استاد محمد تقی شریعتی به روایت اسناد ساواک


قاسم تبریزی سندشناس و پژوهشگرتاریخ معاصر
1716 بازدید
محمد تقی شریعتی کانون نشر حقایق اسلامی علی شریعتی

استاد محمد تقی شریعتی به روایت اسناد ساواک

مقدمه :

استاد محمد تقی شریعتی به عنوان یک شخصیت تاثیرگذار دینی در زمان خود به دلیل مواضع مستقلی که در مقابل رژیم پهلوی داشت ، ازهمان سالهای آغازین تاسیس ساواک در اسفند ماه 1335 مورد توجه این نهاد امنیتی قرار گرفت. یعنی زمانی که او تقریبا به  49 سالگی رسیده بود.

بررسی اسناد برجای مانده از ساواک این واقعیت را به ما نشان می دهد که دستگاه امنیتی پهلوی با حساسیت زیاد فعالیت های اجتماعی،سیاسی و فرهنگی استاد شریعتی را کاملا زیر نظر داشته و بویژه درمورد فعالیت های کانون نشر حقایق دینی که توسط استاد شریعتی با کمک همفکران اش در مشهد بوجود آمده بود؛ کنترل و مراقبت داشت.

با آنکه هدف این کانون مقابله با گرایش های الحادی غرب و شرق و بازگشت به اسلام ناب با تکیه به قرآن و نهج البلاغه بود اما از آنجا که دستگاه امنیتی پهلوی مخالف ترویج اسلام به عنوان برنامه زندگی و مقابله با ترویج تفکرات بهایی گری و باستان گرایی  بود تلاش می کرد به هر شکل ممکن مانع ادامه فعالیت های مرحوم محمد تقی شریعتی و کانون نشر حقایق دینی شود. 

در مطلب پیش رو تلاش کردیم خلاصه ای از آنچه در اسناد بدست آمده از ساواک منتشر شده است گردآوری کنیم تا یک نمای کلی از فعالیت های استاد در دهه سی و چهل و پنجاه خورشیدی از نگاه اسناد برجای مانده از ساواک ارائه شود.

1- گزارش ساواک در مورد کانون نشر حقایق اسلامی

«تاریخ سند: 5/5/1344

کانون نشر حقایق اسلامی در سال 1323 موجودیت خود را اعلام و هدف از تاسیس آن مبارزه بر علیه مرام کمونیزم و سایر افکار ضد دینی بوده است. جلسات این کانون بدوا بصورت سیار در منازل اعضا و سپس در مسجد جامع گوهرشاد و بالاخره محل فعلی را اجاره مینمایند.

جلسات کانون هفته‌ای یکبار در شب های جمعه تشکیل و محمدتقی شریعتی مزینانی مدرس دانشکده معقول و منقول سخنرانی‌های جالبی درباره مسائل دینی ایراد می‌کرد.»[1]

در ادامه گزارش ساواک تلاش این نهاد امنیتی برای نفوذ در این کانون و نیز تبلیغات علیه فعالیت های آن در بین افکار عمومی مطرح شده است:

«ساواک خراسان با توجه به موقعیت خاص و مذهبی شهر مشهد و کسب قدرت روزافزون کانون در صدد برآمد به نحو مقتضی اساس آن را متزلزل سازد. لذا بمرور با تبلیغات  بر علیه کانون و اعضاء موثر آن محیطی کاملا ناامن و سوءضن ایجاد بطوری که هم اکنون اعضاء نسبت به یکیدگر مشکوک و هر کس دیگری را عامل ساواک می‌داند. تعقیب این روش نتیجه مطلوبی ببار آورده است.»[2]

2- موضع آیت الله میلانی در مورد کانون نشر حقایق دینی

در سند دیگربه تاریخ نهم فروردین 1344 ساواک در ارزیابی از مواضع آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی می نویسد :

« طی بررسی و تحلیل وابستگی برخی از اعضاء کانون ، به جبهه ملی و نهضت آزادی گرایش دارند. آیت الله میلانی رسما از نه از کانون و نه هر جمعیتی دیگر جانبداری نمی‌کند چون افراد موسس کانون و سایرانجمن‌های مذهبی اکثرا با الهام ازاعتقادات دینی این نوع فعالیت‌ها را شروع می نمایند بنابراین تائید هر روحانی از این افراد موجب دلگرمی و نیروی بیشتری [آنها]است. از طرفی تجلیل از [محمدتقی]شریعتی مزینانی سخنگوی کانون ازجانب میلانی موقعیت کانون را تحکیم می‌نماید. » [3]

3- گزارش در مورد فعالیت های استاد محمدتقی شریعتی  در حسینیه ارشاد

محمد تقی شریعتی در حسینیه ارشاد تفسیر می‌گوید در 26/8/45 گزارش دیگر محمدتقی شریعتی فرزند محمود موسس و گرداننده کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد بوده که در سنوات اخیر از طریق کانون او فعالیت‌های سوء و اقدامات تحریک آمیزی می‌نمود» [4]

درسند دیگری به تاریخ نهم آذر ماه 1349 ساواک طی یک ارزیابی دیگرمنبع خود می‌‌نویسد: «محمدتقی شریعتی دبیر فرهنگ قبلا در حسینیه ارشاد به وعظ مردم پرداخته، 19/9/1346 در حسینیه ارشاد فخرالدین حجازی به مطبوعات حمله نمود .... تفسیر قرآن محمدتقی شریعتی را به مبلغ 175 ریال می‌فروختند. » [5] درگزارش دیگر به تاریخ  6/10/ 1346 می نویسد: «مرتضی مطهری می گوید اسلام مبتکر زنده نمودن و بیداری افکار جامعه بشریت می‌باشد . سپس محمدتقی شریعتی گفت: دین در همه حال راهنمای عقل است ،چنانچه دینی نباشد خطر فساد جهان بشریت را فرا می گیرد.» [6]

در گزارش ساواک به تاریخ 26 /3/1347 می نویسد: « در حسینیه ارشاد مرتضی مطهری، فخرالدین حجازی و محمدتقی شریعتی مزینانی سخنرانی می‌نمایند که اغلب افراد متعصب افراطی و دارای سوابق مضره می‌باشند.» [7]

'گزارش دیگر به تاریخ  6/6/1347 می نویسد: « محمدتقی شریعتی روزهای جمعه ساعت 5 صبح درس تفسیر قرآن و اصول عقاید اسلامی می دهد»[8] ساواک طی گزارش از برنامه های ارشاد در مهر 1347 به برنامه‌های آیت الله مرتضی مطهری، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، استاد سید محمد محیط طباطبایی ... و استاد محمدتقی شریعتی که تحت عنوان "وحی محمدی (ص)" صحبت می‌کنند»[9] اشاره دارد.  در گزارش ساواک به تاریخ  9/8/1347 در پاسخ بدستور مدیرکل اداره سوم، آمده است:

 «درحسینیه ارشاد جهت سخنرانی واعظیی چون فخرالدین حجازی، محمدتقی شریعتی مزینانی، محمدتقی فلسفی، محمدتقی جعفری، مرتضی مطهری ... برنامه‌هایی از نظر ملی و دینی اجرا می‌نمایند. »[10] در گزارش دیگر پیرامون استاد شریعتی در 7/4/1347 آمده است: «ارتباط حسینیه ارشاد تهران با کانون نشر حقایق مشهد از اواخر تابستان 1345 که محمدتقی شریعتی به تهران رفت و در آنجا سکونت اختیار نمود ...» [11] در گزارش 26/6/1348 اشاره دارد به در حسینیه ارشاد وعاظی از قبیل مرتضی مطهری، محمدتقی شریعتی مزینانی، محمدتقی فلسفی، محمدتقی جعفری، علی غفوری ... سخنرانی و برنامه‌هایی از نظر ملی و دینی اجرا می‌نمایند.

در 24/9/1350 در حسینیه ارشاد آقای شریعتی [محمدتقی] در روزهای تعطیل و جمعه سخنرانی‌هایی ایراد و اغلب دانشجویان دانشکده فنی تهران و سایر دانشکده‌ها در آن شرکت می‌نمایند و موقعیت خاصی در بین دانشجویان کسب نموده و پیروان زیادی دارد. و بعضا توصیه‌هایی نیز در زمینه مطالعه کتب مختلف می‌نماید. گزارش 27/4/1351 پیرامون جلسات درس مذهبی در متشکله در حسینیه ارشاد آمده است:

«دکتر توسلی در مورد سرگذشت هیتلر و علت مخالفت او با پارلمانیسم و مارکسیسم و ... صدرالدین بلاغی دکتر علی شریعتی اسلام شناسی، محمدتقی شریعتی در رشته اسلام شناسی ... در 18/8/1351 سخنرانی محمدتقی شریعتی پیرامون: علی و رنج‌هایش سخنرانی نمود.»

و نهایت در آبان 1351 حسینیه ارشاد به دستور ساواک بسته شد و تا پیروزی انقلاب اسلامی ساواک اجازه فعالیت به این نهاد فرهنگی نداد.

4- سخنرانی استادمحمد تقی شریعتی در مسجد هدایت تهران

در جلد دوم کتاب ابوذر زمان آیت الله سید محمود طالقانی بروایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد  تاریخی پیرامون استاد محمدتقی شریعتی چند گزارش آمده است:

19درگزارش ساواک به تاریخ 19 /8/1346 چنین می خوانیم: «محمدتقی شریعتی در مسجد هدایت پیرامون مسائل دینی صحبت کرد. حدود 500 نفر و اشخاص شناخته شده عبارت بودند از سید محمود طالقانی، مهندس بازرگان....»[12]درگزارش دیگر به تاریخ  18/10/1346 ساواک از تشکیل جلسه بحث و تفسیر در مسجد هدایت، توسط استاد محمدتقی شریعتی خبر می دهد. در این گزارش آمده است: «گوینده جلسه محمد تقی شریعتی طبق معمول درباره قوم یهود صحبت و روایات و آیاتی از قرآن که خداوند قوم یهود را لعن نموده قرائت کرد و اضافه کرد که اعمال ضد انسانی و تسلط آنان بر مسلمانان و کمک زمامداران بزرگ وجود این قوم را برای بشریت مضر و مایه فساد ساخته است.»[13]

در تاریخ 25/10/1346 منبع ساواک گزارش می‌دهد که: «در ماه رمضان محمدتقی شریعتی مزینانی بعداز ظهر پس از اقامه نماز آیت الله طالقانی در مسجد هدایت و شب‌ها در حسینیه ارشاد به اتفاق مطهری و فخرالدین حجازی منبر رفتند.» [14]

در جلد سوم «مالک اشتر دوران» و ادامه اسناد آیت الله طالقانی پیرامون استاد شریعتی آمده است:

ساواک اسامی 17 شخصیت را که «ممنوع المنبر» هستند در ماه‌های محرم و صفر 1393 در تاریخ 22/11/1352 اعلام نموده در میان اسامی فوق:

علی اکبرهاشمی رفسنجانی،شیخ غلامحسین جعفری،محمدجواد باهنر،محمدتقی فلسفی، محمد تقی شریعتی، شیخ جعفر جوادی شجونی فومنی، سید محمود علائی طالقانی، شیخ صدرالدین حائری، شیخ محمد صادق حائری (محی‌الدین)، منیرالدین حسینی الهاشمی، علی اکبر مکارم، حسینعلی منتظری، شیخ احمد کلانتر، شیخ زکی الله ولی زاده، هادی مروی صباغ، شیخ محمد مدنی، عبدالرحیم ربانی شیرازی » [15]

جمع بندی :

استاد محمد تقی شریعتی به عنوان یکی از نخبگان سیاسی و دینی معاصر کشور و پدر دکترعلی شریعتی درطول 80 سال عمر گرانقدر خود، منشاء خدمات بسیاری در عرصه فرهنگی و سیاسی بود.  است. استاد شریعتی در چهار دهه بعد از شهریور 1320 نقش برجسته ای در ترویج اسلام ناب محمدی بر اساس تعالیم قرآن ، نهج البلاغه متناسب با نیاز روز جوانان دوره خود داشت. این فعالیت گسترده فرهنگی در پیش از انقلاب اسلامی درعرصه آموزش و پرورش نسل دبیرستانی و تالیف کتاب تعلیمات دینی و نیز کمک به ایجاد تشکلی مانند کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد وانجام سخنرانی های عمیق در گسترش دین باوری درحسینه ارشاد،مسجدهدایت تهران ودیگرمراکز فرهنگی در مشهد و سایر نقاط زیر رصد سازمان های امنیتی شهربانی و بعد از ایجاد ساواک مستقیما تحت نظر ساواک قرار داشت. زیرا دستگاه رژیم پهلوی بر این باور بود که ترویج اسلام مبتنی بر قرآن و نهج البلاغه می تواند زمینه آگاهی نسل جوان را نسبت به سیاست های مخرب ضد دینی شاه ، فراهم سازد. به همین دلیل با همه امکانات خود تلاش می کرد مانع نهضت بازگشت به اسلام و اجرای ارزش های دینی در متن جامعه آن روز شود. اما ازآنجا که نور حق را نمی توان با زور خاموش کرد این جریان فرهنگی با نهضت امام خمینی پس از دهه چهل به شکوفایی رسید و در نهایت موجب سرنگونی نظام ضد اسلامی پهلوی در سال 1357 شد.

منابع :

 

[1] تاریخ شفاهی کانون نشر حقایق اسلامی، پروین معصومی، مرکز اسناد  انقلاب اسلامی، تهران 1384، صفحه 315.

[2] همان، صفحه 321.

[3] همان، صفحه 328.

[4] حسینیه ارشاد بروایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383

[5] همان .

[6] همان .

[7] همان.

[8] همان.

[9] همان.

[10] همان.

[11] همان.

[12] ابوذر زمان، آیت الله سید محمود طالقانی، به روایت اسناد ساواک،مرکز بررسی اسناد تاریخی،جلد دوم ،تهران 1382، صفحه 472.

[13] همان.

[14] همان.ص473.

[15] مالک اشتردوران،آیت الله سید محمود طالقانی، به روایت اسناد ساواک،مرکز بررسی اسناد تاریخی،جلد سوم ، تهران 1382


موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی