جوانان مقاومت را بر پلاک خرمشهر نمی‌خوانند!


2185 بازدید

جوانان مقاومت را بر پلاک خرمشهر نمی‌خوانند!

یحیی نیازی از پژوهشگران مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است. وی سال گذشته، مدیریت کارگروه دفاع مقدس انتشارات روایت فتح را برعهده داشت. با این پژوهشگر و رزمنده دوران جنگ تحمیلی درباره آثار مرتبط با خرمشهر و دغدغه نگارش در این حوزه گفت‌و گو کرده‌ایم.

لطفا درباره آثاری که زیر نظر شما در انتشارات روایت فتح به موضوع خرمشهر پرداخته‌اند توضیح دهید.
کتاب‌های انتشارات روایت فتح هر کدام یک دوره منتشر شده‌اند. در دوره «روایت نزدیک» سال گذشته کتاب «اولین‌روز‌های مقاومت» سال گذشته (1392) منتشر شد. این کتاب روایت تکاوران نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرهنگ عبد‌الله صالحی و سرهنگ محمد‌رضا ابراهیم‌دخت از نخستین روز‌های مقاومت در خرمشهر است که به کوشش مشترک مرتضی قاضی و حسین یحیوی نوشته شده است.

انتشارات روایت فتح در دوره‌های «روایت نزدیک» به دو شیوه عمل می‌کند؛ نخست، روایت آن رخداد با تکیه بر توانایی نگارش خودِ رزمنده و البته در حضور یک مشاور، و دیگر با تکیه بر فنون مصاحبه، تدوین و بازنویسی به گونه‌ای که مخاطب خود را در منطقه رزم احساس کند. «اشغال؛ تصویر سیزدهم» نیز کتاب دیگری است که محمد‌رضا ابوالحسنی در همین دوره نوشته است. این کتاب علاوه بر این‌که برای محققان و فیلمسازان قابل استفاده است، کلیات جذابی از 45 روز مقاومت خرمشهر برای مخاطب عام بیان می‌کند. فرزانه مردی در مجموعه «یادگاران» انتشارات روایت فتح نیز گفت‌و‌گویی با خانواده، همرزمان و آشنایان شهیدان جهان‌آرا و موسوی است. این کتاب 100 خاطره را از شهیدان یادشده ارایه می‌کند.

پرداخت «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» به موضوع خرمشهر چگونه است؟
خرمشهر به عنوان یک منطقه عملیاتی همواره در آثار پژوهشی حوزه جنگ کانون توجه است. بنابراین، در تمامی آثار این مرکز، ردپایی از خرمشهر دیده می‌شود. کتاب «خرمشهر در جنگ طولانی» که به کوشش مهدی انصاری، محمد درودیان، هادی نخعی نوشته شده، کامل‌ترین اثر مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس درباره خرمشهر است.

به نظر می‌رسد انتشار آثار درباره خرمشهر که نماد مقاومت کشورمان است، از سال 1368 تا کنون سیر نزولی داشته،چرا؟
متاسفانه نه فقط در موضوع پایداری، بلکه در تمامی حوزه‌های پژوهشی معمولا روی یک موضوع تمرکز می‌کنیم و پس از مدتی به آن بی‌توجه می‌شویم. در حالی که مقاومت مردمی در خرمشهر موضوعی ماندگار است و هر سال می‌توانست کتاب‌ها و فیلم‌های بسیاری در این زمینه ساخته و منتشر شود. چرا که وجب به وجب این خاک پر از خاطره و حماسه است. فکر می‌کنم خرمشهر و موضوع مقاومت مردمی، از این بابت مظلوم واقع شده است.

از سویی هم نمی‌توان تمام این تقصیر را متوجه سازمان‌ها و موسسه‌ها دانست. متاسفانه مردم خرمشهر درباره مقاومت این شهر مطالبات چندانی ندارند. بسیاری از مردم این شهر، با وقوع جنگ تحمیلی به سایر مناطق کشور مهاجرت کردند و سرگرم کار‌های دیگری شدند. معتقدم حتی جوانان خرمشهری ساکن در خارج از این شهر باید از بِرَند مقاومتی کشورمان بیشتر بدانند.

شاید طبیعی به نظر برسد که مردم خرمشهر به دلیل مصائبی که تحمل کرده‌اند، از نظر روحی نخواهند حتی خاطرات آن سال‌ها را مرور کنند.
ببینید! دو رویکرد در این زمینه مطرح است؛ نخست این که به خرمشهر از بُعد حماسه ملی نگاه کنیم و دیگر، جنبه‌های دردناک و  مصائب ماجراست. از بُعد حماسه ملی، نگاه به خرمشهر به هیچ عنوان دردناک نیست چرا که می‌تواند چراغ راه آینده باشد. از منظر دوم هم می‌توان واقعه عاشورا را به خاطر آورد؛ موضوعی که گرچه تلخ‌ترین خاطره جهان اسلام است اما به دلیل داشتن درس‌های آزادگی هر سال آن را مرور می‌کنیم. در موضوع خرمشهر نیز باید جوانان خواهان پرداخت فرهنگی به سیلیِ محکمی باشند که به دشمن زدیم.

پس چرا چنین مطالباتی شکل نمی‌گیرد؟
از لحاظ فرهنگی درست عمل نکرده‌ایم. مهم‌ترین افرادی که می‌توانند چنین مطالبه‌ای داشته باشند، مردم خرمشهر هستند. متاسفانه حتی آثار این تجاوز به کشورمان را از سطح خرمشهر زدوده‌ایم. آن‌چه باقی است هم نماد ویژه‌ای از شیوه مقاومت مردم شهر نیست. می‌توانستیم برای آن‌که هم صلابت خود را به دشمن نشان دهیم و هم نماد این مقاومت را حفظ کنیم، به ترکیب شهر پس از آزادی دست نزنیم و شهری ممتاز در کنار خرمشهر برای ساکنان مهاجرت کرده آن بسازیم. به این ترتیب، هم خرمشهری‌ها در شهر جدید ساکن می‌شدند و هم نماد تجاوز دشمن به خاک میهنمان و حماسه آزادسازی آن به خوبی حفظ می‌شد. این گونه مشخص می‌شد که مردم و رزمندگان ما چگونه با کمترین امکانات خرمشهر را نجات دادند.

مانند آن‌چه درباره برخی کشور‌ها می‌گویند؟ این که یک خیابان شهر را دست نخورده باقی گذاشتند و به موزه‌ای درباره جنگ جهانی دوم تبدیل کرده‌اند.
جنگ تحمیلی با تمام جنگ‌های دنیا متفاوت و سراسر حماسه بود. به همین دلیل، معتقدم می‌توانستیم با ساخت شهری لوکس در کنار خرمشهر، عَلَم مقاومت کشورمان را ایستاده نگه داریم. با جمع‌آوری این نماد‌ها از سطح شهر، مردم خرمشهر نه شیوه زندگی مناسبی یافته‌اند و نه نماد مناسبی از مقاومت باقی گذاشته‌ایم.

راه‌اندازی انجمن‌های ادبی تا چه اندازه می‌توانند جوانان خرمشهر را به این سمت این مطالبات سوق دهد؟
حتماً تاثیرگذار خواهند بود! انجمن‌های اندکی در این زمینه راه‌اندازی شده است. راهکار انجمن‌های ادبی پیشنهاد خوبی است. اگر بخواهیم به نهاد‌های سازمانی و دولتی امیدوار باشیم، کارمان پیش نمی‌رود. همه ما در این زمینه مسوولیم و البته مسوولیت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به دلیل وظایف قانونی‌اش بیش از دیگر نهاد‌هاست.


ایبنا