نگاهی دیگر بر رابطه نیروهای مذهبی و حزب توده در مشهد


3229 بازدید

 
 
اشاره: در مقاله‏ای(1) از آقای غلامرضا آذری خاکستر در خصوص مقابله نیروهای مذهبی مشهد با فعالیت‏ها‏ی حزب توده آمده است: «نقطه مقابل حزب توده مذهبی‌ها بودند. آن‌ها همیشه با حزب توده در تضاد بودند. توده‌ای‌ها سعی می‌کردند یک پارچه اعتصاب کنند، یعنی وقتی می‌خواستند ساعت سه عصر کارخانه تعطیل شود؛ ولی مذهبی‌ها زیر بار نمی‌رفتند... مخالفت گروه مذهبی‏ها با حزب توده در جامعه مشهد تا آنجا پیش می‏رود که گروه‏ها‏‏ی مذهبی با تشکیل مخافل و کانون‏های مذهبی در مقابل آنها قد علم کرده و مبارزات گسترده‏ای را علیه آنها انجام می‏دهند. حرکت هیئت‏ها و دستجات مذهبی موجب می‏شود تا گسترش فعالیت‏های حزب توده متوقف شود. تأسیس هیئت ابوالفضلی در کارخانه نخریسی و نساجی خسروی خراسان با حمایت‏های مادی و معنوی آقای کفایی دور از دید روزنامه‏ها‏‏ی وابسته به حزب توده نبوده است. این روزنامه در نقدی این ماجرا را چنین تشریح نموده است:

رئیس هیئت ابوالفضلی کارخانه نخ‏ریسی: به قرار اطلاع واصله آقای کفائی نماینده مجلس که یک کرسی مجلس را تعطیل کرده و از اول افتتاح پارلمان ریاست کارخانه نخریسی مشهد را بر نمایندگی مردم تیره بخت این شهر ترجیح داده‌اند. کارگران کارخانه نخریسی را مجبور کرده‌اند که هیئتی ابوالفضلی تشکیل دهند و خود ایشان ریاست این هیئت را به عهده گرفته‌اند. ماهی پانصد ریال آقای کفائی به هیئت می‌دهند و به این طریق به جای دفاع از حقوق اهالی خراسان در مجلس شورای ملی به دسته بندی‌های عجیب و غریب نه تنها در کارخانه بلکه در تمام نواحی خراسان مشغول و فعالیت می‌کنند...» (2)
این نوشتار، ذیل و حاشیه‏ای بر مطلب مذکور است، که می‏تواند برخی ابعاد و زوایای فعالیت‏ها‏ی نیروهای مذهبی علیه حزب توده به طور کلی و در مشهد به طور اخص را آشکار سازد.

***

مقدمه:

رگه‏ها‏‏ی ورود و جریان یافتن اندیشه‏ها‏‏ی مارکسیتی در تاریخ معاصر ایران را می‏توان در انقلاب مشروطه جستجو کرد. اما در خلال جنگ جهانی اول بخصوص پایان آن در 1918 و استقرار نظام کمونیستی در شوروی و تاثیر پذیرفتن ایرانیان مقیم باکو و دیگر ایالات جنوبی آن کشور بود که ورود این اندیشه به ایران را سرعت بخشید. معروف است که در اواسط سلطنت رضاشاه، گروه همفکران تقی ارانی با انتشار نشریه دنیا بصورت علمی و آکادمیک در تبین و تبلیغ مارکسیسم فعالیت می‏کردند. که مدتی بعد همگی –گروه 53نفر- دستگیر و زندانی شدند.
تا این که با سقوط رضاشاه، در مهر1320، حزب توده در همین راستا با حمایت شوروی که بخش شمال کشور را هم اشغال کرده بود، تشکیل شد. این حزب با تبلیغات گسترده و سازماندهی وسیع به سرعت در اقصی نقاط کشور با جذب و یارگیری از افراد تحصیل کرده،گسترش یافت. اما آشکار شدن وابستگی حزب به شوروی در سال 1326، به تدریج بسیاری از اعضا و حامیان آن را سرخورده کرد و حتی بحرانی در خود حزب بوجود آورد. چنانچه در سال 1327 نیز در پی ترور ناموفق شاه، حزب توده نیز همچون سایر احزاب و تشکل‏ها‏ی سیاسی از طرف دولت، رسماً منحل اعلام گشت. البته رفتار و موضع گیری‏ها‏ی چندی از سوی رهبران حزب در قبال برخی وقایع نظیر ماجرای پیشه وری و فرقه دموکرات آذربایجان، ملی شدن صنعت نفت، دولت ملی دکتر مصدق و بالاخره کودتای 28 مرداد 1332، بیش از پیش بر بحران‏های داخلی و خارجی حزب توده افزود و بارها زمینه انشعاب و ایجاد گروه‏ها‏ی متعدد و بعضاً افراطی مارکسیستی اعم از وابسته به چین، شوروی و حتی کوبا را فراهم آورد.

 

-گام‏ها‏یی برای مقابله فکری با اندیشه‏ها‏‏ی حزب توده:

 

در این میان موضوع مقابله نیروهای مذهبی با اندیشه‏ها‏‏ی مارکسیستی و حزب توده، چندان مورد بازکاوی قرار نگرفته است. در منابع و مآخذ دهه بیست کمابیش مطالبی پراکنده درباره مارکسیسم یافت می‏شود. در این عرصه روحانیون نواندیش به علاوه برخی نیروهای مذهبی دانشگاهی فعال بودند. البته ناگفته نماند که جریان فکری حاکم بر نظام پهلوی نیز در تقابل با این اندیشه قرار داشت و این موضوع یکی از نکات و وجوه اشتراک نیروهای مذهبی و هیات حاکمه تلقی می‏شد. با این احوال برخی فعالان عرصه نشریات دینی و نویسندگان مذهبی با نگارش کتب و رسالاتی در صدد پاسخگویی به مارکسیست‏ها‏ برآمدند. اما این تکاپوها، غالباً در تهران ظهور و بروز می‏یافت و در استان‏ها‏ و شهرستان‏ها‏ به علت فقر علمی و ایدئولوژی، کمتر امکان پاسخگویی به شبهات کمونیستی وجود داشت. با این احوال برخی رسالات و پاسخ‏ها‏ی فکری و علمی که در قالب کتاب چاپ و منتشر گردیده، عبارتند از:

 


1. اصول فلسفه و روش رئالیسم، با تعلیقات استاد مرتضی مطهری، تهران1332،که طی همکاری جمعی از شاگردان علامه طباطبائی با استاد در جلسات نقد مارکسیسم فراهم و تدوین شد.
2. «دوروئی مارکسیت‏ها‏»، مهدی قائینی (مقالات منتشره در نشریه آهن در سال‏ها‏ی 1331-1330).
3. ایده آلیسم و ماتریالیسم، سرهنگ دکتر برافروخته، تهران، چاپ آزردگان، 1327.
4. کمونیسم و اخلاق، غلامرضا سعیدی، تهران،1330.
5. مارکسیسم یا مرام اشتراکی، یحیی شکوهی محسنی، شرکت سهامی چاپ اراک، 1324.
6. در پیرامون ماتریالیسم یا منشاء فساد، حاج سراج انصاری،تهران، جعفری،1333.
7. پس از کمونیسم،‏حکومت حق و عدالت، عبدالحسین کافی، تهران،1333.
8. مبارزه مکتب متافیزیک با ماتریالیسم و ایده آلیسم، به قلم نویسنده کتاب شیعه بزرگترین مذهب اسلام، تهران، 1332.
9. اثبات صانع از ماتریالیسم یا ماده پرستی تا خداپرستی،‏ آیت‏الله شیخ محمد تقی آملی.
10. ایده آل بشر(تجزیه و تحلیل افکار ماتریالیسم)، مهندس جلال الدین آشتیانی،تهران
11. متافیزیسم (رد بر فلسفه ماتریالیست)، حسن حسن زاده رشتی، قم، حمکت.
12. فیلسوف نماها، ناصر مکارم شیرازی،‏ تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1335.(3)

 

 

 

-فعالیت‏ها‏ی آیت‏الله کلباسی در مشهد علیه حزب توده:

 

در این راستا فعالیت‏ها‏ و هشدارهای آیت‏الله رضا کلباسی در میان علما و نیروهای مذهبی شهرستان‏ها را، شاید بتوان یک استثنا تلقی کرد. ایشان دوبار در این خصوص در اقداماتی انجام داد: نخست طی فراخوان عمومی به لزوم مبارزه با کمونیسم به دلایل مادی گرایی این مکتب، انکار مبدا توسط کمونیست‏ها‏،‏ تلاش توده‏ای‏ها‏ برای فریب کارگران با تبلیغات گسترده و چاپ و نشر کتب علیه اسلام در شوروی تاکید کرد.(4) وی همچنین در اواخر دوره نخست وزیری مصدق، طی مخابره تلگرافی به ایشان، از بازتاب نامطلوب آزادی سران حزب توده در خراسان سخن گفته است.(5) با عنایت به اهمیت این دو سند، بازنویسی کامل آنها به شرح ذیل ارائه می‏گردد:

 




 

 

درخواست آیت الله کلباسی از جامعه بشریت جهت لزوم مبارزه با کمونیسم
پیام حضرت آیت الله کلباسی از مشهد خطاب به جامعه بشریت

 

این پیام را به هفت زبان زنده جهان: عربی، فرانسه، انگلیسی، روسی، ترکی، آلمانی، چینی ترجمه و در کلیه ممالک دنیا بخش فرمایند.

 

 

 

 

 




 

 

خطاب به جامعه بشریت و پیروان عالم حقیقت و دیانت و کلیه نژادهای مختلف و ملل آزاد جهان که پیرو مکتب روحانیت و مخصوصاً به برادران و خواهران مسلمان متذکر می شوم و به شما افراد خداپرست و دیندار که ایمان به مبدأ و معاد دارید از هر نژاد و ملت مرد و زن کوچک و بزرگ خطاب می کنم و به نام خدا و آزادی و حفظ ناموس مقدس دیانت و ملیت پیام می فرستم امروز خطری که روی اساس بر طرف کردن دیانت و آزادی مقام بشریت نهاده شده فقط اصول مادیست که شیوع یافته و روز به روز توسعه پیدا می کند باید همگی متحد و متفق بشوید و در رفع این خطر عظیم مردانه بکوشید و مبارزه کنید این خطر عظیم ضد بشریت که جهان خدا پرستان و آزادگان را تهدید می کند رژیم کمونیست است و این همان مرام فرعونیست و نمرودیت و الوهیت است که خدا در قرآن مجید و سایر کتب آسمانی از آن یاد فرموده این همان فکر و غرور باطلی است که منکرین به مبدأ و دیانت برای رسیدن به مقصد شوم و مشتبهات نفسانی و لذایذ حیوانی پیروی کرده و می کنند و نشر این مرام عین بربریت تام و بردگی مطلق و محو آزادی و استقلال بشری است.

به شما افراد مختلف و نژادهای گوناگون ملل جهان که به خدا و کتاب خدا و پیامبران خدا و به ناموس و مملکت و حریت و آزادی خود علاقه و بستگی دارید تذکر می دهم در هر مقام که هستید بر علیه نشر این مرام ضد بشری و ضد اخلاق و ایمان مبارزه کنید و با منطق و استدلال جداً این فکر فاسد و فریبنده را از دماغ جوانان و اطفال و کسان خود دور گردانید چه اینکه این عقاید و افکار موجب خطر عظیمی است که حیات بشر و تمدن او را تهدید می نماید بر زمامداران ممالک آزادی خواه و طرفداران عدالت اجتماعی و دموکراسی و آزادی خواهان و حافظین حقوق بشریت که در سازمان ملل تضمین نموده اند لازم و فرض است برای جلوگیری این فساد ضد آزادی که مخالف مساوات و استقلال دینی و ملی جامعه بشریت است جداً و متحداً اقدام نموده و بدانند که مساوات و تأمین آزادی حقیقی بشری در قوانین و دستورات اسلامی است که هرگاه این مرام فریبنده قصد و غرضی جز بردن سرمایه سرمایه داران و رسیدن به اهل نفسانی خود به وسیله نهب و غارت اموال ندارند و ابداً به فکر ضعفا و کارگران نیستند بلکه می خواهند آنها را وسیله رسیدن به قصد باطل خود قرار دهند چنانچه کسی وضع ممالک کمونیستی را مشاهده و مطالعه نماید این معنا را کاملاً درک خواهد کرد و از این جهت است که ممالک کمونیستی نمی گذارند احدی وارد مملکت آنها شود و به وسیله دیوارهای آهنین که کشیده اند نمی-گذارند کسی از فجایع آنها مطلع شود.

بزرگترین شاهد بر این ادعا معاینه احوال این حزب است در هر کجا هستند متمکنین و ثروتمندان آنها در نهایت عیش و نوشند، در میان آنها مساوات و اعتدال وجود ندارد صدق عرایض فوق با مراجعه و مطالعه و کتاب «اسلام در شوروی» روشن خواهد شدو سلام و درود خداوند بر پیروان روحانیت و بر خدا پرستان باد. السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

 

ایران، خراسان، راهنمای دیانت مقدس اسلام
الاحقر محمدرضا کلباسی

 

[حاشیة بالا:] بایگانی شود. 22/1/1332

 

 

 

 




 

 

[آرم شیر و خورشید]
وزارت پست و تلگراف و تلفن
تلگراف

 

از: مشهد، شماره قبض: 1459 تعداد کلمه: 27
به: طهران، تاریخ: 5/3/1332

 

جناب آقای دکتر مصدق
نخست وزیر

 

رونوشت تبلیغات.
آزادی سران حزب توده در خراسان بلکه ایران انعکاس بدی نموده، البته عاجلاً جبران فرمائید.

 

رضا کلباسی

 

[حاشیة پایین، اول:] سابقه 6/3/1332
[حاشیة پایین، دوم:] موارد دیگر نیز دارد ضمیمه شود. 7/3/1332
[حاشیة پایین، سوم:]دو تلگراف دیگر ضمیمه شد. سابقه دیگر به نام این شخص به دست نیامد. [امضا] 9/3/1332
[حاشیة پایین، چهارم:]یک برگ تلگراف موجود ضمیمه شد. [امضا: ناخوانا] 7/3/1332
[حاشیة پایین، پنجم:] امروز رسیده است. 9/3/1332
[حاشیة پایین، ششم:]خدمت جناب آقای ملکوتی معاون محترم نخست وزیری فرستاده شد. 9/3/1332
[حاشیة پایین، هفتم:] نسخه اول به وزارت دادگستری فرستاده شد. بایگانی شود.

10/3/1332

[مهر:] اداره تلگراف تهران
[مهر:] ورود به دفتر نخست وزیر
شماره 7377
تاریخ 6/3/1332

 

 

 

 

-فعالیت‏ها‏ی آیت‏الله کفایی و هیات‏ها‏ی وابسته به ایشان علیه حزب توده در مشهد:

 

برخی بررسی‏ها‏ نشان می‏دهد که در مشهد، رویکرد غالب برای مقابله با حزب توده، از طرییق تقویت و تحکیم هیات‏ها‏ی مذهبی محلات به خصوص هیات‏ها‏ و تشکل‏ها‏ی دینی وابسته به آستان قدس و آیت‏الله میرزا احمد کفایی حاصل شد. وجه غالب مبارزاتی این هیات‏ها‏ که بعضاً از عناصر لوطی منش –از جمله بربری‏ها‏- محلات سنتی مشهد یارگیری می‏کرد، درگیری فیزیکی بود. به طوری که هر وقت حزب توده با تحریک کارگران کارخانه جات تظاهراتی برپا می‏کرد، همین هیات‏ها‏ با فراخوانی، انبوه جمعیت خود را به مقابله با آنها گسیل داشته و موفق به قلع و قمع آنها می‏شدند. ناگفته نماند که این نیروها در مشهد به عنوان جناح دولتی و با رهبری و هدایت آیات: کفایی عمل می‏کرد. نقل است که میرزا احمد کفایی به اتفاق آیت‏الله کاشانی و شیخ مهدی خالصی از مشاورین آیت‏الله محمدتقی شیرازی رهبری قیام مردم عراق علیه سلطه انگلیسی‏ها‏ بودند. به همین دلیل آنان مورد تعقیب قرار گرفته و به ایران پناه آوردند.(6) کفایی بعد از اعدام برادرش آیت‏الله میرزا محمد کفایی در جریان قیام مسجد گوهرشاد، مواضعی بسیار احتیاط آمیز اتخاذ کرد. او با هدف مقابله با نفوذ و قدرت بلامنازع کمونیست‏ها‏ (حزب توده) بعد از شهریور 20، مدیریت حوزه مشهد را به عهده گرفت و با پشتیبانی آستانقدس رضوی صدها تشکل و هیات مذهبی محلات مشهد را تحت حمایت خود درآورد. تجمع و تظاهرات‏ها‏ و حتی درگیری‏ها‏ی این عناصر، سدی در مقابل عرض اندام گروه‏ها‏ی مختلف سیاسی مخالف سلطنت نظیر: توده‏ای‏ها، ملی‏گراها، طرفداران نهضت امام،‏ قیام 15 خرداد و ... تشکیل می‏داد. در جریان سفرهای متعدد زیارتی شاه به مشهد، کفایی به همراه فقیه سبزواری در راس علمای برجسته مشهد، در حرم امام رضا(ع) با شاه دیدار می‏کردند. در خلال این دیدارها، مشکلات حوزه و طلاب مطرح و مورد حل و فصل قرار می‏گرفت. برخی خاطرات حاکی است که دولت به درخواست‏ها‏ی کفایی و سبزواری که به طور خاص واسطه طلاب مشهد با ادارات و نهاد‏ها‏ی دولتی نظیرنظام وظیفه بود، پاسخ مساعد می‏داد.(7)

 

 

 

-یک نکته قابل تامل:

 

در پایان این بحث، یک نکته قابل تامل در خصوص فعالیت‏ها‏ی نیروهای مذهبی علیه حزب توده حاکی است که بررسی مختصر منابع تاریخی آن دوره نشان می‏دهد، مبارزه نیروهای مذهبی علیه حزب توده به شدت تقابل آنان با بهائیت نبود. علی رغم بیش از دودهه تبلیغات کمونیستی شوروی و تشکیل حزب توده از مهر 1320 و فعالیت‏ها‏ی گسترده آن حزب جهت تبلیغ و یارگیری از مردم، چنین به نظر می‏رسد که مقابله با کمونیسم،‏کمتر در برنامه‏ها‏‏ و اهداف گروه‏ها‏ی مذهبی قرار گرفته بود. شاید به این دلیل که از منظر این گروه‏ها‏، ‏سوسیالیسم و کمونیسم نیز عرصه‏ای از تمدن غرب تلقی می‏شد. چنانچه در رویه غالب اعلامیه‏ها‏‏ی صادره از سوی نیروهای مذهبی،کمونیسم در کنار کاپیتالیسم و سرمایه‏داری ذکر شده است. البته از منظر دیگر می‏توان این مسأله را تحلیل نمود و آن اینکه توده ایها در ایران تبلیغات ضد مذهبی نداشتند و از این رو حساسیت نیروهای مذهبی را برنیانگیختند. حال آنکه تبلیغات آنان ضد غربی و از این زاویه، موقعیت یکسانی با نیروهای مذهبی-دشمن مشترک- داشتند. ناگفته نماند که بعدها با افزایش آگاهی نیروهای مذهبی نسبت به ماهیت و خطرات کمونیسم، ‏هشدارها و مبارزات در این خصوص افزایش یافت.

 

 



 

 

 


1. آذری خاکستر، غلامرضا، «در جستجوی حقایق شهریور 1320 مشهد، شاخه کارگری حزب توده»، قسمت 9 (مقاله)، هفته نامه مجازی تاریخ شفاهی-29 آبان 92، شماره 139
2. همان، به نقل از روزنامه راستی، مورخ 2/8/1323
3. رسول جعفریان، جریان‏ها‏ و سازمان‏ها‏ مذهبی– سیاسی ایران، تهران، مولف، 1385 (چاپ ششم)، صص28-27.
4. آرشیو مرکز اسناد نخست وزیری،‏ ش پرونده10682
5. آرشیو مرکز اسناد نخست وزیری، ‏ش پرونده13888
6. مدرس صالح: نکوداشت نیم قرن تکاپوی علمی آیت‏الله سید میرزا حسن صالحی، مشهد، بنیاد، پژوهش‏ها‏ی اسلامی، 1385، ص67
7. آرشیو تاریخ شفاهی اسناد آستان قدس رضوی، مصاحبه با آقای کلابگیر، ص 41


تاریخ شفاهی