13 تیر 1393
تلگراف هشدار آیت الله گلپایگانی به ارتشبد ازهارى
متن تلگراف مرجع عالیقدر حضرت آیتاللّه گلپایگانى به ارتشبد ازهارى ـ تهران
بسماللّه الرحمن الرحیم
تیمسار ارتشبد غلامرضا ازهارى
(ابلغکم رسالات ربى و انالکم ناصح امین)
برحسب وظیفه شرعیه و مسئولیت مهمى که برعهده دارم لازم دانستم به جنابعالى و تمام درجهداران و افسران و افراد ارتش تذکر دهم، باشد که این تذکرات باعث تنبیه و فکر صحیح و اتخاذ ترتیب مشروع و منطقى گردد و در مقابل خداوند متعال و وجدان و ملت ایران و مردم آزاد دنیا بیش از این این مملکت اسلامى سرافکنده و مورد تنفر واقع نشود. (فاجمعو امرکم و شرکاءکم ثمّ لایکن امرکم علیکم...)
آقاى ازهارى، سلب آزادىهاى فردى و اجتماعى و ایجاد اختناق و سانسور و کشتار و اتلاف نفوس نه شما را بر ابقاء حکومت استبدادى توفیق میدهد و نه این ملت ستمدیده را آرام و نه مقام روحانیت را از انجام وظیفه شرعیه بازمیدارد. اگر راستى بقاء این مملکت را میخواهید با ملت عناد و لجاج نورزید و بر آتش تنفر و انزجار و اعتراض و اعتصابى که اعمال ضد اسلامى و مصالح مملکتى حکومت آن را روشن کرده است هیزم نریزید و از راهى که منتهى به ندامت و زوال حیثیات مملکت است بازگردید. و به نداى وجدان و عقل و دین پاسخ دهید. با اسلحهاى که در انبارها با پرداخت میلیاردها پول ملت محروم ذخیره شده، ملت را که مالک واقعى آن است نکشید. و به اظهار پشتیبانى بعضى اجانب که میخواهند شما را هرچه بیشتر به دشمنى با ملت برانگیزند تا مطیع فرمانشان باشید و غیر از آنها پناهگاه و پشتیبانى نداشته باشید مغرور نشوید و شخص پرستى را بر مصالح مملکت ترجیح ندهید.
من به شما اتمام حجت میکنم آنچه شما در اهتمام حفظش هستید که حتما خواسته ملت و مصلحت مملکت نیست مجوز این اقدامات خشونت بار نمیباشد. آیا نمیبینید که مملکت در اعتصاب است، آیا نمیدانید که دانشگاهیان و فرهنگیان و بازاریان و کارگران و کارمندان صنعت نفت و مطبوعات و حوزه و همه و همه همکارى با نظام حاکم را خیانت به مملکت و حقوق و آزادى خود میدانند. راضى نشوید در تاریخ ثبت شود که ارتش ایران بعد از سالها استراحت ملت را هدف قرار داد و خیابانها و کوچه و بازار را و دانشگاه و مدارس را از خون ملتى که بودجه هنگفت ارتش را متحمل است رنگین ساخت.
آقاى ازهارى با توجه به اینکه نهضت اصیل ملت ایران براى طرد استعمار و استبداد تمام قشرهاى مملکت را فراگرفته است مقابله آن با نیروهاى مسلح و کشتار صغیر و کبیر مملکت را از بحران و ناآرامىها نجات نخواهد داد و مردم به چیزى غیر از پایان یافتن حکومت استبدادى و تامین آزادى و عدالت اجتماعى در سایه برقرارى نظام اسلامى راضى نخواهند شد. شما که بعنوان حفظ نظام مشروطه سلطنتى با مردم روبرو شدهاید و افراد را به جرم مخالفت با رژیم دستگیر مینمائید میدانید که نیم قرن است از جانب نظام حاکم بر این مملکت رژیم مشروطه ملغى شده و سالها است که عملا بساط آن را برچیدهاند و به رژیم دیکتاتورى و به اصطلاح شاهنشاهى که از فلسفههاى مهم انقلاب مشروطه پایان دادن آن بود تبدیل شده است و اسناد و مدارک و سخنرانىها و مسافرتها و اوضاع مملکت و روزنامهها همه در این مدت گواه این است که رژیم مشروطه عملا و رسما و حتى اسما الغا شده است، آیا خود شما واقعا تحت رژیم مشروطه بر مملکت مسلطید؟ بیائید بیش از این مملکت را به خطر و مردم را به جنبش وادار نسازید. معلوم است مردم این سبک حکومت و استبداد را نمیتوانند هضم کنند که این همه کشته میدهند باز هم ایستادگى مینمایند آیا اگر ملتى رژیم خود را بخواهد تغییر دهد ارتش آن ملت حق دارد به عنوان معارضه و کوبیدن ملت وارد عمل شود و مردم را هدف تیر قرار دهد و به قتل عام تهدید نماید؟ از خدا بترسید و از راه باطل برگردید.
خداوند متعال همه را به رشد و صلاح و آنچه موجب خیر و ترقى مسلمانان و طرد استعمار است هدایت فرماید. محمدرضا موسوى الگلپایگانى
17 ذىحجهالحرام 98 ه 27/8/1357
نداى اسلام
بسماللّه الرحمن الرحیم
تیمسار ارتشبد غلامرضا ازهارى
(ابلغکم رسالات ربى و انالکم ناصح امین)
برحسب وظیفه شرعیه و مسئولیت مهمى که برعهده دارم لازم دانستم به جنابعالى و تمام درجهداران و افسران و افراد ارتش تذکر دهم، باشد که این تذکرات باعث تنبیه و فکر صحیح و اتخاذ ترتیب مشروع و منطقى گردد و در مقابل خداوند متعال و وجدان و ملت ایران و مردم آزاد دنیا بیش از این این مملکت اسلامى سرافکنده و مورد تنفر واقع نشود. (فاجمعو امرکم و شرکاءکم ثمّ لایکن امرکم علیکم...)
آقاى ازهارى، سلب آزادىهاى فردى و اجتماعى و ایجاد اختناق و سانسور و کشتار و اتلاف نفوس نه شما را بر ابقاء حکومت استبدادى توفیق میدهد و نه این ملت ستمدیده را آرام و نه مقام روحانیت را از انجام وظیفه شرعیه بازمیدارد. اگر راستى بقاء این مملکت را میخواهید با ملت عناد و لجاج نورزید و بر آتش تنفر و انزجار و اعتراض و اعتصابى که اعمال ضد اسلامى و مصالح مملکتى حکومت آن را روشن کرده است هیزم نریزید و از راهى که منتهى به ندامت و زوال حیثیات مملکت است بازگردید. و به نداى وجدان و عقل و دین پاسخ دهید. با اسلحهاى که در انبارها با پرداخت میلیاردها پول ملت محروم ذخیره شده، ملت را که مالک واقعى آن است نکشید. و به اظهار پشتیبانى بعضى اجانب که میخواهند شما را هرچه بیشتر به دشمنى با ملت برانگیزند تا مطیع فرمانشان باشید و غیر از آنها پناهگاه و پشتیبانى نداشته باشید مغرور نشوید و شخص پرستى را بر مصالح مملکت ترجیح ندهید.
من به شما اتمام حجت میکنم آنچه شما در اهتمام حفظش هستید که حتما خواسته ملت و مصلحت مملکت نیست مجوز این اقدامات خشونت بار نمیباشد. آیا نمیبینید که مملکت در اعتصاب است، آیا نمیدانید که دانشگاهیان و فرهنگیان و بازاریان و کارگران و کارمندان صنعت نفت و مطبوعات و حوزه و همه و همه همکارى با نظام حاکم را خیانت به مملکت و حقوق و آزادى خود میدانند. راضى نشوید در تاریخ ثبت شود که ارتش ایران بعد از سالها استراحت ملت را هدف قرار داد و خیابانها و کوچه و بازار را و دانشگاه و مدارس را از خون ملتى که بودجه هنگفت ارتش را متحمل است رنگین ساخت.
آقاى ازهارى با توجه به اینکه نهضت اصیل ملت ایران براى طرد استعمار و استبداد تمام قشرهاى مملکت را فراگرفته است مقابله آن با نیروهاى مسلح و کشتار صغیر و کبیر مملکت را از بحران و ناآرامىها نجات نخواهد داد و مردم به چیزى غیر از پایان یافتن حکومت استبدادى و تامین آزادى و عدالت اجتماعى در سایه برقرارى نظام اسلامى راضى نخواهند شد. شما که بعنوان حفظ نظام مشروطه سلطنتى با مردم روبرو شدهاید و افراد را به جرم مخالفت با رژیم دستگیر مینمائید میدانید که نیم قرن است از جانب نظام حاکم بر این مملکت رژیم مشروطه ملغى شده و سالها است که عملا بساط آن را برچیدهاند و به رژیم دیکتاتورى و به اصطلاح شاهنشاهى که از فلسفههاى مهم انقلاب مشروطه پایان دادن آن بود تبدیل شده است و اسناد و مدارک و سخنرانىها و مسافرتها و اوضاع مملکت و روزنامهها همه در این مدت گواه این است که رژیم مشروطه عملا و رسما و حتى اسما الغا شده است، آیا خود شما واقعا تحت رژیم مشروطه بر مملکت مسلطید؟ بیائید بیش از این مملکت را به خطر و مردم را به جنبش وادار نسازید. معلوم است مردم این سبک حکومت و استبداد را نمیتوانند هضم کنند که این همه کشته میدهند باز هم ایستادگى مینمایند آیا اگر ملتى رژیم خود را بخواهد تغییر دهد ارتش آن ملت حق دارد به عنوان معارضه و کوبیدن ملت وارد عمل شود و مردم را هدف تیر قرار دهد و به قتل عام تهدید نماید؟ از خدا بترسید و از راه باطل برگردید.
خداوند متعال همه را به رشد و صلاح و آنچه موجب خیر و ترقى مسلمانان و طرد استعمار است هدایت فرماید. محمدرضا موسوى الگلپایگانى
17 ذىحجهالحرام 98 ه 27/8/1357
نداى اسلام