13
تیر
1393
آیت الله گلپایگانی : مىترسم تلگراف کنم به نفع دولت تمام شود
درباره : آیتاله گلپایگانى
از : 316 تاریخ 15/4/48
محترما معروض مىدارد.
برابر اعلام ساواک قم روز 25/3/48 طلبهاى که اهل بهشهر بوده و مشخصاتش معلوم نگردید به منزل نامبرده وارد و ضمن صحبت اظهار داشته در شهرستان بهشهر و حومه آن در حدود 35 نفر طلبه هست و اگر به وضع آنها رسیدگى شود بر تعدادشان افزوده خواهد شد ضمنا کوهستانى1 (از روحانیون موجه مقیم استان مازندران) در آن شهرستان نفوذ داشته و اغلب مردم مرید وى هستند و تا اندازهاى به وضع طلاب رسیدگى مىنماید وى افزوده در نزدیک بهشهر و در خلیل محله یا خلیج محله مدرسهاى وجود دارد که اگر آن را تعمیر نکنند2 به تصرف اداره اوقاف و یا آموزش و پرورش در خواهد آمد. گلپایگانى اظهار داشته یکى از ثروتمندان بهشهر به نام معینى از مریدان او مىباشد دستور خواهد داد که شخص اخیرالذکر به طلاب شهریه بدهد (به طلاب مجرد نفرى 100 ریال و معیل 200 ریال و مدرسین 300 ریال) گلپایگانى افزوده اگر ما در آنجا شهریه بدهیم و اسم ما در آنجا باشد ضمن آنکه دولتیها دیگر به طلاب کارى نداشته و از ما حساب مىبرند دستگاه تصور مىکند تمام طلاب ایران تحت نظر حوزه علمیه قم اداره مىشود و این امر در نظرشان بزرگ جلوه کرده و براى روحانیت ارزش بیشترى قائل مىشوند گلپایگانى اضافه نموده در شهررى جنب شاهزاده عبدالعظیم مدرسهاى وجود دارد که اداره اوقاف قصد تصرف آنجا را داشت لکن ما پس از اطلاع بلافاصله به طلاب شهریه دادیم دیگر اداره مزبور با آن مدرسه کار ندارند و همچنین چندى قبل که آقاى محمد از لنگرود خبر داد که سازمان اوقاف مىخواهد مدرسه آن شهرستان را تصرف کند باز هم ما اقدام کردیم همین که اوقاف متوجه شد اسم ما در آنجاست خود را کنار کشید.
گلپایگانى موضوع را به وضع عراق و دستگیرى فرزند آیتاله حکیم کشانیده و اظهار نموده یک نفر تهرانى تعریف مىکرد کلیه تلگرافاتى که تاکنون به عراق مخابره شده همه به نفع دستگاه بوده و نه به نفع مسلمین و حکیم لکن نمىدانم حالا چه کنم مىترسم تلگراف کنم به نفع دولت تمام شود ولى صافى اظهار داشته دولت فلان فلان شده ایران مىخواهد یک بلوا به راه بیاندازد و به همین جهت دست به تحریکات دامنهدارى زده است و حتى حاضر است به منظور تضعیف موقعیت عراق آقاى حکیم را به کشتن بدهد گلپایگانى ضمن تأیید اظهارات صافى چنین گفته است.
ما تلگراف نمىکنیم و در جواب مردم مىگوئیم اگر تلگراف مخابره نمائیم ممکن است به ضرر حکیم تمام شود زیرا وقتى حکومت عراق متوجه شود که حکیم منتسب به دولت ایران است او را بیشتر تحت فشار مىگذارند اگر صلاح باشد حکیم قبلاً مراتب را کتبا اعلام مىنماید آن وقت راجع به تلگراف تصمیم مىگیریم ضمنا گلپایگانى اضافه نموده وقتى که خمینى را گرفتند به آقاى حکیم گفته ممکن است دولت خمینى را نابود کند حکیم پاسخ داده بود ما چه کار کنیم این امر بعید است و شاید دروغ باشد حالا بهتر است ما هم به حکیم همین جواب را بدهیم.
نظریه.
با عرض اینکه نسبت به شناسائى معینى اقدام گردید و چنانچه گلپایگانى قصد عملى نمودن طرح خود را به وسیله شخص مزبور داشت از انجام آن از طریق ایجاد محدودیت جهت معینى خنثى و جلوگیرى خواهد شد مراتب استحضارا معروض گردید.
رئیس بخش 316 ـ ازغندى رئیس اداره یکم عملیات و بررسى. ثابتى
ثابتى 18/4/48
نسخه اول در پرونده شیخ على صافى بایگانى گردید 22/5/48
1ـ آیتاللّه آقاى حاج شیخ محمد کوهستانى عالمى ربانى، فقیهى سبحانى، زاهدى عابد و از مشاهیر علماء معاصر مىباشد. ایشان در قریه کوهستان یکى از قراء بهشهر متولد گردید و پس از طى نمودند مراحل مقدماتى به نجف اشرف عزیمت نمود و از محضر اساتیدى چون نائینى و سید ابوالحسن اصفهانى بهرهمند شد. معظمله پس از وصول به مقام اجتهاد به وطن بازگشت و در همان کوهستان به دور از هیاهوى شهر به تدریس و ارشاد مردم پرداخت و قلوب جمع زیادى از مردم مسلمان مازندران و دیگر بلاد را مسخر زهد و ورع خویش ساخت. تا جائى که مردم از تقدیم جان و مال خود در مقدم او مضایقه نمىکردند.
وى در همان محل کوچک چندین مدرسه بنا نمود و به تربیت طلاب علوم دینى پرداخت که صدها نفر مجتهد و فاضل همچون شهید هاشمىنژاد از آنجا برخاستهاند از وى کرامات زیادى نقل کردهاند که همگى نشانه زهد و تقوى این شخصیت عالى مقام است.
آیتاللّه کوهستانى در ماه ذیقعده 1391 ه ق به کسالت تنگى نفس و قلب مبتلا گردید و در ربیعالاول 1392 دار فانى را وداع نمود و پس از تشییع بى نظیر در کنار حرم مطهر ثامنالائمه مدفون گردید.
2ـ اصل: نشود.
از : 316 تاریخ 15/4/48
محترما معروض مىدارد.
برابر اعلام ساواک قم روز 25/3/48 طلبهاى که اهل بهشهر بوده و مشخصاتش معلوم نگردید به منزل نامبرده وارد و ضمن صحبت اظهار داشته در شهرستان بهشهر و حومه آن در حدود 35 نفر طلبه هست و اگر به وضع آنها رسیدگى شود بر تعدادشان افزوده خواهد شد ضمنا کوهستانى1 (از روحانیون موجه مقیم استان مازندران) در آن شهرستان نفوذ داشته و اغلب مردم مرید وى هستند و تا اندازهاى به وضع طلاب رسیدگى مىنماید وى افزوده در نزدیک بهشهر و در خلیل محله یا خلیج محله مدرسهاى وجود دارد که اگر آن را تعمیر نکنند2 به تصرف اداره اوقاف و یا آموزش و پرورش در خواهد آمد. گلپایگانى اظهار داشته یکى از ثروتمندان بهشهر به نام معینى از مریدان او مىباشد دستور خواهد داد که شخص اخیرالذکر به طلاب شهریه بدهد (به طلاب مجرد نفرى 100 ریال و معیل 200 ریال و مدرسین 300 ریال) گلپایگانى افزوده اگر ما در آنجا شهریه بدهیم و اسم ما در آنجا باشد ضمن آنکه دولتیها دیگر به طلاب کارى نداشته و از ما حساب مىبرند دستگاه تصور مىکند تمام طلاب ایران تحت نظر حوزه علمیه قم اداره مىشود و این امر در نظرشان بزرگ جلوه کرده و براى روحانیت ارزش بیشترى قائل مىشوند گلپایگانى اضافه نموده در شهررى جنب شاهزاده عبدالعظیم مدرسهاى وجود دارد که اداره اوقاف قصد تصرف آنجا را داشت لکن ما پس از اطلاع بلافاصله به طلاب شهریه دادیم دیگر اداره مزبور با آن مدرسه کار ندارند و همچنین چندى قبل که آقاى محمد از لنگرود خبر داد که سازمان اوقاف مىخواهد مدرسه آن شهرستان را تصرف کند باز هم ما اقدام کردیم همین که اوقاف متوجه شد اسم ما در آنجاست خود را کنار کشید.
گلپایگانى موضوع را به وضع عراق و دستگیرى فرزند آیتاله حکیم کشانیده و اظهار نموده یک نفر تهرانى تعریف مىکرد کلیه تلگرافاتى که تاکنون به عراق مخابره شده همه به نفع دستگاه بوده و نه به نفع مسلمین و حکیم لکن نمىدانم حالا چه کنم مىترسم تلگراف کنم به نفع دولت تمام شود ولى صافى اظهار داشته دولت فلان فلان شده ایران مىخواهد یک بلوا به راه بیاندازد و به همین جهت دست به تحریکات دامنهدارى زده است و حتى حاضر است به منظور تضعیف موقعیت عراق آقاى حکیم را به کشتن بدهد گلپایگانى ضمن تأیید اظهارات صافى چنین گفته است.
ما تلگراف نمىکنیم و در جواب مردم مىگوئیم اگر تلگراف مخابره نمائیم ممکن است به ضرر حکیم تمام شود زیرا وقتى حکومت عراق متوجه شود که حکیم منتسب به دولت ایران است او را بیشتر تحت فشار مىگذارند اگر صلاح باشد حکیم قبلاً مراتب را کتبا اعلام مىنماید آن وقت راجع به تلگراف تصمیم مىگیریم ضمنا گلپایگانى اضافه نموده وقتى که خمینى را گرفتند به آقاى حکیم گفته ممکن است دولت خمینى را نابود کند حکیم پاسخ داده بود ما چه کار کنیم این امر بعید است و شاید دروغ باشد حالا بهتر است ما هم به حکیم همین جواب را بدهیم.
نظریه.
با عرض اینکه نسبت به شناسائى معینى اقدام گردید و چنانچه گلپایگانى قصد عملى نمودن طرح خود را به وسیله شخص مزبور داشت از انجام آن از طریق ایجاد محدودیت جهت معینى خنثى و جلوگیرى خواهد شد مراتب استحضارا معروض گردید.
رئیس بخش 316 ـ ازغندى رئیس اداره یکم عملیات و بررسى. ثابتى
ثابتى 18/4/48
نسخه اول در پرونده شیخ على صافى بایگانى گردید 22/5/48
1ـ آیتاللّه آقاى حاج شیخ محمد کوهستانى عالمى ربانى، فقیهى سبحانى، زاهدى عابد و از مشاهیر علماء معاصر مىباشد. ایشان در قریه کوهستان یکى از قراء بهشهر متولد گردید و پس از طى نمودند مراحل مقدماتى به نجف اشرف عزیمت نمود و از محضر اساتیدى چون نائینى و سید ابوالحسن اصفهانى بهرهمند شد. معظمله پس از وصول به مقام اجتهاد به وطن بازگشت و در همان کوهستان به دور از هیاهوى شهر به تدریس و ارشاد مردم پرداخت و قلوب جمع زیادى از مردم مسلمان مازندران و دیگر بلاد را مسخر زهد و ورع خویش ساخت. تا جائى که مردم از تقدیم جان و مال خود در مقدم او مضایقه نمىکردند.
وى در همان محل کوچک چندین مدرسه بنا نمود و به تربیت طلاب علوم دینى پرداخت که صدها نفر مجتهد و فاضل همچون شهید هاشمىنژاد از آنجا برخاستهاند از وى کرامات زیادى نقل کردهاند که همگى نشانه زهد و تقوى این شخصیت عالى مقام است.
آیتاللّه کوهستانى در ماه ذیقعده 1391 ه ق به کسالت تنگى نفس و قلب مبتلا گردید و در ربیعالاول 1392 دار فانى را وداع نمود و پس از تشییع بى نظیر در کنار حرم مطهر ثامنالائمه مدفون گردید.
2ـ اصل: نشود.
نظرات