13 مرداد 1392
آرزوهای یک امت در «سنگهای بیسکوت»
خبرگزاری تسنیم: فلسطین گل سر سبد شعر مقاومت ایران و عرب است. شاهرگ شعر مقاومت اسلامی را موضوع قدس شکل میدهد. «سنگهای بیسکوت» یکی از کتابهایی است که با بررسی و نشان دادن روند این نوع اشعار در جهان اسلام میپردازد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شعر مقاومت در ادبیات فارسی پیشینهاش به چند سال ختم نمیشود، شاید یکی از دیرپاترین سرودههایی که زمزمه ان را در ادبیات فارسی از همان سدههای نخست میشنویم، ادبیات مقاومت باشد. سرآغاز این فصل بزرگ را میتوان شاهنامه و نگاه نمادین و اسطورهای یک شاعر اهل طوس به اشغال سرزمین و زیر سؤال رفتن مردم کشورش دانست. بعد از شاهنامه نیز شعر مقاومت به انتهایش نزدیک نشد و انصافاً در هر دوره، هماهنگ با روزگار تغییر کرد و با قالبی نو متولد شد. گاه زبان حماسی و اسطورهای انتخاب میشد و گاه زبان اخلاق به کار میآمد و زمانی نیز زبان طعن و طنز بر دیگر لحنها پیشی میگرفت.
انقلاب اسلامی فصل تازهای در ادبیات ایران بود. ادبیاتی که سالها در ادبیات غرب غوطه خورده بود، هم از سیاق و ساختار و هم از محتوا و نوع پردازش سوژه میرفت که تقلیدی موفق از ادبیات آن طرف آبها باشد. انقلاب هویتی جدید به ادبیات ایران بخشید و نوعی پیوند دوباره ادبیات با سنتهای گذشتهاش را فراهم کرد؛ امری که بارقههای آن در مردم ان زمان نیز زده شد و کمکم پای این تحول روحی در میان مردم به ادبیات ایران هم کشیده شد.
ادبیات مقاومت در این سه دهه بنا بر اقتضائات زمانی تغییر کرد و با رویکردی جدید متولد شد؛ رویکردی با تلفیق حماسه و عرفان. اگرچه بارقه این نوع ادبیات در ایران انقلابی زده شد، اما دایره محتوایی آن گستردهتر از مرزهای ایران شد. دید شاعران و نویسندگان در دایره ادبیات مقاومت انقلاب، تنها محدود به دغدغهها و حماسههای مردم در جبهههای غرب و جنوب نبود، ادبیات ایران میرفت تا شکل جدیدتری به خود بگیرد. شکلی با هویت جهانیتر با نام ادبیات مقاومت.
در دایره ادبیات مقاومت بحث کشورهای اسلامی یکی از موضوعات اساسی و جزء هویت اصلی ان به شمار میآمد. حالا دیگر دغدغههای شاعر ایرانی محدود به کشور خودش نبود، دغدغههای همه مسلمانان در دفتر شاعران میگنجد. اگر بخواهیم ادبیات مقاومت از منظر محتوایی را در نظر بگیریم، زایش معنایی و چرخیدن شاعر در فضای جدید شعر یکی از ویژگیهای سرودههای این دوره است. در این میان سهم قابل توجهی به شعر فلسطین اختصاص دارد. فلسطین و آزادسازی قدس نه به عنوان یک موضوع که به عنوان یک آرمان مطرح میشود. فلسطین گل سر سبد همه شعرهای مقاومت میشود.
شیرینعلی گلمرادی، از شاعران پیشکسوت است که در اثری به موضوع فلسطین و تبدیل شدن آن از یک موضوع صرف سیاسی به یک موضوع اعتقادی و آرمانی در سرودههای شاعران ایران و عربزبان پرداخته است. «سنگهای بیسکوت» عنوان کتابی است از این منتقد ادبی که در سال 88 توسط انتشارات فصل پنجم به چاپ رسید و جزء یکی از معدود آثاری است که مستقلاً در خصوص قدس شریف وارد کتابفروشیها شده است.
«سنگهای بیسکوت» همانطور که از نامش پیداست، مجموعهای از سرودههای اعتراض با رنگ مقاومت از شاعران مسلمان را گردهم آورده است. ورق زدن کتاب و خواندن شعرهایی که در این کتاب گرد هم آمده است، دید جامعی به مخاطب در خصوص فضای شعر قدس در ادبیات عرب و ایران به دست میدهد. تجربههای جدید شاعران از منظر زبانی و موضوعی اولین نکتهای است که توجه مخاطب را به خود جلب میکند.
گلمردای در گزینش اشعار شاعران مطرح را دستچین و ارائه میکند. وسواس گردآورنده در نحوه چینش و انتخاب اشعار سبب میشود تا مخاطب با خیال راحتتری به ورق زدن کتاب بپردازد و در نهایت به این فکر نکند که وقتش را صرف خواندن کتابی از جنس دیگر آثاری که در این قالب نوشته میشوند، صرف کرده است. جبران خلیل جبران، محمود درویش، نازک الملائکه، سالم جبران و آدونیس از نمایندگان شعر عرب و محمود اکرامی، قیصر امینپور، سارا باستانی، سمیه تکر، رضا نیکوکار، و ناهید یوسفی به عنوان نمایندگان شعر فارسی معرفی شدهاند.
سروده ذیل نمونهای از اشعار محمود درویش، شاعر نامدار مقاومت عرب است:
«روسری
سکوت تو مانند آرامگاه شهیدان است
که جاریست که گسترده میشود
به یاد میآورم چگونه دستهایت
به روی قلب من
همچون پرندهای پر میزد
عشق من! از رنج آذرخش، دل تیره مکن
آن را به افقهای تیره واگذار
اما دل به اندیشههای دیگر بسپار
اندیشه بوسه خونین
و روزهای تشنگی و مرگ
مرگ من غمهای سوگواری
روسریهای بدرود ما
کفن ماست
و چون باد در خاکستر میوزد
خون در درههای ژرف میجوشد
و اشکهای آرزومند
در بادبانهای سندباد
از خطاب صدایی سرریز میشود
عشق من به سوی من بازگرد
روسریها از دوری ما آه میکشند
نه آه بدرود را
دیدار شادمانه ما آرزویی است
که در این تبعید پیوسته افزون میشود
بر مرگهای پی در پی اشک مریز
مرا چیزی جز چشمان سیاه تو نیست
روسریهای بدرودمان را
چون یادگاریهای آوازهای عشقمان بر سر مکن
عشق من! در سرزمینمان
زخمی را با آن درمان کم»
تسنیم