30 خرداد 1400

بهرام آریانا؛ ناسیونالیست افراطی ارتش پهلوی


نوید عابدین پور

بهرام آریانا؛ ناسیونالیست افراطی ارتش پهلوی

بهرام آریانا از نظامیان مشهور ایرانی در دوره محمدرضا شاه پهلوی است که نقش او در اتفاق مهم کودتای ۲۸ مرداد و سرکوب عشایر فارس بسیار تاثیرگذار بود. هر دو این اتفاق برای مردم ایران بسیار سنگین تلخ بود و به همین دلیل در افکار عمومی نام نیکی از او به جای نمانده است.

َرویداد۲۴ نوید عابدین پور: «علاقمندی شاه نسبت به ارتش صرفا به خریدهای نظامی محدود نبود. وی به کلیه مسائل نظامی اعم از آموزش، رزمایش‌های نظامی، پادگان‌ها و مسائل رفاهی افسران ارتش علاقمند بود. برای آنها حقوق‌های سخاوتمندانه، پاداش و مزایای جنبی از جمله مسکن مناسب، سفرهای خارجی، پاداش‌های ادواری، امکانات و تسهیلات پیشرفته پزشکی، فروشگاه‌های زنجیره‌ای ارزان‌قیمت و هدایایی به صورت املاک و مستغلات در نظر گرفته بود. فعالیت‌های دولتی را با لباس نظامی انجام می‌داد؛ سران و افسران ارتش را به مناصب بالای اداری منصوب می‌کرد و بر کلیه ترفیع‌های بالاتر از سرهنگی نظارت می‌کرد.» تاریخ ایران مدرن/ یرواند آبراهامیان

بهرام آریانا از نظامیان سرشناس دوران پهلوی است. او یک ملی‌گرای افراطی بود؛ آنقدر افراطی که نامش را از  «حسین معتمدی منوچهری تنکابنی» به «بهرام آریانا» تغییر داد تا علاقه وافر خود به ایران باستان را حتی در نامگذاری خود رعایت کرده باشد.

بهرام آریانا در سال ۱۲۸۵ در تهران متولد شد. او پس از طی مدارس ابتدایی وارد مدرسه سیاست و نظام شد. او در سال ۱۳۰۴ به دانشکده صاحب‌منصبی مدرسه نظام پیوست. آریانا در سال ۱۳۰۶ به درجه ستوان دومی رسید و از مهر ۱۳۱۸ در دانشکده افسری سمت کفیل فرمانده گردان را در اختیار گرفت و در اول مهر ۱۳۲۴ معاون اداری دانشکده افسری شد. او در سال ۱۳۲۸ نیز به دلیل نزدیکی به دربار به سمت فرمانده لشگر گارد شاهنشاهی منصوب شد و یک سال بعد به درجه سرتیپی منصوب شد.

بهرام آریانا نامش بیش از هرچیز با سرکوب عشایر در سال ۱۳۴۱ گره خورده است. اقداماتش در این سرکوب او را به بالاترین پست نظامی کشور یعنی ریاست ستاد ارتش رساند. او از طرفدارن ارتش آلمان نازی بود و از جمله نظامیان طراح کودتای ۲۸ مرداد نیز بوده است. محمدرضا شاه پهلوی از سال ۱۳۳۲ به بعد هر ساله جشن شکرگزاری ۲۸ مرداد و نجات میهن را برگزار می‌کرد و بهرام آریانا یکی از نظامیانی بود که به واسطه تاثیرگذاری در همین روز، مراحل رشد را زودتر از حد معمول طی کرد.

بهرام آریانا در دانشکده افسری از جمله نظامیانی بود که در خلال جنگ‌جهانی دوم طرف آلمان هیتلری و نازیسم را گرفتند و با حزب «کبود» به رهبری حبیب‌الله نوبخت همکاری می‌کرد. (حزب کبود که به آن حزب نازی ایران نیز گفته می‌شد. یک حزب فاشیست در ایران بود که گرایش‌های آلمان دوستانه و نازی داشت. این حزب نهایتا در سال ۱۳۳۲ شمسی منحل شد). به همین دلیل هنگامی که ایران به دست متفقین اشغال شد او به همراه بعضی از افسران طرفدار آلمان نازی همچون فضل‌الله زاهدی به مدت ۲۲ ماه بازداشت شدند.

آریانا پس از آزادی و به دلیل آشنایی که با سرلشگر ارفع رئیس ستاد ارتش داشت، به ریاست رکن یکم ستاد ارتش منصوب شد. اریانا در سال ۱۳۳۱ به عنوان رئیس هیات نظامی ایران در فرانسه شد اما با روی کار آمدن دکتر مصدق او از کار برکنار شد اما شاه او را در سمت‌های تشریفاتی نگه داشت.

پس از کودتا و برکناری مصدق، آریانا بار دیگر وارد ارتش شد، تا به فعالیت‌های نظامی خود ادامه دهد. او در سال ۴۲ مسئول عملیات جنوب شد که هدفش سرکوب عشایری بود که با حکومت وارد مباررزه شده بودند. نقش آریانا در فرماندهی عملیات جنوب که در زمان خود در رسانه‌های داخلی و خارجی بازتاب وسیع داشت، سبب شهرت او شد. همین شهرت بهانه‌ای شد تا در دربار هم نیز مورد عنایت بیشتر قرار بگیرد و در نهایت در سال ۴۴ به عنوان رئیس ستاد ارتش انتخاب شد که بالاترین پست نظامی در کشور بود.

به گزارش رویداد۲۴ از سال ۱۳۴۶ شایعاتی در مورد احتمال کودتای او علیه شاه مطرح شد و حتی عنوان می‌شد که صد افسر ارتش در همین رابطه دستگیر شده‌اند، ولی ساواک تمامی شایعات را رد کرد. آریانا در سال ۴۸ از ارتش کنار گذاشته شد و به فرانسه رفت. در جریان انقلاب، آریانا در ایران حضور داشت اما توانست از ایران بگریزد و از طریق ترکیه خودش را به فرانسه برساند.

پس از انقلاب او با بعضی از سران رژیم گذشته تلاش داشت اقداماتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دهد، اما در این کار هم نتوانست چندان موفق عمل کند و در نهایت هم پس از یک دوره بیماری در سال ۶۴ و در سن ۸۰ سالگی در بیمارستانی ارتشی در فرانسه درگذشت.

 

فعالیت‌های سیاسی و نظامی بهرام آریانا

یکی از مهمترین نقش‌های بهرام آریانا در جریان کودتای ۲۸ مرداد بود. او که رئیس هیات وابسته نظامی ایران در فرانسه بود، در زمان روی کار آمدن مصدق از کار برکنار شد. شاید همین دلیل باعث شد که او در جریان طراحی کودتا نیز نقش پررنگی داشته باشد. اسدااله اعلم در خاطرات خود درباره نقش آریانا در کودتا می‌نویسد: «سرتیپ بهرام آریانا در کودتای سپهبد زاهدی علیه دولت مصدق حضور داشته و در منزل زاهدی در حصارک جلساتی تشکیل می‌دادند.»

در واقع می‌توان گفت گردانندگان اصلی توطئه کودتا در وهله اول سرتیپ آریانا فرمانده لشگر گارد شاهنشاهی و سرلشگر ارفع رئیس سابق ستاد ارتش بودند ولی تعداد افسران ارشد و امرای ارتش که پس از آن وارد این توطئه شده‌اند بیش از ۱۵ نفر بود. 

حسین مکی به نقل از «فرانس سوار» روزنامه‌نگار فرانسوی می‌نویسد: «سرتیپ آریانا رهبر کودتای نظامی در ایران است. سرتیپ آریانا افسر قوی‌الاراده و خشنی است. معذلک در میان افسران و افراد ارتش محبوبیت زیادی دارد. آریانا فرمانده لشگر گارد سلطنت است ولی کسانی که با او برای انجام نقشه کودتا همکاری می‌کنند حاضر شده‌اند در موقع عمل قسمت‌های مهم و حساس ارتش را در اختیار او بگذارند. مقدمات کودتای نظامی در ایران فراهم شده است و شاید در یکی از روز‌های آینده این نقشه به مورد اجرا گذاشته شود».

بهرام آریانا پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با درجه سرلشگری فرمانده نیروی زمینی و سپس با درجه سپهبدی ژنرال آجودان محمدرضا شاه پهلوی شد.

به جز ماجرای کودتا علیه دکتر محمد مصدق، نام بهرام آریانا با سرکوب عشایر در سال ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ نیز گرده خورده است. او توانست با سرکوب عشایر نامی برای خود دست و پا کند و با جلب نظر دربار موقیعت ویژه در ارتش پیدا کند. اعتراضات عشایر در سال ۴۱ و پس از اجرای اصلاحات ارضی در کشور آعاز می‌شود. درگیری خوانین و و مردم با نیرو‌های دولتی از جمله شهربانی و ژاندارمری در نهایت پای ارتش را ره به این قائله باز می‌کند که در نهایت باعث خلع سلاح عشایر می‌شود.

این مرحله از خلع سلاح عشایر فارس که از نیمه دوم سال ۴۲ آغاز شد در ادامه اعتراض عشایر قشقایی به برنامه اصلاحات ارضی دولت بود که از سال ۴۱ شروع به تقسیم املاک بزرگ مالکان و خوانین کرده بودند. هدف دولت از این کار کاستن از قدرت و نفوذ مالکان عمده‌ای بود که خود حضور مستقیم در سر املاک خود نداشتند و معمولاً به صورت غیابی از طریق خرده‌مالکان و زارعان امور زمین‌های خود رسیدگی می‌کردند.

به دنبال اجرای برنامه اصلاحات ارضی و و نارضایتی فئودال‌ها هر یک از خوانین در منطقه تحت نفوذ خود علیه قانون علم مخالفت برافراشت و مردم را علیه دولت به شورش و طغیان وادار نمود. هرج و مرج و ناامنی شروع شد بالاخره در پیامد اجرای قانون اصلاحات ارضی و ایجاد ناامنی از جانب کلانتران و مالکان بزرگ و هرج و مرج عمومی، غائله‌ای به وجود آمد که به غائله جنوب معروف شد.

 

 در ماه‌های پایانی سال ۱۳۴۱ درگیری‌های خوانین و عشایر فارس با نیرو‌های دولتی به دلیل نپذیرفتن طرح اصلاحات ارضی به اوج خود رسید به طوری که به دنبال اعتراضات مردم و مقابله با قوای نظامی به دستور شاه طی اعلامیه‌ای در تاریخ ۱۶ اسفند ۴۱ مناطق کوهمره سرخی، فراشبند، فیروزآباد، کارزین و بویراحمد علیا و سفلی و کهگیلویه و ممسنی، مناطق جنگی اعلام شد.

به نتیجه نرسیدن اقدامات ارتش و ژاندارمری فارس در ساکت کردن اعتراضات عشایر فارس باعث شد تا ارتشبد بهرام آریانا از سوی شاه مسئولیت پایان دادن به غائله فارس را دریافت کند. او برای هماهنگ کردن عملیات نیرو‌های ارتش ژاندارمری شهربانی جنوب راهی منطقه شد و ابتدا به فارس رفت.

ورود ارتشبد آریانا به فارس و اقداماتش در سرکوب خوانین قشقایی و بویراحمدی در آخرین روز‌های سال ۴۱ اثرات فوری خود را نشان داد؛ به طوری که باعث شد تعدادی از قوانین بویراحمدی دست از مخالفت خود بردارند و مقاومت حبیب شهبازی یکی از خان‌های بزرگ فارس شکسته شود.

تسلیم شهبازی پایه‌ مقاومت دیگر خوانین را نیز سست کرد و در نهایت باعث اطاعت آن‌ها از دولت نیز شد و تا پایان بهار سال ۴۲ تمامی خوانین مجبور به پذیرش برنامه اصلاحات ارضی شدند. با تسلیم شدن خوانین و عشایر حامی آنان، برنامه اصلاحات ارضی در کشور با جدیت تمام در این منطقه اجرا شد و با فروکش کردن طغیان عشایر، برنامه اصلاحات ارضی کاملا در منطقه اجرا شد.

بهرام آریانا در تیر ماه سال ۴۲ در مصاحبه‌ای اعلام کرد که دیگر در فارس خبری از سرکشی و یاغی‌گری نیست و نیرو‌های جنوب در ۳۰ تیر منحل و افسران و سربازان مربوط به محل‌های خدمت ثابت خویش باز می‌گردند. او همچنین اعلام کرد که که در این درگیری ۱۰۳۰۰ قبضه اسلحه از دست افراد ایل‌نشین گرفته شده است.

مهمترین پست نظامی آریانا ریاست ستاد ارتش بود. اما او که با خوش خدمتی در سرکوب عشایر به این سمت رسیده بود، ولی دوران فعالیتش در این پست همراه با شایعات زیادی همرا شد. شایعات حول این محور بود که آریانا با شاه بر سر ساختار ارتش اختلافات عمده‌ای دارد و روز به روز این شایعه جدی‌تر می‌شد.

همچنین عنوان می‌شد که او قصد دارد علیه شاه کودتا کند. با بالا گرفتن شایعات و نارضایتی شکل گرفته در ارتش در نهایت ساواک و شاه به این نتیجه می‌رسند که دیگر صلاح نیست آریانا در این سمت حضور داشته باشد و در سال ۴۸ او برکنار می‌شود.

برکناری آریانا، شایعات دیرینه علیه او را توسعه داد و مسأله در جراید خارجی بازتاب یافت. رژیم وقت مصر و عراق در چارچوب ستیز خود با رژیم شاه به این شایعه دامن می‌زدند. نشریه فرانسوی‌زبان لوریان چاپ بیروت، انفصال آریانا را به علت اختلاف نظر او با شاه در مسأله تشکیلات ارتش عنوان کرد و نشریه پاترویت چاپ دهلی نو، به نقل از خبرگزاری خاورمیانه مصر علت آن را مخالفت آریانا با سیاست شاه در خلیج فارس دانست.

ساواک که می‌دید شایعات بسیاری بالا گرفته، در نامه‌ای به محمدرضاه شاه عنوان کرد برای خنثی کردن این شایعات بهتر است طی مراسمی از بهرام آریانا تقدیر به عمل بیاید تا شایعه‌های مطرح شده کم‌رنگ‌تر شود. شاه توصیه ساواک را پذیرفت و دستور پیگیری این اقدام را داد و ارتشبد فریدون جم رئیس جدید ستاد ارتش، ضیافت شامی برای تودیع با آریانا در باشگاه افسران ترتیب داد و خبر آن در رسانه‌های عمومی وسیعاً منعکس شد.

در این ضیافت، جم به نمایندگی از شاه از آریانا تجلیل کرد و «فرمان همایونی مبنی بر رضایتمندی خاطر خطیر ملوکانه» و هدایائی به وی اهدا کرد. مدت کوتاهی بعد، آریانا بازنشسته شد. آریانا در مراسم جشن بازنشستگی خود سخنانی ایراد کرد و برنامه خود را پس از بازنشستگی نگارش کتابی در ترسیم «ایدئولوژی ارتش ایران» اعلام داشت.

به گزارش رویداد۲۴ به زعم آریانا این ایدئولوژی چنین بود: «نخستین سفارش من این است که در ارتش ایدئولوژی را که بر مبنای فلسفه شاهنشاهی است و هم اکنون در دانشکده‌ها و دانشگاه‌های آرتش آموخته می‌شود پشتیبانی بفرمائید. از سه سال قبل این فلسفه که در خون نژاد ایرانی به طور طبیعی وجود داشته و دارد تنظیم و نوشته شده و هم اکنون بطور دیالکتیک تدریس می‌شود و این موضوع اهمیت شایان دارد، زیرا در دنیای امروز همانطور که در جنگ دوم دیدیم، هیچ ارتشی بدون داشتن ایدئولوژی نمی‌جنگد.»

آریانا که از دوران بازنشستگی تا وقوع انقلاب اسلامی در فرانسه زندگی می‌کرد. پس از انقلاب تلاش داشت با تشکیل گروه‌هایی همچون ارتش رهایی‌بخش ایران با اتکا به فعالیت‌های مسلحانه با جمهوری اسلامی مقابله کند. ولی اختلافات و درگیری در این سازمان باعث شد این اقدام او با ناکامی مواجهه شود.

الگوی بهرام آریانا در زندگی ناپلئون بود و سعی می‌کرد ظاهر و رفتار‌های شبیه به او داشته باشد. همین افراطی‌گری او باعث شد با شروع جنگ جهانی دوم او جانب آلمان را بگیرد و از طرفداران ارتش آلمان نازی شود. در دوران ریاستش بر ستاد ارتش نیز او به تقویت حزب آریا به رهبری هادی سپهر که دارای تمایلات شووینیستی بود، دست زد.

با روی کار آمدن رضاشاه پهلوی در ایران، اندیشه‌های ملی گرایانه در میان ارتشی‌ها و برخی فعالان سیاسی با شدت بیشتری پیگری می‌شد که به نوعی افراطی گری نزدیک می‌شد که در نهایت به اندیشه‌های شوونیستی و فاشیستی تبدیل می‌شد. بهرام آریانا نیز از جمله این افرادی بود که اندیشه احیای عظمت ایران باستان را در سر داشت و معتقد بود باید ارتش بر اساس فلسفه شاهنشاهی و برای حفظ نژاد آریایی تلاش کند که این اندیشه او درست به مانند تفکر ارتش هیتلری بود. اما با برکناری از ریاست ستاد ارتش و بعد بازنشستگی از آن دیگر فرصتی برای او پیش نیامد تا این اندیشه‌ها را پایه‌ریزی کند.


رویداد۲۴