فصلنامه مطالعات تاریخی شماره 55 ویژه زمستان 1395 از سوی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. در این شماره از فصلنامه نیز مقالات متنوعی در حوزه تحولات تاریخ معاصر و ایران به رشته تحریر درآمده است. مقدمه این شماره از فصلنامه به موضوع ظرفیتهای فضای مجازی در افزایش آگاهی های تاریخی در جامعه پرداخته است. در مقدمه که تحت عنوان «سخن اول» انعکاس یافته آمده است چنین می خوانیم:
اگر دانستنیهای برآمده از فرآیند تاریخنگاری را فرآورده هایی بهداشتی و سالم در تغذیه ذهن یک جامعه بدانیم، اطلاعات ارائه شده در فضای مجازی را باید ناپخته ترین موادی دانست که به خورد مردم داده می شود. اگر اسباب سوءهاضمه معنوی حاکم بر جامعه خویش را به درستی بررسی کنیم، بخشی از آن سببها را مربوط به فضای مه آلود و گاه آلوده این جهان نوپدید خواهیم یافت.
اطلاعات برآمده از پژوهشهای تاریخی، بی شباهت به آب گذر کرده از حوضچه های یک تصفیه خانه نیست. کسانی که در آزمایشگاه تاریخ کار می کنند در این دانش به تخصص رسیده اند، اما علم و عمل تولیدکنندگان اطلاعات در شبکه های مجازی مانند خود آن دنیا پنهان و ناپیدا و غیرقابل کنترل است.
مشکل آنجاست که اطلاعات تولید شده در فضای مجازی تأثیر فراوانی در شکل دهی به اذهان دارد. پی جویی اطلاعات در این جهان زمانی خطرناکتر نشان می دهد که بدانیم شبکه های مجازی دستآویز جدالهای سیاسی، و محلی برای تولید دانستنیهای نادرست، تهمت زدن، جعل و وارونه نشان دادن حقیقت و شکل دهی به افکار ساده پسند جامعه است.
آیا در این زمان، دانش سوار شده بر اسب چموش فنآوری به جنگ دانش ایستاده بر هزارهها جستوجو و کتابت آمده است؟ اگر پاسخ این پرسش «آری» باشد، پس باید به اجتماعی نشدن علم تاریخ تأسف خورد؛ به ناکارآمدی درس تاریخ مدارس پی برد؛ و نتیجه گرفت که جای خالی تاریخ در اذهان عمومی، یعنی همان حقیقت رخ داده در گذشته، بیش از زمان دیگری حس می شود.
به این مقوله از زاویۀ دیگری هم می شود نگریست؛ با این مقدمات که نخبگان علم و عمل در جهان مستقر و واقع، کار خود را می کنند و پادوهای هوا و هوس در دنیای معلق، کار خود؛ این محیط ناپیدا چیزی جز«آدامس چشم» نیست؛ شیرینی نگاه، به آن که تمام شد، دور انداخته می شود؛ اطمینانی به وثاقت اطلاعات ارائه شده در این فضا نیست؛ فضای مجازی جایی برای گذران اوقات فراغت، گفت و گو با دوستان و کاربران، سرگرمی و آگاهی از خبرهای روزدنیاست. این نگاه نیز پذیرفتنی است، اما مانع از تأثیرات نامطلوبی که در بالا یاد شد نیست .فضای مجازی توان بی نظیری برای پراکندن اطلاعات نادرست دارد. حال اگر این داده ها تاریخی بوده باشند، چه آورد های در ذهنهای ناتوان از جستوجو و پرسش خواهد داشت؟ حرفه ما، سخن را به وادی تاریخ کشانده؛ این سؤال عالمان سیاست و اقتصاد و جامعه هم هست.
چگونه می توان به میلیونها کاربر گفت که برای دریافت اطلاعات تاریخی باید به آورده تصفیه خانه های علم تاریخ رجوع کرد نه فاضلاب رها شده در لوله های پنهان؟ بسیار سخت است. کار تازه ای برای اهالی علم تاریخ پیدا شده است. آیا دلسوزان به سلامت افکار همگانی و علاقهمندان به پالودگی حافظه تاریخی جامعه، با یاری دانشمندان تاریخ، تنَ به این کار سخت و تازه خواهند داد؟