نقل چند خاطره از مرحوم آیت الله کفعمی خراسانی


عادل مزاری
1226 بازدید
آیت الله کفعمی خراسانی

نقل چند خاطره از مرحوم آیت الله کفعمی خراسانی
 

 

 

 

صراحت لهجه
از ویژگی های آن مرحوم صراحت در بیان بود و اگر مطلبی را قبول می داشتند در نقل آن مراعات کسی را نمی کردند و حرف خویش را می زدند که آوردن چند مثال خالی از لطف نیست:
الف- سخنرانی یکی از مسوولین طراز اول کشور از تلویزیون پخش می شد و ما مشغول دیـدن آن بودیم. بیش از نیمی از سخنرانی نگذشته بود که ایشان با عصبانیت تلویزیون را خاموش کرده و گفتند: و ما از ترس جرا‡ت روشن کردن تلویزیون را پیدا نکردیم.( در اینجا بد نیست بگویم ایشان صحبت های آقای قرائتی را توجه می کرد و ابراز خوشحالی می کرد که ایشان درس هایی از قرآن و اخلاقیات را برای مردم بیان می کند.)
ب- ابوالحسن بنی صدر رییس جمهور به زاهدان آمده بود و مرحوم کفعمی با وی ملاقاتی داشت. مسجدی ها و اطرافیان پرسیدند نظرتان راجع به بنی صدر چه بود؟ فرمودند: دستانش خیلی نرم بود( ! کنایه از این که اهل عمل و کار نیست)
ج- در ایام انقلاب ساواک برای روحانیون زاهدان یک پاکت پول فرستاده بود تا به نوعی دم ایشان را ببیند. تمام روحانیون پس از مشورت با مرحوم کفعمی پاکت ها را عودت داده و به اطلاع ایشان رسانده بودند جز یک نفر. یادم می آید روحانی مذکور در راهپیمایی چند روز بعد آفتابی شده و به همراه مردم شعار می داد. وقتی به حاج آقا خبر دادند که فلانی هم آمده به شدت عصبانی شد و جلوی همه صدایش را بلند کرد : و اطرافیان با سرعت شیخ را خبر کرده و از معرکه به در بردند.
استخاره های جالب توجه و پرطرفدار
مرحوم آیت الله کفعمی برای کارهای خودشان خیلی اهل استخاره نبودند و توجه به عقل و استشاره را ارجح می دانستند اما برای مریدان و متقاضیان استخاره می گرفتند. استخاره های ایشان به قدری طرفدار داشت که بارها شاهد بودم تلفن منزل ایشان برای گرفتن استخاره از راههای دور حتی خارج از کشور به صدا در می آمد. (با توجه به رند بودن شماره های ایشان تلفن منزل خانم اول ایشان 2848 و منزل خانم دوم 2545 بود) بسیاری از مردم زاهدان شماره ها را حفظ بودند.
در آن زمان مرسوم بود استخاره ها را پشت پاکت به ترتیب شماره نوشته و نیت می کردند و حاج آقا معمولاً پس از نماز استخاره ها را با قرآن گرفته و پشت پاکت می نوشت که جملات کوتاه اما راهگشای ایشان اکثرا برای مردم جذاب و مورد استفاده بود. متداول بود که داخل پاکت ها مبلغی می گذاشتند که حاج آقا آن را میان مکبر مسجد، بچه های نمازگزار که در مسجد حضور داشتند و فقراء درب مسجد جامع تقسیم می کرد.
با وضو بودن و رو به قبله نشستن
آن مرحوم سعی می کرد همیشه با وضو باشد و اواخر عمر که دچار ناراحتی های جسمی شده بود از اینکه نمی تواند همیشه وضو بگیرد و به این مستحب عمل کند ناراحت بود. در هنگام نشستن نیز ایشان همیشه سعی می کرد رو به قبله باشد و اگر از اطرافیان کسی می خواست به نماز بایستد جهت نشستن ایشان را ملاک جهت قبله می دانست و نیاز به پرسش نبود.
اهمیت به مجالس عزاداری
ایشان نسبت به برپایی برنامه های عزاداری اهل بیت (ع) عنایت ویژه ای داشت. برگزاری مجالس روضه پس از نماز مغرب و عشاء در ایام عزای اهل بیت (ع) در مسجد جامع با حضور روضه خوانهای مشهور شهر همچون مرحوم حاج شیخ محمود صمصامی و مرحوم حاج احمد ذاکر همیشه برقرار بود. در برنامه حسینیه های شهر که اکثراً با حمایت خود ایشان تأسیس شده بود نیز شرکت می کرد.
روز تاسوعا و عاشورا هم هیات های شهر از کنار مسجد جامع عبور کرده و در منزل ایشان در کوچه مسجد (کوچه حافظ) عزاداری کرده و به ایشان به عنوان عالم بزرگ منطقه تسلیت می گفتند.
در منزل خویش نیز اکثر صبح های پنج شنبه جلسه وعظ و خطابه به همراه صبحانه و پاکت اهدایی جهت روحانیون و طلاب برقرار بود.
در دهه فاطمیه دوم همیشه در منزل برنامه روضه خوانی و مداحی داشته و علاوه بر وعاظ و مداحان بومی از خطبای برجسته قم، مشهد و سایر شهرها نیز دعوت به عمل می آوردند.
در آن زمان فاطمیه دوم مشهور نبود و قریب به اتفاق مجالس عزاداری بانوی دو عالم در سطح کشور در فاطمیه اول برگزار می شد و ایشان شهادت حضرت صدیقه را در فاطمیه دوم مستندتر می دانستند و مجلس ایشان جزو مجالس مشهور و البته بی بدیل بود.