25 مهر 1402
سخنرانی آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی در مسجد اعظم قم در سال ۱۳۴۸
این‌قدر برای اسرائیل کار کرده‌اید که مسلمانان ما را یهودی می‌دانند
تاریخ سند: ۶ شهریور ۱۳۴۸
خیلی محرمانه
موضوع : سخنرانی گلپایگانی
ساعت نه و نیم روز ۴۸/۶/۴ نامبرده در مسجد اعظم [قم] نطقی به این مضمون ایراد کرد: ما هرچه سکوت می‌کنیم و از سیاست کناره‌گیری می‌نماییم، دستگاه اشتباه کرده و سوءتفاهم می‌کند. چندی پیش روزنامه فرمان علیه من مطالبی نوشته بود دایر بر اینکه چرا مثل جدّت حسین با کفار نمی‌جنگید و غیره و شهید نمی‌شوند، من اصلاً چیزی نگفتم، ولی الآن باید سؤال کرد که من گیرم آنها [=رژیم بعث عراق] را کفار دانسته و با آنها وارد جنگ شدم، [اگر] به من گفتند که شما چه طور مسلمان هستید که در شهرهای مذهبی شما مرکز فسق و فجور و سینما است و گفتند شما چه طور مسلمانید که دختران و زنان سپاه دانش می‌روند، پسرها و دخترها در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها مخلوط هستند، در حالی که ما [=رژیم بعث عراق] در شهر مقدس کربلا و نجف به احترام آنها سینما و غیره نساخته‌ایم، آن وقت من به اینها چه بگویم؟ ای نویسنده روزنامه فرمان اصلاً نمی‌دانم من به دستگاه چه کرده‌ام، مثل یک فرد جانی مرا اذیت و مراقبت می‌کنید. یک نفر ارسال نمودم مسجد و غیره درست کرد بعد دستگاه از ایشان التزام گرفته که دیگر چون نماینده فلانی هستید اینجا نیایید. امسال در مشهد خانه من محاصره سازمان امنیت بود، سوار ماشین می‌شدم با موتورسواری مرا تعقیب می‌کردند. درباره آتش‌سوزی مسجدالاقصی که عزای ملی است یک نوشته‌ای دادم، فوراً سیدفضل‌الله چاپخانه‌ای را بردند و آن‌قدر اذیت کرده‌اند که خدا می‌داند، در حالی که نوشته بر علیه اسرائیل چاپ کرده است و آن وقت می‌گویند که چرا اجازه نگرفته‌اید. پس آزادی یعنی چه؟! گویا می‌گویند نان خوردن آزاد است، ولی باید اجازه گرفت. خود دنیا بداند که ما آزادی نداریم. این‌قدر که برای اسرائیل کار کرده‌اید دولت عراق و اسلام تمام ایران حتی علمای ایران را یهود می‌دانند. ما خواستیم در این اعلامیه دلسوزی کنیم و این لکه یهودیت که بر پیشانی ما و ایرانیان زده‌اید شاید برطرف شود، غرضی که نداشتیم و خودتان هم در روزنامه و غیره می‌نوشتید تعمیر مسجدالاقصی به چه درد می‌خورد، باید عزای ملی اعلام کنید و مسجد اشغال شده مسلمین را از یهود پس بگیرید. این قدر که به اسرائیل دلسوزید سر سیدفضل‌الله (چاپخانه‌ای) را هم ببُرند و زن و بچه‌اش را هم به اسرائیل بفرستند. وقت آقایان را نمی‌گیرم، دنباله بحث را روز جمعه در مدرسه فیضیه ۱۵ جمادی‌الثانی ان‌شاءالله تعقیب خواهم کرد.
نظریه منبع: نطق گلپایگانی خیلی به ضرر دستگاه از نظر موقعیت حساس که با خارجه دارد تمام می‌شود. این سید یک مقدار خل است[!]، باید کوشید از راه مبارزه منفی و راه‌های دیگر ایشان را وادار به سکوت کرد و با ایشان نباید لجاجت کرد.
نظریه رهبر عملیات: مفاد گزارش صحیح است. گلپایگانی در اثر بی‌اعتنایی دولت و مراقبتی که از وی در مشهد می‌شده بسیار عصبانی و ناراحت است، ولی در ضمن سعی می‌کند از تمام جریانات به هر وسیله‌ای که شده به نفع خود بهره‌برداری تبلیغاتی نماید.
نظریه امنیت داخلی: مفاد گزارش صحیح است. گلپایگانی خود را از هر جهت در تنگنا دیده و با احضار سیدفضل‌الله طباطبایی مدیر چاپخانه علمیه که بدون اجازه مبادرت به چاپ اعلامیه گلپایگانی نموده و [با] توجه به ناراحتی‌های گذشته مبادرت به سخنرانی نموده و راهی جز اظهار این مطالب برای خود ندیده. نامبرده کماکان در ناراحتی به سر می‌برد و کلیه اقدامات وی به تحریک سیدمهدی پسر اوست.
نظریه رئیس ساواک [قم]: نامبرده از موقعی که از مشهد مراجعت نموده به علت بی‌احترامی که به او شده و احتراماتی که برای شریعتمداری قائل شده‌اند یک نوع حقارت در خود حس نموده[!] که منجر به صدور اعلامیه و سخنرانی در موقع درس و اتهامات دیگر به ساواک گردیده که به مرور ایام رفع خواهد شد.
اسناد بیشتر درباره آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی را در اینجا بخوانید