سیلی حاجآقا روح الله به غول معمم
2 بازدید
مبارزات امام خمینی(ره) در برابر ظلم از نوجوانی آغاز و در طول زندگیایشان تکامل پیدا کرد،ایشان با روحیهی مبارز خود در مقابل کوچکترین ظلمها قد علم میکرد، آنچه در ادامه میخوانید روایت کوتاهی ازایستادگی ایشان در مقابل افرادی است که به ناحق حجره طلاب را تصرف کرده و قصد خروج از آن را نداشتند،شرحاین ماجرا در صفحات 52 تا53 از کتاب «الف لام خمینی» به رشته تحریر درآمده است. کتابی که در زمستان 1396 توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به قلم هدایت الله بهبودی منتشر شده است و خواندن آن خالی از لطف نیست:
یکی از کارهایی که در مورد سالهای ابتدایی ورود آقاروحالله به حوزه علمیه قم نقل شده، اقدام او در بیرون راندن افراد ناباب از حجرههای مدارس علمیه است.[…]، دورهای که بی رونقی علمی بر حوزه علمیه قم حاکم بود، حجرههای مدارس فیضیه و دارالشفا تبدیل به […] مسکن افراد معتاد و ناشناس شده بود. با افزایش محصلان علوم دینی و استقرارشان دراین مدارس برخی حجرهها در اختیار آنان قرار گرفت، اما ساکنین بعضی اتاقها مقاومت کرده، از تخلیه آن خودداری نمودند. آن زمان مدارس یاد شده ساماندهی و مدیریت درستی نداشت. […] گفته شده، وقتیاین خبر به گوش آقاروح الله میرسد، خود را به حیاط مدرسه میرساند. چند نفر از طلبهها را صدا میزند؛ عبایش را کنار میگذارد؛ به حجرههای اشغال شده میرود؛ با عتاب از اشغالگران میخواهد اتاقها را خالی کنند؛ خود نیز اسباب آنها را بیرون میریزد؛ حجرهها را تحویل طلبهها میدهد.[1] گویا یک سیلی هم به گوش گنده ترین آنها میزند. گفته شده یکی از پادوهای متولی باشی، که هم معمم بود و هم قوی هیکل، با این اقدام مخالفت میکند. مخالفت او با جسارتی به آیتالله حائری یزدی همراه میشود. آقاروحالله یک سیلی روانه گوشاین پادو میکند و به وسیله دیگر طلبههایی که به کمک او آمده بودند، از دست آن غول معمم نجات مییابد.[2]
[1] اباذری، عبدالرحیم، پرتو آفتاب - خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389ش، ص 185.
[2] . شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعهای از دریا، ج 2، قم، مؤسسه کتابشناسی شیعه، 1390ش، ص 676
نظرات