گذری بر تبعید و تبعیدشدگان در رژیم پهلوی در سال 57-56 (قسمت دوم)


سیدمهدی حسینی
8680 بازدید

گذری بر تبعید و تبعیدشدگان در رژیم پهلوی در سال 57-56 (قسمت دوم)

 

ادامه قسمت اول
 
دومین گروه تبعیدی از قم
زمستان سال 56 مبارزات مردم به ابتکار عمل جدید به نقطه اوج رسیده بود و دستگاه‌های امنیتی رژیم شاه در وضعیت انفعالی قرار گرفته بودند و دنبال فرصت مناسبی برای هجوم تا آثار مبارزات انقلابیون را پاک کند. به خصوص شخصیت حضرت امام خمینی(ره) را مورد هدف حمله قرار دهند و در افکار عمومی به گونه تخریب شود تا نفوذ او در بین مردم از بین برود. دستگاه‌های فرهنگی رژیم شاه به مناسبت روز 17 دی 1356 که برابر با روز کشف حجاب دوره رضاخان بود را دستاویز قرار دادند و با درج مقاله‌ای در روزنام اطلاعات به اسم مستعار «احمد رشیدی مطلق» با وقاحت تمام امام خمینی را شاعری عاشق‌پیشه و عامل استعمار و ارتجاع سرخ و سیاه معرفی کرد و به همراه اهانت‌های دیگری را هم درج کرده بود.  و پس از انتشار این اقدام قبیح با سرعت با عکس‌العمل تند انقلابی مبارزین، مراجع تقلید، علما و مدرسین و طلاب حوزه‌های علمیه قم و سایر شهرها قرار گرفت و اعتراضات پی‌درپی مردم در روزهای 18 دی و 19 دی را به دنبال داشت و تعدادی شهید و عده‌ای مجروح شدند، شعله آتش انقلابی قیام مبارزین در قم دیگر خاموش نشد.
به همین مناسبت دستگاه‌های امنیتی تعداد دیگری از مدرسین مبارز شناخته شده که در سخنرانی‌هایشان در این روزها به دفاع از امام خمینی پرداخته بودند و نسبت به مقاله کذائی اعتراض نموده بودند را دستگیر و به دستور ساوادک طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قم به سه سال اقامت اجباری در نقاط مختلف به تبعید محکوم شدند که در واقع دومین گروه تبعیدی از شهرستان قم را شامل می‌شود. در اسناد ساواک  همانند گروه اول گزارش شده و آمده:
1- مرتضی فهیم فرزند غلامرضا شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت شهرستان قم و دارای سابقه بازداشتی و محکومیت می‌باشد که در تاکریخ 21/10/36[56] به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم عمومی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان سقز محکوم و مشارالیه به منطقه موصوف اعزام گردیده است. 
2- محمد یزدی معروف به خیرخواه یزدی فرزند علی شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت شهرستان قم می‌باشد که کراراً به وی تذکر لازم داده شده و ممنوع‌المنبر نیز گردیده است.
مشارالیه در تاریخ 21/10/36[56] طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به اتهام تحریک مردم بر ضد یکدیگر و اخلال در نظم عمومی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان بندرلنگه محکوم گردیده لکن مجدداً محل اقامت اجباری وی به شاه‌آباد غرب [اسلام‌آباد در حال حاضر] تغییر یافته و مشارالیه به منطقه مذکور اعزام گردیده است. 
3- ناصر مکارم شیرازی فرزند علی‌محمد شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت شهرستان قم می‌باشد که طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قم به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم عمومی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان چابهار محکوم لکن چون محل اقامت اجباری یادشده در شهرستان مذکور به مصلحت تشخیص داده نشد، محل تبعید وی از شهرستان چابهار به مهاباد تغییر یافته و یادشده به منطقه موصوف اعزام گردیده است. 
4- شیخ‌حسین نوری همدانی فرزند ابراهیم شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت شهرستان قم و ممنوع‌المنبر می‌باشد که طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم در تاریخ 21/10/36[56] به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و خلال در نظم عمومی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان خلخال محکوم گردیده است لکن طبق پیشنهاد سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان شرقی و در اجرای اوامر صادره محل اقامت اجباری مشارالیه از شهرستان خلخال به شهرستان سقز تغییر یافته است. 
5- محمدعلی گرامی فرزند عباس، شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت مقیم شهرستان قم و دارای سابقه بازداشتی و محکومیت و تبعیدی و ممنوع‌المنبر می‌باشد. مشارالیه در تاریخ 21/10/36[56] به علت تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان شوشتر محکوم و به منظور اجرای حکم به منطقه مذکور اعزام گردیده است. 
6- قاسم دخیلی فرزند حسن، شغل کاسب: نامبرده از بازاریان متعصب مذهبی و طرفدار خمینی و یکی از محرکین وقایع اخیر شهرستان قم بوده که به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم در تاریخ 21/10/36[56] طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان تویسرکان محکوم و به منطقه موصوف اعزام گردیده است. 
7- غلامحسین خردمند فرزند مهدی، شغل فرش فروش: نامبرده از بازاریان متعصب مذهبی و یکی از محرکین وقایع اخیر قم بوده که به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم در تاریخ 21/10/36[56] طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان مذکور به سه سال اقامت اجباری در شهرستان خوی محکوم و به منطقه موصوف اعزام گردیده است. 
8- حسین سلیمانی فرزند رضا، شغل بازاری: نامبرده از بازاریان متعصب مذهبی و یکی از محرکین وقایع اخیر شهرستان قم بوده که به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم در تاریخ 21/10/36[56] طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان مذکور به سه سال اقامت اجباری در شهرستان تربت جام محکوم و به منطقه موصوف اعزام شده است. 
9- شیخ‌ابوالقاسم خزعلی فرزند غلامرضا، شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت مقیم شهرستان قم و دارای سابقه بازداشتی و محکومیت می‌باشد که بارها به وی تذکر لازم در زمینه کنترل اعمال و رفتارش داده شده و ممنوع‌المنبر نیز گردیده است. یادشده در تاریخ 21/10/36[56] به علت تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم عمومی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان بیجار محکوم شده، لیکن شخص موصوف از آن تاریخ متواری و تاکنون اقدامات انجام شده به منظور دستگیری نامبرده به نتیجه نرسیده است. 
10- شیخ‌حسن صانعی فرزند محمدعلی، شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت مقیم شهرستان قم و دارای سابقه محکومیت به اقامت اجباری بوده و ممنوع‌المنبر نیز می‌باشد، یادشده در تاریخ 21/10/36[56] به علت تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم عمومی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتمادعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان میناب محکوم شده لیکن مشارالیه از آن تاریخ متواری و تاکنون اقدامات انجام شده به منظور دستگیری نامبرده به نتیجه نرسیده است. 
 
گروه تبعیدی از مشهد
به مناسبت رحلت حاج‌آقامصطفی خمینی، روحانیت مبارز مقیم مشهد مقدس با ارسال تلگرام‌هایی به امام خمینی پیام تسلیت مخابره کردند. برخی به صورت انفرادی، عده‌ای به صورت جمعی امضاء کرده بودند. در اسناد ساواک در این رابطه آمده: «افراد مشروحه زیر به مناسبت فوت مصطفی خمینی تلگرامی به نجف اشرف مخابره و به روح‌الله خمینی تسلیت گفته‌اند، اینک دو برگ فتوکپی تلگرام مذکور به پیوست ایفاد می‌گردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان، شیخان.
1- علی‌مرادخانی ارنگه، مشهور به علی تهرانی
2- سیدعلی خامنه‌ای
3- سیدهادی خامنه‌ای
4- حسین صفاریان
5- حسین عمادی 
در کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک آمده است: «درباره سه نفر از تبعیدشدگان در روز 26/9/2536[1356] مراتب به رؤیت سیدعلی خامنه‌ای رسید، ضمناً تحقیقاتی که در مورد دو نفر از تبعیدشدگان مشروحه شیخ‌حسین عمادی و علی‌مرادخانی ارنگه به عمل آمده، نامبردگان فعلاً در مشهد نمی‌باشند. با توجه به نزدیک شدن ماه‌های محرم و صفر، روحانیون مورد بحث در تعقیب هدف‌های قبلی درصدد خواهند آمد تا با استفاده از اجتماعات مذهبی... تصمیم گرفته شد تا روحانیون زیر که سوابق متعددی در تحریک مردم و اخلال در نظم دارند تبعید گردند:
1- علی‌اصغر دستغیر، روحانی افراطی و اخلالگر مقیم شیراز
2- علی‌محمد دستغیب، روحانی افراطی و اخلالگر مقیم شیراز
3- سیدعلی خامنه‌ای، روحانی افراطی و اخلال‌گر مقیم مشهد
4- شیخ‌علی مرادخانی ارنگه، روحانی افراطی مقیم مشهد
5- شیخ‌حسین عمادی، روحانی افراطی مقیم مشهد
به عرض ملوکانه رسید و تصویب فرمودند. 2/9/2536 [1356]
ریاست ساواک خراسان طی ارسال گزارش به اداره کل سوم در مورخه 12/9/1356 پیشنهاد می‌نماید: 
«با توجه به فعالیت‌هایی که اخیراً به نفع [امام] خمینی و به صورت نصب شعار و پخش اعلامیه در معابر و مراکز آموزش مشهد صورت می‌گیرد، برای مقابله در نظر است سه نفر از طرفداران خمینی دستگیر ومنازل آنها بازرسی شود.» 
ثابتی، ریاست اداره کل سوم، طی دستورالعملی فوری به ساواک خراسان درخواست نمود تا تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعی مشهد «سه نفر روحانی مورد بحث برای سه سال به شهرهای بد آب و هوا تبعید گردند.» 
به دنبال این مکاتبات، کمیسیون مذکور در تاریخ 20/9/1356 تشکیل شد و با بررسی سوابق سه تن از روحانیان خراسان تصمیمات ذیل را اتخاذ نمود:
1- شیخ‌علی مرادخانی ارنگه‌ای معروف به شیخ‌علی تهرانی
2- شیخ‌حسین عمادی
3- سیدعلی خامنه‌ای، هر یک به ترتیب به سه سال تبعید به شهرهای سیرجان، چابهار و ایرانشهر محکوم شدند. 
 
تبعیدی از شیراز و رفسنجان
جامعه روحانیت مبارز شیراز در سیر تحولات انقلاب همواره عده‌ای دستگیر و زندانی و تبعید داشته است. در این بین خوشبختانه سیدعلی‌صغر دستغیب از علمای مبارز شیراز ماجرای تبعید و چگونگی گذراندن آن دوره را به تفصیل نقل کرده است. 
ایشان از پیشگامان مبارز از سال 1341 در شیراز بوده و بارها دستگیر و بازداشت گردیده، به طوری که خود ایشان یک هفته قبل از درج مقاله توهین‌آمیز به امام خمینی(ره) از زندان عادل‌آباد شیراز آزاد می‌شود. در همین ایام یکی از دانشجویان مذهبی دانشگاه شیراز رحلت می‌کند و برای او مجلس ترحیمی در مسجد الرضای شیراز برگزار می‌کنند و دانشجویان از آیت‌الله سیدعلی‌اصغر دستغیب برای سخنرانی دعوت به عمل می‌آورند. او نیز در خلال سخنرانی خود ضمن اعتراض به نشر مقاله، روزنامه اطلاعات را پاره می‌کند و از شهدای قم تمجید می‌نماید. این برنامه به اضافه برگزاری مراسم چهلم شهدای 19 دی قم در شیراز دستگاه امنیتی را واداشت که با دستگیری و تبعید برخی از روحانیان مبارز دست‌اندرکار این مراسم، از تداوم جنبش عمومی جلوگیری به عمل آورد. یکی از این جمع روحانیت مبارز سیدعلی‌اصغر دستغیب بود که در اوایل اسفند 1356 دستگیر و به سه سال در سروان محکوم شد. وی در خاطرات منتشر شده‌اش نقل می‌کند که از شیراز همراه مأمور عازم تبعیدگاه گردید و در زاهدان موفق به دیدار آیت‌الله کفعمی شد. ایشان بعد از این دیدار به طرف سراوان حرکت می‌کند و در خاطراتش در توصیف اوضاع اجتماعی و سیاسی سراوان خاطرنشان می‌کند: «شهری کوچک و بلوچ‌نشین بود که در نهایت فقر و محرومیت به سر می‌برد. اهالی بومی آنجا، به اتفاق، سنی‌مذهب و اقلیتی که نوعاً مهاجر و شاغل ادارات بودند. به خاطر نزدیکی شهر به مرز دستگاه امنیتی اعم از ساواک و شهربانی در آنجا سلطه بیشتری داشتند و اهالی غالباً خبری از انقلاب و تحولات کشور نداشتند.
دستغیب در ادامه خاطرات خود نقل می‌کند که بعد از مدتی یکی دیگر از روحانیان مبارز به نام شیخ‌عباس پورمحمدی ماهونکی از رفسنجان به سراوان تبعید شد. 
سیداحمد سادات خراسانی از دیگر روحانیون مبارز انقلابی که به علت مخالفت با جشن‌های 2500 ساله سه سال به اقامت اجباری در ایرانشهر محکوم گردید و پس از طی محکومیت به رفسنجان بازگشت. بار دیگر در اسفند سال 1356 به دو سال تبعید در شهرستان بیجار محکوم شد ولی به دلیل همکاری با انقلابیون آن منطقه در جهت تأمین سلاح از کردستان به انارک تبعید شد، محل تبعید بعدی او اقلید فارس بود تا اینکه عمر سلطنت پهلوی سرآمد و از تبعیدگاه به زادگاه خویش بازگشت. 
 
گروه تبعیدی از سایر شهرها
خرم‌آباد: به مناسبت برگزاری مراسم سوگواری چهلم شهدای یزد، جهرم، اهواز، در تاریخ 20 اردیبهشت 1357 عده‌ای از فعالان و دست‌اندرکاران مراسم‌ها و همچنین سخنرانان در خرم‌آباد لرستان دستگیر و به مناطق تبعیدی مختلف اعزام شدند. مانند آقایان سیدفخرالدین رجبی، حسین سپهبد نریمانی، مهدی روشن، شکرالله جائری، عبدالرزاق زین‌العابدین و ماشاءالله کریمی دستگیر و به شهرهای مختلف مانند مریوان، سردشت، ایرانشهر، زابل، سقز، پیرانشهر تبعید گردیدند. 
گرگان: سالروز قیام 15 خرداد 57 بار دیگر فرصت جدیدی برای برپایی تظاهرات به دست مبارزان داد. علی‌رغم اینکه آیت‌الله طاهری در برپایی تظاهرات آن روز نقش و حضور فعالی نداشت ولی بنا بر خاطراتش مأموران امنیتی با نفوذ در بین تظاهرکنندگان مسیر و مقصد تظاهرات را به طرف مسجد محل اقامه نماز جمعه او هدایت کردند تا با معرفی او به عنوان بانی این تظاهرات او را دستگیر نمایند. بدین ترتیب وی در اواسط خرداد دستگیر و بعد از چند روز بازجویی به همراه چند تن دیگر از یاران و هم‌رزمانش محاکمه و محکوم به تبعید گردیدند، مدت محکومیت وی یک سال و نیم و تبعیدگاه‌های وی به ترتیب یاسوج، انارک، و سقز بود. 
نهاوند: محمدعلی حیدری به اتفاق شیخ‌احمد زمانیان به عنوان دست‌اندرکاران اصلی برپایی مجلس ترحیم چهلم شهدای تبریز در نهاوند بودند که در پایان منجر به تظاهرات خیابانی گردید. بر اساس تصمیمات کمیسیون امنیت اجتماعی نهاوند آن دو دستگیر و به ترتیب به یک سال تبعید به شهرهای بابک و چابهار محکوم شدند. 
گرمسار: سیدمحمدعلی موسویان مدت‌ها از سوی ساواک ممنوع‌المنبر بود اما او طی سفرهای تبلیغی سخنرانی‌های افشاگرانه‌ای را انجام می‌داد تا اینکه روز 22 فروردین 57 دستگیر و به ایرانشهر تبعید می‌شود. 
قزوین: هادی باریک‌بین، دست‌اندرکار و بانی مراسم‌های سوگواری شهدا در قزوین بود دستگیر و پس از بازجویی از قزوین به مدت 18 ماه به اقامت اجباری در سردشت محکوم گردید. 
نقده: علی خلخالی از فعالان سیاسی در شهر نقده استان آذربایجان غربی به مناسبت چهلمین روز شهدای تبریز مراسم سوگواری در نقده برگزار نمود، پس از دستگیری و بازجویی محکوم به اقامت اجباری در ایرانشهر گردید. 
سمنان: رضا خاتمی از عناصر فعال بازار شهر سمنان که در برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز دست‌اندرکار و نقش اساسی داشت دستگیر و به بافت کرمان مجبور به اقامت اجباری می‌شود. 
 
سیاست جابه‌جایی‌ها
سال 57 فشار انقلاب شدت گرفت و موجب شد که ساواک نسبت به تبعیدی‌ها سیاست و برنامه جدیدی اتخاذ کند. چون همواره در اثر درماندگی در جستجوی راهکار جدیدی بودند تا اینکه در اقدامی عجولانه تصمیم به جابه‌جایی تبعیدی‌ها گرفته شد و بار دیگر در بن‌بست قرار گرفتند که ذیلاً فهرست‌وار به چند نمونه که دارای چند جابه‌جایی بوده‌اند ارائه می‌گردد.
- حبیب‌الله طاهری، از گرگان به یاسوج، انارک، سقز
- سیدمحمدرضا اصفهانی، از جهرم به مهاباد، کرج
- عباس پورمحمدی از رفسنجانی به زابل، سراوان، بندرلنگه
- جلال‌الدین طاهری اصفهانی از اصفهان به مهاباد، سقز
- علی‌اصغر معصومی از گرگان به سمیرم، بندرلنگه
- اسدالله مدنی از خرم‌آباد به نورآباد ممسنی، گنبدکاووس، بندر کنگان، مهاباد
- آیت‌الله پسندیده از قم به انارک، داران، خمین
- آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای از مشهد به ایرانشهر، جیرفت
- محمصادق صادقی خلخالی از قم به انارک، رفسنجان، لار، بندرلنگه، بانه
- عبدالمجید معادیخواه از قم به سیرجان، شاهپور، جیرفت
- عبدالرحیم ربانی شیرازی، از قم به کاشمر، فیروزآباد، سردشت و جیرفت
- محمدمهدی ربانی املشی از قم به رودسر، شهر بابک، جیرفت
- سیدعلی‌اصغر دستغیب از قم به رودسر، شهربابک، جیرفت
- سیدفخرالدین رحیمی از خرم‌آباد به ایرانشهر، اقلید
- علی تهرانی از مشهد، چابهار، سیرجان، سقز، انارک
- سیداحمد سادات خراسانی از رفسنجان به ایرانشهر، بیجار، انارک، اقلید فارس
- شیخ‌محمد یزدی از قم به بندر لنگه، اسلام‌آباد غرب (شاه‌آباد سابق)
- کاظم راشدپور یزدی از یزد به ایرانشهر و از آنجا به ایذه
- سیدعلی‌محمد دستغیب از شیراز به اهر، سقز 
 
گروه سوم تبعیدی در قم
یک گروه پنج نفر دیگر از تبعیدی‌های مقیم قم کسانی بودند که بر اساس تصمیمات متخذه کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی قم در تاریخ 31/2/1357، محکوم به تبعید شدند زیرا در تحریک احساسات عمومی بر ضد مقدسات ملی و بر هم زدن نظم و آسایش عمومی از عاملین اصلی و محرک واقعی تشخیص داده شده‌اند و ادامه حضور آنها در شهر قم، مخالف با مصالح عمومی نظم و آسایش اهالی شهر است. 
در ادامه این سند، با اشاره به محکومیت سه ساله تبعید آنان به انارک، اسامی محکومان به شرح ذیل آمده:
1- آیت‌الله مرتضی پسندیده، 2- آیت‌الله محمدصادق روحانی، 3- سیدهادی خسروشاهی، 4- سیداحمد کلانتر، 5- عباس ضیغمی 
بررسی سوابق این گروه از تبعیدی‌ها نشان می‌دهد که هر یک از آنها به گونه‌ای در این مقطع در صحنه مبارزه حضوری فعال داشتند، آیت‌الله صادق روحانی از زمره مراجعی بود که در قبال مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات به امام، موضعی شدید اتخاذ کرد و بعدها نیز اعلامیه‌های متعددی علیه اقدامات سرکوبگرانه نظام حاکم صادر نمود. گفتنی است که پس از مدت کوتاهی کارگزاران امنیتی از اجرای حکم تبعید ایشان منصرف شده و تصمیم گرفتند وی را در منزلش تحت حصر قرار دهند. مدت حصر نامبرده دو ماه طول کشید و در این مدت تلفن منزل ایشان نیز قطع گردید. 
آیت‌الله پسندیده که وکالت مالی امام خمینی را به عهده داشت بر اساس اسناد ساواک به دو علت کمک مالی به روحانیان طرفدار امام و دست داشتن در وقایع 11/9/1356 (مراسم چهلم شهادت آقامصطفی خمینی) محکوم به تبعید گردید. البته در یکی از دستورالعمل‌های ریاست اداره کل سوم (ثابتی) به این نکته اشاره شده است که تبعید وی به منظور ناکارآمد ساختن تشکیلات مالی امام صورت گرفته و نامبرده تصریح نموده برای نیل به این هدف عازم است نه تنها از تماس افراد با وی در محل تبعید ممانعت به عمل آید، بلکه فرد جانشین او نیز که از طرف امام انتخاب می‌شود بلافاصله شناسایی و تبعید گردد. 
ساواک حضور آیت‌الله پسندیده را در قم برای رژیم خطرناک می‌دانست و طی یک دادگاه فرمایشی ایشان را برای مدت سه سال به شهر کویری انارک تبعید کردند ولی آیت‌الله پسندیده این حکم را نادیده گرفت و به قم مراجعت نمود. ساواک عصبانی شد. با توجه به توضیحات فرماندار و پیشنهاد نماینده نخست‌وزیر با تغییر محل اقامت اجباری نامبرده را نسبت به بقیه مدت محکومیتش شهرستان داران اصفهان تعیین می‌نماید. 
آیت‌الله پسندیده به هنگام امضاء صورت‌جلسه کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی به رأی صادره اعتراض وذیل آن به این صورت امضا می‌نماید. پیرمرد 84 ساله سیدمرتضی پسندیده.  مرحوم آیت‌الله پسندیده این بار هم با توجه به پیام امام خمینی مبنی بر اینکه تمامی کسانی که تبعید شده‌اند به حکم تبعید اعتنا نکنند و به قم و شهر خودشان مراجعت کنند، بلافاصله وارد قم شد. 
 
نتیجه گیری :
رژیم پهلوی تصور می کرد  از طریق تبعید افراد موثر در روند مبارزه ، می تواند ساختار تشکیلاتی انقلابیون در مرکز را نابود کند. زیرا محاسبات کارشناسان ساواک بر این مساله تاکید داشت که با پراکنده کردن مبارزان از طریق تبعید آنها به نقاط دور دست می تواند  نهضت امام خمینی  را از بین ببرد.  اما در عمل این سیاست نتیجه عکس داد به این معنا که اقدامات پیشگیرانه ساواک سبب شد علمای مبارز به نقاطی بروند که عموماً سفر به آن شهرها و بخش های دور دست برای آنها دشوار و یا غیرممکن بود . حضور شخصیت های مبارز در مناطق دور دست از مرکز در عمل موجب گردید  مفاهیم اسلامی و انقلابی به اقصی نقاط ایران بویژه در میان مناطق محروم بیشتر گسترش پیدا کند. در واقع مورد استقبال مردم محلی قرارگرفت . این درحالی بود که در عمل سردمداران رژیم پهلوی هرگز تصور نمی کردند مناطق سنی نشین یا مناطق با اکثریت اقوام کرد و ترکمن و غیره با تبعیدی هایی که اکثرشان از علمای شیعه بودند، ارتباط برقرار سازند. در نتیجه فعالیت علمای مبارز تبعیدی "گفتمان انقلاب اسلامی" درسراسرایران طرفدران خود را پیدا کرد.  در این دوره تاریخی یعنی در فاصله ابتدای سال 1356 تا بهمن 1357 روحانیت مبارز توانست از بستر سازی فرهنگی سالهای گذشته در مناطق تبعیدی بخوبی استفاده کند تا زمینه برای جلب اعتماد عمومی فراهم شود. 
در این زمینه علمای محلی و ارتباط آنها با علمای تبعیدی نقش کلیدی داشتند. چنین همکاری ثمر بخشی موجب همکاری گسترده مردم با شخصیت مبارز و انقلابی تبعیدی شد. این همکاری گاهی تا اندازه ای گسترده می شد که رژیم شاه احساس تهدید می کرد و در نتیجه مجبور می شد محل تبعید روحانی مورد نظر را تغییر دهد. 
علاوه براین در بعضی موارد فعالیت‌های دینی و تبلیغی روحانی مبارز درنظرافکار عمومی چنان  تاثیرگذار می شد که موجب افزایش منزلت اجتماعی  او می گردید . در نهایت همین پذیرش عمومی و کسب اعتبار واعتماد مردم این امکان را فراهم می ساخت که تبعیدی ها بتوانند از طریق مشارکت در فعالیت های اجتماعی عام المنفعه و یا کمک به مردم فقیر یا مصیبت زده از جمله جریان زلزله طبس ، روز به روز حضورو تاثیرگذاری  خود را در بین مردم محل تبعید گسترش دهند. 
در نتیجه کسب این اعتماد عمومی در شهرهایی که زمینه بیشتری وجود داشت مبارزین به پرورش نسل جدید مبارزین و مبلغین دینی در محل تبعید خود همت گماشتند. در نتیجه این تلاش صادقانه شهرها و قصبات محل تبعید آنها به مرکز جدیدی برای مبارزه علیه رژیم پهلوی  تبدیل شد. نتیجه این فعالیت ها را در دوران دو سال پایانی حکومت پهلوی بخوبی می توان مشاهده کرد . در این دوره تاریخی مبازرات متن مردم در همه ایران رشد و گسترش پیدا کرد و در نهایت به سقوط حکومت رژیم وابسته پهلوی منجر شد. 
 

 

پانوشتها: 

  1. - لغت نامه دهخدا 
  2.  - حداد عادل ، غلامعلی ، دانشنامه جهان اسلام جلد ششم  ص 442.
  3.  - همان.
  4.  - همان، صفحات 443 تا 447، این موارد را به بحث گذاشته است.
  5.  - قانون مجازات عمومی.
  6.  - همان.
  7.  - همان
  8.  - مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دهم، پاییز سال 1380، صفحه 563.
  9.  - همان، صفحه 245 و صفحه 240.
  10.  - کرمیان، مسعود، خاطرات شیخ‌مصطفی رهنما، چاپ حوزه هنری، انتشارات سوره، چاپ اول، 1384، صفحه 124 به بعد.
  11.  - همان.
  12.  - همان
  13.  - در منابع به جا مانده ساواک به طور متعدد ذکر شده.
  14.  - مهدی عراقی، ناگفته‌ها، چاپ مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ص 207.
  15.  - صحیفه امام، جلد یکم، صفحه 415.
  16.  - فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، صفحه 516، انتشارات اطلاعات، چاپ سوم، پاییز 70.
  17.  - فلاحی، اکبر، سالهای تبعید امام خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1385، ص 83.
  18.  - همان.
  19.  - فلاحی، اکبر، پیشین، ص 143.
  20.  - کامور بخشایش، جواد، عربانی جواد، خاطرات آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، بهار 1394، ص 197.
  21.  - صالح، سیدمحسن، جوادزاده، علیرضا، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (از آغاز تاکنون، جلد 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سال 1385، به طور مبسوط درباره این تبعیدی بحث کرده.
  22.  - صحیفه امام، جلد سوم، صفحه 310.
  23.  - آیت‌الله حاج‌شیخ‌مهدی ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، تابستان 1380، صفحه 273.
  24.  - همان.
  25.  - همان
  26.  - همان.
  27.  - همان، صفحه 316.
  28.  - همان، صفحه 317.
  29.  - همان.
  30.  - همان.
  31.  - همان.
  32.  - همان، صفحه 318.
  33.  - شیرخانی، علی، حماسه 19 دی قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377.
  34.  - آیت‌الله حاج‌شیخ‌مهدی ربانی املشی، پیشین.
  35.  - همان، صفحه 318.
  36.  - همان.
  37.  - همان، صفحه 319.
  38.  - همان.
  39.  - همان.
  40.  - همان، صفحه 320.
  41.  - همان.
  42.  - همان.
  43.  - همان.
  44.  - همان، صفحه 321.
  45.  - تبریزی، ایرج، خاطرات حجت‌الاسلام شیخ‌حسین عمادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، پاییز 1387، ص 101.
  46.  - همان، صفحه 107.
  47.  - روح‌بخش الله‌آباد، رحیم، شبکه پیام‌رسانی در نهضت امام خمینی(ره) انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، پاییز سال 1387، صفحه 286.
  48.  - همان.
  49.  - همان.
  50.  - دستغیب، علی‌اصغر، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387.
  51.  - همان.
  52.  - انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 66.
  53.  - روح‌بخش الله‌آبادی، پیشین، صفحه 276.
  54.  - همان، صفحه 320.
  55.  - همان، صفحه 328.
  56.  - فصلنامه یاد، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، شماره 42-41، سال 11، بهار و تابستان 1357، صفحات 47-46.
  57.  -  شیرخانی، علی، روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، چاپ اول، بهار 1387، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه 138. متن اعلامیه مردم قزوین درباره تبعید علمای شهر قزوین.
  58.  - در مصاحبه با نگارنده.
  59.  - آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و همچنین در سال 89 در سمنان با همراهان او در مصاحبه با نگارنده مطالب بسیار جالبی بیان گردید.
  60.  - کتب مختلف به صورت جدولی تنظیم و انتشار داده‌اند مانند کتاب شبکه پیام‌رسانی نهضت امام خمینی، نوشته رحیم روح‌بخش الله‌آبادی، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، پاییز 1387، صفحات 280 تا 284.
  61.  - آیت‌الله مرتضی پسندیده به روایت اسناد ساواک، کتاب شماره بیستم، تهران، بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380، صفحات 417-415.
  62.  - پیشین، روح‌بخش الله‌آبادی، رحیم، صفحه 273.
  63.  - این پاورقی در متن دستنویس برای بار دوم شماره 63 خورده ولی مؤلف توضیحی برای آن ننوشته‌اند.
  64.  - آیت‌الله پسندیده، پیشین.
  65.  - همان.
  66.  - همان
  67.  - صحیفه امام، جلد سوم، نامه امام به آیت‌الله پسندیده در تاریخ 20/مرداد/57، صفحه 439 و 440.
دومین گروه تبعیدی از قم
زمستان سال 56 مبارزات مردم به ابتکار عمل جدید به نقطه اوج رسیده بود و دستگاه‌های امنیتی رژیم شاه در وضعیت انفعالی قرار گرفته بودند و دنبال فرصت مناسبی برای هجوم تا آثار مبارزات انقلابیون را پاک کند. به خصوص شخصیت حضرت امام خمینی(ره) را مورد هدف حمله قرار دهند و در افکار عمومی به گونه تخریب شود تا نفوذ او در بین مردم از بین برود. دستگاه‌های فرهنگی رژیم شاه به مناسبت روز 17 دی 1356 که برابر با روز کشف حجاب دوره رضاخان بود را دستاویز قرار دادند و با درج مقاله‌ای در روزنام اطلاعات به اسم مستعار «احمد رشیدی مطلق» با وقاحت تمام امام خمینی را شاعری عاشق‌پیشه و عامل استعمار و ارتجاع سرخ و سیاه معرفی کرد و به همراه اهانت‌های دیگری را هم درج کرده بود.  و پس از انتشار این اقدام قبیح با سرعت با عکس‌العمل تند انقلابی مبارزین، مراجع تقلید، علما و مدرسین و طلاب حوزه‌های علمیه قم و سایر شهرها قرار گرفت و اعتراضات پی‌درپی مردم در روزهای 18 دی و 19 دی را به دنبال داشت و تعدادی شهید و عده‌ای مجروح شدند، شعله آتش انقلابی قیام مبارزین در قم دیگر خاموش نشد.
به همین مناسبت دستگاه‌های امنیتی تعداد دیگری از مدرسین مبارز شناخته شده که در سخنرانی‌هایشان در این روزها به دفاع از امام خمینی پرداخته بودند و نسبت به مقاله کذائی اعتراض نموده بودند را دستگیر و به دستور ساوادک طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قم به سه سال اقامت اجباری در نقاط مختلف به تبعید محکوم شدند که در واقع دومین گروه تبعیدی از شهرستان قم را شامل می‌شود. در اسناد ساواک  همانند گروه اول گزارش شده و آمده:
1- مرتضی فهیم فرزند غلامرضا شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت شهرستان قم و دارای سابقه بازداشتی و محکومیت می‌باشد که در تاکریخ 21/10/36[56] به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم عمومی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان سقز محکوم و مشارالیه به منطقه موصوف اعزام گردیده است. 
2- محمد یزدی معروف به خیرخواه یزدی فرزند علی شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت شهرستان قم می‌باشد که کراراً به وی تذکر لازم داده شده و ممنوع‌المنبر نیز گردیده است.
مشارالیه در تاریخ 21/10/36[56] طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به اتهام تحریک مردم بر ضد یکدیگر و اخلال در نظم عمومی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان بندرلنگه محکوم گردیده لکن مجدداً محل اقامت اجباری وی به شاه‌آباد غرب [اسلام‌آباد در حال حاضر] تغییر یافته و مشارالیه به منطقه مذکور اعزام گردیده است. 
3- ناصر مکارم شیرازی فرزند علی‌محمد شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت شهرستان قم می‌باشد که طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قم به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم عمومی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان چابهار محکوم لکن چون محل اقامت اجباری یادشده در شهرستان مذکور به مصلحت تشخیص داده نشد، محل تبعید وی از شهرستان چابهار به مهاباد تغییر یافته و یادشده به منطقه موصوف اعزام گردیده است. 
4- شیخ‌حسین نوری همدانی فرزند ابراهیم شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت شهرستان قم و ممنوع‌المنبر می‌باشد که طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم در تاریخ 21/10/36[56] به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و خلال در نظم عمومی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان خلخال محکوم گردیده است لکن طبق پیشنهاد سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان شرقی و در اجرای اوامر صادره محل اقامت اجباری مشارالیه از شهرستان خلخال به شهرستان سقز تغییر یافته است. 
5- محمدعلی گرامی فرزند عباس، شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت مقیم شهرستان قم و دارای سابقه بازداشتی و محکومیت و تبعیدی و ممنوع‌المنبر می‌باشد. مشارالیه در تاریخ 21/10/36[56] به علت تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان شوشتر محکوم و به منظور اجرای حکم به منطقه مذکور اعزام گردیده است. 
6- قاسم دخیلی فرزند حسن، شغل کاسب: نامبرده از بازاریان متعصب مذهبی و طرفدار خمینی و یکی از محرکین وقایع اخیر شهرستان قم بوده که به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم در تاریخ 21/10/36[56] طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان تویسرکان محکوم و به منطقه موصوف اعزام گردیده است. 
7- غلامحسین خردمند فرزند مهدی، شغل فرش فروش: نامبرده از بازاریان متعصب مذهبی و یکی از محرکین وقایع اخیر قم بوده که به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم در تاریخ 21/10/36[56] طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان مذکور به سه سال اقامت اجباری در شهرستان خوی محکوم و به منطقه موصوف اعزام گردیده است. 
8- حسین سلیمانی فرزند رضا، شغل بازاری: نامبرده از بازاریان متعصب مذهبی و یکی از محرکین وقایع اخیر شهرستان قم بوده که به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم در تاریخ 21/10/36[56] طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان مذکور به سه سال اقامت اجباری در شهرستان تربت جام محکوم و به منطقه موصوف اعزام شده است. 
9- شیخ‌ابوالقاسم خزعلی فرزند غلامرضا، شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت مقیم شهرستان قم و دارای سابقه بازداشتی و محکومیت می‌باشد که بارها به وی تذکر لازم در زمینه کنترل اعمال و رفتارش داده شده و ممنوع‌المنبر نیز گردیده است. یادشده در تاریخ 21/10/36[56] به علت تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم عمومی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان بیجار محکوم شده، لیکن شخص موصوف از آن تاریخ متواری و تاکنون اقدامات انجام شده به منظور دستگیری نامبرده به نتیجه نرسیده است. 
10- شیخ‌حسن صانعی فرزند محمدعلی، شغل واعظ: نامبرده یکی از روحانیون افراطی و ناراحت مقیم شهرستان قم و دارای سابقه محکومیت به اقامت اجباری بوده و ممنوع‌المنبر نیز می‌باشد، یادشده در تاریخ 21/10/36[56] به علت تحریک مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم عمومی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتمادعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان میناب محکوم شده لیکن مشارالیه از آن تاریخ متواری و تاکنون اقدامات انجام شده به منظور دستگیری نامبرده به نتیجه نرسیده است. 
 
گروه تبعیدی از مشهد
به مناسبت رحلت حاج‌آقامصطفی خمینی، روحانیت مبارز مقیم مشهد مقدس با ارسال تلگرام‌هایی به امام خمینی پیام تسلیت مخابره کردند. برخی به صورت انفرادی، عده‌ای به صورت جمعی امضاء کرده بودند. در اسناد ساواک در این رابطه آمده: «افراد مشروحه زیر به مناسبت فوت مصطفی خمینی تلگرامی به نجف اشرف مخابره و به روح‌الله خمینی تسلیت گفته‌اند، اینک دو برگ فتوکپی تلگرام مذکور به پیوست ایفاد می‌گردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان، شیخان.
1- علی‌مرادخانی ارنگه، مشهور به علی تهرانی
2- سیدعلی خامنه‌ای
3- سیدهادی خامنه‌ای
4- حسین صفاریان
5- حسین عمادی 
در کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک آمده است: «درباره سه نفر از تبعیدشدگان در روز 26/9/2536[1356] مراتب به رؤیت سیدعلی خامنه‌ای رسید، ضمناً تحقیقاتی که در مورد دو نفر از تبعیدشدگان مشروحه شیخ‌حسین عمادی و علی‌مرادخانی ارنگه به عمل آمده، نامبردگان فعلاً در مشهد نمی‌باشند. با توجه به نزدیک شدن ماه‌های محرم و صفر، روحانیون مورد بحث در تعقیب هدف‌های قبلی درصدد خواهند آمد تا با استفاده از اجتماعات مذهبی... تصمیم گرفته شد تا روحانیون زیر که سوابق متعددی در تحریک مردم و اخلال در نظم دارند تبعید گردند:
1- علی‌اصغر دستغیر، روحانی افراطی و اخلالگر مقیم شیراز
2- علی‌محمد دستغیب، روحانی افراطی و اخلالگر مقیم شیراز
3- سیدعلی خامنه‌ای، روحانی افراطی و اخلال‌گر مقیم مشهد
4- شیخ‌علی مرادخانی ارنگه، روحانی افراطی مقیم مشهد
5- شیخ‌حسین عمادی، روحانی افراطی مقیم مشهد
به عرض ملوکانه رسید و تصویب فرمودند. 2/9/2536 [1356]
ریاست ساواک خراسان طی ارسال گزارش به اداره کل سوم در مورخه 12/9/1356 پیشنهاد می‌نماید: 
«با توجه به فعالیت‌هایی که اخیراً به نفع [امام] خمینی و به صورت نصب شعار و پخش اعلامیه در معابر و مراکز آموزش مشهد صورت می‌گیرد، برای مقابله در نظر است سه نفر از طرفداران خمینی دستگیر ومنازل آنها بازرسی شود.» 
ثابتی، ریاست اداره کل سوم، طی دستورالعملی فوری به ساواک خراسان درخواست نمود تا تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعی مشهد «سه نفر روحانی مورد بحث برای سه سال به شهرهای بد آب و هوا تبعید گردند.» 
به دنبال این مکاتبات، کمیسیون مذکور در تاریخ 20/9/1356 تشکیل شد و با بررسی سوابق سه تن از روحانیان خراسان تصمیمات ذیل را اتخاذ نمود:
1- شیخ‌علی مرادخانی ارنگه‌ای معروف به شیخ‌علی تهرانی
2- شیخ‌حسین عمادی
3- سیدعلی خامنه‌ای، هر یک به ترتیب به سه سال تبعید به شهرهای سیرجان، چابهار و ایرانشهر محکوم شدند. 
 
تبعیدی از شیراز و رفسنجان
جامعه روحانیت مبارز شیراز در سیر تحولات انقلاب همواره عده‌ای دستگیر و زندانی و تبعید داشته است. در این بین خوشبختانه سیدعلی‌صغر دستغیب از علمای مبارز شیراز ماجرای تبعید و چگونگی گذراندن آن دوره را به تفصیل نقل کرده است. 
ایشان از پیشگامان مبارز از سال 1341 در شیراز بوده و بارها دستگیر و بازداشت گردیده، به طوری که خود ایشان یک هفته قبل از درج مقاله توهین‌آمیز به امام خمینی(ره) از زندان عادل‌آباد شیراز آزاد می‌شود. در همین ایام یکی از دانشجویان مذهبی دانشگاه شیراز رحلت می‌کند و برای او مجلس ترحیمی در مسجد الرضای شیراز برگزار می‌کنند و دانشجویان از آیت‌الله سیدعلی‌اصغر دستغیب برای سخنرانی دعوت به عمل می‌آورند. او نیز در خلال سخنرانی خود ضمن اعتراض به نشر مقاله، روزنامه اطلاعات را پاره می‌کند و از شهدای قم تمجید می‌نماید. این برنامه به اضافه برگزاری مراسم چهلم شهدای 19 دی قم در شیراز دستگاه امنیتی را واداشت که با دستگیری و تبعید برخی از روحانیان مبارز دست‌اندرکار این مراسم، از تداوم جنبش عمومی جلوگیری به عمل آورد. یکی از این جمع روحانیت مبارز سیدعلی‌اصغر دستغیب بود که در اوایل اسفند 1356 دستگیر و به سه سال در سروان محکوم شد. وی در خاطرات منتشر شده‌اش نقل می‌کند که از شیراز همراه مأمور عازم تبعیدگاه گردید و در زاهدان موفق به دیدار آیت‌الله کفعمی شد. ایشان بعد از این دیدار به طرف سراوان حرکت می‌کند و در خاطراتش در توصیف اوضاع اجتماعی و سیاسی سراوان خاطرنشان می‌کند: «شهری کوچک و بلوچ‌نشین بود که در نهایت فقر و محرومیت به سر می‌برد. اهالی بومی آنجا، به اتفاق، سنی‌مذهب و اقلیتی که نوعاً مهاجر و شاغل ادارات بودند. به خاطر نزدیکی شهر به مرز دستگاه امنیتی اعم از ساواک و شهربانی در آنجا سلطه بیشتری داشتند و اهالی غالباً خبری از انقلاب و تحولات کشور نداشتند.
دستغیب در ادامه خاطرات خود نقل می‌کند که بعد از مدتی یکی دیگر از روحانیان مبارز به نام شیخ‌عباس پورمحمدی ماهونکی از رفسنجان به سراوان تبعید شد. 
سیداحمد سادات خراسانی از دیگر روحانیون مبارز انقلابی که به علت مخالفت با جشن‌های 2500 ساله سه سال به اقامت اجباری در ایرانشهر محکوم گردید و پس از طی محکومیت به رفسنجان بازگشت. بار دیگر در اسفند سال 1356 به دو سال تبعید در شهرستان بیجار محکوم شد ولی به دلیل همکاری با انقلابیون آن منطقه در جهت تأمین سلاح از کردستان به انارک تبعید شد، محل تبعید بعدی او اقلید فارس بود تا اینکه عمر سلطنت پهلوی سرآمد و از تبعیدگاه به زادگاه خویش بازگشت. 
 
گروه تبعیدی از سایر شهرها
خرم‌آباد: به مناسبت برگزاری مراسم سوگواری چهلم شهدای یزد، جهرم، اهواز، در تاریخ 20 اردیبهشت 1357 عده‌ای از فعالان و دست‌اندرکاران مراسم‌ها و همچنین سخنرانان در خرم‌آباد لرستان دستگیر و به مناطق تبعیدی مختلف اعزام شدند. مانند آقایان سیدفخرالدین رجبی، حسین سپهبد نریمانی، مهدی روشن، شکرالله جائری، عبدالرزاق زین‌العابدین و ماشاءالله کریمی دستگیر و به شهرهای مختلف مانند مریوان، سردشت، ایرانشهر، زابل، سقز، پیرانشهر تبعید گردیدند. 
گرگان: سالروز قیام 15 خرداد 57 بار دیگر فرصت جدیدی برای برپایی تظاهرات به دست مبارزان داد. علی‌رغم اینکه آیت‌الله طاهری در برپایی تظاهرات آن روز نقش و حضور فعالی نداشت ولی بنا بر خاطراتش مأموران امنیتی با نفوذ در بین تظاهرکنندگان مسیر و مقصد تظاهرات را به طرف مسجد محل اقامه نماز جمعه او هدایت کردند تا با معرفی او به عنوان بانی این تظاهرات او را دستگیر نمایند. بدین ترتیب وی در اواسط خرداد دستگیر و بعد از چند روز بازجویی به همراه چند تن دیگر از یاران و هم‌رزمانش محاکمه و محکوم به تبعید گردیدند، مدت محکومیت وی یک سال و نیم و تبعیدگاه‌های وی به ترتیب یاسوج، انارک، و سقز بود. 
نهاوند: محمدعلی حیدری به اتفاق شیخ‌احمد زمانیان به عنوان دست‌اندرکاران اصلی برپایی مجلس ترحیم چهلم شهدای تبریز در نهاوند بودند که در پایان منجر به تظاهرات خیابانی گردید. بر اساس تصمیمات کمیسیون امنیت اجتماعی نهاوند آن دو دستگیر و به ترتیب به یک سال تبعید به شهرهای بابک و چابهار محکوم شدند. 
گرمسار: سیدمحمدعلی موسویان مدت‌ها از سوی ساواک ممنوع‌المنبر بود اما او طی سفرهای تبلیغی سخنرانی‌های افشاگرانه‌ای را انجام می‌داد تا اینکه روز 22 فروردین 57 دستگیر و به ایرانشهر تبعید می‌شود. 
قزوین: هادی باریک‌بین، دست‌اندرکار و بانی مراسم‌های سوگواری شهدا در قزوین بود دستگیر و پس از بازجویی از قزوین به مدت 18 ماه به اقامت اجباری در سردشت محکوم گردید. 
نقده: علی خلخالی از فعالان سیاسی در شهر نقده استان آذربایجان غربی به مناسبت چهلمین روز شهدای تبریز مراسم سوگواری در نقده برگزار نمود، پس از دستگیری و بازجویی محکوم به اقامت اجباری در ایرانشهر گردید. 
سمنان: رضا خاتمی از عناصر فعال بازار شهر سمنان که در برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز دست‌اندرکار و نقش اساسی داشت دستگیر و به بافت کرمان مجبور به اقامت اجباری می‌شود. 
 
سیاست جابه‌جایی‌ها
سال 57 فشار انقلاب شدت گرفت و موجب شد که ساواک نسبت به تبعیدی‌ها سیاست و برنامه جدیدی اتخاذ کند. چون همواره در اثر درماندگی در جستجوی راهکار جدیدی بودند تا اینکه در اقدامی عجولانه تصمیم به جابه‌جایی تبعیدی‌ها گرفته شد و بار دیگر در بن‌بست قرار گرفتند که ذیلاً فهرست‌وار به چند نمونه که دارای چند جابه‌جایی بوده‌اند ارائه می‌گردد.
- حبیب‌الله طاهری، از گرگان به یاسوج، انارک، سقز
- سیدمحمدرضا اصفهانی، از جهرم به مهاباد، کرج
- عباس پورمحمدی از رفسنجانی به زابل، سراوان، بندرلنگه
- جلال‌الدین طاهری اصفهانی از اصفهان به مهاباد، سقز
- علی‌اصغر معصومی از گرگان به سمیرم، بندرلنگه
- اسدالله مدنی از خرم‌آباد به نورآباد ممسنی، گنبدکاووس، بندر کنگان، مهاباد
- آیت‌الله پسندیده از قم به انارک، داران، خمین
- آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای از مشهد به ایرانشهر، جیرفت
- محمصادق صادقی خلخالی از قم به انارک، رفسنجان، لار، بندرلنگه، بانه
- عبدالمجید معادیخواه از قم به سیرجان، شاهپور، جیرفت
- عبدالرحیم ربانی شیرازی، از قم به کاشمر، فیروزآباد، سردشت و جیرفت
- محمدمهدی ربانی املشی از قم به رودسر، شهر بابک، جیرفت
- سیدعلی‌اصغر دستغیب از قم به رودسر، شهربابک، جیرفت
- سیدفخرالدین رحیمی از خرم‌آباد به ایرانشهر، اقلید
- علی تهرانی از مشهد، چابهار، سیرجان، سقز، انارک
- سیداحمد سادات خراسانی از رفسنجان به ایرانشهر، بیجار، انارک، اقلید فارس
- شیخ‌محمد یزدی از قم به بندر لنگه، اسلام‌آباد غرب (شاه‌آباد سابق)
- کاظم راشدپور یزدی از یزد به ایرانشهر و از آنجا به ایذه
- سیدعلی‌محمد دستغیب از شیراز به اهر، سقز 
 
گروه سوم تبعیدی در قم
یک گروه پنج نفر دیگر از تبعیدی‌های مقیم قم کسانی بودند که بر اساس تصمیمات متخذه کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی قم در تاریخ 31/2/1357، محکوم به تبعید شدند زیرا در تحریک احساسات عمومی بر ضد مقدسات ملی و بر هم زدن نظم و آسایش عمومی از عاملین اصلی و محرک واقعی تشخیص داده شده‌اند و ادامه حضور آنها در شهر قم، مخالف با مصالح عمومی نظم و آسایش اهالی شهر است. 
در ادامه این سند، با اشاره به محکومیت سه ساله تبعید آنان به انارک، اسامی محکومان به شرح ذیل آمده:
1- آیت‌الله مرتضی پسندیده، 2- آیت‌الله محمدصادق روحانی، 3- سیدهادی خسروشاهی، 4- سیداحمد کلانتر، 5- عباس ضیغمی 
بررسی سوابق این گروه از تبعیدی‌ها نشان می‌دهد که هر یک از آنها به گونه‌ای در این مقطع در صحنه مبارزه حضوری فعال داشتند، آیت‌الله صادق روحانی از زمره مراجعی بود که در قبال مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات به امام، موضعی شدید اتخاذ کرد و بعدها نیز اعلامیه‌های متعددی علیه اقدامات سرکوبگرانه نظام حاکم صادر نمود. گفتنی است که پس از مدت کوتاهی کارگزاران امنیتی از اجرای حکم تبعید ایشان منصرف شده و تصمیم گرفتند وی را در منزلش تحت حصر قرار دهند. مدت حصر نامبرده دو ماه طول کشید و در این مدت تلفن منزل ایشان نیز قطع گردید. 
آیت‌الله پسندیده که وکالت مالی امام خمینی را به عهده داشت بر اساس اسناد ساواک به دو علت کمک مالی به روحانیان طرفدار امام و دست داشتن در وقایع 11/9/1356 (مراسم چهلم شهادت آقامصطفی خمینی) محکوم به تبعید گردید. البته در یکی از دستورالعمل‌های ریاست اداره کل سوم (ثابتی) به این نکته اشاره شده است که تبعید وی به منظور ناکارآمد ساختن تشکیلات مالی امام صورت گرفته و نامبرده تصریح نموده برای نیل به این هدف عازم است نه تنها از تماس افراد با وی در محل تبعید ممانعت به عمل آید، بلکه فرد جانشین او نیز که از طرف امام انتخاب می‌شود بلافاصله شناسایی و تبعید گردد. 
ساواک حضور آیت‌الله پسندیده را در قم برای رژیم خطرناک می‌دانست و طی یک دادگاه فرمایشی ایشان را برای مدت سه سال به شهر کویری انارک تبعید کردند ولی آیت‌الله پسندیده این حکم را نادیده گرفت و به قم مراجعت نمود. ساواک عصبانی شد. با توجه به توضیحات فرماندار و پیشنهاد نماینده نخست‌وزیر با تغییر محل اقامت اجباری نامبرده را نسبت به بقیه مدت محکومیتش شهرستان داران اصفهان تعیین می‌نماید. 
آیت‌الله پسندیده به هنگام امضاء صورت‌جلسه کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی به رأی صادره اعتراض وذیل آن به این صورت امضا می‌نماید. پیرمرد 84 ساله سیدمرتضی پسندیده.  مرحوم آیت‌الله پسندیده این بار هم با توجه به پیام امام خمینی مبنی بر اینکه تمامی کسانی که تبعید شده‌اند به حکم تبعید اعتنا نکنند و به قم و شهر خودشان مراجعت کنند، بلافاصله وارد قم شد. 
 
نتیجه گیری :
رژیم پهلوی تصور می کرد  از طریق تبعید افراد موثر در روند مبارزه ، می تواند ساختار تشکیلاتی انقلابیون در مرکز را نابود کند. زیرا محاسبات کارشناسان ساواک بر این مساله تاکید داشت که با پراکنده کردن مبارزان از طریق تبعید آنها به نقاط دور دست می تواند  نهضت امام خمینی  را از بین ببرد.  اما در عمل این سیاست نتیجه عکس داد به این معنا که اقدامات پیشگیرانه ساواک سبب شد علمای مبارز به نقاطی بروند که عموماً سفر به آن شهرها و بخش های دور دست برای آنها دشوار و یا غیرممکن بود . حضور شخصیت های مبارز در مناطق دور دست از مرکز در عمل موجب گردید  مفاهیم اسلامی و انقلابی به اقصی نقاط ایران بویژه در میان مناطق محروم بیشتر گسترش پیدا کند. در واقع مورد استقبال مردم محلی قرارگرفت . این درحالی بود که در عمل سردمداران رژیم پهلوی هرگز تصور نمی کردند مناطق سنی نشین یا مناطق با اکثریت اقوام کرد و ترکمن و غیره با تبعیدی هایی که اکثرشان از علمای شیعه بودند، ارتباط برقرار سازند. در نتیجه فعالیت علمای مبارز تبعیدی "گفتمان انقلاب اسلامی" درسراسرایران طرفدران خود را پیدا کرد.  در این دوره تاریخی یعنی در فاصله ابتدای سال 1356 تا بهمن 1357 روحانیت مبارز توانست از بستر سازی فرهنگی سالهای گذشته در مناطق تبعیدی بخوبی استفاده کند تا زمینه برای جلب اعتماد عمومی فراهم شود. 
در این زمینه علمای محلی و ارتباط آنها با علمای تبعیدی نقش کلیدی داشتند. چنین همکاری ثمر بخشی موجب همکاری گسترده مردم با شخصیت مبارز و انقلابی تبعیدی شد. این همکاری گاهی تا اندازه ای گسترده می شد که رژیم شاه احساس تهدید می کرد و در نتیجه مجبور می شد محل تبعید روحانی مورد نظر را تغییر دهد. 
علاوه براین در بعضی موارد فعالیت‌های دینی و تبلیغی روحانی مبارز درنظرافکار عمومی چنان  تاثیرگذار می شد که موجب افزایش منزلت اجتماعی  او می گردید . در نهایت همین پذیرش عمومی و کسب اعتبار واعتماد مردم این امکان را فراهم می ساخت که تبعیدی ها بتوانند از طریق مشارکت در فعالیت های اجتماعی عام المنفعه و یا کمک به مردم فقیر یا مصیبت زده از جمله جریان زلزله طبس ، روز به روز حضورو تاثیرگذاری  خود را در بین مردم محل تبعید گسترش دهند. 
در نتیجه کسب این اعتماد عمومی در شهرهایی که زمینه بیشتری وجود داشت مبارزین به پرورش نسل جدید مبارزین و مبلغین دینی در محل تبعید خود همت گماشتند. در نتیجه این تلاش صادقانه شهرها و قصبات محل تبعید آنها به مرکز جدیدی برای مبارزه علیه رژیم پهلوی  تبدیل شد. نتیجه این فعالیت ها را در دوران دو سال پایانی حکومت پهلوی بخوبی می توان مشاهده کرد . در این دوره تاریخی مبازرات متن مردم در همه ایران رشد و گسترش پیدا کرد و در نهایت به سقوط حکومت رژیم وابسته پهلوی منجر شد. 
 

برای مشاهده اسناد این مقاله به اینجا مراجعه کنید.

پانوشتها: 

  1. - لغت نامه دهخدا 
  2.  - حداد عادل ، غلامعلی ، دانشنامه جهان اسلام جلد ششم  ص 442.
  3.  - همان.
  4.  - همان، صفحات 443 تا 447، این موارد را به بحث گذاشته است.
  5.  - قانون مجازات عمومی.
  6.  - همان.
  7.  - همان
  8.  - مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دهم، پاییز سال 1380، صفحه 563.
  9.  - همان، صفحه 245 و صفحه 240.
  10.  - کرمیان، مسعود، خاطرات شیخ‌مصطفی رهنما، چاپ حوزه هنری، انتشارات سوره، چاپ اول، 1384، صفحه 124 به بعد.
  11.  - همان.
  12.  - همان
  13.  - در منابع به جا مانده ساواک به طور متعدد ذکر شده.
  14.  - مهدی عراقی، ناگفته‌ها، چاپ مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ص 207.
  15.  - صحیفه امام، جلد یکم، صفحه 415.
  16.  - فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، صفحه 516، انتشارات اطلاعات، چاپ سوم، پاییز 70.
  17.  - فلاحی، اکبر، سالهای تبعید امام خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1385، ص 83.
  18.  - همان.
  19.  - فلاحی، اکبر، پیشین، ص 143.
  20.  - کامور بخشایش، جواد، عربانی جواد، خاطرات آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، بهار 1394، ص 197.
  21.  - صالح، سیدمحسن، جوادزاده، علیرضا، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (از آغاز تاکنون، جلد 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سال 1385، به طور مبسوط درباره این تبعیدی بحث کرده.
  22.  - صحیفه امام، جلد سوم، صفحه 310.
  23.  - آیت‌الله حاج‌شیخ‌مهدی ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، تابستان 1380، صفحه 273.
  24.  - همان.
  25.  - همان
  26.  - همان.
  27.  - همان، صفحه 316.
  28.  - همان، صفحه 317.
  29.  - همان.
  30.  - همان.
  31.  - همان.
  32.  - همان، صفحه 318.
  33.  - شیرخانی، علی، حماسه 19 دی قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377.
  34.  - آیت‌الله حاج‌شیخ‌مهدی ربانی املشی، پیشین.
  35.  - همان، صفحه 318.
  36.  - همان.
  37.  - همان، صفحه 319.
  38.  - همان.
  39.  - همان.
  40.  - همان، صفحه 320.
  41.  - همان.
  42.  - همان.
  43.  - همان.
  44.  - همان، صفحه 321.
  45.  - تبریزی، ایرج، خاطرات حجت‌الاسلام شیخ‌حسین عمادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، پاییز 1387، ص 101.
  46.  - همان، صفحه 107.
  47.  - روح‌بخش الله‌آباد، رحیم، شبکه پیام‌رسانی در نهضت امام خمینی(ره) انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، پاییز سال 1387، صفحه 286.
  48.  - همان.
  49.  - همان.
  50.  - دستغیب، علی‌اصغر، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387.
  51.  - همان.
  52.  - انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 66.
  53.  - روح‌بخش الله‌آبادی، پیشین، صفحه 276.
  54.  - همان، صفحه 320.
  55.  - همان، صفحه 328.
  56.  - فصلنامه یاد، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، شماره 42-41، سال 11، بهار و تابستان 1357، صفحات 47-46.
  57.  -  شیرخانی، علی، روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، چاپ اول، بهار 1387، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه 138. متن اعلامیه مردم قزوین درباره تبعید علمای شهر قزوین.
  58.  - در مصاحبه با نگارنده.
  59.  - آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و همچنین در سال 89 در سمنان با همراهان او در مصاحبه با نگارنده مطالب بسیار جالبی بیان گردید.
  60.  - کتب مختلف به صورت جدولی تنظیم و انتشار داده‌اند مانند کتاب شبکه پیام‌رسانی نهضت امام خمینی، نوشته رحیم روح‌بخش الله‌آبادی، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، پاییز 1387، صفحات 280 تا 284.
  61.  - آیت‌الله مرتضی پسندیده به روایت اسناد ساواک، کتاب شماره بیستم، تهران، بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380، صفحات 417-415.
  62.  - پیشین، روح‌بخش الله‌آبادی، رحیم، صفحه 273.
  63.  - این پاورقی در متن دستنویس برای بار دوم شماره 63 خورده ولی مؤلف توضیحی برای آن ننوشته‌اند.
  64.  - آیت‌الله پسندیده، پیشین.
  65.  - همان.
  66.  - همان
  67.  - صحیفه امام، جلد سوم، نامه امام به آیت‌الله پسندیده در تاریخ 20/مرداد/57، صفحه 439 و 440.