آیت الله اشرفی اصفهانی
شهید آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی شهید محراب در سال 1279 در میان خانوادهای روحانی در خمینیشهر اصفهان متولد شد. پدرش مرحوم حجت الاسلام والمسلمین میرزا اسدالله،و جد پدری ایشان مرحوم حجتالاسلام و المسلمین میرزا جعفر،از علمای معروف و از روحانیون معظم بوده اند که نسبت آنها به یکی از علمای جبل عامل که در صدر اسلام به برکت وجود حضرت ابوذر اسلام را برگزیده، میرسد.
شهید اشرفی اصفهانی دوران مقدماتی علوم اسلامی را در خمینی شهر نزد میرزا مصطفی گذراند و سپس در سن دوازده سالگی رهسپار حوزه علمیه اصفهان شد.وی در مدرسه لوزیه به تحصیل و کسب علوم اسلامی مشغول شد و دروس ادبیات و سطح را نزد اساتید معروف حوزه علمیه اصفهان، حضرت آیتالله مرحوم فشارکی و مرحوم حاج سید مهدی درچه ای،کسب فیض نمود.
پس از پایان تحصیلات دروس سطح و فقه و اصول،به اصرار زیاد دوستان جهت ادامه تحصیل و کسب علوم اسلامی، پس از ده سال تحصیل متوالی در اصفهان، در سن 22سالگی رهسپار حوزه علمیه قم شد و ازمحضر مرحوم آیتالله حائری، مؤسس حوزه علمیه قم کسب علم نمود. پس از وفات مرحوم آیتالله حائری به مدت ده سال از محضر اساتید عظام آیات ثلاث(مرحوم آیتالله حجت، مرحوم آیتالله صدر و مرحوم آیتالله حاج سید محمد تقی خوانساری) بهره گرفت.
دراین ایام شهریه متداولی نداشتند ومرحوم آیتالله خوانساری که علاقه و لطف شدیدی به ایشان داشتند، توسط آیتالله شهید صدوقی مبلغی به ایشان کمک میکردند. وی هم چنین در این مدت از محضر مرحوم آیتالله فیض کسب علم نمود و اکثر استفادههای علمی ایشان از دروس مرحوم آیتالله حجت و خوانساری بوده است که تمامی دروس این دو بزرگوار را نوشتهاند و همه جزوات آن درکتابخانه وی موجود میباشد.
آیتالله اشرفی اصفهانی یکی از شاگردان معروف آیتالله العظمی بروجردی بودند در اکثر درسهای ایشان در قم شرکت کرده و حدود دوازده سال از محضر ایشان بهره گرفتند، همچنین هشت منظومه حکمت (فلسفه) را نزد امام خمینی(ره)آموختند. شهید اشرفی اصفهانی اکثر شبها را تا صبح به فراگیری علوم حوزوی سپری میکرد و در تمام این مدت، نماز شب ایشان ترک نمیشد.
در سرمای سخت زمستان نیمههای شب یخهای حوض مدرسه را شکسته و وضو میگرفت و به تهجّد میپرداخت، هر روز بعد از نماز صبح برای زیارت حضرت معصومه(س) به حرم مطهر مشرف میگردید و معمولا زیارت وارث یا جامعه کبیر را در آن حرم با صفا تلاوت میکرد.از سن بیست سالگی تا روز شهادت، مدت شصت سال زیارت عاشورای امام حسین(ع)را همه روزه میخواند.
در قسمتی از مصاحبه شهید محراب اشرفی اصفهانی در باب شهید و شهادت میخوانیم:
«در اسلام مافوق مقام شهادت مقامی بالاتر نداریم.برای اینکه در قرآن خداوند عالم در چند جا خطاب به مردم و خطاب به پیغمبر اسلام(ص)میفرماید: گمان مبرید شهدای در راه خدا، آنهایی که جان خودشان را در راه خدا داده اند و هدفشان اسلام بوده، مردهاند،بلکه اینها زندهاند، چون جان خودشان را در راه خدا دادند و با خدا معامله کردند و اینها حیات محدود دنیوی را به حیات ابدی مبادله کردند. جان خود را داده اند و از خدا حیات ابدی گرفته اند. ما تسلیم قضا و قدر الهی هستیم ولیکن امیدوار هستیم ما چهارمین شهید محراب باشیم و خداوند از ما بپذیرد و در آن حال اخلاصی هم باشد.»
زنده یاد اشرفی اصفهانی دروس عالیه، جلدین کفایه، رسایل و مکاسب را برای طلاب تدریس مینمود. وی که مورد توجه خاص مراجع بزرگ و فضلا و دانشمندان حوزه علمیه بود به دستور حضرت آیت الله العظمی بروجردی همراه با چند تن از مدرسین حوزه قم مأمور رسیدگی به دروس طلاب و محصلین این حوزه شد و سه سال از جمله ممتحنین ممتاز رسائل و مکاسب در حوزه علمیه قم بود.
مقام علمی و معنوی شهید به حدی بود که در سن چهل سالگی توسط مرحوم آیت الله سید محمد تقی خوانساری برای ایشان گواهی اجتهاد صادر گردید و همچنین ایشان هشت یا نه اجازه اجتهاد از علمای بزرگ همچون آیتالله فیض، آیت الله صدر،سید ابو الحسن اصفهانی و آیت الله بروجردی را دریافت کرد.
به دنبال تأسیس حوزه علمیه کرمانشاه توسط آیت الله بروجردی در سال1335، به دستور ایشان مرحوم آیت الله شهید اصفهانی و مرحوم آیت الله سدهی، حاج شیخ عبدالجواد جبل عاملی، حجتالاسلام فلسفی و بیست و پنج نفر دیگر از طلاب حوزه قم به کرمانشاه عزیمت نموده و به نشر معارف اسلامی در این منطقه همّت گماردند. پ
س از وفات آیت الله بروجردی همراهان وی به قم عزیمت نمودند، اما شهید اشرفی اصفهانی که قصد مراجعت به قم را داشت با ممانعت شدید مردم کرمانشاه اقامت گزید و از این پس در امر تقلید، مردم را به امام امّت رجوع میداد. در سال 1342 از سوی امام خمینی(ره) به سمّت نماینده امام در کرمانشاه منصوب شد. رژیم منحوس پهلوی به دلیل فعالیتهای پیگیر و شبانه روزی شهید سعی داشت تا ایشان را تبعید کنند، اما به دلیل نفوذ شدید وی در میان مردم و همچنین علاقه شدید مردم کرمانشاه موفق به تبعید نشد.
به دنبال شهادت فرزند برومند امام(ره) همراه با دیگر علمای کرمانشاه برای تشکیل بسیج، به سازماندهی تحصنها و راهپیمائیها که اکثراً در مسجد آیت الله بروجردی برگزار میشد پرداخت.در شب هجرت امام(ره) از عراق به پاریس، مأمورین ملعون ساواک ایشان را دستگیر و شبانه به تهران منتقل نمودند. پس از چند روز آزار و شکنجه در زندان کمیته شهربانی، به دلیل بیماری و ترس از شهادت این مرد بزرگوار و همچنین فشار علما و مردم، ناچار ایشان را آزاد نمود.
پس از ورود حضرت امام(ره) به ایران، ایشان به اتفاق عدهای از علمای کرمانشاه و جمع کثیری از مردم این استان برای استقبال از حضرت امام(ره) به تهران عزیمت کردند. پس از بسته شدن فرودگاههای کشور توسط بختیار مزدور و ممانعت او از تشریف فرمایی امام(ره)، به اتفاق جمع کثیری از علمای بزرگ ایران در مسجد دانشگاه تحصن کردند.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سال 1358 طی حکمی از سوی حضرت امام خمینی(ره) به سمّت امام جمعه کرمانشاه منصوب شد و از این پس در سنگر نماز جمعه،به پاسداری از دست اوردهای نظام اسلامی و حمایت از ولایت فقیه پرداخت و با تمامی خطوط انحرافی به مبارزه پیگیر برخاست.
با آغاز جنگ تحمیلی در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت و با رزمندگان اسلام ملاقات کرد و ایشان را مورد تفقد قرار داد. شهید آیت الله اشرفی اصفهانی در تمامی این مدت اکثر خطبههایش را اختصاص به مسائل جنگ داد و مردم را به حضور در جبههها و دفاع از حریم انقلاب اسلامی تشویق نمود. خود نیز شخصاً لباس سپاه پوشید و در تیپ المهدی ثبت نام کرد. وی همچنین پس از شنیدن خبر آزادی خرمشهر به این شهر عازم شد و یک روز بعد در مسجد جامع خرمشهر همراه با رزمندگان اسلام نماز شکر به جا آورد.
منافقین کوردل که از نفوذ و سلطه آیت الله در استان مرزی کرمانشاه در هراس بودند بارها وی را مورد تهدید قرار دادند تا این که سرانجام خورشید تابان حوزه را در 23 مهرماه سال 1361 در محل برگزاری نماز جمعه باختران، در محراب عبادت هدف تیر کینه خود قرار داده و با انفجار بمب، او را که مشتاق لقاءالله بود، به آرزوی دیرین خود که میخواست شهید محراب باشد رساندند.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی شاهد
نظرات