16 شهریور 1400
گزارش ساواک از راهپیمایی مردم تهران در 17 شهریور 1357
تظاهرات و اقدامات اخلالگرانه و تخریبی از برقراری حکومت نظامی در تهران
تاریخ سند: 17 شهریور 1357
تظاهرات و اقدامات اخلالگرانه و تخریبی از برقراری حکومت نظامی در تهران
متن سند:
در تظاهرات روز 16 /6 /57 (2537 شاهنشاهی)، که از قیطریه و چند نقطه دیگر آغاز گردید (مشروح جریان قبلاً باستحضار رسیده است)، سرانجام در میدان شهیاد تهران خاتمه یافت و از طرف گردانندگان تظاهرات اعلام شد که در صبح روز 17 /6 /57 در میدان ژاله تهران اجتماع نمایند.وقایعی که از صبح تا ساعت 1600 روز 17 /6 /57، در تهران رخ داده، بشرح زیر بوده است : 1ـ منطقه میدان ژاله : از حدود ساعت 0800 روز 17 /6 /57، گروههای مختلفی از قشریون مذهبی که تعداد تقریبی آنها حدود 25000 نفر بوده از خیابانهای فرح آباد، شهباز و میدان خراسان تهران بطرف میدان ژاله حرکت کرده اند.
1 تظاهرکنندگان شعارهائی علیه خاندان جلیل سلطنت و بنفع روح اله خمینی میداده اند و سربازان مستقر در محل را «اسرائیلی» قلمداد میکرده اند.
مامورین مستقر در میدان ژاله و خیابانهای شرقی و جنوبی متصل بآن برای متفرق کردن تظاهرکنندگان مداخله و گروهی از آنها بمقابله با مامورین برخاسته و در چند نقطه از خیابانهای مذکور با آتش زدن لاستیک مانع حرکت مامورین شده و چند دستگاه اتومبیل از جمله یکدستگاه اتوبوس دو طبقه را در جلوی پمپ بنزین ژاله به آتش کشیده اند.
مامورین انتظامی پس از تیراندازی هوائی، بعلت مقاومت اخلالگران به تیراندازی بسوی آنها مبادرت کرده اند که در نتیجه چند نفر از آنها زخمی شده اند.
متعاقب این موضوع عده ای از جمعیت و گروهی از زنان شیون کنان فریاد می کرده اند : «همه را کشتند» اخلالگران بتوسعه عملیات تخریبی خود افزوده و چند شعبه بانک و چند دستگاه اتومبیل و همچنین شعبه فروشگاه کورش را در خیابان فرح آباد ژاله به آتش کشیده اند.
گروهی از اخلالگران چند پیراهن را که خون آلود بوده بر سر چوب افراخته و در خیابانهای اطراف میدان ژاله، شعارهائی علیه مقامات عالیه مملکتی و علیه دولت اسرائیل و بنفع خمینی و اعراب فلسطین میداده اند.
اخلالگران همچنین ضمن به آتش کشیدن یکدستگاه اتومبیل در مقابل بیمارستان بازرگانان، جلوی اتومبیلها را گرفته و از آنها میخواسته اند، تا در بیمارستان به مجروحین خون بدهد.
1 2ـ منطقه خیابانهای منوچهری و فردوسی : از حدود ساعت 0930 روز 17 /6 /57، حدود 1000 نفر از قشریون مذهبی در خیابانهای منوچهری و فردوسی اجتماع و ضمن دادن شعارهای ضد میهنی، گروهی از آنان بطرف خیابان سعدی شمالی حرکت و یک باب مغازه را آتش زده اند که مامورین در محل حاضر و با استفاده از گاز اشک آور به پراکنده کردن اخلالگران پرداخته اند لکن اخلالگران با آتش زدن بشکه های محتوی زباله و آتش زدن حلقه های لاستیک، بمقابله برخاسته اند که مامورین سرانجام آنها را متفرق کرده اند.
3ـ منطقه شوش و خیابان راه آهن : حدود سه هزار نفر از عناصر اخلالگر در خیابانهای شوش و راه آهن با ریختن بنزین خیابانها را به آتش کشیده و تعدادی مغازه را نیز آتش زده اند که مامورین بمقابله با اخلالگران برخاسته اند.
گروهی از اخلالگران نیز در خیابان بوذرجمهری ضمن آتش افروختن در کوچه ها و خیابانهای فرعی، چند مغازه را نیز آتش زده اند که مامورین برای پراکنده کردن آنها و خاموش کردن آتش اقدام کرده اند.
4ـ منطقه نظام آباد : مقارن ساعت 1200 روز 17 /6 /57، حدود 6000 نفر از اخلالگران در خیابان نظام آباد تهران به تظاهرات و اقدامات اخلالگرانه مبادرت کرده اند و پمپ بنزین و یکباب سینما را در منطقه مذکور به آتش کشیده اند که مامورین با تیراندازی هوائی اقدام به پراکنده کردن آنها نموده اند.
5ـ منطقه فرح آباد ژاله : از حدود ساعت 1500 عده ای از اخلالگران در خیابان فرح آباد ژاله به توسعه اقدامات تخریبی مبادرت کرده و ضمن شکستن شیشه های شعب بانکهای این خیابان، وسائل یک شعبه بانک را بمیان خیابان ریخته و آتش زده و یکدستگاه تانکر آب متعلق بشهرداری را نیز به آتش کشیده اند.
6ـادامه تظاهرات در نقاط مختلف: تظاهرات اخلالگران تا ساعت 1530 نیز در منطقه نظام آباد و فرح آباد متمرکز بوده و در برخی از نقاط جنوبی تهران مانند خیابان بوذرجمهری نیز تظاهرات و اخلالگریهای پراکنده انجام گرفته است.
اخلالگران پس از برخورد با مامورین که منجر بمجروح شدن تعدادی گردیده، چند تن از مجروحین را در روی دست در برخی از خیابانها بحرکت در آورده و با تحریک احساسات دیگران از آنها دعوت میکرده اند بمبارزه با مامورین بپردازند.
ضمنا حدود 1700 نفر از دانشجویان دانشکده پلی تکنیک تهران که در ساعت 1430 روز 17 /6 /57، برای امتحان در دانشکده مذکور حضور یافته بودند، بطور ناگهانی جلسه امتحان را برهم زده اند.
7ـ اخلالگران از ساعت 1600 فعالیتهای خود را در منطقه شرق تهران (میدان ژاله، فرح آباد و قسمتی از نارمک) متمرکز و به اقدامات اخلالگرانه خود ادامه میداده اند.
ارزیابی خبر : خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده : مراتب نخست وزیری اعلام گردیده است.
توضیح : بطورکلی تظاهرات اخلالگرانه که از صبح روز 17 /6 /57، در تهران آغاز شد، ابتدا در منطقه وسیعی از شرق تهران که مرکز آن میدان ژاله تهران بود، شروع و از این کانون بتدریج خیابانهای دیگری از قسمت شرق تهران را در بر گرفت و سپس در خیابانهای جنوبی تهران مانند شوش و راه آهن نیز اخلالگران به اقدامات تخریبی و اخلالگرانه مبادرت کردند.
کانونهای پراکنده ای نیز در مرکز شهر تهران و برخی دیگر از نقاط جنوبی تهران رو به گسترش میرفت که با حضور مامورین، اخلالگران پراکنده شدند.
کانون اغتشاش از حدود ساعت 1200 روز مذکور در منطقه نظام آباد و خیابانهای اطراف آن متمرکز شد و اخلالگران به عملیات تخریبی خود ادامه داده اند.
در مناطق مذکور ضمن آنکه تعدادی از وسائل نقلیه که اتومبیلهای موسسات دولتی نیز در بین آنها بوده، به آتش کشیده شده و تاسیسات دیگری از جمله چند موسسه دولتی، تعدادی شعبه بانکهای مختلف، شعبه فروشگاه کورش و پمپ بنزین را آتش زده و خساراتی ببار آورده اند.
تا ساعت 1600 روز 16 /6 /57، اطلاع دقیقی پیرامون تعداد مصدومین و مجروجین بدست نیامده، اما در اخبار مختلفی که رسیده تعداد تلفات تا ساعت 1600 بین ده تا پانزده نفر و تعداد مجروحین نزدیک به سیصد نفر ذکر شده است.
1
توضیحات سند:
1ـ بسیاری از مردم که راهی میدان شهدا شده بودند، از اعلام حکومت نظامی آگاه نبودند.همچنان که در پاورقی سند پیش گفته شد تصمیم نهایی برای برقراری حکومت نظامی در واپسین ساعت روز شانزدهم شهریور گرفته شد و رادیو برای اولین بار ساعت شش صبح روز هفدهم آن را خواند.
شعاری که مردم هنگام حرکت به طرف میدان شهدا بیشتر تکرار می کردند «نصرمن الله و فتح قریب» بود.
اما پس از فاجعه 17 شهریور شعارها چنین شد : «قتلگه پهلوی، ژاله تهران شده / قتلگه پهلوی، تمام ایران شده؛ ارتش بگو جواب گل گلوله است؟» 1ـ خبرنگار روزنامه فیگارو که شاهد رویدادهای میدان شهدا بوده چنین می نویسد : «ساعت هشت صبح میدان ژاله؛ ارتش و نیروهای امنیتی کاملاً در میدان مستقر گشته اند و تمام راه هایی را که به میدان متصل می شود بسته اند.
ماسک های ضد گاز، کلاه کلاسک ها، سرنیزه ها و تفنگ های نشانه رفته در پرتو نور خورشید می درخشند.
راه پیمایان و تظاهرکنندگان کجا هستند؟ بله اینجا هستند.
در میان کوچه ها طوری موضوع گرفته اند که به سختی دیده می شوند و در حالتی جدی و فریب دهنده اما کاملاً هوشیار و آگاه از ریسکی که در پیش دارند، آن هم بدون کوچکترین سلاحی و تنها با دست خالی همراه با فریادها و پلاکاردهایی که در دست دارند.
در ساعت 15 /8 از قسمت فرماندهی نظامی صدایی که با بلندگو تقویت شده است چنین می گوید: حکومت نظامی است.
به شما دستور داده می شود که متفرق شوید، ما را مجبور به تیراندازی نکنید.
جمعیت یکصدا پاسخ می دهد : ما شاه نمی خواهیم، جمهوری اسلامی می خواهیم، مرگ بر شاه جانی.
30 /8 هیجان و اضطراب بیشتر شده و جمعیت فشرده تر می گردد.
فریادهای شادی جمعیت حاکی از ورود آیت الله نوری است.
وی با جرأت و شهامت به طرف نیروهای امنیتی می رود و پس از مختصری گفت وگو با یکی از افسران باز می گردد و با اشاره سر از جمعیت می خواهد تا به آهستگی روی زمین بنشینند و جمعیت نیز بدون کوچکترین واکنشی به دعوت وی لبیک می گوید.
15 /9 از قسمت دیگر میدان به یکباره صدای رگبار مسلسل ها شنیده می شود.
من بلافاصله خود را به روی زمین انداخته و به سختی به طرف پیاده رو می رسم؛ جایی که سربازان ردیف اول بدون وقفه شروع به تیراندازی به طرف ما نموده اند.
تیراندازی مدت 30 ثانیه به طول انجامید.
تیراندازی به مردم بی دفاع و بی سلاح، چه کار آسانی بود، چرا که جنگ نبود، بلکه یک کشتار دسته جمعی بود.
خیابانی که تا دقایقی قبل از انبوه جمعیت سیاه می زد، اکنون پر از اجساد، کفش های خونین، پلاکاردهای پاره و زخمی هایی که کشان کشان خود را به طرف زخمی دیگر می رساندند.
در آن طرف پیاده رو و خیابان فریادها شدیدتر و شدیدتر می گردید.
فریادی با درد والم ناشی از کشتار بی رحمانه توأم با ذکر خدا و بیان این جمله که خدایا، خدایا تو آگاهی و می بینی که چه کردند.
» (کیهان، ش 13239، ص 18) 1ـ یکی از مسوولین رده بالای سفارت امریکا در ایران که بعدها کتاب «درون انقلاب ایران» را منتشر کرد (جان.
دی استمپل) در این مورد می نویسد : «بلادرنگ پس از آغاز برخورد در میدان ژاله، مجروحین حادثه به سه بیمارستان واقع در ناحیه روان شدند.
منابع پزشکی کشته شدگان را بین 200 تا 400 نفر برآورد کردند.
در ابتدا دولت مدعی شد که مقتولین 58 نفر بوده اند اما در عرض یک هفته این رقم به 122 نفر افزایش یافت که بر این رقم بین 2000 تا 3000 زخمی نیز افزوده گردید.
در نیم روز 8 سپتامبر (17 /6 /57) رقم مقتولین اعلام شده از طرف مخالفین 400 تا 500 نفر بود، اما طی 24 ساعت تا حدود 1000 نفر بالا رفت...
قبرستان بهشت زهرا تنها محل رسمی دفن مردگان در تهران به کنترل مخالفین در آمد و نیز تحریفات قابل توجهی درباره ثبت ارقام تعداد قبور مقتولین از هر دو طرف به عمل آمد.
پزشکانی که مدت 36 ساعت کار کرده بودند عقیده داشتند که رقم 300 تا 400 کشته و 3000 تا 4000 مجروح که در بیمارستانها و مراکز درمانی درمان سرپایی شده اند برآوردی منطقی است.
» (درون انقلاب ایران، ص 168)
منبع:
کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 11 صفحه: 44موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی