12 تیر 1393
امیرخانی: امام موسی صدر، آدم خارقالعادهای نبود بلکه به معنای واقعی یک روحانی بود
نشست نقد و بررسی کتاب «7 روایت خصوصی» نوشته حبیبه جعفریان با حضور رضا امیرخانی و بلقیس سلیمانی در محل مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در بخشی از این مراسم بلقیس سلیمانی نویسنده کتاب «بازی عروس و داماد» گفت: زندگینامه را میتوان به 2 روش همدلانه یا بیطرفانه نوشت. کتابی که خانم جعفریان نوشته، همدلانه است و با خانواده امام موسی صدر مراوده داشته است. شخصیت امام موسی، شخصیتی بوده که خانم جعفریان با او همدلی کرده و قبولش داشته است. بنابراین در این کتاب، تحلیلهایی که مشی امام موسی صدر را به چالش بکشد، نمیبینیم. از طرفی یک بیشکلی ظاهری در کار هست. به خانم جعفریان هم گفتم که بیش از هرچیز پتانسیل این را دارد که رماننویس بشود. به همین دلیل هم زندگینامههایی که مینویسد، بسیار شیرین است. خانم جعفریان روی فرم روایتها خیلی کار کرده است. ساختار این کتاب، پازلی است و هرکسی قطعهای از پازل را سرجای خود میگذارد و بخشی از ابعاد وجودی امام موسی صدر را مشخص میکند.
نویسنده کتاب «خاله بازی» ادامه داد: این دریافتها، دریافتهای ذهنی هستند به همین دلیل در این کتاب، تاریخ و تقویم، جای چندانی ندارد؛ جز در روایتی که علیآقا برادر بزرگتر امام موسی صدر ارائه میکند و یک روایت خطی است. اما وقتی همه و دخترهای امام موسی صدر دارند روایت میکنند، گویی درون و زندگی آنهاست و دریافتهای خودشان از امام موسی صدر بیان میشود. اینجاست که میتوان گفت در این کتاب زندگینامه که چندان هم شبیه زندگینامه نیست، زندگی جاری است. روایت همسر امام موسی از جایی شروع میشود که شوهرش نارنگی دوست ندارد. این روایت بسیار زنانه و حسی است. همه راویان همین کار را کردهاند، حتی پسر امام موسی صدر، امام صدرالدین. به هر حال، خلاف زندگینامههای تحلیلی، این که اکثر راویان کتاب زن هستند، زندگی را در این کتاب جاری کرده است.
سلیمانی در بخش دیگری از سخنانش گفت: همیشه هم اینطور نبوده که منزل علمای شیعه اندرونی رازآلود و بستهای داشته باشد. بلکه در این کتاب هم به نمونهای اشاره شده که یک عالم زنجانی در دوران مشروطیت یعنی زمانی که اصلا رسم نبوده، اتوبیوگرافی نوشته و از خانودهاش گفته است. بههر حال زندگینامهنویسی با انقلاب اسلامی و جنگ، خودش را در ایران بالا کشید و امروز میبینیم که زندگینامه انسانهای معمولی که در جبههها حضور داشتند، به چاپهای چندم و بالا میرسد. یعنی مانند تئوری مرگ مولف، تئوری مرگ مرد بزرگ هم در زندگینامهنویسی را در انقلاب دیدیم.
جعفریان نیز در بخشی از این برنامه گفت: ما در بیشتر کتابهای زندگینامهایمان این قاب و فریم خانه روحانیون را نداریم و به همین دلیل هم از شجاعت خانواده امام موسی صدر برای مشارکت در تولید این کتاب تشکر میکنم. آشنایی با این خانواده برایم اتفاق بسیار خوبی بود. اگر این کتاب، خوب شده است، سهم نویسندگی من چند مثقال است و دلیل اصلی به این دلیل است که این خانواده واقعا متفاوتاند و نظر شما را در رابطه با خیلی مسائل تغییر میدهند.
رضا امیرخانی در این نشست گفت: نام کتاب «7 روایت خصوصی» است و اتفاقا خانم جعفریان شخصینگاریهای لطیفی را در این کتاب آوردهاند. ایشان تکجملههایی را آورده که شاید هیچ ربطی به کتاب نداشته باشد و فقط برای نویسنده است ولی بسیار تاثیرگذار و زیبا هستند. من هم میخواهم با جملات شخصی خودم شروع کنم. 6 ماه است که به دلایلی هیچ کار نوشتنی انجام ندادهام و داستانی ننوشتهام. اما به برخی جاها برای صحبت کردن یا حضور در نشست، دعوت شدهام. چند هفته پیش، نزد یکی از دوستان روحانیام بودم و به او گفتم به دلیل این 6 ماه عدم فعالیت، احساس نفاق میکنم. 6 ماه است که ننوشتهام البته 20 سال قبلش را نوشتهام. 6 ماه است که با این وضع در کمال جسارت به جلسات مربوط به کتاب میروم. آن دوست سعی در آرام کردن من داشت و میگفت نه تو اینهمه فعالیت داشتهای. به او گفتم نه، اجازه بده صحبتم تمام شود. به آن دوست روحانی گفتم عجب از شما دارم که 30 سال است به عنوان روحانی در جلسات حاضر میشوید و کار روحانیها را نمیکنید.
وی افزود: با این مقدمه، میتوانم بگویم که امام موسی صدر هیچ کاری نکرد جز این که یک روحانی بود. اصلا به دنبال قدرت نبوده و به نظر میرسد که با آن عبای بلند از قدرت فرار میکرده و میتوان تصور کرد که قدرت به دنبالش میدویده است. اگر کاری را انجام میداد، کاری بود که از او خواسته شده بود. با خواندن کتاب «7 روایت خصوصی» به این نتیجه رسیدم که امام موسی صدر، آدم خارقالعادهای نبود بلکه تنها و به معنای واقعی یک روحانی بود. همه ما سعی کردیم سراغ امام موسی صدر برویم و دربارهاش بنویسیم. من هم به لبنان رفتم و مطالبی را جمعآوری کردم ولی دیدم که قبلا چاپ شدهاند. بنابراین همه ما سعی کردهایم درباره امام موسی صدر بنویسیم ولی یا نتوانستهایم و یا ننوشتیم. من سعی کردم سراغ کسانی بروم که ارتباط مشخص و نسبتی با او نداشتهاند. حتی سعی کردم به سراغ آن بستنیفروش و آدمهایی بروم که از نزدیک با او زندگی نکردهاند تا تحت تاثیرش نبوده باشند و حرفهای متفاوت بزنند ولی هرکسی که از کنار این انسان عبور کرده باشد، تحت تاثیرش قرار گرفته است.
وی در بخش دیگری از این برنامه گفت: از یک موضوع بسیار خوشحالم و آن هم این که با این کتاب، وارد منزل یک روحانی شیعه شدم. درباره برخی از روحانیون این اتفاق افتاده است. البته در خانه روحانیونی که ما دوستشان داریم، مسائل قشنگ و خوشایندی وجود دارد. باید این مباحث را باز کنیم تا ببینیم از چه منظر و چه دینی داریم به آن میپردازیم. تا قرون ششم یا هفتم میلادی، هیچ روایتی از حضرت مریم(س) در تاریخ و کلام مسیحیت وجود ندارد. اما در کتاب مقدس ما، تنها روایت مقدس و قدسی از این بانو وجود دارد. یادمان باشد که اسلام اولین دینی بود که در آن اجازه ورود به خانواده را داشتهایم. بسیاری از مطالب و آموزههایی که در دین ما هستند، از خانه پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) نقل شده و بیرون آمدهاند. ارزش این کتاب، علاوه بر کار خانم جعفریان به خاطر پرداختن به خانه و زندگی امام موسی صدر است.
تسنیم