احتمال کودتای کمونیستی به جای کودتای 28 مرداد وجود داشت
یک مورخ و پژوهشگر در مورد نقش حزب توده در کودتای 28 مرداد گفت: که شاید استنادات مورد وثوقی نباشد. اما در همین دوره میبینیم که اگر کودتای 28 مرداد اتفاق نمیافتاد امکان حرکت کمونیستی هم ممکن بود.
خبرگزاری فارس، حزب توده از ابتدا و آغاز حرکت مردم برای ملی کردن صنعت نفت، علیه آن موضع گرفت.
روزنامه حزب توده، شعار «ملی» و «ملی کردن» را محکوم کردند. روزنامه «بسوی آینده» در مهر 1329 نوشت « ... ملی، سرپوشی است که قبایح و رذایل را مخفی می کند. ملی، هر جرم و جنایتی را جایز می شمارد. ملی، آخرین تیر ترکش استعمار است ... ».
همین روزنامه، جبهه ملی و رهبر آن مصدق را به باد دشنام گرفت و در آذر ماه همان سال نوشت « ... مردم به خوبی میدانند، این «جبهه ملی» چه معجونی است... مردم هیچوقت فراموش نمی کنند که پیشوای این جبهه[دکتر مصدق] پیرمرد مکاری که نیم قرن به اغفال و فریب خلق مشغول است، در عمر خود چه شعبده های رنگارنگی به قالب زده است... ».
پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران، در حالی که مبارزه با امپریالیسم انگلستان با شدت تمام ادامه داشت، حزب توده می کوشید، دکتر مصدق را عامل امپریالیسم آمریکا معرفی کند. روزنامه مردم ارگان آن حزب در تیر ماه 1330 نوشت:
« ... کاملا آشکار است که وقتی انگلیسیها، رزم آرا، این عامل صدیق خود را به عنوان سنگ برزگ در ترازو گذاشتند، آمریکاییها نیز با سوء استفاده از افکار و احساسات ملت ایران، بزرگترین سنگ خود، یعنی ملی کدن صنعت نفت را به دست اقلیت، در کفه دیگر ترازو قرار دادند».
در جریان خلع ید از شرکت نفت و هنگامی که انگلستان ایران را مورد تهدید نظامی قرار داده، و ناوهای جنگی خود را به آبهای ایران فرستاده بود، مطبوعات حزب توده، مصدق را خیانتکاری که در صدد سازش با انگلستان است، توصیف کردند. روزنامه بسوی آینده سرمقاله 19 مرداد1330 خود، زیر عنوان: « دلالی نفت را بازی می کند»، نوشت:
« ... اکنون برای همه مردم مراقب با هوش ایران، کاملا واضح و آشکار است که دولت مصدق میخواهد مسئله نفت را، به سود امپریالیسم پایان دهد و با نام ظاهر فریب «ملی شدن» نفوذ استعماری را در منابع نفتی ایران، پابرجا نگاه دارد.مصدق نقش دلال نفت را بازی می کند [... ] دکتر مصدق علنا به ملت ما خیانت می ورزد ... »
هنگامی رهبری حزب توده ایران، مصدق را به باد تهمت و افترا گرفته بود و میکوبید که انگلستان و عمال آن برای تضعیف و سقوط او می کوشیدند. حزب توده با ایجاد تظاهرات و آشوب، نا آرام کردن دانشگاه و مدارس، تعطیل کارخانجات و کشاندن کارگران و ناراضیان به خیابانها و درگیری با ماموران انتظامی، دولت را ضعیف و ناتوان معرفی می کرد. طی سالهای 1330-1332 در جریان درگیری و زد و خوردهای افراد حزب توده، با ماموران انتظامی و نیز گروههای مخالف، چون افراد حزب زحمتکشان دکتر مظفر بقایی و افراد حزب پان ایرانیسم، دهها تن کشته یا زخمی شدند.
حزب توده در قیام 30 تیر 1331 نقش کوچکی داشت و تنها بخشی از توده حزبی، آن هم به ابتکار خود وارد صحنه شدند. در قطعنامه پلنوم چهارم حزب، پیرامون خطاهای رهبری، چنین آمده است:
« ... در اینجا سودمند است تشریح شود که در حادثه 30تیر1331 و روی کار آمدن قوام [ ... ] روش رهبری، علی رغم شکست این ماجراها، قابل انتقاد است زیرا در حادثه 30 تیر ما، دیرتر از بورژوازی ملی، تازه آن هم پس از آنکه بخشی از توده حزبی به ابتکار خود جنبید، وارد صحنه شدیم ... ». در مورد حزب توده و نقش آن در کودتای 28 مرداد با رحیم نیکبخت مورخ و پژوهشگر تاریخ معاصر به گفتوگو نشستیم که در ذیل میآید:
*حزب توده در کودتای 28 مرداد چه نقشی بازی میکرده است؟
ـ در زمانی حزب توده گستردهترین تشکیلات سیاسیی از لحاظ سازمانی را داشته است این حزب توسط روسها و اتحاد جماهیر شوروی حمایت میشد.
البته پیشنه جریان چب در ایران به حزب سوسیال دموکرات برمیگردد که نقش مهمی در انحراف جریان مشروطه داشته است با ترورهای که در زمان مشروطه انجام دادند انقلاب مشروطه را منحرف کردند.
حزب توده با صحنه گردانی عوامل اتحاد جماهیر شوروی فعالیت خودش را شروع کرد. حزب توده در ظاهر در راستای خدمت به توده مردم ایران فعالیت میکرد. اما در باطن مطیع محض سیاستهای اتحاد جماهیر شوروی بود.
جلال آل احمد میگوید: «بعد از عضویت در حزب توده تا بالاترین سطوح حزب توده رفتم اما خواستم در جلسهای شرکت کنم به دری در سازمان رسیدم، شنیدم به روسی صحبت میکنند و بنابراین برگشتم و دیگر در حزب توده نرفتم».
حزب توده مجری سیاستهای اتحاد جماهیر شوروی بود نه منافع ملی، بلکه منافع حزب مادر خودش که حزب کمونیست شوروی و منافع شوروی بود تعقیب و دنبال میکرد.
*آیا حزب توده در مواقع گوناگون مواضع متفاوت در مورد نهضت ملی شدن صنعت نفت دنبال میکرده است؟.
ـ حزب توده در پی این بود منویات اتحاد جماهیر شوروی را برآورده کند. به طور مثال اگر نفت جنوب را انگلیسیها میبرند بنابراین امتیاز نفت شمال را باید به شوروی سپرد.
حزب توده در ملی کردن صنعت نفت چون متکی بر مردم نبوده است. طبیعتا منتظر سیاستی بودند که از نظر شوروی ها به آنها دیکته میشد.
سوای شخص دکتر مصدق و مواردی که درباره نقش مصدق در ملی کردن صنعت نفت موجود است. ملی کردن صنعت نفت همانطوری که انگلیس و امریکا خطر آفرین بود برای اتحاد جماهیر شوری نیز همینطور چون حرکتهای استقلال طلبانه در هند و مصر مطرح بود. اگر یک جریان استقلال خواهی و ملیگرایی به کشورهای تحت سلطه شوروی هم سرایت میکرد باعث دردسر برای شوروی میشد.
در دوره نهضت ملی کردن صنعت نفت بین امریکا و انگلیس و شوروی یک تشریک مساعی به وجود آمد. در واقع با مشارکت این سه دولت است که کودتای 28 مرداد انجام میشود.
بلوکهای قدرت شرق و غرب به نوعی مخالف حرکت استقلالطلبی توسط ملتهای مظلوم بودند. در دوره ملی شدن صنعت نفت دکتر مصدق آگاهانه یا ناآگانه رویهای در پیش گرفتند که مورد استفاده رقبای اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت.
در دوره نهضت ملی شدن صنعت نفت جریان وابسته به حزب توده آزادی عمل بسیار زیادی داشتند و نشریات حزبی را منتشر میکنند و فعالیت بسیار زیادی میکنند.
در مطبوعات حزب توده حملات تندی علیه مذهب و نیروهای مذهبی صورت میگرفت و مصدق به این احزاب چپگرا آزادی عمل داد. طبیعتا در جامعه مذهبی که دوره تجدید حیات را توسط آیت الله بروجردی سپهری میکرد.
یک ترس و واهمهای ایجاد میشود که ادامه حکومت دکتر مصدق باعث چیرگی حزب توده خواهد شد. که اساس مذهب و اساس دین را برهم خواهد زد.
در این دوره جریانی هم به نام توده نفتی به وجود آمد. که توسط انگلیسها هدایت میشد. که عملا شعارهای حزب توده را تبلیغ میکردند. در چنین شرایطی جامعه حزب توده توسط دولت آزاد گذاشته شده است.
از طرفی دیگر جریان مذهبی و آیتالله کاشانی که نقش فراوانی در ملی شدن صنعت نفت داشتند. را از صحنه حذف کردند. به این ترتیب زمینهای فراهم میشود که با همراهی سه ابر قدرت به پیروزی میرسد.
البته استناداتی هست که حزب توده وقوع کودتای 28 مرداد را پیشبینی کرده بود. که شاید استنادات مورد وثوقی نباشد. اما در همین دوره میبینیم که اگر کودتای 28 مرداد اتفاق نمیافتاد امکان حرکت کمونیستی هم ممکن بود.
شاخه نظامی حزب توده در ارتش آن زمان نفوذ بسیار زیادی کرده بود. انبارهای اسلحهای داشتند. و منتها چون وابسته به شوروی بودند و منتظر دستور بودند. به همین جهت ابتکار عمل آنها نه تنها دست خودشان بلکه در دست مسولان حزب کمونیست شوروی بود. و بعد از کودتای 28 مرداد شاخه نظامی حزب توده کشف و بسیاری اعدام شدند.
آیا سرخوردگی اعضای صادقتر حزب توده از کودتای 28 مرداد و همکاری حزب توده با شوروی موجب انشاق در حزب توده شده بود؟
قطعا همین جوری است که گفتید. نیروهای که بعضا وابستگی نداشتند به علت روحیه آزادگی خود به حزب توده پیوسته بودند.
این اعضا بعد از این حوادث میبینند که حزب توده نقشی که ایفا میکند نقش خائنانهای است حرکت سومی را ایجاد کردند. نیروی سوم بعد از سرخوردگی از حزب توده انشقاق پیدا میکنند و سرخوده میشوند. نیروی سوم با وجود اینکه تمایلات سوسیالیستی خود را حفظ کردند سعی داشت وابسته نباشد.
مواجهه حزب توده با آیتالله کاشانی چگونه بود؟
به علت تسامحی که مصدق با مطبوعات حزب توده داشت و با توجه به اینکه حزب توده در آن دوران ماهیت ضد دینی داشت و صبیعتا با آیتالله کاشانی که رهبری جریان مذهبی را برعهده داشت. در تضاد بودند و در روزنامههای خودشان کاریکاتور موهن از آیتالله کاشانی کشیدند. حتی در قم هم تظاهرات ضد مذهبی راهانداخته بودند؟!
در روز کودتا واکنش طرفدارن حزب توده چه بوده است؟
اتحاد جماهیر شوروی با امریکا و انگلیس برضد مصدق به توافق رسیدند و حتی طلاهای ایران را به کشور ما را در دوران مصدق پس ندادند. اما بعد از کودتا طلا را پس دادند. و با دستور حزب کمونیست شوروی طرفردارن حزب توده از خانههای خود بیرون نیامدند
فارس
نظرات