06 اسفند 1397
سیاستهای جنسی و جنسیتی که در دوران قاجار و پهلوی اجرا شد
این کتاب پژوهشی است که با عنوان «باستانشناسی سیاستهای جنسی و جنسیتی در پایان عصر قاجار و دوره پهلوی اول» به کوشش لیلا پاپلی یزدی و مریم دژمخوی با گردآوری چندین مقاله مشترک از عمران گاراژیان، سید حسن موسوی شرقی و گوهر سلیمانی رضاآباد از مجموعه سپهر زنان نشر «نگاه معاصر» وارد بازار کتاب شده است.
بنا بر آنچه در این کتاب آمده تغییر شگرفی که عصر پهلوی را از عصر قاجار جدا میکند، دخالت از بالای دیکتاتوری پهلوی در زندگی روزانه افراد است. با آغاز عصر پهلوی و مدرن شدن اقتصاد، شیوه کشورداری، فرد ابژه قابل کنترل تعریف شد و در این راستا بدن به شیوهای جدید و در کانون توجه قرار گرفت. رضاخان در سال ۱۹۲۱ میلادی به قدرت رسید و بیش از یک دهه را صرف اصلاحات مدرن شامل منع پوشیدن چادر برای زنان کرد.
به عقیده برخی از پژوهشگران، زبان زنانه که متناسب با فضاهای اجتماعی تکجنسیتی شکل گرفته بود سرشار از واژگانی بود که به اندامهای جنسی اشاره میکرد که در فرآیند تولید زن مدرن پیرایش شد. از این زمان به بعد پوشاک، آئینهای جنسیتی، کنشهای جنسیتی و ادبیات و زبان دوره قاجار به میراثی منفی تبدیل و به حاشیه رانده و تلاش شد شکلی از تغییرات هنجاری اعمال شود. این فرایند که تولید شهروندانی به اصطلاح مدرن و قابل حکمرانی را در دستور کار داشت، تقریبا از ۱۳۰۷ با قانون متحدالشکل کردن لباس به صورت رسمی اعلام و پیگیری شد. فرایندی که به شکل مداخله از بالا به کنترل بدن افراد در زندگی روزانه انجامید و هدف آن تولید بدنهای مطیع و فرمانبردار با کنشهای محدود و از پیش تعریف شده و در عین حال رویتپذیری بالا بود.
در واقع نویسندگان معتقدند که رضاخان به عنوان مؤسس پهلوی از همان ابتدای به قدرت رسیدن حرکتی نظامی را شکل داد که کنترل افراد را نه به مثابه شهروند یا ملت، بلکه به عنوان عوام شورشگر و نافهم میدید که در صورت سرپیچی از قانون باید تنبیه و مواخذه میشدند.
در کتاب «باستانشناسی سیاستهای جنسی و جنسیتی در اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی» برای درک بهتر سازوکار سانسور و کنترل بدن، دادهها و اسناد نوشتاری دوره قاجار را در دو بخش مجزا اما مرتبط بررسی میکند. این بررسی که پایه پژوهش اصلی میشود بر اساس اسناد نوشتاری و مواد فرهنگی و همچنین بدن و کنشگری جنسی در زندگی روزانه شهروندان قاجاری است. سبکی که البته در پژوهشهای تاریخی کمتر به آن پرداخته شده است و میتواند مبنایی باشد برای بررسی بهتر تاریخ اجتماعی و فردی در دوران مختلف تاریخی.
یکی از مثالهایی که نویسندگان این کتاب به آن استناد میکنند در مجازات بابیان بود که در دوره قاجار رخ داده بود و به عنوان خروج علیه شاه اسلامپناه تلقی میشد. اما این تنها شاه نبود که اعمال قدرت میکرد و نهادهای دیگری هم بودند که چنین وظیفهای را داشتند: «حالت دیگر، مجازاتهای شرعی مانند سنگسار در صورت ارتکاب به بزهی دینی مانند زنا بود که معمولا در محاکم شرع انجام و در صورت انجام پارهای از گناهان توسط حاکم شرع اجرا میشد. بنابراین قدرت عرصه تاختوتاز شاه به مثابه حاکم مطلق نبود و علمای روحانی و عمال دیوانی که از اعیان شهر به حساب میآمدند دارای نفوذ بودند. روحانیون طبق سنتی بلندمدت مورد رجوع بودند و در تصمیمگیریهایی که در حوزه زندگی سیاسی و اجتماعی و همچنین در مورد مردم به عنوان رعایای قاجار اتفاق میافتاد نقش قابلتوجهی داشتند. بعدها رضاشاه با ایجاد یک نظام حقوقی و قضایی جدید و سکولار به دوگانگی دیرینه میان محاکم شرع و محاکم عرف پایان داد.»
مستندنگاری تنبیه بدن
امر جنسی یا فانتزیهای ذهنی
یکی از کتابهایی که مورد توجه پژوهشگران باستانشناسی سیاستهای جنسی و جنسیتی مورد توجه قرار گرفته، «رساله فجوریه» نوشته والی بن سهراب گرجی است که مدعی است به دستور ناصرالدینشاه به رشته تحریر درآورده است: «این کتاب به شرح ماجراجوییهای جنسی والی میپردازد و طیف متنوعی از کنشهای جنسی را دربرمیگیرد. والیخان در روایتهایش به انواع کنشهای جنسی مانند سکس میان دو همجنس (مرد با مرد) میپردازد. والیخان ماجراهای جنسی خود را به نام نمره روایت و به دقت طبقهبندی کرده است. خود طبقهبندی والیخان موضوع جالب توجهی است. برای مثال: بر وافقان کعبه حضور و عاکفان ساحت طور سلطنت عظمی و دولت کبری مستور نماند که این رساله را فجوریه نام نهادم و مشحون نمودم بر دو واقعه و یک گفتار: واقعه اول در مباشرت و معاشرت با نسوان است و ایشان بیست و هشت تناند. واقعه دوم، ملاوطه با وشاقان سیم ساق است. آنها نود و دو تن میباشند. گفتار، در بیان مقاربت با کنیزان روسیاه چون روزگار خود این بنده است.»
موضوعی که از چشم پژوهشگران کتاب هم پنهان نمیماند برخورد جامعه قاجاریه با امر جنسی است که با شیوه جامعه مدرن متفاوت است: «در نوشته والیخان بیش از آنکه روسپیخانه نام برده شود به فضاهای مرتبط با زندگی روزانه مانند خانه، فضاهای داخلی و نامتعارف خانه مانند دالان ورودی، پشتبام، حمام و حتی مبال اشاره شده است. حمامها، باغها، فضاهای باز و تفرجگاههای بیرون شهر و حتی در یک مورد غار نیز از فضاهایی هستند که در نوشته والیخان به آن برمیخوریم. همچنین نوشته والیخان پیوند تنگاتنگ کنش جنسی با زندگی روزانه را به نمایش میگذارد. والیخان کنش را نه همچون مراسمی خاص که نیازمند زمان و مکانی ویژه باشد بلکه به عنوان بخشی از زندگی روزانه که به سادگی در هر مکان یا زمانی ممکن است اتفاق بیفتد، تصویر میکند.»
این سلیقه تا آنجایی بود که او زنانی را انتخاب می کرد که از نظر پزشکی و هورمونی مشکلاتی داشتند. حتی تاجالسلطنه دختر ناصرالدینشاه معتقد است، باروری از مسائل و مشکلات دربار ناصرالدینشاه و ناشی از همین سلیقه بوده است: «برای مثال انیسالدوله یکی از محبوبترین همسران شاه در واقع ملکه او هرگز باردار نشد و به روایت تاجالسطنه همواره حسرت داشتن فرزند بر دل او ماند. از منظری دقیقتر احتمال دارد همین سلیقه شاه در باب انتخاب زنانی با چهره درشت و اندام پرمو در واقع شامل بانوانی میشده که از منظر پزشکی آمادگی کمتری را برای باروری داشتند که دستکم در مورد انیسالدوله و زنانی که تاجالسلطنه اشاره میکند وضع به این منوال بوده است.»
معرفی مشخصات کتاب :
به کوشش لیلا پاپلی یزدی و مریم دژمخوی با همکاری عمران گاراژیان، سید حسن موسوی شرقی و گوهر سلیمانی رضاآباد نشر نگاه معاصر، چاپ اول، ۱۳۹۷ ، ۱۳۹ صفحه ، ۱۲ هزار تومان
سایت تاریخ ایرانی: