه دهید محکمه را هم تنفس بدهید زیرا وقت گذشته و باید ما قبلاً تصمیم خود را بیریم.
یکی از قضات به سالن محکمه آمده و اطلاع داد که محکمه درحال تنفس باقی خواهد بود و امروز تشکیل نخواهد شد.


«خواندنیها»، شنبه 11 آذر 1323