ژنرال بی مخ !


شعبانعلى جعفرى فرزند غلامعلى در سال 1300 در تهران متولد شد. معروف به «شعبان بى مخ» از   ردستگان اوباش تهران بود. او در تظاهرات ضد دولتى سالهاى 32 ـ 1331 و نیز سرکوب مخالفان شاه و زاهدى پس از کودتا دست داشت و جنایات زیادى مرتکب شد. پس از پیروزى انقلاب سال 1357 از ایران  رار کرد و در حال حاضر در امریکا مقیم است. از آغاز حکومت دکتر مصدق تا دیماه 1331، شعبان جعفرى با دار و دسته‏اش در سخنرانیها و تظاهرات خیابانى با جبهه ملى همکارى داشت و بعضى اوقات کنار دکتر فاطمى به عنوان محافظ دیده مى‏شد. اوایل بهمن ماه، شعبان جعفرى خط خود را عوض کرد و در جریان نهم اسفند 1331 به اتهام حمله به خانه نخست وزیر بازداشت و محاکمه گردید. ماجرا از این قرار بود که  ر 9 اسفند 1331 مصدق که بى خبر از همه جا مشغول انجام تشریفات سفر شاه به عتبات بود، گروهى از اوباش و چاقوکشان به سر دستگى شعبان بى مخ (که بعد از انقلاب توسط آیت‏اللّه‏ خلخالى به دلائلى غیر از این، غیابا به اعدام محکوم شد) با همراهى یک واحد کوچک ارتشى، بیرون در اصلى کاخ شاه گرد آمدند و با شعارهائى بر ضد مصدق و به نفع شاه انتظار شکار خود را مى‏کشیدند. مصدق موفق شد از در پشتى کاخ خارج و خود را به منزل مسکونى‏اش برساند. طرفداران شاه خود را به خانه مصدق رساندند و با جیپ در خانه وى را شکستند اما با شلیک نیروهاى ارتشى محافظ، در محاصره افتاده و حرکت آنها شکست خورد و شعبان بى مخ که پس از 28 مرداد به لقب «سرهنگ تاج بخش» مفتخر گردید دستگیر شد.  شعبان جعفرى از قهرمانان کشتى بود و سالهاى زیادى از عمر خود را در زورخانه گذارند. وى باشگاهى به اسم «باشگاه جعفرى» تأسیس کرده بود و خود مدیر آن بود. در جریان انتخابات مجلس هجدهم که در فروردین ماه 1333 انجام گرفت، چاقو کشان شعبان بى مخ دوش به دوش پاسبانان و مأموران فرماندارى نظامى جلوى شعبه‏هاى اخذ رأى ایستاده و راى کسانى را که مى‏خواستند راى دهند مى‏گرفتند و اگر از جبهه ملى کسى را نوشته بود او را زده و یا بازداشت مى‏کردند و رهگذران را به زور وادار مى‏کردند اسم نامزدهاى دولت را به صندوق بریزند.
این جریان در روزنامه‏هاى غربى منعکس شد و حتى مجله تایم مطلبى تحت عنوان «ژنرال بى مخ» چاپ کرد و بر بى آبرویى دولت زاهدى و شاه افزود.  


آرشیو موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی