حقانیتهای تاریخی 13 آبان
امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی از 13 آبان به عنوان انقلاب دوم یاد کرد. نگاهی به تعریف “انقلاب”، اهداف آمریکا در ایران و شرایط امروز بعد از گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی 1357 در تبیین آن موضع بزرگ موثر است.
“انقلاب” به معنای عمیقترین و ساختاریترین تحول سیاسی است. این انقلاب در شرایط خاص بعد از انقلاب باید در قبال اهداف و نفوذ ایالات متحده در “ایران “ صورت میگرفت؛ کشوری که آمریکاییها آن را در درون قلمرو استراتژیک خود تعریف کرده بودند و حاضر نبودند به هیچ وجه از درون این قلمرو خارج شود. و دیگر اینکه در طول 30 سال گذشته تقریبا تمامی اقدامات خصمانه یک دولت علیه دولت مستقل دیگر، توسط آمریکاییها علیه ایران شکل گرفته است. اقداماتی از تحریم و بایکوت سیاسی واقتصادی تا اقدام مستقیم نظامی و تحریک جنگهای منطقهای که هر یک به تنهایی میتواند دلیل یک جنگ تمام عیار میان دو طرف باشد چه رسد به تداوم جنگ سرد و اقدامات براندازانه ناشی از آن.
اگر 13 آبان شکل نمیگرفت محوریت فتنه و دشمنی علیه نظام انقلابی ایران به جای واشنگتن و برخی پایتختهای وابسته به آن در اطراف ایران در تهران شکل میگرفت.
دهها هزار برگ سند معتبر که بخشی از آن در اسناد لانه جاسوسی منتشر شد گواهی تاریخی بر این واقعیت بود. آمریکاییها در طول انقلاب سعی داشتند که با حمایت جدی از متحد استراتژیک خود در نظام پهلوی مانع پیروزی انقلاب شوند. بعد از انقلاب نیز ابتدا سعی کردند با تحمیل یک مشی لیبرالی و با استفاده از افراد مرتبط با خود انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف نمایند. بعد از ناکامی در این رابطه، سیاستهای تحریمی شدید در دستور کار قرار گرفت و سرانجام اینکه با ماموریت مستقیم دونالد رامسفلد وزیر دفاع اول بوش رئیس جمهوری کنونی و معاون وقت وزارت امور خارجه آمریکا و چندین جلسه سری او در پایتختهای عربی منطقه، جنگ هشت ساله به ایران تحمیل شد. در طول جنگ تحمیلی آمریکا محوریت و مدیریت کمکهای مستقیم وغیرمستقیم 36 کشور جهان به صدام در جنگ با ایران را در اختیار گرفت. بعدها روزنامه “یو. اس. ای. تودی “ در گزارشی مستند از 114 شرکت آمریکایی، آلمانی، هلندی، فرانسوی،چینی و روسی نام برد که در تجهیز صدام به سلاحهای میکروبی و شیمیایی نقش داشتهاند.
از طرفی دیگر از نخستین روزهای حمله عراق به ایران تا پایان جنگ، آمریکا به همراه دیگر قدرتهای حاکم در شورای امنیت مانع از صدور قطعنامهای عادلانه شدند. و به رغم شواهد آشکار و مستند شروع جنگ از سوی عراق تا بیش از هفت سال مانع از گنجاندن کلمه “متجاوز” در قطعنامهها شدند، کلمهای که اگر مورد غفلت قرار میگرفت دستاوردهای هشت سال دفاع برای ایرانیان کمرنگ میشد و سرانجام در قطعنامه 598 و پس از آن آخرین گزارش آقای خاویر پرز دکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل متحد، این حق اثبات گردید.
پس از جنگ، “ تحریم “ جنگی دیگر علیه بازسازی و سازندگی در ایران بود که هنوز هم با هدف جلوگیری از توسعه جمهوری اسلامی ادامه دارد و تاریخ روابط بینالملل هیچ کشوری را سراغ ندارد که به اندازه ایران در یک دوره زمانی نسبتا کوتاه آماج اقدامات خصمانه یک قدرت بینالمللی قرار گیرد.
اما جدای از حقانیتها، این ایستادگی دستاوردهای بزرگی را نیز برای کشورمان داشته است. ایرانیان خود را از میان این همه بحران به خوبی بالا کشیدهاند. هنوز رقیب اصلی آن قدرت در راهبردهای مطرح منطقهای هستند و جمهوری اسلامی اولین کشور خاورمیانه است که آمریکاییها برای انجام مذاکره با آن مجبور به ارائه درخواستهای مکرر هستند.
در ماجرای 13 آبان هر چند که آمریکاییها همه بازیگران بینالمللی و توان نظامی خود را برای غلبه بر بحران گروگانگیری به کار گرفتند اما در نهایت مجبور شدند واقعیت قدرت ایرانیان را در قالب شروط مطرح شده بپذیرند و اکنون نیز هر آنچه تحت عنوان کنار آمدن با ایران در آمریکا مطرح شده و حتی به یکی از مباحث انتخاباتی مطرح میان “ اوباما” و “مک کین “ تبدیل شده، ناشی از مقاومتهای ضد استعماری ایرانیان است.
روزنامه رسالت ۱۳۸۷/۰۸/۱۳