آیت الله مشکینی در اسناد ساواک


رسول جعفریان
1063 بازدید
سیدابوالقاسم خویی اسلام علما

 آیت الله مشکینی در اسناد ساواک

چه خوش روزی بوده آن روزی که باران گلوله به سر ما می بارید ولی مراجع وقت اعلامیه نه نفری و پنج نفری منتشر می کردند. شما را به خدا ... دست وحدت با هم بفشارید ماها هم غلام و برده شما.

برگهای تازه ای از اسناد انقلاب اسلامی در حول و حوش مردی که از وی با عنوان معلم اخلاق نام برده شده منتشر شد. پرونده اسناد آیت الله مشکینی یکی از روحانیون مبارز پیش از انقلاب و مردی تأثیر گذار در سالهای پس از انقلاب که در نهایت در مرداد ماه 1386 از دنیا رفت.

آیت الله مشکینی مانند دیگر مبارزان بارها گرفتار دستگیری و تبعید گردید و از این بابت پرونده وی شبیه بسیاری دیگری است.

اما از زاویه دیگر درگیر شدن وی در مباحثی چون شهید جاوید سبب شده است تا برگهایی در این پرونده یافت شود که برای شناخت روند انقلاب اسلامی و ارتباط آن با برخی از دشواری هایی که در دهه پیش از انقلاب پیش آمد بسیار سودمند باشد.

به علاوه به نظر می رسد جرآت و جسارت آیت الله مشکینی در داشتن مشی خاص خود سبب شده است تا این تفاوت اندکی بیشتر باشد. البته ایشان پس از انقلاب دست کم در مسائل انقلاب، به آن تفاوتها، بی توجهی نشان داد؛ گرچه مشی حدیثی خود را به مقدار زیادی دنبال کرد؛ مشی که با روند اجتهادی عادی تفاوت هایی داشت.

یکی از اسناد مهمی که در این مجموعه وجود دارد، نامه ای است که ساواک در منزل امام خمینی یافته و امضای علی مشکینی در پای آن وجود دارد.

این نوشته دو صفحه ای حاوی بندهای چندی است که ایشان در پی اختلافات ایجاد شده در حول و حوش دارالتبلیغ برای امام نوشته است.

نگاه وی در این نامه پرهیز دادن امام به مسأله اختلاف بر سر دارالتبلیغ بوده و نظر وی این بوده است که «ادله ایشان راجع به مفاسد دارالتبلیغ و این که علل خطرناکی دارد قانع کننده نیست». 

نکته دیگر این است که این اختلافات سبب می شود که نفوذ روحانیت از بین برود. وی می نویسد: «چه خوش روزی بوده آن روزی که باران گلوله به سر ما می بارید ولی مراجع وقت اعلامیه نه نفری و پنج نفری منتشر می کردند. شما را به خدا ... دست وحدت با هم بفشارید ماها هم غلام و برده شما. بیایید تا مسلمانان رمقی دارند... کاری در باره دین و مسلمین فعلی و آینده انجام دهید.»

آقای مشکینی در این نامه روی ارادت خود پافشاری می کند در عین حال انتقادات خود را صریحا بیان می کند: «آقای من، قربان شخص و نوع شما صدها امثال من ناقابل».

در پایان نامه باز هم می نویسد:‌ «در خاتمه از جسارتهای خود اعتذار می جویم».

این نکته جالبی است که شخصیتی مانند آیت الله مشکینی به کسی که این قدر به او علاقه داشته این چنین انتقاد می کند. این که وارد است یا نه مطلب دیگری است. آیت الله مشکینی بدبینی موجود نسبت به دارالتبلیغ را کار دولت می داند با این عبارت: «دولت با توصیه به روزنامه نگارها و اشخاص دیگر که از دارالتبلیغ تأیید کنند توانست خاطر آیت الله خمینی را ظنینی کرده ایجاد اختلاف کند». (ص 94). به هر حال این یکی از اسناد مهمی است که در این کتاب انتشار یافته است. جالب است که در سال 47 ساواک با اشاره به نقشی که آیت الله شریعتمداری در جلوگیری از تبعید وی داشته تأکید می کند که او آقای شریعتمداری را قبول ندارد (ص 111).

نامه آقای مشکینی به آیت الله شیخ مهدی قاضی خرم آبادی حاوی نکات جالبی از دیدگاه های وی در باره روحانیت و جز آن است. (103 – 106).

یک تعهد نامه شگفت هم در اینجا به قلم آقای مشکینی هست:

ریاست محترم سازمان امنیت قم:

پس از عرض سلام. این که بر طبق امر حضرت آیت الله العظمی آقای شریعتمداری دام ظله اینجانب علی مشکینی متعهد می شود در حوزه علمیه قم راجع به سیاست روز و مخالف مصالح مملکتی صحبتی نکنم و جز اشتغال به تدریس علوم دینی و دروس مربوطه متصدی کار دیگری نشوم. ششم مهر 47 (ص 119).

یکی از برنامه های سیاسی آیت مشکینی برگزاری دعای ندبه در مدرسه حجتیه بوده است. به گزارش ساواک وی در این جلسات در باره مسائل سیاسی سخن می گفته است (ص 139).

آیت الله حکیم در خرداد 1349 درگذشت و شماری از علمای مبارز وقت قم، ضمن نوشتن متن هایی لزوم تقلید از آیت الله العظمی خمینی را مطرح کردند. متن نوشته آنها در اینجا درج شده که خواندنی است: آیات منتظری، ربانی شیرازی، فاضل لنکرانی، حسین نوری، صالحی نجف آبادی، احمد جنتی، یحیی انصاری، علی مشکینی، ابراهیم امینی، محمد شاه آبادی. (ص 173 – 174).

اما نخستین سند در باره شهید جاوید در بهمن 1348 مطرح شده است.

این زمان موضوع شهید جاوید موضوع روز بوده و آقایان منتظری و مشکینی که تقریظی برای کتاب نوشته بودند سخت مورد حمله قرار گرفتند. آیت الله گلپایگانی و مرعشی با کتاب مخالف بودند چنان که منبری ها ی قم نیز با آن سخت مخالف بودند. اسنادی که پس از این در باره کتاب شهید جاوید آمده است می تواند سیاست ساواک را در قبال نشر این کتاب و بهره برداری از آن در جهت تضعیف نهضت امام را به خوبی نشان دهد.

داستان شهید جاوید بسیاری از روحانیون را نسبت به فعالیت انقلابی مردد کرد. در سال 1356 یک رابط ساواک که توانسته با پوشش نزد آیت الله یحیی انصاری شیرازی برود از قول او چنین نقل می کند که : از قول من به آقای خمینی بگویید عده ای زیر پوشش علاقه مندی به شما از مرام وهابیگری ترویج می کنند. به آنان می گوییم آقای خمینی از چهل سال قبل با تألیف کتاب کشف الاسرار با وهابیگری مبارزه کرد. آنان در جواب می گویند این کتاب نوشته ایشان نیست و عده ای از آنان هم می گویند آقای خمینی تغییر عقیده داده است. (ص 370). تحلیل های بعدی ساواک هم از این اظهار نظرها جالب است.

از اسناد موجود دامنه گسترده فعالیت های انقلابی آیت الله مشکینی آشکار می شود. ساواک همه جا مراقب وی بوده و بارها و بارها وی را به شهرهای مختلف تبعید کرده است.

یک سند جالب صورت جلسه موجودی کتابها و اعلامیه ها و نامه های انقلابی است که در تاریخ 23 خرداد 57 در منزل آیت الله مشکینی یافت شده و ساواک ثبت کرده است. از روی این موجودی می توان نکات جالبی را دریافت. آثار جلال الدین فارسی، شریعتی، بازرگان، اعلامیه های انقلابی، اشعار انقلابی و... در شمار این اشیاء است.

در اسناد مربوط به سال 56 سندی آمده است که شخصی می گوید که من در قم خدمت آقای پسندیده رسیدم. وی سفارش کرد به مناسبت درگذشت دکتر شریعتی بدون سرو صدا از وی تجلیل شود (ص 367).


سایت کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران