از زهره تا مصباح
مسیر پر پیچوخم ایران از وابستگی تا بومیسازی صنعت فضایی
81 بازدید
در دهه ۱۳۵۰، پروژهای با عنوان «ماهواره زهره» کلید خورد که هدف آن ایجاد یک ناوگان ماهوارهای برای تقویت ارتباطات رادیویی و تلویزیونی کشور بود. این پروژه بهطور کامل متکی به دانش و فناوری خارجی تعریف شده بود؛ چرا که در آن دوران ایران نه از دانش بومی طراحی ماهواره برخوردار بود و نه از توان ساخت یا پرتاب آن.
برای تحقق این پروژه، مذاکرات متعددی با کشورهایی نظیر فرانسه و ایتالیا صورت گرفت تا طراحی و ساخت ماهواره بر عهده آنها باشد. همزمان هم تلاشهایی برای جلب همکاری ایالات متحده و سازمان فضایی ناسا انجام شد تا از شاتلهای فضایی این سازمان برای پرتاب ماهواره استفاده شود. مقامات وقت امیدوار بودند تا از طریق قراردادهای بینالمللی، ایران را به جرگه دارندگان ماهوارههای مخابراتی وارد کنند.
در دیماه ۱۳۵۵ (ژانویه ۱۹۷۷)، کنفرانس جهانی خدمات ماهوارهای (WARC-BS) با حمایت اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) در ژنو برگزار شد. در جریان این کنفرانس، دو موقعیت مداری مشخص بهطور رسمی به ایران اختصاص یافت؛ امتیازی که میتوانست مسیر ورود کشور به فضای ارتباط جهانی را هموار سازد؛ اما در عمل، این امتیاز حقوقی هیچگاه به بهرهبرداری واقعی نرسید.
تا بهار ۱۳۵۷، ایران همچنان در پی تحقق رؤیای فضایی خود بود. در فروردینماه آن سال، کریم معتمدی وزیر وقت پست و تلگراف اعلام کرد که پرتاب ماهواره زهره قطعی شده و این پروژه در آستانة اجراست.[1] با این حال، هیچ مقام رسمی از طرف شرکتهای خارجی یا ناسا این ادعا را تأیید نکرد. شواهد موجود نشان میدهد که طرفهای غربی هیچگاه همکاری جدی و مؤثری برای پیشبرد آن از خود نشان ندادند. در واقع، ایران در یک مسیر مبهم و پرهزینه معطل ماند و نهایتاً پروژه زهره، پیش از آنکه به فضا برسد، در خاک دفن شد.
پروژه زهره، اولین تلاش جدی ایران در حوزة فناوری فضایی بود؛ تجربهای تلخ و نافرجام که نه تنها انتقال دانش و توانمندسازی داخلی را به همراه نداشت، بلکه وابستگی و ناکارآمدی را هم به کشور تحمیل کرد. ایران سالها منتظر ساخت و ارسال این ماهواره از سوی برخی کشورهای غربی بود. دائما هم به ما وعده میدادند و با دادن امتیازهای کمفایده و ناکارآمدی همچون تخصیص موقعیت مداری، امید و اطمینان کاذب را به سران رژیم پهلوی منتقل میکردند. با تمام این موارد، نه خبری از ساخت ماهواره بود و نه پرتابش.
ریشههای یک آرزوی فضایی
۱۲ مرداد ۱۳۸۴، وزیر وقت ارتباطات، سید احمد معتمدی، با برگزاری مراسمی رسمی از اولین ماهواره ساخت ایران به نام «مصباح» رونمایی کرد. اعلام شد که این ماهواره، تا پایان تابستان همان سال به فضا پرتاب خواهد شد؛ اما این وعده، هیچگاه تحقق نیافت. ماهواره مصباح که قرار بود ایران را به باشگاه کشورهای دارای توانمندی فضایی مستقل وارد کند، بهجای آنکه به مدار زمین برسد، در مدار بوروکراسی بینالمللی، تحریمهای پیچیده و بیاعتمادی متقابل ایران و غرب گرفتار شد و نهایتاً به بهرهبرداری نرسید.[2]
نیاز ایران پیرامون دستیابی به فناوری ماهوارهای، پیشینهای طولانی دارد که اولینبار در دوران پیش از انقلاب و با ماهواره زهره مطرح شد. دو دهه بعد، در سال ۱۳۷۵، وزارتخانههای علوم و ارتباطات تصمیم گرفتند با پروژة مصباح، صنعت فضایی ایران را راهاندازی کنند. از همین رو همکاری با سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران آغاز شد و در سال ۱۳۷۷ قرارداد ساخت این ماهواره توسط ایتالیاییها با شرکت «کارلو گاواتزی اسپیس» (CGS) به امضا رسید.
ماهواره مصباح بهعنوان یک ماهواره مخابراتی مدار پایین (LEO)، با قابلیت ذخیره و ارسال داده طراحی شده بود. هدف آن، انتقال اطلاعات از ایستگاههای زمینی بهصورت غیرهمزمان بود؛ قابلیتی که در آن زمان میتوانست تحول مهمی در خدمات مخابراتی، هواشناسی، مدیریت منابع و امدادرسانی ایجاد کند.[3]
نخستین گامها؛ نشانههای امید
مصباح حدود ۶۳.۵ کیلوگرم وزن داشت و قرار بود با عمر سه ساله در مدار هزار کیلومتری زمین قرار بگیرد. بیش از 90 درصد طراحی نمونة زمینی آن در ایران انجام شد و متخصصان داخلی حتی برخی بخشهای سختافزاری را نیز با موفقیت ساختند. نهایتا در سال ۱۳۸۴، با حضور وزیر وقت ارتباطات، رونمایی رسمی انجام شد و پرتاب قریبالوقوع آن اعلام گردید.
این اتفاق نقطة عطفی برای ایران بود که میخواست از واردات فناوری به سمت بومیسازی و بسط قدرت تکنولوژیک گام بردارد. اما امیدها چندان نپایید. در حالی که ایران آماده ارسال ماهواره بود، روسیه و سپس ایتالیا، به بهانه تحریمهای بینالمللی، از انجام تعهدات خود سر باز زدند.[4]
حلقة تحریم؛ ناکامی دیپلماسی فضایی ایران
در آن سالها، ایران هنوز به توانمندی ساخت پرتابگرهای ماهواره دست نیافته بود و ناچار بود برای پرتاب، به کشورهای دارای تکنولوژی ماهوارهبر وابسته باشد. بر اساس قرارداد اولیه، قرار بود موشک روسی کاسموس-۳ام، ماهواره مصباح را از پایگاه پلستسک[5] به مدار زمین برساند. اما روسیه اعلام کرد که هرگز ماهواره مصباح را تحویل نگرفته و از پروژه کنار کشید. در ادامه، تحریمهای سازمان ملل و فشارهای آمریکا موجب شد تا ایتالیا نیز از همکاری سرباز زند و ماهواره را در خاک خود نگه دارد.[6]
رئیس وقت سازمان فضایی ایران، دکتر حمید فاضلی، در سال ۱۳۹۰ اعلام کرد که ایتالیا به دلیل تحریمهای شورای امنیت، اجازه صادرات تجهیزات مرتبط با پروژه را لغو کرده و عملاً ماهواره را به ایران بازنمیگرداند. این در حالی بود که تهران رایزنیهای دیپلماتیک با طرف ایتالیایی را آغاز کرده بود اما هیچ پیشرفت جدی حاصل نشد.
پیشرفت داخلی در سایه فشار خارجی
ناامیدی از پرتاب مصباح با همکاری خارجی، ایران را بر آن داشت تا روی توانمندیهای داخلی متمرکز شود. پروژههایی مانند ماهواره «امید» در سال ۱۳۸۷، نقطه آغازی برای رسیدن به پرتاب مستقل ماهوارههای بومی بود. در همان سالها، طراحی «مصباح ۲» هم با هدف پرتاب از داخل کشور آغاز شد.
وزیر ارتباطات وقت، رضا تقیپور، در سال ۱۳۸۸ اعلام کرد که یکی از مشکلات اساسی در بهرهبرداری از ماهوارهها، وابستگی بیشازحد به کشورهای خارجی بوده است. او در ادامه افزود که پروژههای آتی، بهصورت کامل در داخل کشور طراحی و ساخته خواهند شد.[7]
رهبر انقلاب نیز طی بازدید از نمایشگاه فناوری و نوآوریهای برگزیده در 15 مردادماه 1387، بر لزوم تسریع در روند بررسی طرحها و حمایت از پروژههای بومی فضایی تأکید کردند.
استمرار این روند، موجب شد که فاصلة علمی ایران با قدرتهای فضایی کاهش یابد و دانش فنی در حوزه هوافضا، مخابرات و پرتابگرها ارتقا پیدا کند.
دیپلماسی ناکام، هزینههای سوخته
بعد از توافق هستهای و اجرایی شدن برجام در سال 1394، امیدهایی برای بازپسگیری ماهواره «مصباح 1» از ایتالیا زنده شد. وزیر وقت ارتباطات، محمود واعظی، اعلام کرد که مذاکراتی با طرف ایتالیایی آغاز شده و قرار است وضعیت فنی و اقتصادی پرتاب این ماهواره بررسی شود. اما نهایتاً، پس از چند سال، اعلام شد که به دلیل فرسودگی تجهیزات و هزینههای بالا، پرتاب مصباح مقرون به صرفه نیست و قرار است به موزه فضایی منتقل شود. [8]
این تصمیم، با واکنشهایی از سوی کارشناسان و حتی مدیران سابق پروژه مواجه شد. منتقدان تأکید داشتند که مصباح هنوز قابلیت پرتاب دارد و میتواند در زمینههای علمی و تجاری، مانند مدیریت شبکههای آب و برق، شناسایی منابع و هشدار در حوادث طبیعی به کار رود. حتی یکی از شرکتهای خصوصی داخلی برای بهرهبرداری تجاری از مصباح اعلام آمادگی کرده بود.[9]
مصباح؛ آینهای برای عبرت آینده
پروژه مصباح، صرفاً یک شکست فناورانه نبود؛ بلکه نمونهای بود از ناهماهنگی میان دیپلماسی علمی، برنامهریزی راهبردی و تحولات بینالمللی. ساخت این ماهواره بیش از ۸۰ میلیارد تومان (با نرخ سال 1396) هزینه داشت، اما در سایه بدعهدی کشورها، کمتوجهی به الزامات حقوقی بینالمللی، و سردرگمیهای اجرایی، سرنوشت آن به موزه ختم شد.
در تیرماه ۱۳۹۶، محمدحسن انتظاری، مجری سابق پروژه، با انتقاد از برخی تصمیمات، از برنامه سازمان فضایی برای انتقال مصباح به موزه فضایی کشور خبر داد. وی این تصمیم را «غلط و غیرتخصصی» دانست و گفت که هزینههای پرتاب مصباح «کاملاً عادی» است و نباید به بهانه هزینه، پروژهای با این حجم تلاش و دانش فنی، به بایگانی فرستاده شود.[10]
ماهواره مصباح امروز نه در آسمان، که در حافظه ناکامیها جای دارد؛ اما تجربهای شد برای بازآرایی راهبردهای فضایی ایران. امروز ایران به دانش پرتاب مستقل، ساخت ماهوارههای دانشجویی و حتی طراحی ماهوارههای سنجشی دست یافته است. اما هنوز هم خلاهایی در حوزه دیپلماسی فناوری، همکاریهای بینالمللی و استفاده از ظرفیت بخش خصوصی احساس میشود.
پیشرفت حوزه فضایی ایران
ایران پس از انقلاب، علیرغم فشارهای خارجی و محدودیتهای فناوری، مسیر بومیسازی در حوزه فضایی را با جدیت دنبال کرد. پروژههایی همچون «امید» ــ نخستین ماهوارهی ایرانی که در سال ۱۳۸۷ به مدار رفت ــ نشان دادند که این مسیر، اگرچه دشوار، اما قابل پیمودن است. در ادامه، ماهوارههای «رصد» و «نوید» در سال ۱۳۹۰ هم به فضا پرتاب شدند. «رصد» نخستین تجربهی تصویربرداری فضایی بود و «نوید»، ساختهی مرکز تحقیقات دانشگاه علم و صنعت، مأموریت پایش زمین را برعهده داشت. طراحی و ساخت «ناهید» توسط پژوهشکدة سامانههای ماهوارهای، و توسعهی «طلوع» ــ نخستین ماهوارهی سنجش از دور ایران با قابلیت پرتاب توسط ماهوارهبر «سیمرغ» ــ گامهای بعدی در مسیر تثبیت دانش بومی ایران بود.
این پروژهها، اگرچه گاه با نقص، تأخیر یا چالشهای فنی همراه شدند، اما در مجموع، نهتنها مهارت و تجربهی ملی در حوزة طراحی و ساخت ماهواره را ارتقا دادند، بلکه نشانهای از ارادهای بودند که در دل محدودیتها شکل گرفت و به تدریج، بستر استقلال فضایی را فراهم کرد.
این دستاوردها در نقطه مقابل تجربه ایران پیش از انقلاب قرار میگیرند؛ زمانی که پروژههایی مانند «زهره» با وجود سالها مذاکره و وعده از سوی کشورهای غربی، هیچگاه به نتیجه نرسیدند. ما پیش از انقلاب معطل وعدهها ماندیم، اما پس از انقلاب با تکیه بر توان داخلی، ماهواره ساختیم، پرتاب کردیم و در مدار قرار دادیم.
[1] روزنامه اطلاعات،30/1/1357، ص3
[2] «ماهوارههایی که روی زمین مانده است». جوان آنلاین، 19 تیر 1396،کد مطلب: 861337
[3] «آخرین وضعیت ماهواره مصباح و پاسخ وزیر ارتباطات». همشهری آنلاین،30 مهر 1388، hamshahrionline.ir/xNVB، کد مطلب: 93422
[4] «پرتاب ماهواره مصباح با موشک خارجی». جوان آنلاین، 19 بهمن 1394، کد مطلب: 770285
[5] Plesetsk
[6] «آخرین وضعیت ماهواره مصباح و پاسخ وزیر ارتباطات». همشهری آنلاین، 30 مهر 1388
[7] «رونمایی از چند ماهواره ایرانی در دهه فجر». تابناک، 29 بهمن 1388، https://www.tabnak.ir/000LMV، کد مطلب: 82119
[8] «آخرین وضعیت ماهواره بلوکه شده مصباح». جوان آنلاین، 19 آبان 1394، https://www.javanonline.ir/0039mS، کد مطلب: 752584
[9] «ناکامی دولت برای بازپسگیری ماهواره مصباح/برجام مشکل را حل نکرد». خبرگزاری مهر، 17 اردیبهشت 1396، mehrnews.com/xHM5m، کد مطلب: 3971417
[10] «ماهوارههایی که روی زمین مانده است». جوان آنلاین، 19 تیر 1396
نظرات