وحدت اسلامی و مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری
مقاله ای کوتاه در مجله همایون ( سال اول بهمن 1313) به قلم مرحوم آیت الله حاج سید مصطفی خوانساری در باره وحدت اسلامی چاپ شده است که گرچه کوتاه است اما دست کم از دو جهت اهمیت دارد.
نخست از این زاویه که وی یکی از شاگردان و نزدیکان آیت الله حائری بوده و محتوای مقاله خود را به نظر حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری – اعلی الله مقامه – رسانده و ایشان آن را تأیید کرده است.
دوم آن که این نوشته به دلیل آن که نویسنده آن هم فردی دانشمند یعنی مرحوم حاج سید مصطفی خوانساری است و علاوه بر اینکه با مرحوم حائری نزدیک بوده بعدها از خواص اصحاب آیت الله العظمی بروجردی و مسؤول خرید کتب خطی برای کتابخانه مسجد اعظم قم از طرف آقای بروجردی بوده است. پدر وی مرحوم سید احمد صفایی خوانساری صاحب کتاب کشف الاستار است که یک اثر کتابشناسی مهم می باشد.
بعد از درگذشت وی نسخه های خطی او توسط رهبر معظم انقلاب خریداری شده و به کتابخانه آستانه قدس رضوی اهداء گردید. آیت الله استادی فهرست این کتابهای اهدایی را ضمن یک مجلد نوشته و منتشر کرده است.
به هر حال، نوشته حاضر به جز محتوا، یک سند در زمینه توجه به امر وحدت اسلامی در حوزه علمیه قم در دو دهه نخست تأسیس آن می باشد.
مرحوم آیت الله خوانساری که در سال 1321 ق به دنیا آمده بود به سال 1413 در قم دار فانی را وداع گفت. وی به مدت قریب به پنجاه سال نماز صبح را به جماعت در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (س) اقامه می کرد. شرح حال وی در مجله آینه پژوهش سال سوم، 1371، ش 15، ص 112 و نیز کتاب تربت پاکان قم: 4/2029 – 2031 درج شده است.
نکته دیگر آن است که در صفحه آغازین نشریه شماره 5 همایون باز مسأله دیگری در قالب یک استفتاء و جواب آن طرح شده است که تأکید آیت الله حائری را روی وحدت و این بار وحدت میان شیعیان می رساند.
کسی از ایشان پرسیده است:
محضر انور بندگان حضرت آیت الله حائری مد ظله العالی
تصدیع می دهد آن که راجع به موضوع رجعت جسمانی مذکور در طریقه شریفه امامیه و مذهب مقدس جعفری آنچه معتقد حضرت مستطاب بندگان آیت الله مدظله العالی است و مستحصل از کتاب و سنت می دانند مرقوم فرمایند که مورد حاجت است.
پاسخ آیت الله حائری:
بسم الله الرحمن الرحیم - احقر به واسطه کثرت اخبار اعتقاد به رجعت دارم به نحو اجمال، ولی این مطلب نه از اصول دین و نه مذهب است که اگر فرضا کسی معتقد به آن نباشد خارج از دین و یا مذهب شمرده شود و نه از مسائل علمیه است که بر افراد مکلفین لازم باشد اجتهادا یا تقلیدا به دست آورند و در مثل این زمان باید به نحو دیگر حفظ دیانت مردم نمود و گفتگوی این نحو از مطالب به جز تفرقه کلمه مسلمین و ایجاد یک عداوت مضره بین آنها فایده ندارد.
الاحقر عبدالکریم الحایری
محل مهر مبارک
این استفتاء و پاسخ آن هم نشان از روشنگری آیت الله حائری دارد. و اینک متن مقاله مرحوم خوانساری:
اختلافات دینی
فوائد دین داری و مزایای مخصوص دین اسلام را خوانندگان محترم می دانند بنابراین خود را محتاج نمی دانیم که در این قسمت توضیحی بدهیم. آن جا که عیان است چه حاجت به بیان است.
در این جا می خواهم چیزی را تذکر دهم که بسیاری از مردم آن را نمی دانند و یا اگر بدانند به آن توجهی ندارند و آن زیان های بی شماری است که در نتیجه اختلافات مسلمین پیدا شده و ما به آن اعتنا نداریم. فرق مسلمین از خاصه و عامه و شیعه و اهل تسنن و طوائف دیگر باید این اختلافات را کنار گذارند و دشمنان بزرگ خود را که مادیین و نصارا و دیگران هستند جواب گویند و مزایای دین اسلام را به اهل عالم برسانند. فرق مسلمین باید همچون اعضای یک بدن برای یک مقصود که ترویج اسلام است بکوشند. دست و پا و دیگر اعضای بدن گرچه از یکدیگر جدا و مفرعند ولی همه برای یک مقصود که نگهداری بدن است کوشش می کنند. ما باید دین داری را از صحابه و تابعین و مسلمانان صدر اسلام بیاموزیم که از اختلافات خود چشم پوشیدند و در پیشرفت یک مقصود کوشیدند. آری در نتیجه اتحاد و یگانگی آن ها بود که اسلام با آن همه سرعت در همه جای عالم منتشر شد.
اگر پس از رحلت پیغمبر مسلمین آن اتحاد را نداشتند و در تحت کلمه واحده توحید و شهادت به رسالت جمع نمی شدند آیا ممکن بود آن پیشرفت ها برای اسلام پیدا شود؟ آیا آن همه زحمات پیغمبر اسلام به هدر نمی رفت؟ آری به اجتماع جهان را توان گرفت.
در امروز هم اگر مسلمین همان اتحاد را داشته باشند و به وسیله قلم و زبان مزایای اسلام را به اهل عالم برسانند نتیجه اش کمتر نخواهد بود زیرا مردم امروز زیان های بی دینی را به خوبی دیده و سنجیده اند. هرگاه دینی مانند اسلام ببینند به زودی بپذیرند.
گذشته از این که اختلافات کنونی مورد ندارد زیرا امروز کسی که داعی خلافت داشته باشد در میان نیست تا این که به این واسطه اختلافاتی باشد و در اصل دین که توحید و نبوت و معاد است اختلاف نیست فقط اختلاف در مسأله امامت و خلافت بلافصل است که از اصول مذهب است و آن هم به واسطه نبودن امام حاضری مورد ندارد.
اما اختلافات در فروع دین – این اندازه اختلاف در میان هر قومی هست و نباید برای این با یکدیگر دشمنی کنند. چنان که عامه در فروع فقهیه پیروی یکی از فقهاء و ائمه اربعه خود را می کنند شیعه هم متابعت ائمه اثنا عشر و فقها خود را می نماید و این اختلاف در فروع هم به جائی مضر نیست. فقط همان مسأله خلافت است که آن هم چون امروز موضوع ندارد باید کنار گذارند تا این که از اصل مقصود باز نماند و گرنه دیگران که منتظر بازار آشفته اند با بودن این اختلافات به مقصود خواهند رسید. داستان سید و شیخ و بازاری در باغ معروف است که به واسطه اختلاف هر سه مغلوب شدند بلکه آن چه از مراجعه به تاریخ به دست می آبد بیشتر غلبه هایی که در عالم شده است به واسطه اختلاف مغلوبین بوده.
محصل این مقاله در محضر زعیم اکبر استاذنا العلامه حضرت آیة الله حاجی شیخ عبدالکریم دام ظله العالی مذاکره شد و حضرت ایشان هم همین معنی را فرمودند که صلاح مسلمین در امروز دنیا به این است که این منازعات در میان آن ها نباشد. و حضرت حجة الاسلام آقای حاجی سید محسن امین شامی هم در آن محضر تشریف داشتند و تصدیق فرمودند که صلاح مسلمین در همین است.
سایت کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
نظرات