اصل چهار
پایان جنگ جهانی دوم در حقیقت آغازی بر یک جنگ دیگر بود. آغاز رقابت شوروی و آمریکا در عرصه بینالمللی جدید و نام این جنگ، جنگ سرد بود.
اروپای ضعیف شده از جنگ برابری و توان مقابله با دو ابرقدرت تازه سربرآورده جدید جهانی را نداشتند. مردم کشورهای درهم کوبیده شده اروپایی در پی لقمه نانی بودند برای ادامه معیشت ابتدایی خویش و این امر فرصتی بود برای شوروی کمونیست که جنگ ایدئولوژیک خویش را در سراسر اروپای گرسنه آغاز کند. کشورهای همسایه شوروی که اشغال شده بودند سر تسلیم فرود آوردند و بلوک شرق شکل گرفت. دولتهای اروپای غربی توان فرو خفتن این نهضت عمومی را نداشتند. تنها ملجا آنان آمریکا بود. امریکایی که همواره برطبق نظر حکومتگران خود تا قبل از جنگ جهانی دوم انزوا را ترجیح داده بود به ندای استمداد دولتهای اروپایی جواب مثبت داد. چون خطر جهانگیری شورویها جدی شده بود.
به دنبال خروج نیروهای انگلیس از یونان و احتمال پیروزی کمونیستها در این کشور و حتی همسایهاش ترکیه، ترومن رئیس جمهور آمریکافوراً اعلام کرد که کشورش جای انگلیس را در کمک به یونان و ترکیه خواهد گرفت و بر همین اساس در مارس 1947 نطقی در جلسه کنگره آمریکاایراد کرد که پیام اصلی آن به دکترین ترومن مشهور گردید. دکترین وی سپس پایه اصلی طرح مارشال گردید که کمکهای اقتصادی زیادی را روانه جبهه اول نبرد با شوروی یعنی اروپای غربی نمود و همین کمکها موجب قدرتمندتر شدن دولتهای اروپایی در مقابل نفوذ شوروی گردید.
به طور کلی دکترین ترومن تعهدات سیاسی فراگیر و پایانناپذیری را برای آمریکابه وجود آورد و از سوی دیگر آن کشور را در بسیاری از نقاط جغرافیایی درگیر کرد ولی همواره هدف اصلی آن جلوگیری از توسعه نفوذ و پیشروی کمونیسم در سراسر جهان بود.
گسترده شدن دکترین ترومن موجب آن شد که کشورهای جهان سوم و خصوصاً آسیایی که در تیررس شوروی بود نیز از کمکهای شبه طرح مارشال که برای اروپا پیشبینی شده بود بهرهمند گردند. اصل چهار ترومن بر همین مبنا پایهگذاری شد. بنا براین اصل که در سخنرانی ترومن آمده است میخوانیم : ما با یک برنامه شجاعانه برای اینکه پیشرفتهای علمی و صنعتی خود را در اختیار مناطق عقب مانده جهان قرار بدهیم این دوره را آغاز میکنیم تا مناطق مزبور به سهم خود به پیشرفت نائل گردند. به عقیده من ما میتوانیم ملتهای صلح دوست را از علوم و فنون خود برخوردار سازیم تا بتوانند به میل خود به زندگی بهتری دست یابند. با چنین همکاری با ملتهای دیگر میتوانیم سرمایهگذاری در مناطقی را که فاقد پیشرفت هستند گسترش دهیم. ایران نیز مانند چند کشور دیگر از اصل چهار استفاده کرد.
ایران آن روز کشوری فقیر و عقب مانده بود که هر چند در حاشیه جنگ جهانی قرار داشت ولی آسیب زیادی از لحاظ ساختار اقتصادی و نظامی دیده بود. بزرگترین و قدرتمندترین حزب آن روز ایران حزب توده بود که وابستگیش نسبت به شوروی بسیار روشن و واضح بود و حتی تا آن روز در کابینه قوام وزرایی نیز فرستاده بود و تعدادی هم نماینده در مجلس داشت.
سایه شوروی همواره بر سر ایران بود و اشغال آذربایجان طی زمان جنگ و سال پس از پایان آن نشان از علاقه مندی شوروی به ایران و وارد کردن آن به جرگه کشورهای اقماریش بود. در نوامبر 1949 شاه به دعوت ترومن به آمریکارفت. قبل از مراجعت شاه از آمریکابیانیهای منتشر شد که نشان از کمکهای نظامی و اقتصادی آمریکابه ایران داشت. باید اذعان داشت که آمریکادر منظر ایرانیان تا قبل از کودتای 28 مرداد 32 شرایط بسیار مناسبتری از بسیاری کشورهای استعمارگر آن روز داشت. تا آن روز نه آمریکادر ایران طمعی داشت و نه در صدد سلطه بر آن برآمده بود و همین کمکها با حسن نیت تلقی میشد به طوری که در قضیه ملی شدن صنعت نفت حتی دکتر مصدق منتظر کمک آمریکابرای پایان یافتن قضیه نفت به نفع ایران بود. در چارچوب اصل چهار قراردادی بین ایران و آمریکابرای خرید ده میلیون دلار اسلحه و مهمات به امضاء رسید. بخش اقتصادی برنامه اصل چهار از دو بخش اصلی تشکیل شده بود: کمکهای فنی و کمکهای سرمایهگذاری.
در سال 1951 ویلیام وارن به عنوان رئیس برنامه اصل چهار آمریکاوارد ایران شد. امریکاییها امیدوار بودند که کمکهایشان در ایران در محدوده همین برنامه برای نیل به هدفهایشان در ایران کافی باشد. برنامه اصل چهار در ایران شامل اقداماتی از قبیل مبارزه با مالاریا، بهبود وضع کشاورزی و افزایش تولید گندم، تأمین آب بهداشتی، احداث کارخانجات نساجی و تعلیم آموزگاران بود ولی همین اصل چهار پایهگذار دخالتهای سیاسی آینده آمریکادر ایران بود. ورود کادرهای ایرانی به بدنه کارمندان اصل چهار زمینه وابستگی هر چه بیشترایرانیان به سیاستهای آمریکابود. فردی چون اردشیر زاهدی که در جوانی پای به این سازمان گذاشته بود از جمله آنان بود که نقش مهمی همراه با پدرش در جریان کودتای 28 مرداد داشت. بالاخره در سال 1967 چون وضعیت رژیم شاه در ایران تثبیت شده بود دیگر از کمکهای بلاعوض نیز خبری نبود و این نقطه پایان اصل چهار در ایران بود.
در این شماره از ماهنامه بهارستان تعدادی از تصاویر فعالیتها و حضور امریکاییها در ایران در قالب این طرح به نمایش درآمده است.
نظرات