12 آذر 1400
درباره آیتالله ملامحمد کاظم خراسانی
روز 19 آذر 1290 خورشیدی آیتالله ملامحمدکاظم آخوند خراسانی از مراجع برجسته عصر مشروطیت و از علمای طراز اول حوزه علمیه نجف هنگامی که در رأس گروه کثیری از مجاهدان عازم ایران بود به طرز مشکوکی درگذشت.(۱)
آیتالله ملا محمدکاظم خراسانی یکی از فقها و علمای بزرگ تـاریخ معاصر بود که رهبری جریان مذهبی در انقلاب مشروطه را بر عهده داشت. او برای حفظ کیان و استقلال کشور از هیچ کوششی دریغ نکرد و به سبب نقشآفرینی در جهت استقرار مشروطه، جایگاه سیاسی و معنوی والایی یافت.
زندگی نامآوران و ژرف اندیشان را بر کاغذ آوردن، کاری بس دشوار است. گوشههای روشن زندگی این رادمردان که برگهایی زرین در تاریخ اسلام به جای گذاشتند، برای همیشه در گیتی جاودان میماند. همچنین جایگاه و نقش مراجع دینی در جامعه اسلامی و روابط آنها با طبقه حاکم و مردم از مباحث مهم تاریخ ایران دوره اسلامی به ویژه در دو قرن اخیر است. بیداری و هوشیاری مراجع در برخورد با جریانهای سیاسی زمانه و واکنش به کارکرد حکومت در سیاستگذاریهای داخلی و خارجی و تاثیر و اهمیت بسزای روحانیت در جامعه و سیاست، مهمترین انگیزه در بررسی حیات مراجع دینی در دوره قاجار و مشروطیت به شمار میآید. از جمله روحانیان موثر در روند سیاسی دوره قاجار آخوند خراسانی است که با دخالت مستقیم در نهضت مشروطیت ایران و حکم به وجوب آن، هم به رهایی مردم از فلاکت زندگی در زیر بار حکومت استبدادی، مدد رساند و هم تلاش کرد حکومت مشروطه را از عناصر غربزده و ضد مذهبی تصفیه کند. او با دخالت مستقیم در متن نهضت مشروطیت، سایه روحانیت تشیع را در سراسر پهنه انقلاب مشروطه گسترد و اندیشههای روحانی و مذهبی خود را بر آن تحمیل کرد و مانع آزادی عمل انقلابیون غربزده ضدمذهب شد. ملا محمد کاظم خراسانی، صاحب کفایه الگویی از جمله رادمردانی است که بهار زندگی را بسی سخت گذراند و در آزمون الهی سربلند و سرفراز به در آمد و تا آنجا پیش رفت که یک خط نوشته اش پادشاهان دوره قاجار را برای همیشه از ایران فراری داد و آهنگ جهادش لرزه بر اندام روس و انگلیس انداخت.(2)
زندگینامه آخوند خراسانی، صاحب کفایه
محمدکاظم خراسانی در مشهد چشم به جهان گشود و در پرتو تربیت پدر و مادر، سالهایی چند از زندگی را سپری کرد. او برای فراگیری علوم دینی به مدرسه علمیه رفت و سالیان متوالی با همتی والا، مقدمات و مقداری از سطح را با هوش کم نظیری که داشت، پشت سر گذاشت. این بار به خدمت خانواده خود رسید و گفت: دیگر اینجا برای من تازگی ندارد، من آنچه در اینجا بود، فراگرفتم. اکنون میخواهم، راهی نجف شوم و از مرکز علم و دانش استفاده کنم.
در نجف بی درنگ مشغول تحقیق و بررسی و تحصیل شد. نخستین استادش شیخ مرتضی انصاری از استادان مجتهد و اقیانوس علم و دانش آن دوران به شمار می رفت. آخوند خراسانی در این زمان تصمیم گرفت تا «کفایه الاصول» را بنویسد. این کتاب از مهمترین کتابهای اصولی است که با بیانی شیوا، خالی از زوائد و پر از نظریات جدید و جالب در علوم اصول نگاشته شده و جزو کتابهایی است که همواه در حوزههای علمیه در درجه بالای سطح تدریس میشود و تا کنون چندین بار به چاپ رسیده است. بیش از ۱۲ دانشمند بر آن تقریر نوشته و بیش از ۱۰۰ روحانی زبردست آن را شرح کرده یا بر آن حاشیه نوشتهاند. حاشیه بر رسائل، حاشیه بر مکاسب، حاشیه بر منظومه حاجی ملاهادی سبزواری، حاشیه بر اسفار ملاصدرا، رسالهای در وقف، رسالهای در رضاع، روح الحیاه فی تلخیص نجاه و چندین کتاب دیگر که همگی نوشته آخوند خراسانی هستند در باب فقه و اصول و فلسفه به نگارش درآمده است.(3)
آخوند خراسانی، حماسه ساز تاریخ معاصر ایران
آخوند خراسانی از سلسله حماسه سازان تاریخ ایران است. وی مرجع تقلید، مدرس کمنظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه بود. تمام تاریخ نویسان مشروطه، حتی آنان که دشمن روحانیت و استیلای فرهنگ غرب در ایران بودند، رهبری او را در نهضت مشروطه پذیرفته اند. از مهمترین و برجسته ترین فرازهای حیات خراسانی نقش بسیار مهم و مؤثر و قـاطع او در تأسیس و تحکیم مبانی مشروطیت ایران است. او بزرگترین مرجع تقلید و با نفوذترین پیشوای روحانی عالم تشیع در آن عصر شناخته میشد. با در نظرگرفتن شخصیت رفیع حکم او به وجوب مشروطیت، اثری قطعی و انکارناپذیر در تقویت موقعیت مشروطه خواهان و تأیید و تثبیت مشروطیت ایران داشت. از مهمترین و بارزترین کتابهایی که در این خصوص دارای سندیت بالایی است میتوان به کتاب انقلاب مشروطیت ایران اشاره کرد.(4)
محمدکاظم خراسانی به حتم از بزرگ ترین مجتهدان جریان ساز شیعی است که در صد سال گذشته، همواره توجه دانشمندان حوزوی و مصلحان سنتی و حتی متجدد را برانگیخته است. آرای اصولی و فقهی، اندیشه های سیاسی و نظریه پردازی در حوزه حکومت و کشورداری و رهبری علمی و عملی مشروطه از جمله مواردی بود که او را مورد توجه همگان قرار میداد. یکی از مهم ترین مؤلفههای سیاست ورزی آخوندخراسانی، تلاش برای حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی ایران بود. او حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی کشور اسلامی ایران را مصداق حفظ کیان اسلام و از اهم واجبات میدانست. در نتیجه با اشغال خاک ایران توسط روسیه و انگلیس، آخوند خراسانی تمام تلاش خود را برای بیرون راندن آنها به کار گـرفت.(5)
ضرورت مشروطیت از دیدگاه آخوند خراسانی
نسخه مشروطه در ایران در نظر آخوند خراسانی بـه جـهت علاج درد فساد کارگزاران دولتی، پیچیده میشود و او قصد خود را از مشروطه خواهی همین رفع ظلم و استبداد مـسلط بـر مـردم و امر به معروف ونهی از منکر و اجراء قانون اسلام بر جامعه اعلام می کند. آخوند خراسانی مشروطه را با توجه بـه مـذهب هر کشوری تفسیر می کند، آنجا که مـی نـویسد: «همچنانکه مشروطیت و آزادی سایر دول و ملل عالم بر مذاهب رسمیه آن ممالک مبتنی و لهذا از خلل مصون است همینطور آزادی ایران هم براساس مـذهب رسـمی مـملکت که ابدالدهر خلل ناپذیر است، استوار شود.» به عقیده آخـوند خراسانی تا مادامی که آزادی جامعه در چارچوب معین تعریف شود، مشکل پیشامد نمیکند و میتواند مشروطه و آزادی تعریف شـده بـاشند و بـر اساس حدود خاص و مذهب رسمی کشور عمل شود. او در مـقابل افرادی که اقدام به توجیه و تبیین نظری عملکرد حکام خودکامه میکنند، می ایستد. وی مجلس شورای ملی را ارتباط اتحاد و اتصال میان دولت و ملت میداند و می گوید: «مجلس شورای ملی همان رابـطه اتـحاد و اتصالی است که همیشه فیمابین دولت و ملت آرزومند آن بودیم و مفتاح تربیت و ترقیاتی است که سایر ملل نائل و ما خود را محروم داشته بودیم.»(6)
فعالیت های سیاسی آخوند خراسانی
با مطالعه اوضاع و احوال زمان صاحب کفایه از استبدادهای شاهان قاجار گرفته تا نهضت مشروطیت و همچنین هجوم روس و انگلیس به ایران در می یابیم که آن بزرگوار هیچگاه از مبارزه و جهاد باز نایستاد و در حوادثی که منافع ملی و دینی در معرض توطئه و خطر قرار میگرفت، اعلام خطر میکرد و مردم را با هشدارهای خود هشیار میساخت. البته بحث پیرامون مسایل سیاسی آن برهه و واکنشهای آخوند خراسانی بسیار است و نیاز به نگاشتن کتابی مستقل دارد. او نظام مشروطیت را برای رفاه حال ملت، آبادانی کشور، گسترش عدالت میخواست و اداره امور کـشور را از طـریق شورا برای همه عقلا و افراد شایسته بدون امتیاز طبقهای بر طبقه دیگر و به طور کلی مساوات همه آحاد ملت میدانست. واقعیت تاریخی نشان میدهد که آخوند خراسانی در حـمایت و رهـبری مشروطه پس از آغـاز اسـتبداد صـغیر دارای نقش بنیادی بود و رهبری اصـلی و بـلامنازع مشروطه دوم را بر ضد محمد علی شاه به عهده داشت کـه اگـر حمایتهای مراجع نجف نبود، امـکان تسلط بر استبداد شاه میسر نمیشد.
با مراجعه به آثار به یادگار مانده از وی میتوان به این جمع بندی رسید که در ترسیم مکتب فکری و آرای سیاسی ایشان، پنج محور کلی وجود دارد که عبارتند از: اول، سیاست ورزی معصومان، دوم: سیاست ورزی فقها، سوم: نقش مردم در قدرت سیاسی یا نظریه مشروطیت، چهارم، نقش دین در سیاست، پنجم، کشور و استقلال. او در مبانی فکری و اندیشه ای خود با فقها و اندیشمندان هم عصر خود اختلافاتی داشت که با ترسیم صحیح این مکتب می توان آنها را بیان کرد.(7)
درگذشت
بسیاری از مـورخان بر این عقیدهاند که آخوند خراسانی به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است، بلکه به طریقی او را مسموم کرده انـد تـا مـانع حرکتش به ایران شوند. او را در حـرم حـضرت عـلی(ع) به خاک سپردند. فرازی از وصایای آخوند به فرزندانش: «از مرگ خویش نگران نیستم، چون به نزد کسی می روم که برای من از شما بهتر است. شـما نیز از مرگ من نگران نباشید، چون شما را به کسی میسپارم که برای شما از من بهتر است.»
منابع :
1 - محمدحسن رجبی، علمای مجاهد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 8
2 - آقا نجفی قوچانی، مـحمد حـسن، ١٣٧٨، برگی ار تاریخ معاصر، تصحیح شاکری، تهران، نشر هـفت
3 - خـراسانی، مـحمد کاظم ،١٤٠٩ق ، کفایه الاصول، قم، موسسه آلالبیت
4 - دریابیگی، محسن، ١٣٨٦، حیات سیاسی فرهنگی و اجتماعی آخوند. موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی
5 - دوانی، علی،١٣٧٩، مـفاخر اسـلام، تهران انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
6 - شـوستر، مورگان،١٣٥١، اختناق ایران، ابوالحسن موسوی شوشتری، تهران انتشارات صفی علیشاه
7 - صفایی، ابراهیم،١٣٦٢، رهبران مـشروطه، تـهران، انتشارات جاویدان
ایرنا