06 دی 1395

انتقاد تیمسار مقدم از ضعف ساواک در رویاروئی با انقلاب


انتقاد تیمسار مقدم از ضعف ساواک در رویاروئی با انقلاب

سپهبد ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک در نامه‌ای که روز دوم آذر 1357 یک ماه و نیم قبل از فرار شاه از کشور به دفاتر ساواک در سراسر کشور فرستاد از ضعف و سستی این سازمان در رویاروئی با انقلاب انتقاد کرد.

در این نامه چنین می‌خوانیم:

اخیراً در مورد گزارشاتی که از سوی ساواک به مقامات عالیه مملکت تقدیم شده، فرموده‌اند «ساواک وضع یک خبرگزاری را پیدا کرده که فقط حوادث و وقایع را پس از وقوع اطلاع میدهد و این پاسخ انتظاری نیست که از ساواک وجود دارد.» اوامر بالا در حقیقت هشداری است بر اینکه سازمان اطلاعات و امنیت کشور و عوامل آن در شرایط حساس و تاریخی کنونی بنحو مطلوب و رضایتبخش وظائف و رسالت تاریخی خود را انجام نمی دهند و یا اینکه روشهائی را مورد استفاده قرار نمی دهند که بتواند نیاز اساسی مملکت را در کسب اطلاعات مورد نیاز و پیش‌بینی اوضاع و احوال و پیشگیری بموقع از حوادث نامطلوب، برآورده سازد.

سازمان اطلاعات و امنیت هر منطقه مسئول کشف فعالیتهای ضدامنیتی، شناسائی عوامل منحرف و محرک و کسب اطلاعات بموقع از تصمیمات و اقدامات آنان و رویدادهای احتمالی میباشد. فی‌المثل اگر در یک منطقه روی طبقات و گروههای خاصی فعالیت انحرافی و تبلیغات سوء انجام می شود، یا نشریه مضره‌ای تهیه و توزیع می گردد و بالاخره هسته یا گروه فعالی در خفا فعالیت ضدملی می کند، ساواک باید در آن نفوذ داشته باشد و عوامل را بشناسد و محل تهیه و تکثیر نشریات را کشف کند. نفوذ و رخنه در محافل و گروهها و هسته‌های مخفی یا مجامع نیمه‌آشکار وحتی آشکار و کسب اطلاع ازآنها، از وظایف حتمی و اولیه ساواک است.

با شرح مراتب بالا و با علم اینکه رخدادهای اخیر در مملکت سبب شده که در ظاهر از وجهه و امکانات و نفوذ ساواک کاسته شود، معهذا ایجاب می نماید که سازمان و عوامل آن حتی در شرایط نامطلوب نیز بابررسی اوضاع و اتخاذ رویه‌های منطقی و عملی، راهی برای اجرای وظائف و به ثمر رسانیدن رسالت خود پیداکنند. بدیهی است که امکانات لازم در اختیار هست و برای شرایط و اوضاع هر منطقه، این امکان را بدست میدهد تا عوامل بتوانند [ناخوانا] عملیاتی را آغاز و با توفیق نسبی در هر زمینه، در مراحل بعدی به پیشروی مطمئن و منطقی بپردازند. این امر نیازمند تفکر و ارزیابی و بررسی امکانات و استعدادهای موجود در منطقه و بکارگرفتن هوشمندی و موقع‌شناسی است. اگر چه مشتی عوامل منحرف و مغرض از ساواک رویگردان شده‌اند، ‌معهذا سازمان اطلاعات و امنیت کشور هنوز یکی از پناهگاهها و مراکز مورد احترام و مراجعه و امید مردم میهن‌پرست میباشد. مسئولین باید با جلب اعتماد و دوستی مردم، آب رفته را بجوی بازآورند و با حسن رفتار و تدبیر، مواضع از دست داده را در سطح جامعه اشغال کنند و اساس را بر رابطه محترمانه و اثبات حقانیت و مأموریت ساواک در حفظ تمامیت ارضی و مبارزه با براندازان وخرابکاران قرار دهند.

دستور فرمائید با در نظر گرفتن موارد بالا و دستوراتی که قبلاً درباره ارائه چهره مردمی ساواک داده شده، کلیه امکانات را بکار گیرند و اطلاعات لازم را جمع‌آوری و با کوشش همگانی و اعمال دقت نظر و سعی و اهتمام، شرایطی بوجود آورند که ساواک موقع و موضع شایسته خود را در جامعه و در پیشگاه ملت و رهبری مملکت ابراز نماید.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ـ‌ سپهبد مقدم

* * *

نکته‌ای که در ارتباط با نامه سپهبد ناصر مقدم قابل تأمل است، این است که پیش از فراگیر شدن نهضت اسلامی مردم ایران قطعاً چنین نظری (ساواک وضع یک خبرگزاری را پیدا کرده) در بین مقامات بلندپایه حکومتی نسبت به ساواک وجود نداشت.

این دستگاه امنیتی تا سال 1355 موفق شده بود بخش قابل توجهی از نیروهای مبارز، به ویژه آن‌هایی را که مشی مسلحانه در پیش گرفته بودند، قلع و قمع و صدای آزادی‌خواهان را با چنگال خونین کمیته مشترک ضد‌خرابکاری خفه کند. اما در نیمه دول سال 1357 سازمان اطلاعات و امنیت کشور دیگر با گروه‌ها و افراد خاصی که پرونده‌ای در ساواک داشته باشند و سابقه آن‌ها و همردیفانشان برای آن سازمان روشن باشد رو به رو نبودند. آن‌ها با تمامی جامعه و با همه قشرها و طبقات مردم که خواهان سرنگون کردن نظام شاهنشاهی بودند مواجه گشتند. در چنین موقعیتی نقش ساواک به طور طبیعی از شکل نفوذ، شناسایی،‌ توطئه و فروپاشاندن گروه‌ها و یا به تله انداختن افراد، خارج می‌شود، و تبدیل به تماشاگری بهت‌زده می‌گردد که نه تنها سوار بر جریان‌های پیش آمده نیست، بلکه اسیر آن است. حال اگر در آذرماه سال 1357 «مقامات عالیه مملکت» نقش گذشته را در شاکله ساواک مشاهده نمی‌کنند، به دلیل همین موضوع است. مضاف بر این که در آن زمان که بحران، به مرز فروپاشی اساس حکومت شاهنشاهی نزدیک می‌شد، همه نهادها و مؤسسات حکومتی توان ایفای نقش پیشین خود را نداشتند از شخص محمد‌رضا پهلوی گرفته تا قوه مجریه، مقننه و قضاییه. در آن زمان فقط ارتش به عنوان یک سازمانی که زلزله انقلاب بدان راه نیافته، مطرح بودکه با نزدیک شدن به روزهای پیروزی و اعلام بی‌طرفی از سوی ارتش روشن شد که تنها متکای نظام شاهنشاهی نیز در برابر خواست یک ملت توان ایستادگی ندارد. ساواک در این روزها غیر از ایفای نقش یک خبرگزاری تمهیداتی به کار می‌برد که عملاً کارایی مثبتی برای این سازمان نمی‌آورد.

 

 


انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ‌کتاب هفدهم،‌صص 88 ـ 87.