14 فروردین 1393

ریگان و ایران


ریگان و ایران

 رونالد ریگان عضو ارشد حزب جمهوریخواه امریکا و چهلمین رئیس‌جمهور این کشور بود؛ وی این سمت را پس از پایان حکومت 4 ساله جیمی کارتر عهده دار گردید. رونالد ریگان در ششم فوریه 1911 در ایالت ایلی نویز امریکا به دنیا امد. پدرش کفاش بود و خود او از سنین جوانی وارد فعالیتهای سینمایی شد. او در 27 سالگی اولین نقش سینمایی‌اش را بازی کرد. ریگان بزودی توانست نقش اول را در فیلم‌ها بازی کند. او در سالهای فعالیتهای سینمایی خود در بیش از 50 فیلم ظاهر شد.1 ریگان برای بار اول با یک بازیگر زن ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند شد؛ نانسی آخرین همسر وی نیز از معشوقه‌های فیلمهای سینمایی‌اش و از بازیگران فیلم بود.

رونالد ریگان در دهه 1950 با پیوستن به حزب جمهوریخواه امریکا وارد فعالیتهای سیاسی شد. در 1966 فرماندار ایالت کالیفرنیا گردید و در انتخابات پائیز 1980 به عنوان مسن‌ترین رئیس جمهور تاریخ امریکا رقیب دمکرات خود جیمی کارتر را شکست داد و در سن 70 سالگی وارد کاخ سفید شد. ریگان در سیاست خارجی خود از منطق نظامیگری تبعیت کرد. او به سرعت بر بودجه نظامی امریکا افزود. پایگاههای امریکا در سراسر جهان را تقویت کرد، حضور نظامی امریکا در مناطق بحرانی جهان را تقویت نمود و نیروهای نظامی راکد را به تحرک واداشت. او به لبنان، گرانادا، خلیج فارس، دریای کارائیب، اقیانوس هند و دریای مدیترانه نیروهای اضافی گسیل داشت.

همچنین برمیزان موشکهای دوربرد امریکایی مستقر در اروپای غربی افزود و از این طریق تنشهای جدیدی میان امریکا و شوروی سابق بوجود آورد. ریگان از گروههای چریکی مخالف در نیکاراگوئه حمایت نظامی و مالی گسترده‌ای کرد و به دولت السالوادور در رویاروئی با گروههای چریکی این کشور یاری رساند. در دوران حکومت ریگان رابطه میان امریکا و پاناما بر سر مالکیت کانال 81 کیلومتری پاناما تیره‌تر از قبل شد. ریگان پایگاههای نظامی امریکا در پاناما را تا حد سر امکان تسلیح و تقویت کرد. به دستور او در آوریل 1986، دو شهر پر جمعیت لیبی یعنی بنغازی و طرابلس توسط هواپیماهای امریکایی و به بهانه‌ حمایت سرهنگ قذافی رهبر لیبی از تروریسم بمباران شد. از جمله حوادث قابل توجه دوران حکومت ریگان ترور ناموفق وی در چهارمین ماه آغاز زمامداریش بود. وی روز 30 مارس 1981 هنگامی که از هتل هیلتن واشنگتن خارج می‌شود مورد اصابت چند گلوله از سوی یک جوان سفید پوست به نام «جان هینکلی» که در بیرون هتل در انتظار خروج وی بود، قرار گرفت. در این حادثه منشی مطبوعاتی کاخ سفید که از ناحیه سر هدف قرار گرفته بود به قتل رسید اما ریگان توانست جان سالم بدر برد.

رونالد ریگان پس از 8 سال زمامداری در انتخابات نوامبر 1988 جای خود را به معاون خود جورج بوش پدر داد و در سن 78 سالگی با سیاست وداع گفت. او در سالهای آخر عمر به بیماری آلزایمر (فراموشی) مبتلا شد و در 5 ژوئن 2004 در سن 93 سالگی درگذشت.

رونالد ریگان در دهه 1970 میلادی در زمره جمهوریخواهانی قرار داشت که حامی تحکیم بنیادهای حکومت پهلوی و تقویت نظامی و اقتصادی رژیم شاه بود. او از جمله کسانی بود که مقامات بلندپایه حکومت پهلوی هر بار به هنگام تلاش برای جلب حمایتهای مالی و اقتصادی و نظامی کاخ سفید، به آنان متوسل می‌گردید.

گرچه سفر اردیبهشت 1357 ریگان و همسرش به تهران در مطبوعات داخلی یک سفر خصوصی خوانده شد ولی منابع خبری امریکا این سفر را که در آستانه پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت بسیار حساس خواندند. ریگان ابتدا در منطقه حصارک در ویلای اردشیر زاهدی میهمان وی بود. در این میهمانی ویلیام سولیوان سفیر امریکا در ایران، داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهانگردی، منوچهر گنجی وزیر آموزش و پرورش و جمعی دیگر از شخصیتهای ایرانی و امریکایی شرکت داشتند.2 ریگان سپس برای بازدید از آثار تاریخی اصفهان و شیراز به این دو شهر رفت و طی اقامت خود در تهران دوبار نیز با شاه ملاقات کرد. رونالد ریگان مانند سلف خود کارتر، رویه خصمانه‌‌ای نسبت به انقلاب اسلامی ایران داشت. او در ابتدای حکومت ودر شرایطی که چند ماه از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران می‌گذشت، روند همکاری‌‌های واشنگتن ـ بغداد را تسریع کرد و از طریق آواکسهای مستقر در عربستان به ارسال اطلاعات نظامی از جبهه‌های جنگ ایران برای عراقیها پرداخت. او همچنین به ارتقاء حجم مبادلات تجاری امریکا با عراق همت گماشت. تبعات ناشی از تصرف سفارت امریکا در تهران ـ آبان 1358ـ موضوع قطع روابط دو کشورـ فروردین 1359ـ و شکست نظامیان امریکایی در عملیات طبس ـ‌ اردیبهشت 1359 ـ از جمله رویدادهایی بود که ریگان را در پیگیری اقدامات خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران مصمم ساخته بود. دولت ریگان در اسفند 1360 نام عراق را از فهرست کشورهایی که از دیدگاه کاخ سفید «تروریست» بودند خارج ساخت3 و به تحریم تسلیحاتی و بازرگانی عراق خاتمه داد و راه را برای فروش تجهیزات نظامی به آن کشور باز کرد . به دستور وی در 1361 ش. دو میلیارد دلار اعتبار در اختیار عراق قرار گرفت. همچنین پس از قطع صدور نفت عراق از خط لوله‌ای که از سوریه می‌گذشت، امریکا توسط بانک صادرات ـ واردات و همچنین مؤسسات مالی خصوصی 2/1 میلیارد دلار وام جهت احداث خط لوله عراق به بندر عقبه اردن در اختیار صدام قرار داد. 4 در همان زمان روزنامه واشنگتن پست نوشت سازمان «سیا» از طریق تماس مستقیم با مأمورین عراقی اطلاعات ماهواره‌ای از مواضع ایران در اختیارشان قرار می‌دهد. 5

دولت ریگان در آذر 1362 دونالد رامسفلد را به بغداد اعزام کرد تا ضمن ملاقات با صدام راههای برقراری روابط سیاسی میان دو کشور و فراهم ساختن زمینه حمایت‌های نظامی امریکا از عراق را بررسی کند. 6 در پی این ملاقات، در بهمن 1362، روابط سیاسی امریکا با عراق پس از 17 سال به سطح سفارت ارتقاء یافت. این در حالی بود که در 30 دی همین سال، ریگان نام ایران را در فهرست «کشورهای طرفدار تروریسم» گنجانید7 و در 23 بهمن سال بعد، ایران را در صدر این فهرست قرار داد. 8

دولت ریگان در سالهای حکومت، از یکسو از شبکه‌های کودتا و براندازی در داخل ایران حمایت می‌کرد و بعضاً در طراحی آنها دخالت می‌نمود و از جانب دیگر ارتباط‌های آشکاری با سران سازمان مجاهدین خلق ـ منافقین ـ در امریکا برقرار ساخت. در دوران حکومت ریگان حمایت نمایندگان کنگره وسناتورهای امریکایی از منافقین علنی‌تر گردید. دولت ریگان از زمستان 1363 درهای فروش تکنولوژی بسیار پیشرفته امریکایی را به روی عراقی‌ها باز کرد و حتی صدور تکنولوژی و کالاهایی که فروش آنها به شوروی و بلوک شرق ممنوع شده بود، برای عراق ممنوعیتی نداشت.

یکی از رسوایی‌های سیاسی عمده حکومت رونالد ریگان ماجرای موسوم به «ایران گیت» است. ریگان در خرداد 1365 رابرت مک‌فارلین مشاور امنیت ملی کاخ سفید را با گذرنامه جعلی همراه با مقادیری جنگ‌افزار به تهران فرستاد تا به قول منابع خبری امریکا «مذاکراتی آشتی‌جویانه با رهبران ایران» آغاز کند. مشاور امنیت ملی کاخ سفید، به نشانه آشتی، کیکی به شکل کلید، یک سلاح کمری و انجیلی با امضای رونالد ریگان با خود آورده بود. مقامات ایرانی به دستور امام خمینی ملاقات با هیئت امریکایی را نپذیرفتند و آنان را همراه هدایا از کشور اخراج کردند. از آنجایی که روی محموله نظامی نیز جمله‌هایی به خط عبری دیده می‌شد، آن محموله نیز برگردانده شد. روز 13 آبان 1365 هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در سخنرانی خود، در سالگرد تصرف لانه جاسوسی امریکا، جریان سفرمک‌فارلین را افشا کرد. افشای این موضوع برای امریکایی‌ها بسیار ناگوار بود و تبدیل به یکی از بزرگترین رسوایی‌های سیاسی تاریخ آن کشور گردید. کاخ سفید متهم شد که متحدان امریکا را در منطقه تضعیف کرده و سیاست امریکا مبنی بر تحریم فروش سلاح به ایران را نادیده گرفته و برای آزادی گروگانها به ایران باج سبیل پرداخته است. ریگان در سخنرانی تلویزیونی مجبور شد با قبول این کار پنهانی، آن را توجیه کند. او گفت: «اکنون هجده ماه است که در طی یک ابتکار سیاسی محرمانه، ارتباط با ایران را در جریان کار خود قرار داده‌ ایم ... بدون همکاری ایران، قادر به خاتمه بخشیدن به جنگ خلیج فارس نیستیم و بدون ایران امکان برقراری صلح بادوام در خاورمیانه وجود ندارد.» 9

اما توجیهات ریگان برای اعضای کنگره امریکا قانع کننده نبود. سناتورهای دموکرات طرح استیضاح رئیس جمهور را مطرح کردند. با اینکه ریگان استیضاح نشد،‌اما رئیس سازمان سیا و برخی دیگر از مقامات امنیتی امریکا مجبور به استعفا شدند. مک فارلین خودکشی کرد، اما نجات یافت و در سال 1989 م. محاکمه و به دو سال حبس و پرداخت بیست هزار دلار جریمه محکوم شد. این رسوایی به تقلید از رسوایی سیاسی دیگری که پیش از این درزمان ریاست جمهوری نیکسون رخ داده بود و به «واترگیت» مشهور شده بود، «ایران گیت» نام گرفت. ایران گیت، به همان اندازه که برای امریکاییها شرم‌آور و مایه سرافکندگی بود برای ایرانیان مایه غرور و افتخار بود. امام خمینی(ره) در این باره چنین گفته‌اند : «... می‌خواهند عذر تقصیر بخواهند و ملت ما قبول نمی‌کند... کسی را از مقامات عالی بفرستد به اینجا که با مقامات اینجا ملاقات کنند و هیچ یک از آنها حاضر به ملاقات نشوند. این مسئله بزرگی است ... کاخ سفید را به عزا نشانده است و باید هم بنشاند...» 10

رونالد ریگان در بهمن 1365 در سخنانی تصریح کرد «ماجرای ایران بزرگترین شکست دوران ریاست جمهوری من بود و من مسئولیت کامل پیامدهای آن را بر عهده می‌گیرم.» 11

چند روز پس از این اعتراف‌، کمیسیون «تاور» که مأمور رسیدگی به این بحران بود، ماجرای مک فارلین را «اشتباه قطعی» خواند12 و ویلیام کیسی رئیس وقت «سیا» نیز در 17 اردیبهشت سال بعد هنگامی که در دادگاه مشغول ادای توضیح راجع به رسوائی «ایران گیت» بود بر اثر سکته مغزی درگذشت. 13

دولت ریگان در پی این حوادث تلاش گسترده‌ای برای بازگرداندن آبروی از دست رفته خود صورت داد، بر کمکهای اطلاعاتی و نظامی خود به عراق افزود و در پی آن موج تازه‌ای از حملات هوایی به اهداف مهم در ایران صورت گرفت. امریکاییها که تا این زمان در جنگ ایران وعراق ادعای بی‌طرفی داشتند، مجبور به افشای جانبداری خود از عراق شدند و در اواخر جنگ علناً در کنار نیروهای عراقی قرار گرفتند. امریکایی‌ها در شهریور 1366 به کشتی باری ایران موسوم به «ایران اجر » حمله کردند و تعدادی از سرنشینان آن را شهید یا مجروح کردند. در مهر همان سال پایانه نفتی «رشادت» و میدان نفتی «رسالت» در شمال این پایانه هدف حمله امریکا قرار یافت و نیم میلیارد دلار خسارت به آن وارد آمد. پس از این حوادث رونالد ریگان مستقیماً مسئولیت این حملات را بر عهده گرفت. 14

ریگان در آبان 1366 دستور تحریم کلیه واردات از ایران و اعمال محدودیت شدید بر صادرات امریکا به ایران را صادر کرد. وزیر جنگ وی «کاسپار واین برگر» نیز اوج کینه خود را نسبت به ایران نشان داد و در برابر کمیته روابط خارجی سنای امریکا از لزوم «خشکاندن ریشه ملت ایران » سخن به میان آورد. 15

در فروردین 1367 سکوهای نفتی ساسان، سلمان و نصر در خلیج فارس هدف حمله کشتی‌های جنگی امریکا قرار گرفت. در اثر این حملات، تولیدات نفت فلات قاره ایران تا میزان 50 هزار بشکه در روز کاهش یافت و یک میلیارد دلار خسارت جدید به تأسیسات نفتی ایران وارد شد. ناوهای سهند و سبلان نیز از دیگر هدفهای حمله موشکی امریکا بود که در فروردین 1367 صورت گرفت.

با این همه نقطه اوج جنایت دولت ریگان در جنگ تحمیلی حمله موشکی آن کشور به هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران بر فراز خلیج فارس بود که در 12 تیر 1367 صورت گرفت و با 298 کشته همراه بود. این هواپیما که طی پرواز شماره 655 از بندر عباس به مقصد دوبی در حال حرکت بود هنوز سقف ارتفاع پرواز را به دست نیاورده بود که بر فراز آبهای سرزمینی ایران و در حوالی جزیره هنگام، هدف حمله موشکی واقع شد و در هوا منهدم شد. دو فروند موشک از ناو امریکایی وینسنس که به آبهای سرزمین ایران تجاوز کرده و در آن مستقر بود شلیک شده بود. از میان 298 مسافر و خدمه هواپیما، 118 نفر زن و کودک بودند. همچنین 20 نفر هندی، 13 تبعه امارات متحده عربی، 6 پاکستانی، 6 یوگسلاو، و یک نفر ایتالیایی، جزو مسافرین این هواپیما بودند . در پی این جنایت که از اقدامات عمدی امریکا در خلیج فارس بود، جرج بوش پدر، معاون ریگان نه تنها اظهار تأسف نکرد و عذرخواهی ننمود بلکه به «ویلیام راجرز» فرمانده ناو امریکایی حمله کننده به هواپیما، مدال شجاعت نیز اعطا کرد. دولت ریگان در ابتدا برای توجیه جنایت خود، هواپیما را دارای مأموریت نظامی خواند سپس با تصحیح این اتهام، مسیر حرکت هواپیما را «خارج از دالان هوایی» وانمود کرد. اما پس از آنکه مسیر قانونی هواپیما مورد تائید سازمان بین‌المللی هوانوردی (ایکائو) قرار گرفت، در موضعی منفعلانه‌، به اشتباه خود در حمله اعتراف کرده و در پیگیری‌های بعدی ناگزیر از پرداخت غرامت شد.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. مشاهیر سیاسی قرن بیستم، محراب قلم، احمد ساجدی، ص 234.

2. روز شمار انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج سوم، ص 216.

3. امریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران، انتشارات کیا، کامران غضنفری، ص 291.

4. چالش‌های ایران و امریکا، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حمید معبادی، ص 113.

5. چالش‌ها، همان، به نقل از روزنامه اطلاعات، 7/7/1366.

6. روزنامه جمهوری اسلامی، 27/8/1363.

7. روزشمار روابط ایران و امریکا، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، بهروز طیرانی، ص 311.

8. روزشمار، همان، ص 313.

9. دایرۀ‌المعارف انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ص 134.

10. دایرۀالمعارف، همان.

11. روزشمار روابط ایران و امریکا، همان، ص 334

12. روزشمار،‌همان.

13. مشاهیر سیاسی، همان، ص 359.

14. روزنامه کیهان، 28/7/1366.

15. الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دکتر بهرام نوازنی، ص 201.


آرشیو مقالات سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی