لطفاً برای دانلود فایل کتاب‌ها وارد شوید یا ثبت نام کنید

فصلنامه مطالعات تاریخی شماره  8

فصلنامه مطالعات تاریخی شماره 8


 
اغراق نيست اگر بگوييم با نگاه به تقويمهاي روميزي هر جامعه‌اي مي‌توان به ماهيت تاريخي آن جامعه پي برد. مناسبتها: اعياد، جشن‌ها، سوگها، زادروزها، نامگذاري‌ها، و.... همه و همه رگه‌هاي قومي‌، ديني‌، اسطوره‌اي و ميهني يك ملت را آشكار مي‌كند و در صفحات خود، شخصيت تاريخي او را مي‌نماياند. ملتها اين حق را به خود مي‌دهند كه مقاطع افتخارآفرين پيشينه خود را در حافظه خويش نگه‌دارند و با برپايي آيينها و يادبودها به آن ببالند. اين حق شامل رويدادهاي تلخ و ناكاميها و چه بسا حوادثي كه جامعه خوش نمي‌دارد به آنها بنگرد نيز مي‌شود; اما در جهتي ديگر. با سكوت و خاموشي از كنارشان مي‌گذرند. اين حقوق نانوشته و حتي ناپذيرفته از سوي حرفه تاريخ‌نگاري‌، در همه كشورها، چه آنها كه بر كوس توسعه و فن‌آوري مي‌كوبند و چه آناني كه دميدن به ني‌لبك پيشرفت را آموخته‌اند، اجرا مي‌شود. گويي دماندن روح ماندگاري بر كالبد جامعه‌، جز از اين راه ناممكن است‌. از اين روست كه كتابهاي تاريخ مدارس را بايد نرم‌ترين منابع اطلاع‌رساني دانست‌، چرا كه به مقتضاي مصلحت‌ها و سياستهاي هر جامعه‌اي شكل مي‌پذيرند و از خود انعطاف نشان مي‌دهند. اگر در نظام آموزشي آمريكا، اين كشور «كوره ذوب‌» قوميتهاي گوناگون شناسانده مي‌شد، اما پس از جنگ جهاني دوم‌، اين تعريف تبديل به «سالاد مخلوط» گرديد ـ كنايه از اين كه اقوام با حفظ آداب خود امكان بسر بردن كنار يكديگر را دارند ـ اگر در اتحاد جماهير شوروي در فاصله‌اي اندك دو قرائت متضاد از نقش لئون تروتسكي براي دانش‌آموزان آن جماهير ارائه مي‌شود، اگر در ژاپن سجاياي نظامي اين ملت درس اول و آخر تاريخ دانش‌آموزان بود، اما پس از انفجار بمب اتمي هيروشيما اين فضيلت از كتابهاي درسي حذف گرديد، اين نتيجه را به دست مي‌دهد كه تحليل هر جامعه از تاريخ خود، پيش از آن كه معرف حقايق روي داده باشد، شناساننده تفكر حاكم بر زمان حال آن كشور است‌. چنانچه سهم رسانه‌هايي چون تلويزيون و سينما را در اداي آن حقوق پيش گفته در نظر آوريم‌، ممكن است به اين باور برسيم كه آن چه به نام تاريخ ارائه مي‌گردد، تبليغاتي سازمان يافته است كه كارش برآورده كردن حوائج جاري است‌. اما اين يك تعريف بدبينانه از تاريخ است‌. تصويري كه هر جامعه از تاريخ خود به دست مي‌دهد، فقط تماشاگران داخلي خود را، آن هم گروههايي كه تحت‌تأثير دريافتهاي مستقيم هستند، ارضا مي‌كند. حتي مي‌توان گفت تدوين‌گران اين تصاوير، خود نيز به عدم كارايي اين نگاه رسمي در بيرون از مرزهاي كشور باور دارند. ترسيم ادوار گذشته براي مصارف داخلي چيزي است‌; و بازيافت حقايق از رويدادها بر بنياد اسناد و مدارك چيزي ديگر. تزريق عرق ملي‌، پرورش حميت ديني‌، بازسازي اسطوره‌ها، دميدن روح ميهني آن هم از طريق تاريخ‌، عرف همه جوامع است‌، اما علم تاريخ نسبتي با اين نگاه ندارد و تعهدي براي تسلي دادن به ملت‌ها احساس نمي‌كند. همين خصلت‌ِ ـ چه بسا بي‌رحمانه ـ است كه از تاريخ معلمي مي‌سازد براي همه اعصار; آموزگاري كه تلخي و شيريني‌ها را يك جا در آيينه شفاف خود مي‌تاباند و درس‌آموزي مي‌كند. تقويم‌هاي روميزي كار خودشان را مي‌كنند و تاريخ كار خود.

کتاب‌های مرتبط


--->