لطفاً برای دانلود فایل کتاب‌ها وارد شوید یا ثبت نام کنید

فصلنامه مطالعات تاریخی شماره  2

فصلنامه مطالعات تاریخی شماره 2


 
آن چه ابن خلدون را از مورخان پیشین خود ممتاز کرد، صرف روایت احوال گذشتگان نبود، راهی که قبل از او بسیاری از تاریخ نگاران پیموده بودند، بلکه او اعتماد به اقوال منابع را در پس اندیشه خود قرار داد و پذیرش آن ها را از صافی پرسش های گوناگون گذراند. او تلاش کرد تاریخ را بر قوانینی که از دل آن بر می آید عرضه کند و درستی را از نا درستی باز شناسد. ریشه اندیشه ورزی او در نگارش تاریخ کجاست ؟ نوشته اند که قرآن را در نوجوانی از بر شد. در جوانی ادیبی توانا بود. از منطق و فلسفه بهره داشت و غیر از معقول فدر منقول هم دانش آموخته بود. دنیای خود را به خوبی می شناخت. سفر های بسیاری رفت، به کتابخانه های معتبر رمان خود دسترسی داشت. با اقوام متمدن و وحشی نشست و برخاست کرد. اما جز این ها – که همگی اسباب ضروری تاریخ نگاری آن زمان، بلکه همه زمان ها هستند- او مرد سیاست هم بود و در شمار ملازمان و مشاوران تنی چند از حاکمان شمال آفریقا، تا جایی که نقش اورا در دوستی ها و دشمنی های امرای آن ناحیه دخیل دانسته اند. اقامت او در میدان سیاست نزدیک 30 سال به درازا کشید و زمانی که قلم به نگارش تاریخ برد، در آبدیدگی او در این حوزه تردیدی نبود. ابن خلدون با اندوخته ای از تجربیات سیاسی و فهم مناسباتی که در نهاد قدرت وجود دارد، احوال امم و دول گذشته را بنگاشت و در این کار از بازنمایی علل و اسباب رخداد ها غفلت نورزید. باید گفت که سیاست چشم نواز ترین رنگ از طیف تاریخ نیست، اما پر رنگ ترین آن است. تاریخ اجتماعی، تاریخ اقتصادی و یا فرهنگی و نظامی. گاه بر پیشانی کتاب ها جای می گیرد و عنوانی را از آن خود می کند، اما در مطالعه روشن می شود که زیر ساخت همگی آن ها روابط و کنش های سیاسی است. تاریخ سیاسی را باید بن مایه پیشینه شناسی دانست و نگاه اصلی را در بازکاوی علت ها و معلول ها – که مهم ترین و چه بسا سخت ترین بخش از کار تاریخ نگاری است – به این حوزه دوخت. همان طور که روابط و مناسبات انسانی همراه با دستاور د های گوناگون آن در مسیر خود از گذشته تا به حال از سادگی به در آمده و دوره بسیط بودن را پشت سر گذداشته، سیاست نیز، هم به این دلیل و هم به جهت بافت پر پیج و خم خود، دچار پیجیدگی های فراوان گشته است. اگر بتوانیم این تغییر و تبدل را دوره بندی کنیم، باید بگوییم که در دوره ظهور استعمار که مناسبات سیاسی سر انگستان تازه واتردی را تجربه کرد، سرعت در هم تنیدگی امور سیاسی بیش از پیش نمایان گردید، تا جایی که در عصر اطلاعاتو وفور دانستنیها، شمار لایه های ابهام – کشیده شده روی چهره ها و جریا ن ها – بیش از دوره های پیشین رخ نمود. دانش سیاسی ، به ویژه در چنین دوره ای، مورخ را به بازشناسی بهتر چهره ها و جریان ها یاری می دهد. البته برخورداری از فهم سیاسی با سیاست پیشگی فاصله بلندی دارد. با این که مختصات فردی یک مورخ او را از در آمیختن به آن چه که روزمرگی سیاسی یا سیاست زدگی گفته می شود باز می دارد، اما رسیدن به آن مختصات نیازمند مشق و تمرین و تن دادن به ریاضت های شناخته شده در این علم است. چه بسا علت وفور گزارشگران تاریخ و کمبود مورخ، در این نکته نهفته باشد. در کنار آفت سیاست زدگی که نخستین ره آورد آن در حیطه تاریخ یک سویه نگری ساده پندارانه است، ادعای استقلال سیاسی نیز موضوعی است که با لعاب خوش آیند و ظاهری پسندیده طرح می گردد. برخورداری از استقلال سیاسی و روی نگرداندن هر از گاه به گرایش ها و سلیقه ها برای مورخ امتیاز کوچکی نیست. اما این خصیصه هم با دانش سیاسی فاصله بسیاری دارد و احراز آن کمکی به دریافت مناسبات و کشاکش های موجود در رخداد های تاریخی نمی کند. این حقیقتی است که در زمان ما بر صعوبت کار مورخ افزوده شده است. اگر تاریخ تولد ابن خلدون از قرن هفتم هجری به قرن پانزدهم تغییر می یافت، حتما بر وجود سختی بیش از پیش کار مورخ صحه می گذاشت و بر تحول امر تاریخ نگاری تاکید می کرد. با این که امروز مجهز بودن مورخ به دانش سیاسی، امری اجتناب ناپذیر است، اما می دانیم که او در دوره ای به سر می برد که مصادف است با پایان تاریخ نگاری فردی. گستردگی حوزه های تحقیق، وفور منابع و مدارک و به ویژه قرار گرفتن قانون علیت در مساحت های نیمه روشن و گاه تاریک جهان امروز، تاریخ نگاری فردی را با دشواری های فراوانی رو برو کرده است. نگارش تاریخ به سبک سنتی – عموما مبتنی بر سرگذشت انبیا و پادشاهان – مدت ها است که ناسخ تازه ای پیدا کرده و آن بخش پذیری رویداد های تاریخی به عناصر پر شمار و گوناگون است. همین امر، جزئی نگری به موضوعات تاریخی را اجتناب نا پذیر کرده. توجه به این جزئیات و پرداخت دقیق آن ها، طبیعتا" از عهده فرد مورخ ، خارج است. در زمان ما موفق ترین تاریخ نگاران، کسانی هستند که در شناخت یک ناحیه، یک دوره، یک جریان و حتی یک گروه یا فرد، تخصص یافته اند و همه استعداد خود را صرف شناخت و بازنمایی آن کرده اند. نگاه تخصصی به جزئیات همانا ناسخ نگرش عمومی به کلیات تاریخ است. امروز گرد آمدن توان های فردی زیر یک سقف و کوشش های جمعی در امر تاریخ نگاری از جمله پاسخ هایی است که به این مشکل داده می شود.

کتاب‌های مرتبط


--->