26 اردیبهشت 1400
نقش ساواک در کشتن دبیر کل «حزب مردم»
ناصر عامری دبیر کل «حزب مردم» یک ماه بعد از آنکه از سوی شاه و به دلیل انتقاد از فساد و بی کفایتی دولت هویدا از مقامش عزل شده بود، در یک سانحه برنامه ریزی شده توسط ساواک به قتل رسید.
***
روز 10 بهمن 1353 ناصر عامری دبیرکل «حزب مردم» در یک سانحه رانندگی مشکوک در جاده رشت کشته شد.
ناصر عامری فرزند سلیمان در سال 1307 شمسی در شهر کرمان متولد شد و تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه خود را در مدارس شهر کرمان پشت سر گذاشت.
ناصر عامری تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه کرنل در آمریکا به پایان رسانیده و در رشته اقتصاد کشاورزی از آن دانشگاه دکترا گرفت. از جمله مهمترین مسئولیتهای عامری پس از بازگشت به ایران عبارت بود از: ریاست ادارة عمران کرمان (وابسته به اصل چهار)، معاونت استانداری کرمان، معاونت بنگاه عمران و معاونت امور عمران روستایی سازمان برنامه، رئیس شرکت تعاونی کارمندان کرمان، نماینده مجلس مؤسسان و معاون بانک مرکزی. عامری در سال 1342 و در دوران نخستوزیری اسدالله علم مدیرکل امور اجتماعی و عمران دهات وزارت کشور شد. طی سالهای بعد هم به ریاست بانک توسعه کشاورزی منصوب شد. ناصر عامری از آغاز تأسیس حزب مردم، عضو آن شد و در سال 1338 نام او را جزو اعضای سی نفره شورای مرکزی (عالی) حزب مردم میبینیم.
در سال 1345 به کمیته مرکزی این حزب راه یافت. شایع بود که عامری از مدتها قبل موضوع عضویت خود در حزب مردم و فعالیت در آن را به فراموشی سپرده و به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت بیشتر نزدیک شده است. او در آن مقطع رئیس بانک توسعة کشاورزی بود و روابط نزدیکی هم با هویدا داشت و حتی شایع بود که هویدا قصد دارد از وجود او در مدیریتهای مهمتری بهره بگیرد و به همین دلیل گفته میشد عامری آماده شده بود عضویت در حزب ایراننوین را بپذیرد و گویا ورقة عضویت (آنکت) در آن حزب را هم پر کرده و امضا نموده بود. در آن روزگار کسانی که مقرر بود مشاغلی مهم از مجموعه دولت بر عهده گیرند، پبشاپیش باید عضویت در حزب ایراننوین را بپذیرند. با این حال تقدیر آن بود که ناصر عامری نه از دولت هویدا بلکه باز هم به کمک و پیشنهاد او دبیرکلی حزب مردم را بپذیرد. عامری در طول دوران دبیرکلیاش بر حزب مردم نشان داد که خود را مقید به رعایت حال نخستوزیر و حزب میداند. او به سرعت دست به کار اصلاحات و تغییر و تحول در ساختار مدیریتی، اداری و تشکیلاتی حزب مردم در تهران و شهرستانها شد و برای به حداقل رسانیدن تضادها، رقابتها و اختلافات درونی در حزب مردم تلاش قابل توجه ولی کمتر ثمربخشی انجام داد و طی ماههای پایانی سال 1352 یا اوایل سال 1353 وانمود ساخت که میخواهد حزب مردم را از رکود و ضعف رها ساخته و به تدریج آن را به عنوان رقیبی جدی و دردسرساز برای حزب اکثریت ایراننوین مطرح سازد. عامری وعده داده و مدعی هم بود که در آیندهای قابل پیشبینی تشکیل دولت داده و حزب مردم را به جایگاه حزب اکثریت ارتقا خواهد داد و به ظاهر جنبوجوشی هم در مجموعه فعالیتهای این حزب ایجاد کرد.
در این میان عامری به تدریج حملات و انتقادات خود را به مجموعه دولت هویدا و حزب اکثریت ایراننوین افزایش داده و دولت هویدا و حزب او را به ناکارآمدی، فساد، نادانی و دهها مورد ضعف و نقص دیگر متهم ساخت. عامری دولت هویدا را متهم ساخته بود که استقلال قوه قضائیه را از میان برده است و باید قوه قضائیه و دستگاه دادگستری از مجموعة دولت مستقل شود. نیز دولت هویدا را مکرراً متهم میساخت که ارتجاعی بوده و از برآوردن حداقل نیازهای مردم کشور ناتوان است و اعضای حزب ایراننوین را فاسد و فرصتطلب خوانده بود که هیچ اعتنایی به وظایف حزبی خود نشان نمیدهند. این موضعگیریهای عامری که با لحن تندی همراه میشد، در نهایت امر شاه را خشمگین ساخت و به دنبال آن به یکباره دستور اخراج عامری را از دبیرکلی حزب مردم صادر کرد و بدین ترتیب کمیته مرکزی حزب مردم در بعد از ظهر روز ششم دی 1353 در یک نشست اضطراری و بدون مقدمه، عامری را به اتهام تکروی و بیلیاقتی از دبیرکلی حزب مردم برکنار کرد. دکتر ناصر عامری در دهم بهمن 1353 و در جریان یک تصادف در جاده رشت به بندر پهلوی کشته شد. برخی قتل عامری را دسیسهای از سوی شاه و ساواک دانستند.
اسناد و مدارک موجود نشان میدهد که ناصر عامری در برخی از لژهای فراماسونری و از جمله در لژ کرمان عضویت داشت. برخی رقبای عامری در حزب مردم او را که تحصیلکردة دانشگاه کرنل در آمریکا بوده و در اداره اصل چهار ترومن در ایران هم کار میکرد، جاسوس سیا میدانستند.
کتاب: اسدالله علم «مردی برای تمام فصول»