31 اردیبهشت 1393
تآثیرات نوسازی دولت پهلوی بر ترکیب نمایندگان دوره نوزدهم و بیستم مجلس شورای ملی
تآثیرات نوسازی دولت پهلوی بر ترکیب نمایندگان دوره نوزدهم و بیستم مجلس شورای ملی عنوان مقاله ای بود که توسط رضا بیگدلو، استادیار پژوهشگاه مطالعات اجتماعی ناجا ارائه شد.
پنجمین همایش تاریخ مجلس امروز سه شنبه، 30 اردیبهشت ماه در تالار شهید مدرس (مشروطه) مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
این همایش با عنوان نگاهی به ساختار و کارکرد دورههای نوزدهم و بیستم مجلس شورای ملی فراخوان مقاله داد و با حضور دکتر محمد رجبی، رئیس کتابخانه مجلس، دکتر منصوره اتحادیه، دکتر محمود کاشانی، دکتر محمدحسن رجبی، دکتر محسن خلیلی، دکتر حسن زندیه، دکتر مجید تفرشی، دکتر علیرضا ملایی توانی و جمع کثیری از علاقه مندان و پژوهشگران حوزه تاریخ به خصوص تاریخ پارلمان در سالن شهید مدرس برگزار شد.
اولین پنل با حضور هیئت رئیسه دکتر منصوره اتحادیه، دکتر حسن زندیه و محمدحسن رجبی برگزار شد.
رضا بیگدلو اولین ارائه دهنده مقاله در این پنل با عنوان « تآثیرات نوسازی دولت پهلوی بر ترکیب نمایندگان دوره نوزدهم و بیستم مجلس شورای ملی» بود.
دکتر بیگدلو طی سخنانی در این نشست گفت: مدرنیزاسیون (نوسازی) در دهههای 40 و 50 شمسی به مهمترین و مسلّطترین مکتب توسعه در سطح جهان تبدیل گردید.
وی افزود: ظهور ایالات متّحده به عنوان یک ابرقدرت و گسترش جهانی کمونیسم و نیز تجزیۀ امپراتوریهای استعماری اروپایی در آسیا، آفریقا و امریکای لاتین، موجب ظهور شمار بسیاری از دولت ـ ملّتهای جدید در جهان سوم گردید. این کشورهای نوظهور، هریک به دنبال الگویی برای رشد و توسعۀ اقتصادی و همچنین اعتلای سیاسی و استقلال خود بودند.
استادیار پژوهشگاه مطالعات علمی ناجا تصریح کرد: در یک چنین زمینۀ تاریخی بود که نخبگان سیاسی در آمریکا، اندیشمندان علوم اجتماعی را به مطالعه دربارۀ کشورهای جهان سوم ترغیب نمودند، تا ضمن ارائۀ الگویی برای این کشورها و دستیابی به توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و ثبات سیاسی، از غلتیدن این کشورها به دامان بلوک کمونیستی جلوگیری نمایند؛ مکتب نوسازی که توسط کسانی چون والت روستو و دیگران طرّاحی شد، در راستای چنین اهدافی بود.
وی افزود: آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم از نظریۀ نوسازی به عنوان یکی از مهمترین ارکان سیاست خارجی خود بهرهبرداری میکرد. با توجّه به ماهیت وابستگی دولت پهلوی به امریکا، در دهۀ چهل، ساخت یک طبقۀ متوسّط ایرانی که نسبت به اقتضائات قرن بیستم حساس بوده و با اهداف اساسی امریکا همسو باشد، در اولویّت برنامههای اقتصادی و اجتماعی شاه و امریکا قرار گرفت.
بیگدلو گفت: شاه و دربار با اقدامات و زمینهسازیهای خود بهتدریج خاستگاه خانوادگی و طبقاتی نخبگان سیاسی را تغییر دادند.
وی افزود: این امر با بررسی خاستگاه خانوادگی و شغل وزرا و نمایندگان مجلس شورای ملّی دردهههای سی و چهل کاملاً آشکار میگردد. شاه که خواهان درهم شکستن قدرت عمدهمالکان بود، بهتدریج زمینه را برای ورود طبقۀ کارمندان دولتی و نخبگان جدید به عرصۀ دیوانسالاری فراهم کرد.
وی در پایان گفت: مجالس نوزدهم و بهخصوص بیستم، طلیعۀ این سیاست دولت پهلوی بود که سرانجام توانست ضربۀ اساسی بر پیکر نظام ایلیاتی و زمیندار ایرانی وارد و موجبات کاهش نخبگان ایشان را در قوّههای مقنّنه و مجریه فراهم سازد.
ical.ir