12 اسفند 1392
فرماندهی کردن برای بچههای تهران قصه طولانی دارد
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم سالگرد شهدای خیبر در تالار بزرگ کشور ضمن تقدیر از برگزاری چنین مراسمهایی به یاد سرداران شهید، گفت: شاید خیلی ها این سوال برایشان پیش آمده باشد که چرا ما زمین خشک را رها کرده و میان آب ها رفتیم و یا چرا جاهای مهمی مثل فکه و شلمچه به کنار گذاشته شده و جنگ به میان آب گرفتگی ها و نیزارها کشیده شد؟
وی افزود: مسئله دوم که ممکن است به ذهن شما خطور کند این است که چطور لشکر حضرت رسول(ص) به وجود آمد و چه تاثیری در جنگ داشت و فرمانده هان آن چه حوادثی را در دفاع مقدس از خود به جای گذاشتند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه جنگ هشت سال طول کشید که چند مرتبه به بن بست رسید، اظهار داشت: اولین بن بست ما سال اول جنگ بود و دومین باری که جنگ به بن بست کشیده شد ابتدای سال سوم جنگ بود، یعنی عملیات های رمضان و والفجر مقدماتی انجام شد و ما به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم این نوع عملیات ها را ادامه بدهیم جز عدم الفتح نتیجه ای ندارد و باید فکر و ابتکاری به خرج داد.
وی افزود: سومین باری که جنگ به بن بست رسید در سالهای آخر جنگ یعنی از سال هفتم به بعد بود.
این فرمانده سابق دوران دفاع مقدس گفت: عملیات خیبر و بدر برای بن بست شکنی به وجود آمد و برای اینکه از عدم الفتح های قبلی جلوگیری شود. چون در عملیات رمضان شکست خورده بودیم و در والفجر مقدماتی چیز مهمی به دست نیاورده و تکرار آن نتیجه ای نداشت.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین ما رفتیم منطقه آبی را بررسی کردیم. کار، کار ساده ای نبود. لشکر های ما از ابتدای جنگ تا آن زمان در هیچ آبی نجنگیده بودند و ابزار عبور از آب را نداشتند. آنها نه غواص داشتند و نه قایق و نه حتی هیچ سلاح مربوط به این نوع عملیات را در اختیار داشتند. و فرهنگ جنگ آبی خاکی را نمی دانستند. آن هم آبی که طولش از تهران تا قم است و عرض آن بیش از 40، 50 کیلومتر بود.
رضایی ادامه داد: رزمندگانی که هیچ تمرینی نداشتند و فضای مناسب نداشتند باید از چنین مانعی عبور میکردند و به دشمن میزدند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: اگر ما امکانات گسترده و وسیع داشتیم روشن است که به اینجا نمیآمدیم اما نابرابری مطلقی که بین ما و ارتش عراق بود وادارمان میکرد که در جنگ به نقاطی برویم و دشمن را به سرزمینهایی بکشانیم که او قادر نبود در آنجا بجنگد. چرا که عراق تانک داشت ولی ما نفر داشتیم و حالا باید عراق را وارد جایی میکردیم که نتواند تانک از آن عبور دهد ولی ما از ایمان و شهادتطلبی رزمندگانمان میتوانستیم استفاده کنیم و تانکها را در حقیقت به زانو در بیاوریم. علت اینکه عملیات خیبر و بدر انتخاب شد برای این بود که نابرابری بین ما و عراق به برابری برسد آن هم برابری به نفع ما. ولی این کار، کار بسیار سختی بود.
وی با بیان اینکه یک سال تمام در این منطقه کار میشد و قرارگاه فوق سری به نام نصرت درست شده بود که به جز امام و سه چهار نفر دیگر هیچکس از این قرارگاه اطلاع نداشت، افزود: از طریق قرارگاه ما به عمق دشمن میرفتیم و حتی دو نفر از دوستان شناسایی به کربلا و نجف هم رفتند، البته بدون اجازه فرماندهی و بعد از یک هفته که ما فکر کردیم کشته شدهاند با مهر و تسبیح کربلا برگشتند و گفتند ما وقتی به دجله رسیدیم دلمان نیامد به زیارت نرویم.
یک سال تا قبل از عملیات خیبر ما مشغول بررسی این عملیات بودیم.
این فرمانده سابق سپاه پاسداران گفت: نکته دوم در مورد لشگر 27 است. این لشگر در شرایطی به وجود آمد که بعضیها ممکن است فکر کنند این لشگر از سالهای زیادی تشکیل و آماده شده بوده است و بعد آمده با ابزار و امکانات کافی وارد جنگ شده است در حالی که تشکیل خود این لشگر هم موضوع عجیبی است یعنی در عملیات فتحالمبین ما تیپ کم داشتیم و من سفری به پاوه و مریوان داشتم که آقای متوسلیان در مریوان و آقای همت در پاوه بودند.
وی ادامه داد: این برادران را جمع کردم و بردم در منطقه دزفول و همانجا چند روز قبل از عملیات فتحالمبین یک تیپ نظامی درست شد که در 45 روز تشکیل شد در حالی که خوب است بدانید یک تیپ نظامی در دنیا حداقل 5 سال و در بعضی از کشورها 10 سال هم طول میکشد تا تشکیل شود. اما شهید متوسلیان، همت و شهید شهبازی طی 45 روز با گروههایشان آمدند و این تیپ را تشکیل دادند.
رضایی بیان داشت: این تیپ در پادگان دو کوهه که از ارتش به صورت موقتی و امانت گرفته بودیم مستقر شدند آنجا احمد متوسلیان از من پرسید حالا به ما چه میدهید؟ گفتم 5، 6 آرپیچی و یک مقدار هم اسلحه سبک و چند ماشین، این شد بار مبنای یک تیپ که بعدها آوازهاش تا عمق بغداد میرفت و موجب تعجب و شگفتی عراقیها شده بود.
وی گفت: تیپ حضرت رسول(ص) در دوکوهه شکل گرفت و هر کدام از افرادی که در این تیپ بودند هر کدامشان فرمانده بودند و به همین دلیل فرماندهی در تیپ 27 کار مشکلی بود چون بچههای پایتخت بودند و زیر بار حرف هر کسی نمیرفتند و فرماندهی کردن برای بچههای تهران خودش یک قصه طولانی است.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه دوستانی که کتاب مینویسند این زاویه را هم توجه داشته باشند که فرماندهی بر بچههای تهران بسیار سخت است، ادامه داد: یکبار شهید همت آمد پیش من و گفت: مرا از دست فلانی نجاتم بده. گفتم: چطور مگه؟ گفت: از این طرف من فرمانده گردانها را توجیه میکنم اما او میرود آنها را متزلزل میکند. تیپ 27 ماجراهای فراوانی دارد.
وی گفت: اخیرا مقام معظم رهبری در یک جلسه خصوصی فرموده بودند بروید این موضوع را مطرح کنید که چرا از بعضی موضوعات غفلت شده است، مثلا بعضی از فرماندهان که در جنگ وارد شدند حتی تیراندازی هم بلد نبودند، من خاطرات عزیز جعفری را که خواندم وی وقتی وارد سوسنگرد شده است تیراندازی هم بلد نبوده و حالا کسی که این کار را بلد نبوده ببینید از درون جنگ تبدیل به چه قهرمانی شده است. یا شهید باقری، آقای رشید و خیلیهای دیگر همانگونه بودهاند. استراتژیستهای فراوانی در جنگ رشد کردند و پیدا شدهاند که نظامیهای قدیمی در مقابل آنها کم میآوردند این تعبیر مقام معظم رهبری است که جوانهای کمسن و سال در جنگ تبدیل به استراتژیستهای بزرگی شده بودند که این خود معجزه است و نشان میدهد در مسئله جنگ آدمهایی که آمدهاند و رشد کردهاند اولا به سادگی نبوده و سختیهای بسیار زیادی کشیدهاند و کارهایی هم که کردهاند کارهای بسیار عجیب و غریبی است بنابراین وقتی ما از امثال همت، متوسلیان و دستواره صحبت میکنیم نشان از همین معجزهها است.
این فرمانده سابق سپاه پاسداران گفت: فرمانده گردانهای لشگر 27 خودشان هر کدام در حد یک فرمانده تیپ بودند آنها در آن شرایط سخت جنگیدند و جنگ را جلو بردند.
وی با بیان اینکه در همین عملیات خیبر که همت شهید شد یکی از سختترین نبردهای ما بود افزود: همینجا بود که امام(ره) فرمودند: جزایر باید حفظ شود. وقتی این پیام آمد به شهید همت گفتم چون امام دستور دادهاند جزایر باید حفظ شود شما نیروهایت را جمع کن در همین مکان، زیرا حرف امام(ره) باید محقق شود و شهادتش برای اثبات دستور امام(ره) بود.
رضایی ادامه داد: همت خودش رفت جنگیدند و شهید شد و جزایر را حفظ کرد. جانش را داد تا حرف امام تثبیت شود و جزایر خیبر برای ایران باقی بماند. براثر این فداکاریها یک شکست قطعی تبدیل به یک پیروزی شد.
وی ادامه داد: چه کسی فکر میکرد ملت ایران در جنگ پیروز شود آن هم بدون هیچ امکاناتی، اما امروز نگاه کنید به کشورمان چرا بعضیها در مقابل تحریمها اظهار عجز میکنند؟ چرا نمیتوانیم تحریمها را تبدیل به یک فرصت بزرگ برای کشور کنیم. جنگ چگونه تبدیل به یک فرصت نظامی برای کشور شد در حالی که الان ایران از لحاظ سیاسی و نظامی قدرت اول منطقه و جزو ده قدرت برتر دنیا است ما از جنگ به اینجا رسیدهایم.
این فرمانده سابق سپاه پاسداران گفت: موشکهای و تجهیزات ما که صدها کیلومتر میروند و عکس میگیرند و هیچ راداری هم آنها را پیدا نمیکند و میروند و به سرزمین ما برمیگردند این بر اثر جنگ باعث شد که ما به اینجا برسیم. وی خاطرنشان کرد: اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری چند روز گذشته ابلاغ کردند حرفشان این است که ما تحریمها را به یک فرصت طلایی تبدیل کنیم برای شکوفایی اقتصاد ایران و خود ایشان در مقدمه این ابلاغیه فرمودهاند تجارب ما در انقلاب و جنگ و کاری که جوانان ما در دفاع مقدس کردهاند نشان میدهد که ما میتوانیم از این جنگ تمام عیار اقتصادی نیز سربلند و پیروز بیرون بیاییم. این ادبیات رهبر معظم انقلاب در اقتصاد مقاومتی است.
رضایی گفت: کو احمد متوسلیان برای مسائل اقتصادی؟ احمد متوسلیان و همت که در تهران نمینشستند و شعار بدهند. با شعار دادن نمیشود دشمن را به زانو در آورد فقط میتوان با آن روحیه گرفت و انسانها را بسیج کرد اما در عرصه نبرد ما نیاز به فکر و تدبیر داریم ما نیاز به سازماندهی داریم و ما نیاز به مدیریت داریم.
دبیر مجمع تشخیص مصلح نظام گفت: امروز آنقدر اتلاف سرمایه در کشور صورت میگیرد که اگر جلوی همینها را بگیریم و هیچ امکان دیگری نداشته باشیم به راحتی میتوانیم کشور را اداره کنیم و سربلند بیرون بیاییم.
وی در پایان اظهار داشت: یک عده در کشور ناامیدند و یک عده هم شعار میدهند. بیایید برگردیم به روزهای انقلاب برگردیم به همان بیادعاییها که در گذشته بوده است.
فارس