30 مهر 1400

انگلیس از دیدگاه آیت‌الله کاشانی


انگلیس از دیدگاه آیت‌الله کاشانی

  نوشته زیر برگزیده‌ای از اظهارات آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی در حوادث منجر به ملی شدن صنعت نفت و خلع ید از انگلیس است:
* * *
مردم ایران میل ندارند هیج دولت بیگانه‌ای یا عمال دولت اجنبی در کارهای داخلی مملکت ما دخالت کنند ولی عمال انگلیسی‌ها در انتخابات ما دخالت می‌کنند من سیاست انگلستان را همیشه برای ممالک اسلامی پرضرر دیده‌ام و از بس شاهد مشقات و رنجهایی بوده‌ام که برادران مسلمان و هموطنان ایرانی از سیاست انگلیس دیده‌‌اند حاضر نیستیم حتی با انگلیسی‌ها روبرو شوم. (ایران، کوه آتشفشان، حسینین هیکل، ترجمه سیدمحمد اصفیایی، قسمت ضمایم کتاب، ص 184 به بعد)
دولت انگلیس در مدت پنجاه سال در امور ایران مداخلات ناروا کرده این دولت به هیچ‌وجه خود را پایبند به استقلال و احترام به دولتها نمی‌نماید. در سابق دولت روسیه تزاری با انگلیسی‌ها همدست بود. در شمال ایران روسها و در جنوب ایران انگلیسیها بودند و مظالم بی شماری مشترکاً نسبت به ملت رنجدیده ایران می‌کردند. پس از جنگ بین‌الملل اول یک بار دیگر ایران تحت نفوذ سیاسی انگلستان قرار گرفت... من از سن 20 سالگی دارای افکار آزادیخواهانه بوده‌ام و از استعمار و ظلم و تعدی که برخلاف حق خدادادی به جامعه بشری می‌شود بیزار و متنفر بوده‌ام و ابراز مخالفت کرده‌ام. در بین‌النهرین علیه سیاست تجاوزکارانه انگلیسیها مبارزه کردم و برای نجات آن خطه از شر استعمار انگلیس با سایر آزادیخواهان همکاری نمودم سپس به ایران آمدم و پس از 30 سال زحمت و مشقت متوالی به خواست خداوند متعال، ملت ایران را بیدار کردم و با همکاری سایر رهبران موفق به ریشه‌کن نمودن نفوذ سیاسی انگلستان از این مملکت شدم... شهرت من روی اصل مجاهدات و مبارزات شدید و متمادی من علیه سیاست استعماری بریتانیا بوده است... ملتهای جهان اعم از مسیحی و مسلمان بایستی دست به دست هم بدهند و مظالم دولتهای استعماری را از هر ناحیه و به هر وسیله هر کس که باشد برطرف کنند. تا زمانی که سیاست استعماری در دنیا باقی است جنگهای خانمانسوز و فناکننده جامعه بشری از دنیا محو و نابود نخواهد شد. اگر ریشه استعمار و استثمار از جهان برکنده شود قطعاً دنیا روی سعادت خواهد دید و ملتها در رفاه و آسایش دائمی به سر خواهند برد (مجموعة مکتوبات، سخنرانیها و پیامهای آیت‌الله کاشانی، ج دوم، صفحات 15 به بعد)
دولت انگلستان سالهاست که برای تسخیر سیاسی و اقتصادی کشورهای خاورمیانه یک مکتب استعمارو استثمار داشته است اگر روش سیاسی انگلستان در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه با تجاوز و تعدی و ظلم توأم نمی‌بود دولت آن کشور این قدر مورد نفرت و کینه مردم خاورمیانه و به خصوص ایرانیان نبود... در نتیجه سیاست ظالمانة انگلستان طی سالهای متمادی اگر امروز کسی به سیاست آن کشور اظهار علاقه کند منفور و مبغوض مردم خواهد شد... پس از سقوط حکومت تزارها اتکاء تمام افراد و اشخاصی که بر دوش مردم زحمتکش این مملکت سوار شده و تعدی می‌کرده‌اند فقط و فقط به انگلستان و سیاست استعماری آن کشور مربوط می‌شود. در طول تاریخ تمام عمال خائن در ایران چه در دستگاه دولت و چه خارج از دستگاه دولت متصل به یک رشته بوده‌اند و سران رشته هم در سفارت انگلیس بوده‌اند. اگر انگلیسی‌ها از خائنین ایران حمایت نمی‌‌کردند سالها بود مردم تمام آنها را نابود کرده بودند زیرا تعداد خائنین کم ولی حمایت انگلستان از آنها زیاد بوده است... برای اینکه به میزان عدم رضایت مردم ایران نسبت به سیاست استعماری بریتانیا بهتر پی ببرید یادآوری می‌کنم که در اوایل جنگ جهانی دوم که من در بازداشت انگلیسی‌ها بودم و ارتش انگلیسی و سایر متفقین در مملکت ما حضور داشتند مردم ایران مرا به نمایندگی خود در مجلس انتخاب کردند و اگر سوابق مبارزات من با سیاست استعماری بریتانیا در نظر گرفته شود، انتخاب من به نمایندگی مردم تهران آن هم در چنان وضع و موقع دشواری در حقیقت یک رفراندوم برای سنجش میزان عدم رضایت مردم ایران از سیاست استعماری انگلستان است. (روزنامه اطلاعات 20 و 21 مرداد 1330) یکی از خوشبختی‌های ملت ایران آن است که قطع معاملات با انگلیسی‌ها بشود. اولاً ایران محاصره اقتصادی نمی‌شود و از تمام دنیا اجناس به نازل‌ترین قیمت در دسترس ایران قرار خواهد گرفت... دوران حکومت زور، دیگر سپری شده... اگر فشار اقتصادی بر ما وارد آورند، نه تنها در ایران معامله با آنها به کلی از بین می‌رود، بلکه شاید تمام ممالک اسلامی را وادار کنیم با انگلیسیها قطع معاملات کنند و یقین است که خطر و ضرر این کار برای انگلیسی‌ها از حد و حساب خارج خواهد شد (مجموعه‌ای از مکتوبات، پیام‌ها، سخنرانی‌های آیت‌الله کاشانی، جلد دوم، ص 21 الی 26، روزنامه اطلاعات، هفتم مهر 1330)


تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران، دکتر سید جلال‌الدین مدنی، دفتر انتشارات اسلامی، جلد اول