10 خرداد 1393
خاطرات تسخیر لانه جاسوسی
با رسیدن به در اصلی سفارت، دانشجویان به طور طبیعی به راهپیمایی خود ادامه دادند. مأموران شهربانی کنار در ایستاده بودند، با توجه به اینکه این راهپیمایی و تظاهرات کوچک چهارصد و پنجاه نفره برایشان بسیار طبیعی و عادی بود، با بیتفاوتی ناظر آن بودند.
با گذشتن عدهای از دانشجویان از مقابل در اصلی سفارت و درحالی که دانشجویی مشغول فیلمبرداری و دیگری مشغول عکسبرداری از صحنه بود، دستور تهاجم توسط یکی از دانشجویان که مسئول این کار بود، داده شد.
تهاجم به سمت در اصلی سفارت واقع در خیابان آیتالله طالقانی آغاز شد. عدهای از دانشجویان به سرعت از میلههای در بالا رفتند و به داخل سفارت پریدند.
خواهران دانشجو قیچیهای آهنبُر بزرگ را از زیر چادرهایشان بیرون آوردند. به سرعت زنجیرهای در ورودی بریده و درِ لانةجاسوسی به روی سایر دانشجویان باز شد.
با توجه به امکان ورود سایر افراد به سفارت، قرار بود پس از ورود دانشجویان به داخل محوطه، هر یک از آنان عکسهای کپی شدهای از امام را به گردن خود بیاویزند و بازوبندهایی را که قبلاً در اختیار آنان گذاشته شده بود، به بازویشان ببندند. با این اقدام افراد غیردانشجو به بیرون هدایت شدند.
مساحت سفارت حدود چهارده هکتار با یک زمین چمن و یک ساختمان کوچک در کنارة آن بود.
بقیة فضای سفارت به خصوص قسمت جنوبی و شرقی آن با درختان بلند پوشیده شده بود و مانند باغی زیبا و رؤیایی به نظر میرسید. در کنار خانة سفیر یک استخر و اصطبل، و در میانة سفارت نیز یک زمین چمن و محوطهای برای پارک ماشینها وجود داشت.
دانشجویان در همان لحظه های اول، تمامی ساختمانهای محوطة سفارت را به تصرف خود درآوردند؛ اما نگهبانان سفارت با توجه به اشرافی که از طریق دوربینهای مداربسته بر تمام درها، محوطه و حتی خیابانهای اطراف داشتند، سریع درهای ساختمان مرکزی را بستند و شروع به دفاع در مقابل آنها کردند.
تمام تلاش دانشجویان این بود که به هر صورتی و هرچه سریعتر وارد ساختمان شوند، تا از نابودی اسناد جلوگیری کنند. اما نفوذ به ساختمان از طریق درها و پنجرهها که با میلههای آهنی توپر و شیشههای کلفت سهسانتی ضدگلوله پوشیده شده بودند، میسر نشد. در نهایت، با شکستن یکی از پنجرههای زیرزمین دانشجویان توانستند راههای نفوذ به آنجا را پیدا کنند و به رغم مسلح بودن نگهبانان، از این طریق وارد زیرزمین ساختمان شوند که با عکسالعمل نگهبانان و پرتاب گاز اشک آور روبهرو شدند.
سوره مهر