سي و چهارمين شماره فصلنامه مطالعات تاريخي منتشر شد . در مقدمه اين شماره راجع به اهميت سند شناسي و جايگاه شبكه مجازي در تاريخ نگاري آمده است :
در پی گسترش شیوه های جدید اطلاع رسانی انباشت، انتقال و بهره مندی از اطلاعات، وسعت بی حد و حصری یافته است. آنچه که امروز از آن با عنوان شبکه مجازی یافت می شود ابعاد نامحدودی دارد، و به همان اندازگی، حامل اطلاعات است. هر لحظه بر حجم دانستنی های موجود در این شبکه افزوده می شود. از آنجا که اطلاعات هر جا که باشد، پای مورخ نیز بدان جا کشیده می شود، این پرسش قابل مطرح است: آیا محققان عرصه تاریخ می توانند از کنار این پدیده بگذرند و آن را نادیده انگارند؟ پژوهشگر تاریخ که می باید از سرزمین داده های تاریخی بگذرد و با روش های مرسوم، به انتخاب و برداشت اطلاعات بپردازد، چه تکلیفی با شبکه مجازی دارد؟
در نگاه کلی می توان گفت که نسبت پدید آمده بین مورخان حرفه ای، کسانی که به اتقان واستحکام نگاشته هایشان بیش از یکدیگر اهمیت می دهند، و شبکه مجازی هنوز جنبه علمی نیافته است آنان هنوز نتوانسته اند به اطلاعات موجود در پایگاه های مختلف تکیه کنند. هنوز اعتماد و اطمینانی که در سنت پژوهش، میان سند و مورخ برقرار است، میان این شبکه و تاریخ پژوهان به وجود نیامده است. علت اصلی این موضوع به آنچه که از آن به عنوان "سند شناسی" یاد می شود، برمی-گردد. سندشناسی که همانا اعتبارسنجی و تقویم سند است و از مراحل حساس و ارجاع به منابع دست اول به شمار می رود، در میان اطلاعات بار شده در شبکه مجازی، جایگاه شناخته شده ای ندارد. مورخ که بنابر وظیفه ذاتی، دیرباور و در سنجش اطلاعات سخت گیر است، نمی تواند در میان انبوه داده های بی شناسنامه به دنبال واقعیت هایی بگردد که قرار است مبنای رسیدن به حقیقت باشند. به نظر می رسد برقراری نسبت علمی میان پژوهش های تاریخی و اطلاعات موجود در شبکه مجازی امری ناممکن باشد. و این مربوط است به سازوکار اولیه پیدایش و سپس گسترش شبکه مجازی. بهره گیری ابزاری از امواج اطلاعات که توام با اعمال سیاست، تزریق تبلیغات و ترفندهای رقابتی است، چیزی جز ایجاد گودال های دست و پاشکن برای رسیدن به حقیقت نیست. این موقعیت نمی تواند میان پژوهشگر و شبکه مجازی نسبتی علمی ایجاد کند. بیهوده نیست که با گذشت چند دهه از فراگیر شدن شبکه مجازی، استناد به داده های آن در تتبعات تاریخی اقدامی مذموم و غیرقابل پذیرش محسوب می شود. و یا محقق تاریخ، برای درج تحقیق خود، هرگز جای مطبوعه ای علمی را با یک پایگاه اطلاع رسانی عوض نمی کند. با این حال توجه عامه به کسب اطلاعات از یک سو و علاقه مندی قشر جوان پژوهشگر به سهم گیری از شبکه مجازی از طرف دیگر، آینده دیگری را در حوزه تحقیقات تاریخی نشان می دهد. آیا پایگاه های تخصصی اطلاع رسانی در امر تاریخ، که معمولا توسط سازمان های تاریخ پژوه بنیان گذاری شده، خواهند توانست حرمت تاریخ نگاری آینده را حفظ کنند؟ آیا مورخان حقیقت پسند، اما سنت گرا، می توانند حیثیت کاری خود را جذاب و الگوپذیر، به نسل بعدی منتقل کنند؟ حرفه تاریخ نگاری که پیشه ای سخت و طاقت فرساست، با عرضه اطلاعات رایگان، اما بی والیدن، به کجا خواهد رسید؟ شاید بتوان به پرسش های ذاتا نگران، پاسخ های دلگرم کننده و امیدبخش داد، اما مهم بقای حقیقت است که نباید به قربان گاه برده شود. چه قربان گاه کمبود اطلاعات دیروز، و چه قربان-گاه وفور اطلاعات امروز.