30 اسفند 1399
رژیم شاه از نگاه دوستان آمریکایی اش
نگاه سازمان سیا درباره ساخت قدرت در حکومت شاه (11)
بخش پایانی : نخبگان صنعتی
اشاره :
دراینجا بخش پایانی از سلسله مطالبی را که عینا ازکتاب مذکور ترجمه شده است،ملاحظه می کنید.این کتاب در سالهای دهه پنجاه خورشیدی به عنوان راهنما در اختیار دیپلماتهای اعزامی به ایران قرار داده می شد. متن اصلی کتاب در مجموعه اسناد بدست آمده در لانه جاسوسی آمریکا در تهران موجود است. بدلیل اهمیت مطالب مطرح شده که منعکس کننده دیدگاه سازمان سیا در باره شاه و حکومتش در اوایل دهه پنجاه خورشدی است ، متن کامل آن به تدریج دراینجا منتشر می شود . باز نشر مطالب این کتاب به معنای تائید محتوای آن نیست بلکه صرفا بخاطر اهمیت ارائه نگاه و تحلیل سازمان سیا آمریکادرباره حکومت شاه دراوج مناسبات دوکشوردراختیار پژوهشگران تاریخ روابط ایران و آمریکا قرار داده شده است.
********
هشت. نخبگان صنعتی
در بررسی نحوه عملکرد نظام ایران تا به حال یک گروه بسیار مهم نادیده گرفته شده است. گروه نخبگان اقتصادی و صنعتی از زمان آغاز برنامههای صنعتی رضاشاه از نظر اهمیت رو به رشد بوده است. پس از جنگ جهانی دوم این گروه اهمیت بیشتری پیدا کرد. در دهه گذشته با رونق اقتصادی و لایحه اجباری مدرنسازی در تمام بخشها طبقه تجاری و مالی گسترش یافته است.
در مورد این گروه اطلاعات چندانی در دست نیست. بعضی از چهرههای مهم این گروه شناخته شده عبارتند از: حبیب ثابت، القانیان، وهابزاده و خانوادههای کاشانی که بسیار ثروتمند و بانفوذ میباشند.٭ جزئیات مربوط به رابطههای درونی، تجارت و خانوادگی مانند رابطهشان با دیگر اعضاءِ نخبگان مبهم است. حبیب ثابت که گاهی او را ثروتمندترین تاجر ایرانی میخواندند با خواهر شاه یعنی شاهزاده خانم شمس دارای روابط تجاری است. در موارد دیگر نیز حتماً چنین روابطی حکمفرماست لیکن ضبط شده نیست.
یک بررسی تحقیقی منتشر نشده که تنها موضوع موجود در این مورد است در زمینه نخبگان صنعتی رهنمودهایی را ارائه میدهد٭. این گروه تنها یکی از بخشهای طبقه وسیعتر اقتصادی است که تا به حال مورد بررسی کامل قرار نگرفته و نخبگان مالی یعنی بانکداران را نیز در بر میگیرد.
یکی از جنبههای صنعت ایران این است که از نظر تعداد آن را میتوان در حد متوسط نامید. گرچه ارقام موجود تقریبی میباشند، ولی هر واحد صنعتی بیش از 10 نفر را در استخدام خود ندارد ولی 66 درصد نیروی کار صنعتی را به خود اختصاص داده است. واحدهای صنعتی دارای بیش از 100 نفر کارگر کمتر از یک درصد کل واحدها را تشکیل داده و 16 درصد نیروی کار را شامل میشود و در عین حال 44 درصد از بازده صنعتی را تولید مینماید. نوشتار عنایت از 56 خانواده بهنام «نخبگان داخلی»، 77 خانواده بهعنوان «نخبگان فرعی» و 87 خانواده بهعنوان صنعتگران بزرگ یاد میکند. نخبگان داخلی با شرکت در 369 کارخانه 39 درصد مدیران کمپانیهای بزرگ و 28 درصد مدیران تمام کارخانهها را تأمین مینماید. مهمتر از این است که آنها نقش مدیران را ایفا کرده و منافعی را در کنترل دارند و یا دارای سهام مساوی در 26 کارخانه عظیم یا گروه صنعتی میباشند که بر صحنه تجاری سلطه دارند.
بسیاری از اعضاءِ نخبگان صنعتی اعضاءِ دیگر گروههای نخبگانی هستند که دیگر فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی را تحت کنترل دارند. حداقل 26 درصد نخبگان داخلی و 32 درصد نخبگان فرعی بر رشتههای دیگر، اعمالِ سلطه مینمایند. بسیاری از خانوادههای این دو گروه مهمترین تجار بازار تهران، صادرکنندگان پنبه، کنترلکنندگان تجارت پر منفعت میوههای خشک و آجیل و فرش و واردکنندگان آهن و فولاد و اتومبیل را تشکیل میدهند. علاوه بر این، سه خانواده بزرگ مشغول در امور معادن، هفت خانواده برجسته پیمانکار که بعضی از آنها مصالح ساختمانی تولید مینمایند و مالکین یک استودیوی فیلمبرداری و تئاتر، مالکین اولین فروشگاههای زنجیرهای در ایران و مالکین بخشها یا تمام سه شرکت کشاورزی تجاری نیز در زمره نخبگان صنعتی درمیآیند.
اطلاعات محدود در مورد منشأ اجتماعی بخش اعظم نخبگان صنعتی حاکی از آن است که بعضی از آنها از زمان رضاشاه راه ترقی را پیمودند لیکن اکثر آنها پس از جنگ جهانی دوم روی کار آمدند. مالک یکی از بهترین تجارتخانههای گوشت مرغ در تهران (و شاید در ایران) یکی از نمونههای بارز است چون او کار خود را با فروش منزل به منزل مرغ توسط دوچرخهاش شروع کرده بود. شاید هیچیک از صنعتگرایان موفقیت خود را مدیون عضویت در نخبگان سیاسی نباشند لیکن بین این دو گروه حتماً رابطه نزدیکی ایجاد شده است.
ممکن است بین شاه و بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ، تجار، بازرگانان و تأمینکنندگان هزینههای مالی که محرک اصلی بخش خصوصی هستند تضادی وجود داشته باشد. در تلاش برای کنترل ثبیت قیمتها، و موارد دیگر که در تمام سطوح معمول بوده و از دیرباز اساس نارضایتی مردم را تشکیل میداده، شاه دستور داده است که قیمت صدها کالا ثابت اعلام شده و قیمتهای بعدی نیز همان باشد و هر کس که تخلف کرد فوراً زندانی شود. بعضی از ثروتمندترین و برجستهترین بازرگانان تهران معمولاً بهخاطر جرائم ناچیز راهی زندان شدهاند.
این نحوه برخورد ساده با مسئله فساد در ایران، همراه با فرمان شاه مبنی بر فروش سهام بخش خصوصی به کارگران و مردم جو توأم با عدم اطمینانی را بهوجود آورده که میتواند بر آینده صنعتی ایران تأثیر عمیقی بگذارد. حمله بیمحابای شاه علیه زمینداران در 15 سال قبل موفق گردید چون نظام زمیندارای تا حدود زیادی فاقد سود و منفعت لازم بود. تاکتیکهای مشابه علیه سرمایهگذاریهای ضروری و مولّد میتواند نتیجه عکس داشته باشد. شخصی که ثروتمندترین بازرگانان ایران بود از کشور گریخته و اعلام داشته که بهخاطر جو موجود حاضر به بازگشت به ایران نمیباشد.
تهدید مبنی بر ارائه موارد سودجویی به ده دادگاه نظامی علاوه بر هشدار شاید این معنی را میدهد که دادگاههای مدنی مستعد قرار گرفتن تحت نفوذ متهمین میباشند. چون کار دادگاههای نظامی نه قضاوت بلکه متهم کردن است.
اقدامات متعدد اصلاحی اقتصادی شاه تدبیری است برای اینکه بازار نسبت به اهداف وی پاسخگو باشد و در صورتیکه بازرگانان و صنعتگران دریابند که مورد تهدید واقع شده و نمیتوانند سودی ببرند این موضوع بر آنها تأثیر منفی خواهد داشت با در نظر گرفتن وابستگی شدید ایران به تجارت بخش خصوصی ایجاد عدم اعتماد در بخش خصوصی میتواند تأثیرات وسیعی را در بر داشته باشد.
بهسوی آینده
بافت و عملکرد نخبگان ایران آنگونه که تشریح شد در سالهای گذشته ثبات بسیاری از خود نشان داده است. با وجود عدم امنیت، بدبینی و عدم اعتماد، بسیاری از عناصر نخبگان در نتیجه مصالحه و انطباق در برابر هر تغییری حیات خود را حفظ کرده و نفوذ شخصی مورد توجه خود را ایفاء نمودهاند.
نخبگان حاضر ضرورت تعظیم در برابر نیروی عظیم سلطان مسلط را تشخیص دادهاند. با این وصف جاهطلبیهای سیاسی شخصی بهعنوان محرک اصلی رفتار نخبگان بهصورت نهفته باقی مانده است. انقراض شاه کنونی به نخبگان حاضر فرصت میدهد تا برای کسب قدرتی که مدتهای مدید از آن محروم شدهاند تلاش نمایند. جانشین شاه نیز موفق به کنترل این روند نخواهد شد مگر آنکه از موضعی مانند محمدرضا پهلوی برخوردار گردد.
ولی نخبگان باید با تلاشهی دیگر نیز دست و پنجه نرک کنند. مدعیان قدرت گرچه به مقام نخبگی دست نیافتهاند ولی بدون ایجاد وقفه توانستهاند در این طبقه وارد شوند. با رفتن شاه نخبگان کنونی برخلاف اجداد خود با مدعیان نیرومندتری روبهرو خواهند شد. طبقه روشنفکران حرفهای بوروکراتیک رو به گسترش بوده و بسیاری از تغییرات مورد نظر شاه این امر را تشدید کرده است. ارزشها، طرز برخوردها و نظریات آنها در مورد جامعه کاملاً با نقطهنظرات نخبگان سنتی تفاوت دارد. گرچه بسیاری از آنها جذب نظام خواهند شد ولی وجود آنها بر جامعه ایران تأثیر عمیقی خواهد بخشید. نخبگان صنعتی تجاری گرچه از نظر تعداد کمترند لیکن بهخاطر برنامههای شاه کنترل آنها بر این بخش رو به افزایش است. و به همین دلیل در آینده خواهان قدرت بیشتر خواهند شد. البته میتوان با این گروه جدید از نخبگان از در مصالحه وارد شد چون ارزش و طرز فکر آنها با نظام سنتی تفاوت چندانی ندارد. ولی لازمه بقا در دوران بعد از شاه میتواند سبب بهروز همکاری بین بعضی از عناصر نخبگان صنعتی بازرگانی و روشنفکران حرفهای بوروکراتیک گردد و بهصورت ائتلافی ظاهر شود که خواهد توانست جامعه ایران را دگرگون سازد.
جامعه ایرانی طی قرون متمادی با جذب فرضیههای بیگانه و تبدیل آنها به فرضیههای پارسی به حیات خود ادامه داده است. این نحوه سازش و انطباق بار دیگر به مرحله آزمایش درآمده و نتیجه گرچه قابل پیشبینی نیست لیکن بیشتر مدیون ایران سنتی است تا نفوذ بیگانه یا خارجی.
بخش های دیگر این مقاله را می توانید در نشانی های زیر ملاحظه فرمائید:
https://psri.ir/?page=post&id=r4kxf57z :بخش اول
https://psri.ir/?page=post&id=qn995r2s :بخش دوم
https://psri.ir/?page=post&id=j963jstv :بخش سوم
https://psri.ir/?page=post&id=5q9jhupj :بخش چهارم
https://psri.ir/?page=post&id=e1uzh2dt :بخش پنجم
https://psri.ir/?id=g06ac091 :بخش ششم
https://psri.ir/?id=iqn7kg4e :بخش هفتم
https://psri.ir/?id=31gxa727 : بخش هشتم
https://psri.ir/?id=ful752o0 : بخش نهم
بخش دهم: https://psri.ir/?page=post&id=a6lrefmz
منبع : کتاب اسناد لانه جاسوسی،انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ، جلد اول ، به نقل از آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) ، اداره اطلاعات دفتر تحقیقات سیاسی فوریه 1976