واکنش آیات عظام بروجردی، خمینی و کاشانی به تقسیم فلسطین
در جریان کنفرانس قاهره، در مارس ۱۹۲۱، سیاست کلی انگلستان در خاورمیانه پیریزی شد، پس از پایان جنگ جهانی اول نیروهای انگلیس فلسطین را ترک نکردند؛ ماندند تا مقدمه تأسیس یک دولت یهودی را فراهم کنند. ساز و کار این موضوع پس از جنگجهانیدوم در مجمع عمومیسازمان مللمتحد ریخته شد تا لعاب قانونی و بینالمللی به خود بگیرد.و مجمع عمومیسازمان مللمتحد با صدور قطعنامه 181 سرزمین فلسطین را به دو بخش یهودی و عربی تقسیم کرد. بر اساس این مصوبه 55 درصد اراضی این کشور به یهودیان و بقیه در اختیار مسلمانان قرار میگرفت، روایت این موضوع در صفحات 150 تا 152 از کتاب «الف لام خمینی» به رشته تحریر درآمده است. کتابی که در زمستان 1396 توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به قلم هدایتالله بهبودی منتشر شده است و خواندن آن خالی از لطف نیست:
مجمع عمومیسازمان ملل متحد با صدور قطعنامه 181 در هفتم آذر 1326 سرزمین فلسطین را به دو بخش یهودی و عربی تقسیم کرد. این مصوبه که خیلی زود به تقسیم فلسطین شهرت یافت 55 درصد اراضی این کشور را به یهودیان و بقیه را در اختیار مسلمانان قرار داد. 33 کشور به این قطعنامه رأی مثبت و سیزده کشور، که ایران نیز در شمار آنها بود، رأی مخالف دادند.
پس از پایان جنگ جهانی اول نیروهای انگلیس فلسطین را ترک نکردند؛ ماندند تا مقدمه تأسیس یک دولت یهودی را فراهم کنند. ساز و کار این موضوع پس از جنگ جهانیدوم در مجمع عمومیسازمان ملل متحد ریخته شد تا لعاب قانونی و بین المللی به خود بگیرد. فلسطینیها که حق تاریخی و ملی خود را آشکارا پایمال شده میدیدند، اعتراض و مخالفت خود را نشان دادند. خیلی زود درگیری میان مسلمانان و یهودیان آغاز شد. هر روز عدهای از طرفین کشته میشدند. کشورهای عربی، به ویژه مصر و سوریه واکنشهای نسبتا تندی از خود بروز دادند و حتی تقسیم فلسطین را از دست رفتن بخشی از خاک خود دانستند. این حادثه نزد حکومت ایران امری غیرمرتبط تلقی شد. گویی تقسیم فلسطین قضیه ای عربی یهودی است و ربطی به ایران، که نه عرب است و نه یهود، ندارد. البته کشورهای عربی نیز پیش از آن که موضوع فلسطین را مسأله جهان اسلام بدانند، آن را یک مشکل عربی معرفی کردند و تعصبات خود را از این منظر به نمایش گذاشتند. نزدیک به سه دهه از پایان عمر «اتحاد اسلامی» میگذشت و اینک «اتحاد عربی» ، برآمده از ناسیونالیسم تزریق شده به کشورهای نوپدید غرب آسیا، در حال خودنمایی بود.
بیش از چهل روز از ماجرای تقسیم فلسطین میگذشت که اعلام شد آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی برای حمایت از مسلمانان پاکستان و فلسطین، از مردم تهران دعوت کرده در مسجدشاه گردهم آیند. در آن زمان مسلمانان پاکستان که به تازگی از هند جدا شده بودند، تحت تعرض هندوها آزار دیده، کشته میشدند. آیتالله کاشانی که با پیشینه استعماری انگلیس آشنا بود، در اطلاعیه ای قطعنامه 181 مجمع عمومیسازمان مللمتحد را «ظلم فاحش» خواند و پیش بینی کرد تشکیل دولت یهودی در آینده کانون مفاسد بزرگ برای مسلمین خاورمیانه بلکه تمام دنیا خواهد بود.» جراید خبر از اجتماعی 15 هزار نفری در مسجدشاه دادند. سخنران اصلی این مراسم آقای فلسفی بود. او گفت که دردی که امروز بر فلسطین وارد شده، دردی است بر پیکر جهان اسلام. وی خبر داد که آیتالله کاشانی دو حساب برای کمک به مسلمانان پاکستان و فلسطین در بانک ملی گشوده و چشم انتظار یاری مردم است.[1]
موضوع فلسطین حداقل تا پنج ماه بعد واکنش آشکاری در سطح جامعه ایران پیدا نکرد، اما درگیریهای مسلمانان آن سرزمین با یهودیان همچنان ادامه داشت. انگلیس پیش از این خبر خروج خود را از فلسطین داده بود، و در 24 اردیبهشت 1327 به قیمومت 25 ساله خود پایان داد. با اعلان این خبر، دولت مستقل یهودی به نام اسرائیل اعلام موجودیت کرد. کشورهای عربی پیرامون فلسطین که نقشه تقسیم آن سرزمین را پیاده شده دیدند، ارتشهای خود را برای نبرد با دولت جعلی اسرائیل به صحنه کشاندند. جنگ آغاز شد. آیتالله کاشانی از مردم تهران دعوت کرد روز 31 اردیبهشت برای ابراز همدردی با مسلمین فلسطینی و اظهار تنفر از عملیات خصمانه یهود در مسجدشاه گردهم آیند.[2] اجتماع مردم در مسجدشاه پرشکوه بود. خطابه ای را که آیتالله کاشانی نگاشته بود، خواندند و سپس قطعنامه ای در شش ماده در حمایت از مسلمانان فلسطین قرائت شد. پس از پایان مراسم جمعیت با سردادن شعار از خیابان ناصر خسرو و میدان سپه خود را به میدان بهارستان و مدرسه سپهسالار رساند. در آنجا نیز سخنان مهیجی در باب فلسطین ایراد گردید. [3]گفته شده حاج آقاروحالله خمینی در همین زمان نامهای به پاپ نوشت و از طریق نماینده سیاسی واتیکان در تهران برای او فرستاد. «قضیه از این قرار بود که مجلسی در تهران برگزار شد و [آقای خمینی[ نیز در آن مجلس شرکت کردند. قرار بر این شد که از طرف روحانیت ایران نامه ای برای پاپ نوشته شود. چندین نامه نوشته شد اما تنها نامه ایشان را انتخاب کردند و همان را برای پاپ فرستادند.» امضاء نامه، روحانیت تهران بود.[4]
اعلامیه آیتالله بروجردی علیه تقسیم فلسطین در خرداد 1327 منتشر گردید.[5]
[1] روزنامه اطلاعات، شم 6539 (21 دی 1326)، ص 6
[2] همان، شم 1963 (29 اردیبهشت 1327)، ص 8
[3] همان، شم 9966 (1 خرداد 1327)، ص 8؛ همان، شم 1965 (3 خرداد 1327)، ص 5
[4] روزشمار 15 خرداد، ج 2، به کوشش: احد گودرزیانی، تهران، سوره مهر، 1387ش، صص 139 و 137
[5] چشم و چراغ مرجعیت، ص 280



















نظرات