25 اردیبهشت 1400

امام خمینی خطاب به هویدا:با اسرائیل دشمن اسلام و مسلمین، پیمان نبندید


امام خمینی خطاب به هویدا:با اسرائیل دشمن اسلام و مسلمین، پیمان نبندید

امام خمینی در ۲۷ فروردین 1346 طی نامه‌ای از نجف برای امیر‌عباس هویدا نخست‌وزیر وقت، شمه‌ای از جرائم و قانون‌شکنی‌ها و بیدادگریهای رژیم شاه را بر ‌شمردند. امام در این نامه با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین فرمودند «عوآطف مسلمین را جریحه‌دار نکنید. دست اسرائیل و عمال خائن آن را به بازار مسلمین بیش از این باز نکنید اقتصاد کشور را بخاطر اسرائیل و عمال آن به خطر نیندازید فرهنگ را فدای هوس آنها ننمائید. از خدای بزرگ بترسید»
نظر به اهمیت این نامه با هم آن را مطالعه می‌کنیم:

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
و لاحول و لا قوة الابالله العلی العظیم
جناب آقای هویدا: لازم است نصایحی به شماها بکنم و بعضی از گفتنی‌ها را تذکر دهم چه مختار در پذیرش آن باشید یا نه‌. در این مدت طولانی که بجرم مخالفت با مصونیت آمریکائیها که اساس استقلال کشور را در هم شکست از وطن دور هستم و بر خلاف قانون شرع و قانون اساسی در تبعید بسر می‌برم مراقب مصیبتهایی که به ملت مظلوم بی پناه ایران وارد می‌شود بوده‌ام و از آنچه به این ملت اصیل از ظلم دستگاه جبار می‌گذرد کم و بیش مطلع شده و رنج برده‌ام‌. موجب کمال تأسف است که نغمه ناموزون اصلاحات شماها تقریباً از حدود تبلیغات رادیو و روزنامه‌های غیر آزاد و بعضی نوشته‌های مشحون به گزافه تجاوز ننموده و هر روز بر فقر و بیچارگی ملت افزوده می‌شود و ورشکستگی بازار و بازرگانان محترم روز افزونست نتیجه این همه هیاهو و تبلیغات سرتاپا گزاف بازار سیاه برای اجانب است و ملت را بحالت فقر و عقب افتادگی به اسم ملت مترقی نگهداشتن است حکومت پلیسی و غیرقانونی شما و اسلاف شما بخواست آنان که می‌خواهند ملل شرق بحال عقب‌افتادگی باقی باشند حکومت قرون وسطائی‌، حکومت سرنیزه و زجر و حبس‌، حکومت اختناق و سلب آزادی و حکومت وحشت و قلدری است‌. به اسم مشروطیت بدترین شکل حکومت استبداد و خودسری و با نام اسلام بزرگترین ضربه به پیکر قرآن کریم و احکام آسمانیست با اسم تعالیم عالیه اسلام یک یک احکام اسلام را زیر پای گذاشته و اگر خدای نخواسته فرصت یابید خواهید گذاشت و با گزافه دعوی تعالی و ترقی‌، کشور را به حال عقب افتادگی نگهداشته‌اید. اینها حقایق تلخی است که باید دنیا را مطلع کنم و انگشت روی بعضی بگذارم تا آنها که غافل هستند یا تغافل می‌کنند احساس وظیفه کنند و از ریاکاری‌ها و سالوس بازیهای شماها گول نخورند. جشنهای غیر ملی که به نفع شخصی هر سال چندین مرتبه تشکیل می‌شود و در هر مرتبه مصیبتهای جان‌گداز برای اسلام و مسلیمن و ملت فقیر پای برهنه ایران به بار می‌آورد یکی از آنهاست با سرنیزه پلیس از مردم بیچاره بی‌پناه خرجهای گزاف آنها را گرفته می‌شود یکی از جشنها که نمی‌توانم اسم روی آن بگذارم جز هوس و شهوت و بازی با احساسات ملت گفته می‌شود چهار هزار میلیون ریال خرج شده است که نصف آن از خزانه ملت و نصف دیگر بی واسطه از بازار و غیره با زور و ارعاب اخاذی شده خون دل فقرا خرج نامجوئی و خودکامه‌گی (خودکامگی‌)است و تا این ملت در این حال است و به وظیفه خود و حقوق خود آشنا نشده است هر روز برای شماها عید و شادی و برای ملت بدبختی و نکبت است توام با این جشنهای نامیمون آنقدر هتک نوامیس مسلمین و اسلام بوده است که قلم را عار است از ذکر آن‌. شما در کاخهای مجللی که در هر چند سال تغییر مکان داده و با میلیونها تومان خرجهای گزاف که تصورش برای ملت ممکن نیست نشسته‌اید و مخارج آن را از کیسه این ملت بدبخت اخاذی نموده‌اید و ناظر بر فقر و گرسنگی ملت‌، ورشکستگی بازار و بیکاری جوانان فارغ‌التحصیل هستید ناظر وضع اختلال فلاحت و زراعت اختلال وضع بازار و تسلط اسرائیل بر شئون اقتصادی بلکه بطوری که گزارش داده‌اند دخالت اسرائیل در فرهنگ می‌باشد ناظر فقدان ضرویات اولیه زندگی در غالب دهات نزدیک به مرکز چه رسد به دهکده‌های دورافتاده از قبیل آب آشامیدنی سالم حمام وسایل بهداشت هستید ناظر ترویج فساد اخلاق سلب امانت در اعماق دهکده هستید ناظر تشکیل صندوق به اسم تعاون و اخاذی و عارتگری مأمورین از دهقان گول خورده و پشیمان هستید بالاخره ناظر حبسها و ارعابها و تهدیدهای غیر قانونی هستید و در خوشی و عیاشی و بازیهای خجلت‌آور غوطه خورده و به قبرستانی که نامش ایران است فاتحه می‌خوانید چطور وجدان خود را راضی می‌کنید برای حکومت زود گذر اینقدر چاپلوسی از اجانب کرده ذخایر ملت را به رایگان یا به مقدار ناچیز تسلیم آنها نموده و ظلم و ستم زیردستان یعنی ملت بدبخت می‌کنید؟ چرا راضی می‌شوید حکومت خود و ملت خود و مملکت اسلام را عقب افتاده بدنیا معرفی کنید؟ نقض قانون اساسی سند عقب افتادگی است‌. رفراندم غیر قانونی و در عین حال قلابی سند عقب افتادگی است‌. آزاد نگذاشتن ملت برای انتخاب وکیل و نصب اشخاص معلوم‌الحال را به دستور دیگران بی دخالت ملت دلیل ضعف و عقب‌افتادگی است‌. شماها می‌دانید اگر ملت سرنوشت خود را در دست بگیرد وضع شماها این نحو نیست و باید تا آخر کنار بروید و اگر ده روز آزادی به گویندگان و نویسندگان بدهید جرائم شما برملا خواهد شد قدرت آزادی دادن ندارید (الخائن خائف‌) سلب آزادی مطبوعات و دیکته کردن سازمان به اصطلاح امنیت سند عقب افتادگی است‌. هر چندی جشن گرفتن برای اموری که در دیگر کشورها اسمی از آن نیست با تحمیل خرجهای کمر‌شکن به ملت سند دیگری است‌. تسلیم به خواستهای دولت پوشالی اسرائیل و بخطر انداختن اقتصاد مملکت سند ضعف و نوکریست و سند خیانت به اسلام و مسلمین است‌.
اعطای مصونیت به اجانب سند بزرگ عقب افتادگی و بی حیثیتی و تسلیم بی قید و شرط است‌. شما می‌دانید با تصویب این طرح چه خیانتی به این مملکت و به اسلام کرده‌اید و چه ضربه‌ای به استقلال مملکت زده‌اید البته مخالف این طرح خائن و مستحق تبعید است‌. آقای هویدا نطقهای اسف‌انگیزی که مع‌الاسف طبع شده است متضمن بعض اعترافاتست که به اساس استقلال کشور لطمه می‌زند که اینجانب از تذکرش عار دارم چرا جلوگیری از طبع و نشر این کتابها نمی‌کنید؟ عمداً با حیثیت این کشور بازی می‌کنید یا نمی‌توانید با این مغزهای معیوب ادراک کنید؟ آیا علمای اسلام که حافظ استقلال و تمامیت کشورهای اسلامی هستند گناهی جز نصیحت دارند؟ با حوزه‌های علمی غیر از خدمت به اسلام و مسلمین و کشورهای اسلامی گناهی دارند؟ اجانب اینها را سد راه نفوذ خود می‌دانند و به اضمحلال آنها کمر بسته و شماها مجری احکام دیگران و محکوم دلار هستید کوبیدن حوزه‌های علمیه و حمله مسلحانه به مدرسه فیضیه و صحن مطهر قم و کشتار دسته جمعی پانزده خرداد جز خدمت کورکورانه به صاحبان دلار چه اسمی دارد؟ فشار به مراجع اعلام و محصلین حزه‌های علمیه و تاخت و تاز به دانشگاه جز خدمت به اجانب چه نتیجه داشت‌؟ آنها نمی‌خواهند قرآن کریم و احکام آن حاکم بر ملل اسلام باشد تا ذخایر آنها را به یغما ببرند و کسی حرفی نزند و در عوض آنها را مصونیت دهد آنها نمی‌خواهند ما در بین ملت آزاد باشیم و گویندگان ما آزاد باشند و شماها مع الاسف مأمور اجرا هستید مأمور چشم و گوش بسته مأمور بی چون و چرا حوزه‌های علمیه سپاه دانش اخلاق و درستی بوده و هست به معنای واقعی نه گزافه و صرف تبلیغ شماها اگر دانش دوست هستید چرا حمله وحشیانه به مراکز دانش می‌کنید چرا مدرسه فیضیه و دانشگاه را به خاک و خون می‌کشید چرا محصلین علوم دینیه را یک روز راحت نمی‌گذارید چرا با دانشجویان در خارج و داخل این نحو معامله می‌کنید؟....
آقای هویدا من وظیفه دارم شماها را نصیحت کنم شماها از این ملت و در این آب و خاک پرورش پیدا کرده و صاحب عناوین شده‌اید اینقدر با حیثیت این ملت بازی نکنید بجای این همه گزافه و جنجال خدمتی به این سروپا برهنه‌ها کنید یا لااقل اینقدر با بهانه‌های مختلف آنها را رنج ندهید از این کسبه بی بضاعت اینقدر اخاذی نکنید اینقدر برای ارضای شهوات دیگران به علمأ و ملت و محصلین و دانشجویان فشار نیاورید. با اسرائیل دشمن اسلام و مسلمین آواره کننده بیش از یک میلیون مسلم بی پناه پیمان برادری نبندید عواطف مسلمین را جریحه‌دار نکنید. دست اسرائیل و عمال خائن آن را به بازار مسلمین بیش از این باز نکنید اقتصاد کشور را بخاطر اسرائیل و عمال آن به خطر نیندازید فرهنگ را فدای هوس آنها ننمائید. از خدای بزرگ بترسید دخترهای جوان گول خورده را به سربازخانه‌ها نبرید به نوامیس مسلمین خیانت نکنید آیا این حقیقت تلخ را که قبلاً انکار کردید و گوینده آن را مستحق تبعید دانستید حالا هم که عمل کردید انکار می‌کنید؟ آیا فجایع جشن بیست و پنجمین سال را و بی فرهنگیها که در آن کردید منکر هستید از قهر خدا بترسید از قهر ملت بهراسید با احکام خدای تعالی بنام دین مترقی بازی نکنید با اسم قرآن به احکام اسلام لطمه نزنید با حوزه دینیه به اسم سرباز وظیفه پوچ بی فایده و یا خدمتگذاران به فرهنگ و ملت این نحو سلوک وحشیانه نکنید و بالاخره علمای امت را وادار نکنید که با شماها بطور دیگر سلوک کنند. اینها شمه‌ای از فجایع شماها است نسبت به دین و دنیای ملت و گفتنی زیاد است می‌گویم شاید شماها متنبه شوید و بخود آئید. شاید مراجع اسلام و علمای اعلام و خطبای گرام احساس وظیفه کنند شاید طبقه جوان روشنفکر و اصناف مختلف بیدار شده احساس وظیفه کنند شاید جوامع بشری و مدعیان بشر دوستی احساس وظیفه کنند شاید سازمان ملل و غیر آن بیش از این به نفع کشورهای بزرگ راضی نشوند ملل ضعیف پایمال شوند شاید هیأت حاکمه و دستگاه جبار تا دیر نشده بخود آیند.
(ان ربک لبالمرصاد والله من ورائهم محیط) والسلام علی من اتبع الهدی‌) روح‌الله الموسوی الخمینی
(منبع : صحیفه امام خمینی جلد ۲ صفحه ۱۲۳)
چند روزی از صدور این اعلامیه نگذشته بود که متن آن به ایران رسید. حجت‌الاسلام سید‌حمید روحانی نویسنده کتاب «نهضت امام خمینی» در جلد دوم این کتاب در زمینه چاپ و تکثیر نامه امام به هویدا چنین می‌نویسد:
با در نظرگرفتن شرایط خفقان بار آن روز می‌توان دریافت که کمتر چاپخانه‌ای جرئت چاپ اعلامیه‌های مخالف رژیم را به خود می‌داد زیرا ساواک در اکثر چاپخانه‌ها در بین کارگران و کارمندان، مأمور گذاشته بود، و از بیرون نیز کاملاً چاپخانه‌ها را زیر نظر داشت و رفت و آمدها را کنترل می‌کرد. با وجود این ما توانسته بودیم با چاپخانه‌ی کوچکی در خیابان 15 خرداد (بوذرجمهری سابق) معروف به چاپخانه بزرگمهر ارتباط سری برقرار سازیم و با بکار بستن مسائل امنیتی بیش از دو سال با آن کار کنیم و تمام اعلامیه‌های سال 44 ـ46 حوزه‌ی علمیه‌ی قم را در آن چاپخانه به چاپ برسانیم، بدون آن کوچکترین ردپایی باقی بگذاریم.
نسخه‌ی اصلی اعلامیه امام خطاب به هویدا نزد برادری به نام الهی بود که طی سفری به عراق با خود به ایران آورده و هنوز موفق به چاپ آن نشده بود. حتی به منظور دستیابی به امکانات چاپی به بعضی از شهرستانها مسافرت کرده و با بعضی از مسئولان چاپخانه‌ها گفتگو به عمل آورده لیکن متأسفانه نتیجه‌ای نگرفته بود.
تماسها و گفتگوهایی که آقای الهی در اینجا و آنجا برای چاپ اعلامیه‌ی مزبور انجام داده بود، موجب گردید که تا اندازه‌ای خبر صدور اعلامیه از طرف امام در محیط بازار منعکس گردد و نیز بعضی افراد که مضمون آن را خوانده بودند، برای دیگران به صورت سرگوشی بازگو می‌کردند، که به شایع شدن جریان و آگاهی ساواک کمک می‌کرد. با وجود این طبق اسناد به دست آمده، ساواک با آن تشکیلات عظیم و گسترده تا روز کشف جریان که به طور اتفاقی روز داد صدوراعلامیه از طرف امام را نمی‌توانست باور کند! و گزارشاتی را که در این زمینه دریافت می‌کرده شایعه پنداشته و دستور شناسایی «اشخاصی که چنین شایعاتی را در بازار رواج می‌دهند» صادر می‌کرده است.
متن آن به این شرح است:
«تاریخ رسیدن به منبع 25/5/46
موضوع تلگراف خمینی
به طوری که در بازار شایع گردیده اخیراً خمینی تلگرافی به پیشگاه شاهنشاه آریامهر و نخست‌وزیر مخابره کرده دایر بر اینکه مخارج سنگین جشنهای تاجگذاری و دعوت این همه مهمان به عهده کیست و این هزینه زیاد از کدام محل تأمین خواهد شد. ضمناً در این تلگراف نسبت به تشکیل مجلس مؤسسان اعتراض شده است.»
در زیر این گزارش پی‌نوشت شده است:
«آقای صالحی گرچه نمی‌توام به صحت موضع اطمینان نمود معهذا با تماس با بخش 303 تعیین شود که آیا سابقه‌ای از این موضوع در آن بخش وجود دارد ضمناً از ساواک تهران خواسته شود که حتی‌‌الامکان نسبت به شناسایی اشخاصی که چنین شایعاتی را در بازار رواج می‌دهند اقدام فرمایند. 30/5»


(سند شماره یک)
جالبتر آن که مقامات به اصطلاح امنیتی سفارت ایران در بغداد پس از گذشت نزدیک پنج ماه از صدور اعلامیه امام از طریق تهران خبر آن را با ناباوری و شگفتی دریافت کردند و در گزارشی حیرت و بهت‌زدگی و ناباوری خود را چنین ابراز داشتند:
«به 316
از سرو 18/6/46
با توجه به اهمیت خبر و وجود عوامل مقیم در محل سکونت خمینی و گذاشتن قریب 5 ماه از تاریخ انتشار اعلامیه پنهان ماندن چنین چیزی فوق‌ العاده بعید است.
ضمن آ‌ن که هیچ یک از همکاران در این زمینه خبری به دست نیاورده‌‌اند. و به علاوه عدم تطبیق تاریخ وقایعی که اعلامیه مورد نظر به آن مناسبت انتشار یافته جهت روشن کردن نکات خواسته شده اقدام و نتیجه به استحضار می‌رسد. مقرر فرمایند در صورت امکان یک برگ فتوکپی این اعلامیه را به منظور ادامه تحقیقات ارسال فرمایند. اردوان»


(سند شماره 2)


صحیفه امام خمینی