11 بهمن 1392

اولین کسی که گفت «خلیج عربی»


اولین کسی که گفت «خلیج عربی»


درباره خلیج فارس و نام آن، تاکنون آثار بسیاری، چون کتاب و مقاله از دیدگاه‌های گوناگون نگاشته شده است و بیشتر کسانی که در مورد خلیج فارس سخن گفته و نوشته‌اند، از بیگانگان، به ویژه انگلیسی‌ها بوده‌اند، زیرا به لحاظ جایگاه ویژه‌ای که در این منطقه داشته‌اند، بیشتر کوشیده‌اند تا حقیقت پنهان ماند و نام ساختگی و نادرست را به جای نام اصیل و درست خلیج فارس، به کار برند.
بیشتر مأموران انگلیسی نیز در گزارش‌ها و سخنرانی‌های خود، از واژه ساختگی و نادرست خلیج به جای خلیج فارس، که نام درست، باستانی، مستند و نگهداری شده در تاریخ است، استفاده کرده‌اند. به علاوه داستان تغییر نام خلیج فارس در سال‌های اخیر نیز از ترفندهای همان بازی‌های پنهانی سیاست بود، که خوشبختانه مورد پذیرایی جهانیان قرار نگرفت.
سر چارلز بلگریو، که از سال 1926 تا 1957م، کارگزار انگلستان در خلیج فارس بود، کتابی نوشت، که در سال 1966م/1345ه‍ ش، چاپ و منتشر شد. وی در نوشته‌ها و پژوهش‌های خود، بیش‌تر از یادداشت‌های «سر فرانسیس ارسکین لاخ» که یکی دیگر از کارگزاران و پیروان مکتب سیاست شناخته شدة بیگانگان در خلیج فارس بود، بهره برده است.  بلگریو، که بیش از 30 سال، سیاست استعماری انگلستان را در خلیج فارس رهبری کرد و با ایران و ایرانی نیز چندان خوب نبود، نخستین کسی بود، که آشکارا واژه خلیج عربی را به جای نام درست و اصیل خلیج فارس جعل کرد و آن را با زیرکی ویژه‌ای به کار برد. وی در کتاب خود، می‌نویسد:
«خلیج فارس، که تازیان اینک آن را خلیج عربی گویند...»
و بدین ترتیب می‌خواهد واژه ساخته شدة «خلیج عربی» را در بین مردم و کشورهای منطقه خلیج فارس، به ویژه عرب‌ها، زبان‌زد سازد. پیش از استفادة او از این نام نادرست، واژه خلیج العربی، هرگز در نوشته‌های معتبر به چشم نمی‌خورد، مگر در موارد اندکی که برخی از تاریخ و جغرافیانگاران از دریای سرخ به نام خلیج‌العربی یاد کرده‌اند.(1)
لرد بلگریو در اواخر فرمانروایی خویش بر کرانه‌های باختری خلیج فارس، برای نخستین بار در مجلة صوت‌البحرین، از خلیج فارس به نام خلیج العربی یاد کرده، سپس با تلاش بسیار آن را گسترش داد.
بلگریو، در دومین کتاب خود، به نام «به بحرین خوش آمدید» (1955م) از خلیج فارس به نام درست و اصیلش یاد کرده است.(2)
لازم به توضیح است، که موضع تغییر نام خلیج فارس، پیشینة درازتری داشته است، زیرا پیش از اقدام آشکار بلگریو، در جریان سیاسی در ابعاد گوناگون در شرف تکوین بوده است، که چگونگی آن، در پرونده‌ای زیر عنوان تغییر نام خلیج فارس، مربوط به سال 1937م/1346ه‍ ش، در وزارت امور خارجه انگلستان وجود دارد.
با این حال، بعضی از تاریخ‌نگاران، جغرافیانگاران، سیاستمداران و مأموران کشورهای بیگانه، در کتاب‌ها، مقاله‌ها و سخنرانی‌های خود، از این دریا بارها به نام خلیج فارس یاد کرده‌اند، که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شود:
«بارون تاورنیه» معروف به ژان باپتیس، جهانگرد فرانسوی، که در سدة 17م، چندین بار به ایران سفر کرده است، درباره دریانوردی در خلیج فارس، می‌نویسد:
«دریانوردی در خلیج‌ها خطرناک‌تر از دریاهای بزرگ است، به جهت این که در موقع انقلاب و تلاطم، امواج کوتاهترند و سریع‌تر رفت و آمد می‌کنند، از این رو کشتی نمی‌تواند عرض آب را بپیماید و در خلیج فارس خطر از سایر خلیج‌ها بیشتر است، زیرا که در چندین نقطه عمق دریا خیلی کم است و کشتی‌های که داخل این خلیج می‌شوند بایستی از هرموز[هرمز] یا بندرلنگه ملاحان بومی استخدام کنند تا بصره و همچنین از بصره تا هرموز[هرمز]...»(3) در کتاب تاریخ اقتصادی ایران (1780 الی 1960م) که توسط چارلز عیسوی لبنانی‌الاصل، ویراستاری شده است، نام درست خلیج فارس ده‌ها بار تکرار گردیده و در صفحه 25 آن آمده است:
«راه‌های ارتباطی ایران با دنیای خارج، با برقراری خطوط تلگرافی به اروپا و راه افتادن کشتی‌های تجاری در دریای مازندران و خلیج فارس رو به بهبود گذاشت.»(4) لرد کرزن(5)، وزیر امور خارجه انگلستان، به سال 1892م/1271ه‍ ش، در کتاب ایران و قضیه ایران خود، به خلیج فارس اشاره کرده، می‌نویسد:
«از لحاظ من تفویض بندری به دولت روس در خلیج فارس از ناحیة هر دولتی که باشد لطمه و اهانت ارادی نسبت به انگلستان و سبب اختلاف بی‌جهت وضع موجود و انگیزه‌ای غرض‌آلود در پیدایش جنگ و جدال خواهد بود.»(6)
لرد لانس دان، وزیر امور خارجه انگلستان در 5 مه 1903م/1282 ه‍ ش، در مجلس اعیان آن کشور، ضمن سخنانی به نام درست و اصیل خلیج فارس اشاره کرده است:
«بدون هیچ‌گونه تردید می‌گویم، به وجود آمدن یک پایگاه دریایی یا یک بندر نظامی در خلیج فارس به وسیله قدرت دیگر، از نظر من خطری بزرگ برای منافع بریتانیا است و اگر چنین وضعی پیش آید، با تمام قوا و امکاناتی که داریم با آن مقابله خواهم نمود.»(7) سرآرتور هاردینگ، وزیرمختار بریتانیا در ایران، که روزگار مظفرالدین شاه قاجار از سال 1900 تا 1905م/1279-1284ه‍ ش، در ایران می‌زیسته، در کتاب خاطرات خود، از دریای جنوب ایران به نام خلیج فارس یاد کرده، می‌نویسد:
«مبلغی معادل دو میلیون و چهارصد هزار لیرة انگلیسی (با بهرة 5%) به دولت ایران وام داده و عایدات کلیة بنادر ایران غیر از بندرهای فارس و خلیج فارس را به عنوان محل استهلاک وام، گرو برداشته بود.»(9)
سر آرنولد ویلسن، پژوهشگر و دیپلمات انگلیسی، در کتاب خلیج فارس(1928م) خود، بارها از آب‌های جنوبی ایران به نام خلیج فارس یاد کرده، می‌گوید:
«اهمیت موقع خلیج فارس از جهت دفاع و حفظ منافع هندوستان به خوبی از این نکته استنباط می‌شود که کلیة قونسول‌ها و مأموران سیاسی نواحی مختلف آن، از طرف حکومت هندوستان تعیین می‌گردد و قسمتی از نیروی دریایی هند همیشه در آب‌های آن مستقر است.»(10)
سردنیس رایت، سفیر پیشین انگلستان در ایران، که در سال 1953م/1332ه‍ ش، برای بازگشایی سفارت بریتانیا، به ایران سفر کرده و در سال 1963م/1342 ه‍ ش به عنوان سفیر کبیر به ایران آمده و تا 1971م/1350ه‍ ش، در تهران بود، در کتاب ایرانیان در میان انگلیسی‌ها، بارها از دریای پارس به نام خلیج فارس نام برده، می‌نویسد:
«برای خاطرْجمع ساختن شیخ خزعل به سرپرسی کاکس، نماینده سیاسی مقیم بریتانیا در خلیج فارس اجازه داده شد به اطلاع شیخ برساند که دولت بریتانیا متعهد شده است استقلال ایران را محترم بشمارد و توضیح می‌دهد که تعهد موضوع قرارداد 1907م/1325ه‍ ق/ 1286ه‍ ش، به معنی حفظ وضع موجود در کشور است که از آن جمله است ادامة حالت خودمختاری که آن جناب در حال حاضر از آن برخوردار هستند.»(11) ویلیام راجرز، وزیر امور خارجة پیشین آمریکا، در گزارش 26/3/1971م، خود در مورد سیاست خارجی این کشور از نام درست و اصیل این دریا، یعنی خلیج فارس استفاده کرده، می‌گوید:
«میزان سرمایه‌گذاری خصوصی آمریکا در نفت شبه جزیره عربستان و سواحل خلیج فارس، از یک میلیارد و نیم دلار تجاوز نمی‌کند.»(12) آلکسی واسیلف، در کتاب مشعل‌های خلیج فارس (1971-1977م) بارها به نام درست این دریا، یعنی خلیج فارس اشاره کرده، می‌نویسد:
«در آغاز سال‌های پنجاهم، نخستین توفانی که پس از گذشت 20 سال نافذتر شده است، حوزة خلیج فارس را فراگرفت، در ماه مه 1951م، حکومت دکتر مصدق شرکت نفت انگلیس و ایران را ملی کرد. کار دکتر مصدق، اقدامی بود قاطع و مردانه که حق حاکمیت ملت ایران را بر ثروت‌های طبیعی خویش به وی بازگردانید.»(13)
فرد هالیدی، در کتاب مزدوران انگلیسی، نیروی ضداغتشاش در خلیج فارس (بین سال‌های 1977-1979م) از نام درست خلیج فارس استفاده کرده، می‌گوید:
«هدف نظام یا نظم نوینی که در خلیج فارس شکل می‌گیرد، عملی ساختن تحولات و پایان دادن به تنش‌هایی است که در اواخر سال‌های 1950م، شروع شده است.»(14) سر آنتونی پارسونز، آخرین سفیر انگلستان در رژیم شاهنشاهی، در کتاب غرور و سقوط خود، از آب‌های جنوبی ایران، بارها به نام خلیج فارس اشاره کرده، می‌نویسد:
«با خروج نیروهای انگلیسی از منطقه خلیج فارس در 1971م، و سلب تعهدات انگلستان برای دفاع از این منطقه، نیکسون تصمیم گرفت این خلأ را با تقویت ایران و سایر کشورهای منطقه پر کند...»(15)
برژینسکی، مشاور امنیتی کارتر، رئیس جمهور پیشین آمریکا، که همواره خواهان اعمال سیاستهای خشونت‌آمیزی دربارة ایران است، در کتاب Game Plan خود، از این دریا به نام درست آن، یعنی خلیج فارس، یاد کرده است.(16)

پی‌نویس‌ها:
1- مدنی، سیداحمد، محاکمه خلیج فارس نویسان، صص 15-14.
2- همان کتاب، ص 16.
3- تاورنیه، بارون، سفرنامة تاورنیه، صص 246-245.
4- عیسوی، چارلز. تاریخ اقتصادی ایران، ص 25.
5- Lord Kurzon.
6- کرزن، جرج. ایران و قضیة ایران، جلد دوم، ص 555.
7- وادالا، ر. خلیج فارس در عصر استعمار، ص 83.
8- هاردینگ، سر آرتور، خاطرات سیاسی سرآرتور هاردینگ، ص 21.
9- ویلسن، سر آرنولد، خلیج فارس، ص 10.
10- رایت، سردنیس، ایرانیان در میان انگلیسی‌ها، جلد دوم، ص 363.
11- لابروس، هانری، خلیج فارس و کانال سوئز، ص 33.
12- واسیلف، الکسی. مشعل‌های خلیج فارس، ص 21.
13- هالیدی، فرد، مزدوران انگلیسی، ص 26.
14- پارسونز، سر آنتونی، غرور و سقوط، ص 80.
15- فتح‌الهی، جعفر. سوابق تاریخی و وجه تسمیة خلیج فارس، مجموعه مقالات سمینار مسایل بررسی خلیج فارس...، ص 443.


نام خلیج فارس بر پایه اسناد تاریخی و نقشه‌های جغرافیایی، ایرج افشار سیستانی دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، صص 114 تا 121