آخرین روزهای بازرگان
مروری بر فعالیت نهضتآزادی در سالهای پایانی عمر مهندس بازرگان
2818 بازدید
از 12 خرداد سال 1368، روزهایی که مردم با چشمان اشکبار برای سلامت امام خمینی دعا میکردند تا پایان آن سال، نهضت آزادی 24 موضع گیری رسمی منتشر کرد، بیانیههایی که علیه انتخابات، علیه رهبر منتخب نمایندگان مردم در مجلس خبرگان رهبری، علیه رئیس جمهور منتخب مردم، علیه همه پرسی بالغ بر 97 درصدی مردم، علیه 3 رسانه از جناحهای مختلف، علیه دستگاه قضا و ... بود. برغم آنکه در مهرماه این سال دهمین کنگره خویش را برگزار و برای آن قطعنامه رسمی صادر کرد، سران آن (مهندس بازرگان، دکتر یزدی و مهندس توسلی) با «رینالدوگالیندوپل» نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد ملاقات کرده و با اشاره به برخی محدودیتهای قانونی، اقدام به پرونده سازی علیه کشور ذیل عنوان «نقض حقوق بشر» کردند و رسما خبر این اقدام خود را منتشر ساختند. با این حال این تشکل مدعی شد نهضت آزادی پس از فوت امام خمینی دچار محدودیت بیشتر شده است. [1]
در شرایطی که در سال 68 شکست نظامی صدام در تعرض به خاک میهن قطعی شده و شکست دیپلماتیکش در حال تحقق بود، آثار فروپاشی ابرقدرت بلوک شرق -که طی قرون اخیر همواره در شمال کشور یک دشمن قوی محسوب میشد و از حامیان اصلی صدام بود- عیان گشته و با ارتحال امام خمینی، نه تنها پیش بینیهای دشمنان در خصوص اضمحلال قدرت انقلاب اسلامی محقق نگشته بود، بلکه با انسجامی چشمگیر در فضای سیاسی، سازندگی 00 در پایان دادن منازعات داخلی لبنان که اوایل همان ماه رخ داده بود، عیان گردید و مولفههای امید به آینده در زندگی مردم کاملا آشکار بود و فضای نقد و شور انتخاباتی برای انتخابات میاندورهای مجلس بر فضای سیاسی کشور حکمفرما بود، پاشیدن بذر یأس و ناامیدی و پمپاژ موج منفی از سوی نهضت آزادی هر روز توسعه یافت. چندی بعد با دستگیری برخی چهرهها راز رفتار آشکار شد.
در خردادماه 1369 تعدادی از چهرههای نزدیک به نهضت آزادی بازداشت شدند که تلاش شد بازداشت آنها به نامهای مرتبط شود که در 26 اردیبهشت 1369 با نود امضا از جمله مهندس بازرگان، دکتر سحابی، دکتر یزدی و ... منتشر شده بود. [2] اما همان زمان مطرح شد که اگر نامهنگاری اتهام اصلی بازداشتیها میبود، بایستی همه یا اکثر 90 نفر امضاکنندگان تحت پیگرد قرار می گرفتند، نه فقط 23 نفر از آنان. ضمناً خاطرات برخی از افراد مزبور نشان میدهد که در دوران بازداشت و محاکمه، بسیاری از سؤالات در باره مسافرت به آمریکا و تماسهای آنان با مقامات آمریکایی بوده است.
به عنوان نمونه 15 مردادماه سال 69، فرهاد بهبهانی در یک مصاحبه تلویزیونی حضور یافت و درباره اقداماتی که منجر به بازداشت آن 23 نفر شده بود؛ تصریح کرد: «فراهم آوردن امکانات و تسهیلات برای اشاعه آثار انتشاراتی ما در جمعیت [...] در خارج از کشور با پشتیبانی صدای آمریکا و در کانالی که صهیونیستها از مطبوعات و ایستگاههای رادیو تلویزیونی فراهم آوردهاند صورت میگرفت و بعد انعکاسش هم به ایران میرسید. [...] یک نوع نفوذ و نگهبانی امریکا در داخل جمعیت بین ما وجود داشت و در این رابطه موضوع وابستگی یکی از اعضای جمعیت که عضو شورای مرکزی و عضو هیات اجرائی به آمریکا بود. وی نقش اساسی را در تهیه تحلیلها و نوشتههای کلیدی جمعیت ایفا میکرد و موضوع وابستگی ایشان به سازمان سیا کرارا در خود جمعیت عنوان میشد. عده ای در رابطه با این موضوع سخن میگفتند مثلا افرادی مثل شهشهانی و عابدی که رفت و آمد زیاد به آمریکا دارند [...] شهشهانی یک بار بعد از مراجعت از آمریکا به من گفت که در آنجا با بهرام بهرامیان صحبتی داشته است. بهرام بهرامیان [...] در سالهای 56 و 57 نقش رابط بین نهضت آزادی و سفارت آمریکا را ایفا میکرد و بعد که اوضاع ایران تغییر پیدا کرد، با سوء استفاده های کلانی که در دوران دولت موقت از طریق شرکتش بهم زده بود از ایران گریخت و الان هم ساکن آمریکا است. شهشهانی تعریف میکرد که با این بهرام بهرامیان صحبتی داشته [...] در جمعیت افرادی همواره به پیوند بین جمعیت و مخالفان خارج از کشور یعنی همان ضدانقلاب متکی به بیگانگان میاندیشیدند که خود به دریافت کمکهای مالی از سیا اذعان داشتند. » [3]
11 روز پیش از پخش مصاحبه دکتر بهبهانی دبیر کل نهضت آزادی در تلگرامی به رئیس قوه قضائیه گفته بود: «هرگونه اقرار، اعلام یا مصاحبه که به نام یا از زبان آقایان در شرایط حاضر زندان با توجه به روال گذشته پخش یا اعلام گردد فاقد اعتبار قانونی و شرعی و کمترین ارزش و اثر سیاسی و تبلیغاتی خواهد بود».
با این حال، دو هفته پس از پخش این مصاحبه، نهضت آزادی سکوت کرد و پس از آن با صدور بیانیهای ضمن بیان جملاتی همچون «واقعاً باید به وزارت اطلاعات برای چنین پیروزی هنرمندانه و بیاعتنائی شجاعانه به دین و قانون و قضا تبریک گفت!» مدعی شد: «اگر اینها آن طور که در مطبوعات و شایعات اظهار میداشتند مدرک موثق یا نواری از مذاکره و زد و بند نمایندگان نهضت و دستگیرشدگان با بیگانگان و مقامات سیاسی آمریکا و نشانهای دال بر همکاری با آنها در تهیه و انتشار نامه نود امضائی داشتند، حتماً به دادگاه تحویل میدادند یا از طریق رسانههای جمعی پخش میکردند.»[4]
ادعای عدم انتشار سند دال بر ارتباط نهضت آزادی با آمریکا در حالی بود که در اسناد لانه جاسوسی که سالها قبل از آن منتشر شده بود، اسناد مکرری در این خصوص وجود داشت. به عنوان نمونه در خصوص «بهرام بهرامیان» که از اعضای اصلی «نهضت آزادی» و از دوستان نزدیک مهندس بازرگان بوده است و مورد اشاره فرهاد بهبهانی در خصوص نقش او در همسویی مواضع آن مقطع نهضت آزادی با آمریکا قرار گرفت، اسناد متعددی منتشر شده بود. طبق یک سند «سری» سفارت آمریکا به تاریخ بیست و پنجم فروردین ماه1358، بهرامیان در ماه ژوئن1977 (خردادماه1356) به استخدام سازمان «سیا» درمی آید. کد رمز بهرامیان در سازمان سیا (اس.دی.ارن/1) بوده است.[5]
همکاری وی با «سیا» در آغاز بر این اساس بوده است که نظرات گروه خود را از کانالی به دولت آمریکا برساند، به این امید که دولت آمریکا سرانجام برای تماس آشکار با این گروه و حمایت از آن تحت حکومت شاه، اقدامی نماید. طبق مفاد یک سند «سری» به تاریخ بیست و دوم شهریورماه1358، او تا مدتی از پذیرفتن دستمزد امتناع ورزیده بود ولی از خردادماه1357، یک یادداشت دریافت حقوق را پذیرفت که به موجب آن سازمان «سیا» پول یک بیمه عمر معادل یکصد هزار دلار و سالانه پنج هزار دلار آمریکا در یک حساب غیرمستقیم را بپردازد.
در بخش دیگری از این سند گفته شده: «در جریان بدتر شدن اوضاع سیاسی و امنیتی، او یک عامل مخفی حقوق بگیر تمام عیار شده است.»[6] بهرامیان توسط سازمان «سیا» آموزش نامریی نویسی، ارتباطات پنهان و حفاظت را دیده بود و «سیا» به وی یک رادیویی مخابراتی MX-350 داده بود.
عمده گزارش های بهرامیان در مورد رهبری، دولت موقت، شورای انقلاب، و روحانیت بوده که از اهمیت بسیار بالایی برای «سیا» برخوردار بودهاند. وی در حد فاصل دی ماه1357 تا شهریورماه 1358، منبع 67 گزارش بوده است.[7]
اما در آبان سال 1369 به مرور شرایط تعامل با نهضت تغییر کرد. 6 آبان رئیس جمهور مهمان رهبری بود که درباره نهضت آزادی توصیههایی به او شد[8] و پس از آن این افراد به تدریج آزاد شدند.[9] شاید بتوان ریشه این تغییر رفتار را، یک گام جبرانی نهضت آزادی برشمرد، حتی اگر اقدامی نمایشی بوده باشد. 6 مردادماه 1369، قریب 3 ماه پس از بازداشت برخی اعضای این گروه، نامهای با امضای «مهدی بازرگان، نخستوزیر اسبق و ابراهیم یزدی وزیر اسبق امورخارجه» از طرف نهضت آزادی ایران خطاب به خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد منتشر شد که با اشاره به نامه حمایتی 162 نفر از اعضای مجلس نمایندگان ایالات متحده درباره نهضت آزادی، آن را تحریکآمیز خوانده با اشاره به کارنامه آمریکا در کودتای طراحی شده توسط سیا در 1953 و نیز عملیات نظامی طبس در 1980، از او خواستند «مقامات ایالات متحده را وادار به خودداری از دخالت در امور داخلی ما نمائید.»[10]
آنچه در این سیر تطور مواضع نهضت آزادی مشهود است، از شدت حملات آنها به دولت کاسته شده و مواضع پایان سال 69 آنها بیشتر حول جنگ در خاورمیانه، حمله به مسجد بابری، فلسطین و ... چرخید. از تابستان 1370، این تغییرات در روابط این گروه و دولت وقت، سرعت گرفت. این همراهی تا آنجا رفت که حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز 14تیر70 چنین نوشته است: «پیامی از سوی بعضی از افراد نهضت آزادی در خصوص تأیید سیاست های دولت و آمادگی برای تأیید رسید.»[11]
در همان مقطع زمانی از جلسات داخلی نهضت آزادی این خبر نیز در بعضی محافل سیاسی مطرح شد که مهندس بازرگان چند بار به سران گروه خود تأکید کرده بود که دیگر نباید با دولت آقای هاشمی مخالفت کرد زیرا بسیاری از آنچیزهایی را که ما در سیاست داخلی و خارجی میخواستیم، وی در حال پیگیری و عملیساختن آنهاست. این مواضع محفلی، حتی به مرحله ابراز رسمی نیز رسید و اول مردادماه 1370، با صدور بیانیه «روزنههای امید اگر چه ضعیف» با استقبال از برخی مواضع سیاست داخلی و خارجی رئیس جمهور که مشابهت با نظرات آنها داشت، مدعی شد «خوشوقتیم که بعد از گذشت 13 سال از پیروزی انقلاب بالاخره صحت این مواضع از زبان ریاست جمهوری عنوان میگردد. اینک باید امیدوار بود که این مطالب در جهت اصول و مصالح و آئین و ملک و ملت تحقق و توسعه یابد.»[12]
اما جدای از تأکید رهبری به اعضای هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس در دقت در بررسی صلاحیت کسانی که دچار فساد مالی، عقیدتی و سیاسی هستند و با فتنهگری نظام را تضعیف میکند[13] و باقی ماندن ضوابط امام درباره این گروه که سوابق منفی در اقدام علیه امنیت ملی داشت؛ بخشی از دولت نیز یکی از موانع بهبود علنی روابط دولت با این گروه بود. طبق خاطرات حجتالاسلام هاشمی در 5 اسفند70 «آقای [عبدالله] نوری [وزیر کشور] آمد، در مورد تقاضای رسمیت نهضت آزادی به عنوان حزب گفت که نامه امام با صراحت، آن را ممنوع کرده است و راهی برای تأییدشان نیست.» [14] در همان روز، نهضت آزادی با انتشار اطلاعیهای، خبر رادیوهای بیگانه به نقل از خبرگزاری فرانسه که مطالبی را به عنوان مصاحبه آقای مهندس بازرگان دبیرکل نهضت آزادی ایران شایع کردند را تکذیب کرد.
چند روز پیش از آن نیز در تاریخ 30/10/1370 پیرامون سخنان وزیر کشور درباره انتخابات با رویکردی احتیاطی اما مثبت، نامه تفصیلی سرگشادهای از نهضت آزادی منتشر شد که خلاصه حرف آن این بود که « اگر شرایطی فراهم شود که گروههای سیاسی غیرموافق با حاکمیت، خود در انتخابات شرکت کنند و مردم را نیز دعوت به این امر نمایند احتمال اقبال عام و مشارکت گسترده در انتخابات به مراتب بیشتر خواهد بود.» [15]
این روند موجب خیز برداشتن نهضت آزادی برای بازگشت به فضای سیاسی شده بود که با شنیدن پابرجا بودن ضوابط قبل برای کسانی که ضد منافع ملی اقدام کردهاند و عدم امکان حضور انتخاباتی، مهندس بازرگان 17 اسفند 1370 در مصاحبه با بی بی سی گفت که با توجه به شرایط موجود، از جمله عدم آزادی و امنیت لازم، در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نخواهد کرد.[16] همچنین با صدور بیانیهای اعلام کرد که «برای احزاب و جمعیتهای غیر موافق با حاکمیت، مخصوصاً نهضت آزادی ایران علیرغم وظیفه و علاقهای که به شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی داشته و دارد امکان حضور و مشارکت به هیچ وجه وجود ندارد.»[17]
سیر افول جایگاه سیاسی این جمع تا آنجا پیش رفت که در تاریخ 28 مردادماه 1371 سید مرتضی مبلغ -مدیرکل وقت سیاسی وزارت کشور و دبیر کمیسیون ماده 10 قانون احزاب- طی نامهای به این گروه اعلام کرد که مجوز فعالیت برای آن حزب صادر نشده است.
اما به تدریج از سال 1371 روابط غیررسمی و پنهان برخی از مقامات دولت وقت و سران نهضت، دوستانهتر شد و نهضت آزادی تا زمان درگذشت مهندس بازرگان در زمستان 73، آشکارا از تقابل با دولت آقای هاشمی خودداری می کرد.
به عنوان مثال 24 مهرماه 1372 طبقات سوم، چهارم و پنجم ساختمانی در خیابان شهید مطهری که دفتر مرکزی نهضت آزادی ایران بود، فک پلمپ به مالکین آنها تحویل شد.[18]
با این وجود همچنان در سطح رسانه ای و علنی، دولت آقای هاشمی و قوه قضاییه، مسئول محدودسازی تحمیلی و اجباری این گروه معرفی میشد. حتی پیامهای این گروه در این زمینه محدود به داخل مرزها نبود و به عنوان مثال در پیام تبریک به صبغت الله مجددی، رئیس دولت موقت حکومت اسلامی افغانستان به مناسبت پیروزی انقلاب آنها که به امضای مشترک مهندس بازرگان و دکتر یزدی منتشر شد، آمده است: «امیدواریم رهبران جدید از تجارب انقلاب اسلامی ایران عبرت گیرند و از تفرقه و انحصارطلبی و ادامه رویه تخریب و ویرانگری پرهیز کنند.»[19]
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 1372 نیز این تشکل اعلام کرد «نهضت آزادی ایران با وجود کمال علاقهای که به شرکت موثر و فعالانه در انتخابات دارد به دلیل وجود شرایطی که برای کشور به طور اعم و برای نهضت آزادی به طور اخص وجود دارد از معرفی کاندیدا و شرکت در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری معذور است.»[20] اما برغم این نوع مواضع، نوع سیاستورزی نهضت آزادی آشکارا نرمتر از گذشته و میزان هجمهها کمشمارتر از قبل شد.
در این مقطع عملا نهضت آزادی چندان اثری در فضای عمومی نداشت. با زاویه گرفتن این گروه با آرمانهای مبارزین در طی سالهای پس از انقلاب اسلامی، بخشی از اعضا و دوستان سابق آن همچون دکتر عباس شیبانی، دکتر حسن حبیبی و ... به مرور با جدا شدن از نهضت آزادی در دولت و مجلس مشغول به فعالیت شده بودند و بخشی نیز علنا به نقد رفتار آنها میپرداختند. از جمله نقدهایی که در اواخر عمر بازرگان مطرح و موجب ناراحتی شدید او شد، نقدهای دکتر سنجابی در کتاب خاطرات خویش بود. مواردی همچون این جملات که «اینجا یک نکتهای هست که نظر شخص من نیست و اتهاماتی نیست که من وارد کنم. این حرفی است که خود آقای مهندس بازرگان زده و اقرار کرده است و آن ارتباط مستمر آنها در آن زمان با عوامل آمریکایی است. یعنی نمایندگان آنها در آمریکا، از قبیل دکتر یزدی و قطبزاده و دیگران با بسیاری از عوامل آمریکایی و جمعیتهای به اصطلاح طرفدار حقوق بشر آنها و بعضی از محافل دانشگاهی، و بعضی از سناتورها و غیره ارتباط پیدا میکردند.»[21]
این روند اما به ناگاه دستخوش تغییری شدید شد. مهندس بازرگان در عصر روز 14 آذر ماه 1373 به علت عارضه ناشی از نارسایی قلب در بخش اورژانس بیمارستان دی بستری شد، 3 روز بعد دفتر بازرگان با صدور اطلاعیهای اعلام کرد «به اطلاع دوستانی که جویای حال جناب آقای مهندس بازرگان هستند، میرساند که ایشان برای انجام پارهای آزمایشها و معاینات چند روزی در بیمارستان بستری شدهاند و به شکر خداوند، با دریافت نتایج آزمایشها نگرانی رفع شده و قرار است که به زودی از بیمارستان مرخص شوند.»[22] مهندس بازرگان خود نیز طی اطلاعیهای در روزنامه اطلاعات مورخ 28 آذر مراتب تشکر خود را از پزشکان و کارکنان بیمارستان دی و عیادت کنندگان و علاقمندان اعلام کرد. اما خیلی زود شرایط بازرگان به مرحلهای رسید که نیازمند اعزام به خارج از کشور شد. هاشمی رفسنجانی در خاطرات روزانه خود ذیل تاریخ 7 دی 1373 نوشته است: «دربارة درخواست مهندس [مهدی] بازرگان، برای معالجه در خارج از کشور که از ما هم کمک خواسته، صحبت شد؛ قرار شد کمک کنیم.»[23]
سرانجام او به توصیه پزشکان برای انجام عمل جراحی قلب در مرکز پزشکی مایو، ساعت 6 صبح روز جمعه 30 دی ماه تهران را به مقصد آمریکا از طریق سوئیس ترک کرد اما در میانه راه، دچار عارضه مجدد قلبی شد. هاشمی رفسنجانی در خاطرات 30 دی 1373 خود نوشته است: «آقای [محمود] واعظی، [معاون اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه]، اطلاع داد که مهندس [مهدی] بازرگان در زوریخ [سوئیس]، هنگام سوار شدن به هواپیما برای سفر به آمریکا جهت معالجه، در پلههای هواپیما سکته و فوت کرده و بناست جنازهاش را به خواست خانوادهاش، با اولین هواپیما به ایران بیاورند.»[24]
روز اول بهمنماه خبر درگذشت او به عنوان اولین نخست وزیر انقلاب اسلامی در رسانهها منتشر شد و بازتاب قابل توجهی داشت و مسئولین نظام برای تکریم او از هیچ کوششی دریغ نورزیدند، تا آنجا که نهضت آزادی در اطلاعیهای بدان اذعان داشت که «باید یادآور شویم که در انتقال پیکر به تهران و تشییع آن و نیز برگزاری مجالس ختم نه تنها از سوی دولت و مسئولان ممانعتی به عمل نیامد بلکه بعضی از مقامات و مسئولان به طور مستقیم و غیرمستقیم ولی عمدتاً به صورت محدود و حسابشده از شخصیت مهندس بازرگان تجلیل کردند. تلگرام تسلیت مقام رهبری به آقای دکتر سحابی، تلگرام ریاست جمهوری به آقای مهندس عبدالعلی بازرگان، پیامهای تسلیت آیتالله سیدمحمد شیرازی، آیتالله حائری و آیتالله منتظری و حضور تعدادی از روحانیون در مراسم ختم در قم و تهران نیز جلوهای دیگر از بزرگداشت شخصیت مهندس بازرگان بود.»[25]
بیتردید یکی از موثرترین اقدامات برای بزرگداشت وی، پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی بود که در اقدامی معنا دار، خطاب به دکتر یدالله سحابی صادر شده بود. در این پیام بر کارنامه مبارزاتی وی تأکید شده و آمده بود: «ایشان یکى از مبارزان دیرین با رژیم ستمشاهى و نیز از جملهى پیشروان ترویج و تبیین اندیشههاى ناب اسلامى با زبان و منطق و شیوهى نوین بود و از این رهگذر بىشک در چشم همهى علاقهمندان به گسترش و رواج ایمان اسلامى در میان طبقات تحصیلکرده در دوران خفقان و دینزدایى رژیم پهلوى، داراى شأن و ارزش بخصوص بود. خداوند ایشان را مشمول رحمت و مغفرت و فضل خود قرار دهد و به تلاشهاى ایشان با چشم رضا و قبول بنگرد.»[26]
مجلس ترحیم بازرگان در حسینیه ارشاد، با سخنرانی یدالله سحابی و عبدالکریم سروش و مراسم هفت او در آرامگاه بیات قم با سخنرانی مهندس توسلی برگزار شد.[27] عدم فعالیت ابراهیم یزدی در مراسم بزرگداشت وی را به شیوههای مختلف تفسیر کردهاند، اما سخنرانی وی در دومین مراسم سالگرد بازرگان نشان میدهد این سکوت به هر دلیلی بوده است، برای برگزاری آبرومند مراسم بازرگان مفید بود؛ هاشمی رفسنجانی ذیل خاطره روز جمعه 5 بهمن 1375 نوشته است: «آقای [علیمحمد] بشارتی، [وزیر کشور]، تلفنی گفت، در جلسه بزرگداشت سالگرد [مهندس مهدی] بازرگان، دکتر [ابراهیم] یزدی، [دبیرکل نهضتآزادی]، برضد ولایتفقیه حرف زده و جمعی از حزباللهیها که حضور داشتند، جلسه را بههم زدهاند و بازداشت شده و تحویل دژبان شدهاند.»[28]
اگرچه دکتر یدالله سحابی نفر دوم نهضت آزادی به حساب میآمد و از موسسین بود؛ اما دوهفته پس از درگذشت بازرگان و در جلسه 13 بهمن این حزب، ابراهیم یزدی – چهره فعالتر و دارای سابقه وزارت خارجه این گروه- به عنوان دبیرکل انتخاب شد.[29]
با این حال گویا سحابی نقشی کنترل کننده در مقابل مواضع تند جدید داشت. به عنوان مثال در زمستان سال 1374 چند عضای گره برای انتخابات پنجمین دوره مجلس ثبتنام کردند که صلاحیت آنها تأیید نشد. ابراهیم یزدی درباره این تمیم تویح داد: «دکتر سحابی به عنوان مرشد همه ما و در واقع رهبر معنوی نهضت آزادی از تمام نیروها دعوت کردند و برنامه مطرح و استقبال شد و به این ترتیب ما وارد صحنه شدیم.»[30]
این در حالی است که ابراهیم یزدی دقیقا یک هفته پس از دبیرکلی در مصاحبه با روزنامه کریستین ساینس مانیتور به حمله به دولت پرداخت و گفت: «کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای بینالمللی حقوق بشر، شواهدی را جمعآوری و منتشر کردهاند که حاکی از نقض جدی حقوق بشر در ایران است.»[31] و دولت آمریکا در قانون داماتو برای تحریم ایران، رسماً یکی از علل تشدید فشار بر دولت و ملت ایران را وضعیت نهضت آزادی اعلام کرد.
پس از یک دوران نوسانی، نهضت آزادی رفتار متفاوتی را از خویش بروز داد. از یک سو مواضع رادیکالتری را رسانهای کرد و از سوی دیگر خود را پشتیبان جناحی تعریف کرد که در انتخابات 1376، به قدرت رسید. دبیرکل جدید درباره این تغییر راهبرد گفته بود: «ما در انتخابات دورههای قبل گفته بودیم که شرکت نمیکنیم و دلایلمان را هم گفته بودیم که اگر آزادیهای قانونی نباشد، شرکت نمیکنیم. ولی در انتخابات مجلس پنجم و بعد در ریاست جمهوری [هفتم] و بعد در انتخابات شورای شهر به شدت با تمام نیرو شرکت کردیم.» و در بخش دیگر همین مصاحبه گفته است: «تمام پیشبینیها این بود که انتخابات به دور دوم کشیده میشود، ستاد انتخاباتی آقای خاتمی آمدند با ما صحبت کردند، قرار شد که ما دور اول چیزی نگوییم، اگر به دور دوم رسید آن وقت با تمام قوا بیاییم از آقای خاتمی حمایت کنیم. چون اگر ما [در دور اول] میآمدیم ممکن بود خاتمی را رد [صلاحیت] بکنند... اعلام رسمی نهضت این بود که...تمام آدرسهای یک کاندیدا یعنی آقای خاتمی را بدون اینکه اسمش را بیاوریم به مردم دادیم... بله ما به مردم نگفتیم به آقای خاتمی رأی بدهید، اما از برنامه های سیاسیاش حمایت کردیم، الان هم حمایت میکنیم.» [32]
در آن مقطع، روابط غیر رسمی تا جایی پیش رفت که نشریه بهمن، سخنگوی کارگزاران سازندگی که به مدیرمسئولی عطاءالله مهاجرانی معاون رئیسجمهور منتشر میشد، برخی صفحات خود را به انعکاس نظرات اعضای نهضت آزادی اختصاص داد.
پس از تکذیب رییس ستاد انتخاباتی خاتمی در مورد ارتباط با نهضت آزادی، ابراهیم یزدی تأکید کرد «یک ماه قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، تعدادی از اعضای ستاد انتخاباتی محمد خاتمی در دفتر نهضت آزادی با من ملاقات کرده و خواستند که اگر انتخابات به دور دوم کشیده شد، نهضت آزادی از خاتمی حمایت کند... شاید آقای [مرتضی] حاجی اطلاع ندارند و من هم صلاح نمیدانم در این زمینه جنجال شود. انشاءالله در آینده که فضا مساعد شد، اسامی افرادی را که از ستاد خاتمی به دفتر نهضت آزادی آمدند، اعلام خواهیم کرد.»[33] اما این اسامی هرگز اعلام نشد و مناقشه مزبور به سرعت خاتمه یافت.
عملکرد این دوره نهضت آزادی، پیشتر در مقاله «حرمان و خسران» ارزیابی شده است؛ اما آنچه مسجل است، راهبردها و راهکارهای نهضت آزادی در دوره دبیرکلی ابراهیم یزدی را باید متفاوت از دوره مهدی بازرگان دانست؛ اقداماتی که موجب شد بر خلاف مخالفتهای فاقد اثرگذاری عمومی گذشته، در برخی آشوب طلبیها همچون تیرماه 1378 و یا فتنه 1388، کسانی که به مواضع این گروه آشنا بودند بیش از همه اعضای این گروه را سایه نشینان هدایتگر آن اغتشاشات ارزیابی کنند.
[1] «قطعنامه دهمین کنگره و مواضع نهضت آزادی ایران »، دیماه 1368، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[2] نامه سرگشاده جمعی از آزادیخواهان ایران به ریاست جمهوری، اردیبهشت 1369، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[3] روزنامه کیهان، ش 13968، 17 /5/ 1369، ص 18
[4] تحلیل پخش مصاحبه آقای بهبهانی از سیمای جمهوری اسلامی، 31 مرداد 1369، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[5] اسناد لانه جاسوسی، جلد28، تهران: مرکز نشر اسناد جاسوسی آمریکا، بی تا، ص39.
[6] همان ،ص 55 .
[7] اسناد لانه جاسوسی، جلد18. پیشین، ص155.
[8] هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات 1369 – اعتدال و پیروزی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1392، ص 349.
[9] همان ،ص 382.
[10] اعتراض به دخالت نمایندگان آمریکائی در امور ایران، 6 مرداد 1369، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[11] هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات 1370 – سازندگی و شکوفایی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1393، ص 208.
[12] بیانیه روزنههای امید اگرچه ضعیف، 1 مرداد 1370، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[13] بیانات در دیدار اعضای هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس، 4 اسفند 1370، پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای
[14] هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات 1370 – سازندگی و شکوفایی، ص 592.
[15] نامه به وزیر کشور درمورد برگزاری انتخابات مطلوب، 30 دی ماه 1370، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[16] هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات 1370 – سازندگی و شکوفایی، ص 592.
[17] بیانیه نهضت آزادی ایران و انتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی ایران، اسفند 1370، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[18] نامه به دادستانی انقلاب اسلامی ایران و درخواست عودت اموال و اسناد نهضت، 14 آبان 1372، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[19] پیام تبریک به رئیس دولت موقت افغانستان، 31 اردیبهشت 1371، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[20] تحلیل شرایط ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، 29 اردیبهشت 1372، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[21] سنجابی، کریم، امید و ناامیدیها، لندن: نشر جبهه ملی، چاپ دوم، 1372، ص 261
[22] اطلاعیه پیرامون بستری شدن آقای مهندس بازرگان، 13 آذر 1373، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[23] هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات 1373 - صبر و پیروزی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1396، ص
[24] همان، ص
[25] بیانیه به مناسبت چهلمین روز درگذشت زندهیاد مهندس مهدی بازرگان، 13 اسفند 1373، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[26] پیام تسلیت در پی درگذشت مهندس بازرگان، 5 بهمن 1373، پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای
[27] روزنامه جمهوری اسلامی، ش 5441 ، 8 /12/ 1373، ص 2
[28] هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات 1375 – سردار سازندگی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1397، ص
[29] نامه اعلام دبیرکلی آقای دکتر یزدی به کمیسیون ماده 10، 27 بهمن 1373، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[30] هفتهنامهآبان، 11/ 10/ 1378، ش 108، ص 5
[31] مصاحبه خانم آندویی، خبرنگار روزنامه کریستین ساینز مانیتور، 20/12/73، آرشیو دیجیتال نهضت آزادی
[32] هفتهنامهآبان، 11/ 10/ 1378، ش 108، ص 5
[33] هفتهنامهآبان، 25/ 10/ 1378، ش 110، ص 2
نظرات