10 فروردین 1400

قیام دهم فروردین یزد 1357 دراربعین شهدای تبریز


سید احمد سجادپور

 قیام دهم فروردین یزد  1357 دراربعین شهدای تبریز

روز پنجشنبه دهم فروردین 1357 به مناسبت چهلم شهدای 29 بهمن تبریز، راهپیماییهای گسترده ای علیه رژیم شاه در سراسر کشور برگزار شد. به‌دنبال اعلام عزای عمومی از سوی امام خمینی رهبر انقلاب و آیات عظام ، بازار تهران و سایر شهرهای کشور در این روز تعطیل بود. در قسمتی از پیام امام خمینی که به مناسبت اربعین شهدای تبریز انتشار یافت آمده است:

« مصیبت بزرگی را که بر برادران تبریزی ما‌‎ ‎‌وارد شد، اربعین آن را در سوگ هستیم، و ملت ایران نیز در آن روز با عزای عمومی خود‌‎ ‎‌به ملتهای آزاد جهان بفهمانند که ما با چه شرایطی زندگی می کنیم. ازخداوند تعالی‌‎ ‎‌عظمت اسلام و مسلمین را خواستار، و قطع ایادی اجانب را امید دارم.‌ » 

متعاقب پیام امام، روز 10 فروردین 1357، سراسر کشور در اعتصاب و تعطیل عمومی و راهپیمایی‌های اعتراض آمیز بود. در شهرهای قزوین، اصفهان، بابل و کاشان، به ساختمانهای حزب رستاخیز در خلال تظاهرات حمله شد. راهپیمایی‌ها و تظاهرات مردمی در بسیاری از شهرهای کشور خشونت بار بود و بر اثردرگیری پلیس با مردم،تعداد زیادی شهید یا مجروح شدند.

بیشترین آمار شهدا و مجروحین مربوط به تظاهرات یزد بود که در این شهر نیروهای دولتی بی‌محابا به سوی مردم شلیک کردند. در این روز تمام شهر یزد یکپارچه تعطیل عمومی بود. در کشتار مردم یزد که تا نخستین ساعات روز 11 فروردین بی محابا ادامه داشت، دهها نفر از طبقات مختلف مردم به شهادت رسیدند و صدها نفر مجروح شدند. و پلیس عده زیادی را دستگیر کرد.  

حوزه علمیه یزد در اطلاعیه‌ای که روز 12 فروردین انتشار داد تصریح کرد که تظاهرکنندگان یزدی توسط نظامیان شاه از هر طرف محاصره شده بودند و تمامی راهها و حتی کوچه ها به منظور جلوگیری از فرار مردم عمداً بسته شده بود و سربازان وحشیانه به روی مردم آتش می‌گشودند. صحنه اصلی جنایت شاه در یزد، میدان پهلوی(میدان شهیدان) بود. در خلال این درگیری‌ها تعدای از علما دستگیر شدند و بعضی از آنها پس از ضرب و جرح، به شهرهای دوردست تبعید شدند. هیچ‌کس اجازه ملاقات با مجروحین را نداشت و بسیاری از مردم می‌گویند جسد شهدا به هیچ‌وجه به بازماندگان آنها داده نشد... آمار دقیقی از شهدای یزد در مورد حوادث 10 فروردین منتشر نشد و روزنامه ها به نقل از گزارش منابع دولتی تنها به دو کشته در این روز اشاره کردند. همین منابع به آمار 13 کشته در حوادث سراسر کشور اشاره کرده‌اند.  

از ویژه گی های مهم قیام دهم فروردین مردم یزد در سال 57، مردمی بودن آن است.با توجه به  پیشگامی روحانیت و شخص امام خمینی(ره)، در این روز مردم یزد به دعوت شهید صدوقی(ره) در مسجد روضه محمدیه اجتماع کردند. حضور  گسترده مردم یزد در قیام دهم فروردین، رژیم پهلوی را سخت به وحشت انداخت. نقش مساجد به عنوان سنگرهای دفاع از ارزش های دینی و تشکیل پایگاه‌های انقلاب در یک نگاه جامعه نگر رومند حرکت انقلاب اسلامی را سرعت بخشید. مسجد در قیام مردم یزد نیز نقش مرکزیت اجتماع مردم را داشت .زیرا هویت انقلاب اسلامی برگرفته از دین و پایه انقلاب ما  اسلام و رهبری انقلاب ما بر دوش امام(ره) به عنوان یک مرجع تقلیدبود و هر گاه این سه پایه دین، رهبری و مردم حفظ شود این انقلاب که به واسطه این سه مورد پدید آمده بقا پیدا خواهد کرد.

احمد شهسواری از چهره های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی استان یزد که در دوران انقلاب دانشجویی 24 ساله بود، دهم فروردین 57، روز قیام تاریخی مردم یزد مصادف با چهلم شهدای تبریز را اینگونه روایت کرده است:

«پس از سخنرانی آقای راشد یزدی در مسجد حظیره، - که آن زمان ممنوع المنبر بود، - جمعیت که به شدت مهیج بود، از مسجد خارج شدند و وارد حیاط حظیره شدند. نخست، عده ای از دانشجویان باهمراهی یکی از طلاب محترم - که او شروع کننده بود - شعار درود برخمینی سردادند. کم کم، کل جمعیت یک صدا این شعار را تکرار کردند.  سپس عده ای با این شعار از مسجد خارج شدند و به سمت میدان شهدا - امیرچخماق- حرکت کردند. صبح همان روز و قبل از مراسم مسجد حظیره، تعداد زیادی گارد مجهز به سپر و کلاه خود، ماسک و ماشین آتش نشانی در حوالی چهارراه مستقر بود. البته مقابل مسجد حظیره پلیس نبود.

به هرحال در وهله اول و هنگام خروج مسجد عده ای با شعاردادن موافق نبودند ولی به تدریج جمعیت زیادی به تظاهرات پیوست.نزدیک چهارراه که رسیدیم نیروهای نظامی وامنیتی وارد عمل شدند.

نخست با ماشین آتش نشانی روی جمعیت آب پاشیدند البته آبش گرم بود و قرمز بطوری مردم فکر کردند اسید است چون سوزش داشت؛ ظاهرا در آب ماده رنگی برای شناسایی افراد ریخته بودند. با این حال جمعیت پراکنده نشد، نیروها بعد از آن شروع کردند به تیراندازی. ما در جلو جمعیت بودیم . در ابتدا تیرها هوایی بود. برای اینکه مردم پراکنده شوند.

دیری نپایید که جمعیت مورد هدف گلوله قرارگرفت. عده زیادی به کوچه پشت مغازه حاج خلیفه رهبر هجوم بردند و از پشت وارد میدان شدند. عده ای هم از طریق شاهزاده فاضل وارد بازار خان شدند و چهار نفر -محمدرضا نامدار، لی اصغر شهریارمرادی، حسین پارساییان و محمد مهدی قدکفروشان- توسط دژخیمان رژیم ستم شاهی به شهادت رسیدند.»

 فرداى آن روز شهید والا مقام آیت الله صدوقى از علماى بزرگ شهر یزد، مردم را به تعطیل عمومى و اجتماع در مسجد جامع یزد دعوت کرد و در آن اجتماع باشکوه طى یک سخنرانى انقلابى خواستار بازگشت حضرت امام خمینى (ره) از تبعید و آزادى زندانیان سیاسى و سرنگونى رژیم شد.

در پایان این مراسم مردم بار دیگر به خیابانها ریختند و تظاهراتى را علیه رژیم برگزار کردند. این راهپیمایى و تظاهرات مردمى با حمله ماموران رژیم و تیر اندازى به سوى آنان و به خاک و خون کشیده شد در نتیجه جمعى از مردم یزد مجددا چهره واقعى رژیم را که در پشت نقاب فضاى باز سیاسى پنهان شده بود،شناختند.

به دنبال این قیام خونین  مردم یزد جمعى از روحانیون یزد از جمله شهید صدوقی به ایرانشهر تبعید و عده اى از مردم دستگیر و زندانى شدند. فرداى آن روز نیز شهر یزد، شاهد تظاهرات گسترده اى بود و در ادامه تظاهرات ، اعتراض مردم در روز 12 فروردین ، حوزه علمیه یزد به مناسبت کشتار خونین این شهر اعلامیه اى انتشار داد و با شرح واقعه متذکر شد که ماموران مسلح با سلاح آمریکایى که با پول مردم تهیه شده است آنان را در محاصره قرار دادند و حتى با بستن کلیه راههاى فرعى و کوچه هاى باریک مانع از فرار مردم شدند و سپس به طور وحشیانه به روى مردم آتش گشودند. در پایان این اعلامیه از مردم خواسته شده بود که به مبارزه ادامه دهند.

در پى این وقایع مراجع بزرگوار آیت الله العظمى گلپایگانى ، آیت الله العظمى مرعشى نجفى و آیت الله العظمى شیرازى طى نامه هاى جداگانه اى به حضرت آیت الله صدوقى  ضمن ابراز تاسف شدید از این حوادث و آگاه سازى اذهان در برابر اقدامات رژیم در جهت تفرقه افکنى میان ملت و روحانیت بر ادامه مبارزه با رژیم در جهت تفرقه افکنى میان ملت و روحانیت بر ادامه مبارزه با رژیم منفور پهلوى تاکید کرد و نوزدهم اردیبهشت را روز برگزارى چهلم شهداى یزد اعلام کرد.

اربعین شهداى تبریز در شهرهاى دیگرى چون اهواز و جهرم نیز همراه با حوادث بسیار ناگوار و به خاک و خون کشیده شدن مردم بود. حضرت امام خمینى (ره) در نهم اردیبهشت همان سال به مناسبت قیام مردم یزد پیامى صادر کردند و در طى آن فرمودند:

«سلام و تحیت بر مومنین محترم یزد و سایر شهرهایى که با خون خود بزرگداشت اربعین خونین تبریز را گرامى داشتند. ... در منطق شاه و مزدوران وابسته اش ‍ اهالى محترم تبریز که یکپارچه به پا خاستند و با فریاد مرگ بر شاه ، زمین را لرزاندند تعدادى از بیگانگان بودند که از خارج مرز به طور قاچاق وارد شده بودند و شما اهالى محترم یزد که دلاورانه قیام نمودند و با تعطیل عمومى و شعار متداول مرگ بر شاه ، عامل آمریکا را دیوانه تر کردید، معدودى هستید که از آن طرف مرز به صورت غیر قانونى وارد یزد شدید! اهالى ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب که یکپارچه از شاه متنفرند، ایرانى نیستند! اینان همگى به صورت قاچاق وارد ایران شده اند! در این منطق ، ایرانى خلاصه مى شود به صورت قاچاق وارد ایران شده اند! در این منطق ، ایرانى خلاصه مى شود در شاه و دار دسته اش و از مستشاران و کارمندان آمریکایى و انگلیسى و روسى و صهیونیستى و غارتگران بین المللى که اقتصاد ایران را قبضه کرده اند.

ما که با این منطق ها روبرو هستیم به خواست خداوند تعالى تا بر چیده شدن بساط ارتجاعى شاهنشاهى و برپا کردن حکومت عدالت گستر اسلامى دست از مبارزه بر نمى داریم ، تا حکومت دموکراسى به معنى واقعى جایگزین دیکتاتورى و خونریزیها شود. »

ساواک رژیم در گزارشی که بولتن خبری خود به طور سری از وقایع یزد می آورد چنین می نگارد:

«روز 1337.1.9 شیخ محمد صدوقی یزدی در مسجد حظیره شهر یزد سخنرانی نسبتا تحریک آمیزی ایراد کرد که متعاقب آن حدود 400 نفر از مسجد خارج و به تظاهرات خیابانی و شکستن شیشه های شعب بانک ها و برخی تاسیسات مبادرت نمودند که با دخالت مامورین انتظامی متفرق گردیدند.

به دنبال وقایع مذکور، صبح روز 1337.1.10 نیز تظاهرات در شهر یزد وقوع پیوست که مامورین با شلیک هوایی و با استفاده از ماشین آب پاش برای متفرق کردن اخلال گران اقدام نمودند و به علت آنکه اخلال گران مامورین را با چاقو و پنجه بکس و آجر مورد حمله قرار داده بودند، مامورین ناچارا به سوی آنها تیراندازی و در نتیجه دو نفر کشته و 10 نفر مجروح گردیدند.»

خبرگزاری پارس حوادث روزهای نهم و دهم فروردین یزد را چنین مخابره می کند :

«مقارن ظهر دهم فروردین ماه عده ای در خیابان های شهر یزد به راه افتادند و به تظاهرات ضد ملی  پرداختند  و در این میان عده ای اخلال گر با سنگ، پنجه بکس، چاقو به مامورین انتظامی حمله کردند. مامورین در پی این حمله نخست به وسیله ماشین آب پاش و گاز اشک آور و سرانجام با تیراندازی هوایی کوشیدند مهاجمان را پراکننده کنند ولی این عده متفرق نشدند. و با پرتاب سنگ به شکستن شیشه بانک ها و مغازه و ایجاد حریق ادامه دادند با شدت حملات اخلال گران مامورین انتظامی تیراندازی کردند که در نتیجه آن دو نفر کشته و هفت نفر مجروح شدند.»

روزنامه اطلاعات نیز در گزارشی از حوادث خونین یزد چنین می نویسد:

«در جریان تظاهرات و آشوب های که طی چند روز اخیر از سوی گروهی در شهر یزد بر پا شد ده نفر مجروح شدند مجروحین که اغلب بر اثر اصابت گلوله در حین تیراندازی آسیب دیده بودند در بیمارستان های  پهلوی  و گودرز یزد بستری و تحت معالجه هستند. این عده عبارتند از : حسین زحمتکش 65 ساله، علی فرهنگدوست راننده شرکت مخابرات، اعظم پوررضایی 25 ساله و خانه دار، حسین بهرامی 30ساله، حسین پارساییان 30 ساله قصاب، منصور سلطان اشرافیان 14 ساله، سید  فخرالدین اهل السادات 16 ساله، حسین رجبیان 16 ساله، محمود افشاری 35 ساله و علی اکبر رزاقی 40 ساله. ضمنا در جریان تظاهرات یزد دو نفر در خیابان پهلوی مقابل گاراژ اتوسیر اقبال هدف گلوله قرار گرفتند و کشته شدند. هویت یکی از مقتولین استاد رضا نامدار است که شغل وی بنایی بوده است و هویت دومین قربانی هنوز معلوم نیست.»

ساواک براساس سندی، حوادث دهم فروردین یزد را از زبان شهید صدوقی چنین عنوان می کند :« نامبرده بالا بعد از نماز جماعت مغرب و عشا روز 1337.1.12 در مسجد حظیره شهر یزد حدود 100 نفر از مردم در مسجد را جمع کرده و ضمن صحبت با آنان درباره واقعه روز دهم فروردین 37 اظهار داشته این برنامه را قبلا پیش بینی کرده بودند، ژاندارمری، بیمارستان و غیره را دیده بودند و در آن روز راه ها را بسته بودند و مردم برای دفاع از خود از چوب و سنگ استفاده کردند. معلوم است هرکس که پول دارد پیروز است و کسی که مسلسل دارد در برابر بی دفاع پیروز می باشد جوانان هم عقده دارند و شعار بدی که ندادند فقط درود بر خمینی فرستادند...»

از نوع گزارش‌هایی که منابع ساواک و خبرگزاری پارس و روزنامه اطلاعات از حوادث دهم فروردین یزد ارائه می دهد، می توان دریافت آنهابا انکار واقعیت های موجود در یزد  به  نحوی می خواهند عنوان کنند که ابتدا مردم یزد دست به خشونت زدند و اختشاش آفریدند و تظاهرکنندگان مسلح به پنجه بکس، چاقو و... به مامورین حمله کرده اند و پلیس امنیتی در مقام دفاع برآمده اند. ولی آنچه از حوادث آن روز می توان گفت اینکه تظاهرات بصورت مسالمت آمیز در شرف اتمام بود که مامورین شاه با برنامه از پیش تعیین شده به مردم بی دفاع حمله کردند. نیروهای امنیتی درسرکوب مردم تا آنجا پیش رفتند که از طریق  بستن راه ها و کوچه های مشرف به میدان شهدای فصلی یزد،مانع از فرار مردم از صحنه سرکوب شدند.


موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی