لطفاً برای دانلود فایل کتاب‌ها وارد شوید یا ثبت نام کنید

فصلنامه مطالعات تاریخی شماره 49-50

فصلنامه مطالعات تاریخی شماره 49-50


 
فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 50 – 49 ویژه تابستان و پاییز 1394 از سوی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. در این شماره از فصلنامه نیز مقالات متنوعی در حوزه تحولات تاریخ معاصر ایران به رشته تحریر درآمده است. مقدمه این شماره از فصلنامه به مسئولیتهای یک پژوهشگر در ارائه صادقانه واقعیتهای تاریخی اختصاص دارد. در مقدمه که تحت عنوان «سخن اول» انعکاس یافته آمده است: ارائه نتایج یکسان از بررسی وقایع تاریخی، نشان از وجود دو مقدمه متفاوت، و یا در قول منطقیون دو صغرا و کبرای جدا دارد. اول این‌که، مدارک و منابع و اسناد در دست، زبانی چند لحنی و چهره‌ای چند برداشتی نداشته، واقعیت را با زبانی گویا و چهره‌ای روشن می‌گویند و باز می‌تابانند، به نحوی که هر پژوهشگری پس از ورود، جست‌وجو و تدوین، به یک نتیجه می‌رسد. دوم این‌که، عوامل بیرونی، چنان سایه‌ای بر واقعیت می‌اندازند که محقق توان یا اجازه رسیدن به نتیجه‌ای جز آنچه که به رسمیت شناخته شده، ندارد. آن‌جا پژوهشگر در خدمت رسمیت حقیقت است و این‌جا در خدمت رسمیت قرائت. آرزوها و امیال یک مورخ که همانا گذر کارشناسی از واقعیت برای رسیدن به حقیقت است، در بخش نخست به بار می‌نشیند. او در این بخش می‌تواند به طور طبیعی تنفس کند. در بخش دوم آنچه اصالت ندارد، چگونگی عبور از واقعیت و نزدیک شدن به حقیقت است. در این‌جا تنفس، مصنوعی است و اولویت، نگهبانی از مصلحت‌های تعریف شده یا همان سایه کشیده شده بر سر تتبعات است. آنچه گفته شد، امری تازه‌یاب و کشفی نوپدید نیست. بیشتر کسانی که در حرفه تاریخ‌نگاری هستند، با این موضوع آشنایند و به نسبت اهمیتی که به شرافت شغلی خود می‌دهند، خواستار دوری از بخش دوم و کشاندن زندگی کاری به بخش اول هستند. این کشاکش در جوامع بسته به چشم نمی‌خورد، چرا که آن‌جا سایه تحمیل شده به تحقیقات تاریخی، خواستار قرائتی واحد و یکدست از وقایع است. البته می‌دانیم این خوانش که معمولاً با مصالح سیاسی و سلیقه‌های حکومتی اعمال می‌شود، همیشگی نیست و ماندگاری محدودی دارد؛ می‌تواند برای دوره‌ای کاربردی باشد. اما با تغییر و تبدیل دوره، یعنی رفت یک حکومت و آمد حکومتی دیگر، به پایان می‌رسد. در این نوع جابه‌جایی، دوره قدیم، خصم دوره جدید معرفی شده، چرخه تحقیقات را بر همان مدار و این بار موافق منافع و مصالح خود به راه می‌اندازد. محصول این گردش، همان قرائت واحد از وقایع است. در جوامع نیمه بسته همواره تلاش‌هایی برای قرار گرفتن زیر تابش حقیقت درمی‌گیرد. در این‌جا پژوهشگران در راهی هموار و بی دست‌انداز حرکت نمی‌کنند، اما می‌کوشند مصالح حرفه‌ای را با کمترین سایش از کنار مصلحت‌های رسمی عبور دهند. جامعه سوم یا جامعه باز، اگر در برخی مقولات وجود داشته باشد، تاریخ‌نگاران دستِ بازی در آن ندارند. یکی از محققان ایرانی ساکن ایالات متحده امریکا می‌گفت طبق قانون دسترسی به اسناد وزارت امور خارجه آن کشور، دستیابی به اسنادی با عمر بیش از سی سال ممکن است، اما برای به دست آوردن سندهای اوایل دهه چهل شمسی/ شصت میلادی، با بیش از پنجاه سال گذشت زمان، انتظار بسیاری کشیدم، اما پاسخ مثبتی نشنیدم. آخرین جواب آن بود که به دادگستری شکایت کنم؛ و این یعنی چندین سال انتظار دیگر و شنیدن دوباره پاسخ منفی. شاید بتوان در کوتاه مدت اقدام به رخ‌پوشانی حقیقت کرد، اما همه ما در هر یک از سه جامعه‌ای که به سر می‌بریم، باید بدانیم که بنا بر ناموس آفرینش نمی‌توان در درازمدت حقیقت را لاپوشان نگه داشت. قانون رَستن در راستی است، در همه جوامع جریان دارد؛ از جمله حرفه تاریخ‌نگاری. اگر راستی و حقیقتی وجود نداشت، علم تاریخ نیز پدید نمی‌آمد. تاریخ از شرق واقعیت‌ها طلوع، و در افق حقیقت‌ها غروب می‌کند. و از آن‌جا که ذات حقیقت دست‌یاب نیست، غروبی هم در کار نخواهد بود. ما تاریخ‌نگاران، همواره در پی حقیقت روانیم.

کتاب‌های مرتبط


--->