تهدیدات داماد سوگلی خانم مصدق !
آقای دکتر شمس الدین امیرعلایی که در زمان دکتر محمد مصدق با سمت استاندار خوزستان انجام وظیفه می کرد در خاطرات خود مینویسد :
روز سه شنبه 9 مهرماه 1330ساعت چهار بعدازظهر به دعوت آقای دکتر مصدق برای مذاکره در باب مقدمات مسافرت، به منزل ایشان رفتم. ضمن شور درباره افرادی که باید در این سفر همراه باشند آقای دکتر مصدق گفت متین دفتری به علت کسالت از سنا تقاضای مرخصی میکند و عازم آمریکاست چطور است او را هم جزء هیأت به حساب بیاوریم؟ با توجه به سوابق آن شخص و اسنادی که سه ماه پیش، خودم به آقای دکتر مصدق ارائه داده بودم از این پیشنهاد یکه خوردم و اظهار مخالفت کردم.(6) آقای دکتر مصدق بر طبق رویه همیشگی موضوع صحبت را تغییر داد و به مسائل دیگر پرداختیم. هنگامی که در خصوص بودجه مسافرت مطالعه میکردیم مجددا گفت: دکتر متین دفتری با خرج خودش به آمریکا میآید و اگر او را جزء هیات ببریم خرج یک نفر صرفهجویی میشود گفتم: «اگر بخواهید اینطور صرفهجویی کنید یقینا افراد زیادی هستند که برای تبرئه خود و داشتن افتخار عضویت این هیأت حاضرند مخارج تمام هیأت را بپردازند».
باز هم موضوع صحبت تغییر کرد و پس از مدتی دوباره عضویت آقای دکتر متین دفتری مطرح شد. گفتم :« آخر مردم در این باره چه خواهند گفت؟» جواب داد: «مردم چکار به این کارها دارند؟» و اضافه کرد: «آقای دکتر شما گرفتاریهای مرا نمیدانید. متین داماد سوگلی خانم است و خانم دوپا را توی یک کفش کرده که او جزء هیأت باشد و اگر او را نبرم خانم این چند تا شوید باقی مانده را (اشاره به موهای سر خود) میکند».
سید جلالالدین مدنی ، تاریخ سیاسی معاصر ایران ، دفتر انتشارات اسلامی ، ج اول ، تابستان 1387 ، ص 421
نظرات