23 مهر 1399
23 مهر ماه 1361 سالروز شهادت :
آیت الله اشرفی اصفهانی حبیب بن مظاهر انقلاب اسلامی
اشاره :
23 مهر ماه 1361 سالروز شهادت آیت الله عطاالله اشرفی اصفهانی شهید محراب است . آیت الله عطاءالله اشرفی اصفهانی، نماینده امام و امام جمعه کرمانشاه از علمای وارسته و از شاگردان امام خمینی و شخصیتی ذینفوذ بود و مورد علاقه و اعتماد مردم استان کرمانشاه، در روز جمعه 1361/7/23، ساعت 12/15 ظهر، در مسجد جامع کرمانشاه، درحال استماع سخنان سخنران قبل از خطبههای نماز جمعه بود که به دست یک تروریست عضو سازمان تروریستی مجاهدین خلق به شهادت رسید. به همین مناسبت نگاهی داریم به کارنامه پر افتخار این شهید بزرگوار که در ادامه می خوانید.
مقدمه
آیتالله شهید عطاءالله اشرفی اصفهانی فقیه، مجتهد، مدرس، نماینده آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی در کرمانشاه، نماینده حضرت امام در منطقه، امام جمعه کرمانشاه (1360 ـ 1358) در سال 1281 در شهر «سده» [خمینیشهر] اصفهان متولد شد. [1] پدرش مرحوم حجتالاسلام و المسلمین حاج میرزا اسدالله نوۀ مرحوم حجتالاسلام میرزا محمدجعفر از علمای سده بود، اجدادش از جبلعامل لبنان و مهاجر به ایران بودند و خاندانش از علما و روحانیون لبنان در ایران پدرش از وعاظ و خطباء و امامت جماعت برعهده داشت و در میان مردم به علم و تقوی شهرت داشت. [2]
تحصیلات حوزوی را در محضر پدر آغاز، سپس به اصفهان برای ادامه تحصیل مهاجرت ده سال محضر اساتید حوزه اصفهان را درک خاصه از حضرات آیات: سیدمهدی دُرچهای، سیدمحمد نجفآبادی، فشارکی، شهید آیتالله سیدحسن مدرس کسب فیض نمود. علیرغم مشکلات مالی و فشار اقتصادی با زهد و قناعت این دوران را گذراند در سال 1302 در سن 20 سالگی جهت ادامه دروس به حوزه علمیه قم هجرت و در مدرس رضویه سکونت کرد. ایشان در مدّت 23 سال اقامت در قم به تحصیل و تهذیب پرداخت. علیرغم فشار و اختناق و دوران رضاخان، محدودیتها، ارعاب و ظلم و ستم نسبت به حوزهها، علما و هیچگاه درس و بحث را ترک ننمود. در محضر حضرات آیات: حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمد حجت کوهکمرهای ... کسب فیض نمود. [3]
در سن چهل سالگی به اجتهاد رسید و از مرحوم آیتالله العظمی سیدمحمدنقی خوانساری اوّلین اجازه اجتهاد را دریافت و بعدها از مراجع دیگر نیز اجازه «در امور حسبیه» داشتند. با ورود حضرت آیتالعظمی سیدحسین بروجردی و احیای حوزههای علمیه که در زمان رضاخان تعطیل و تضعیف شده بود، ایشان به درس آیتالله بروجردی حاضر و خود نیز تدریس داشتند. در سال 1335 از سوی آیتالله بروجردی جهت تبلیغ و نشر معارف و احکام دین، تقویت حوزۀ، علمیه کرمانشاه، مأموریت اقامت دائم در استان را مینمایند و همراه خانواده به کرمانشاه وارد و از سوی علما و مردم مورد استقبال قرار میگیرند. در مدرسه آیتالله بروجردی شروع به تدریس رسائل و مکاسب و کفایتین مینمایند. با حضور ایشان رونق حوزه را شاهد و در تربیت طلاب و شاگردان و جذب جوانان موفق بود. [4]
با آغاز نهضت امام آیتالله اشرفی اصفهانی چون دیگر یاران امام در سراسر مملکت حضور پررنگ داشتند، اگرچه روش ایشان به نوعی عمل میکرد که ساواک نمیتوانست به تمام فعالیتش دست یابد. حتی نامههایی که برای امام میفرستادند یا به عنوان نماینده امام در استان، ساواک نتوانست گزارش مستند بدست آورد. توطئههای ساواک در تعقیب ایشان، ایجاد اختلاف در منطقه، شایعهسازی، فشار غیرمستقیم بر حوزه نتوانست جایگاه این فقیه با تقوا و عالم برجسته را آن سان که میپنداشتند خدشه وارد نماید اما در مواردی مانع از کار بود. [5]
با پیروزی انقلاب اسلامی از سوی حضرت امام به عنوان امام جمعه تعیین، با توجه به اوضاع سیاسی سالهای (1360 ـ 1358) و از سوی دیگر توطئه عوامل بیگانه در کردستان مشکلات و مسائلی پدید آمد. اما استقامت و پایداری این عالم مجاهد به مشکلات فائق میآمد. [6]
با شروع جنگ تحمیلی هم منطقه مورد هجوم صدامیان بود و هم حضور پررنگ ایشان در جبههها مشکل گشا. در سال 1360 با توطئه ابوالحسن بنیصدر، سازمان تروریستی مجاهدین خلق و حرکت کلی احزاب و گروههای چپ و راست علیه اسلام، انقلاب، جمهوری اسلامی ایشان به عنوان یک عالم مجاهد و مقاوم در برابر جریانات انحرافی ایستادند و دشمن غدار و توطئهگر که به دنبال شکست انقلاب بود و ارگان انقلاب و چهرههای شاخص را تشخیص داده بود، شروع به ترور نمود و از میان ائمه جمعه و علمای برجسته این مجاهد فی سبیلالله و فقیه با تقوی توسط سازمان منافقین در 23 مهر 1361 به شهادت رسیدند. [7]
متن پیام حضرت امام در شهادت این شهید شاهد
بسمالله الرحمن الرحیم
اناالیه و اناالیه راجعون
چه سعادتمندند آنان که عمری را در خدمت به اسلام و مسلمین بگذرانند، و در آخر عمر فانی به فیض عظیمی که دلباختگان به لقاءالله آروز میکنند نایل آیند. چه سعادتمند و بلنداخترند آنان که در طول زندگانی خود کمر همت به تهذیب نفس و جهاد اکبر بسته و پایان زندگانی خویش را در راه هدف الهی با سرافرازی به خیل شهدای در راه حق پیوستند. چه سعادتمند و پیروزند آنان که در نشیب و فرازها و پست و بلندیهای حیات خویش به دامهای شیطانی و وسوسههای نفسانی نیفتاده و آخرین حجاب بین محبوب و خود را با محاسن غرق به خون خرق[8] نمودند و به قرارگاه مجاهدین فیسبیلالله راه یافتند. چه سعادتمند و خوشبختاند آنان که به دنیا و زخارف آن پشت پا زده و عمری را به زهد و تقوا گذرانده و آخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و دراقامۀ جمعه با دست یکی از منافقین و منحرفین شقی، جائر و به والاترین شهید محراب که به دست خیانتبار اشقیالاشقیا به ملاء اعلا شتافت، ملحق شدند و شهید عزیز محراب این جمعه ما از آن شخصیتهایی بود که اینجانب یکی از ارادتمندان این شخص والامقام بوده و هستم. این وجود پربرکت متعهد را قریب شصت سال است میشناختم. مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج آقا عطاءالله اشرفی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح میشناسم، و در عین حال مجاهد و متعهد و قویالنفس بود. او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصی بود که مایۀ دلگرمی جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُواالله عَلَیه[9] بود و رفتن او ثلمۀ [10] بر اسلام وارد کرد و جامعۀ روحانیت را سوگوار نمود. خداوند او را در زمرۀ شهدای کربلا قرار دهد و لعنت و نفرین خود را بر قاتلان چنین مردانی نصیب فرماید. ننگ ابدی بر آنان که یک چنین شخص صالحی را که آزارش به موری نرسیده بود از ملت ما گرفتند و خود را در پیشگاه خداوند متعال و در نزد ملت فداکار، منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفی کردند. این بزرگوار مثل سایر شهدای عزیز ما به جوار رحمت حق پیوست و ملت مجاهد و قوای مسلح سلحشور ما با عزمی راسختر به پیشبرد انقلاب ادامه میدهند و آنان که به ادعای واهی خود کوس طرفداری از خلق را میزنند و با خلق خدا آن میکنند که همه میدانند، در این جنایت عظیم چه توجیهی دارند؟ و با به شهادت رساندن عالمی خدمتگزار و پیرمرد بزرگوار هشتاد ساله چه قدرتی کسب میکنند و چه طَرفی میبندند؟ و آنان در سوگ این جنایت عظیم چه توجیهی دارند؟ و آنان که در سوگ این جنایتکاران اشک تمساح میریزند و از جریان حکم خدا درباره آنان شکایت دارند، چه انگیزهای دارند؟ آیا انتقام از جمهوری اسلامی به شهادت رساندن یک عالم پارساست، و به آتش کشیدن یک عده کودک و زن و مرد و تودههای رنجکش است؟! آیا راه به حکومت رسیدن و قدرت را به دست آوردن، این نحوه جنایات است؟!
بارالها، ملت مجاهد ما در این برهه زمان با چه حوادثی و با چه چهرههایی مواجه است. عصری که حکومتهای مسلمین آنچنانند و رسانههای گروهی آنچنان و ابرقدرتها اینچنین. عصری که باطل را به صورت حق به خورد مردم میدهند و جنایات را به صورت صلح طلبی. عصری که دشمنان اسلام و مسلمین با ملتهای مستضعف، آن میکنند که چنگیز نکرد و اکثر حکومتهای مسلمانان در جنایاتی که بر ملتهای خود میرود از جانیان طرفداری میکنند. عصری که در خانه امن خدا از دشمنان اسلام و برخلاف اسلام تلقی میشود و عصری که برای استقرار حکومت اسلامی و پیادهکردن احکام اسلام در یک کشور، مدعیان اسلام به ستیز نظامی و تبلیغاتی با آن برمیخیزند و با اسلام عزیز به اسم اسلام میجنگند.
بارالها، ملت مجاهد ایران در این عصر جاهلیت و تاریک مظلومند، و به جز اتکال به درگاه تو و اعتماد به عنایات تو پناهی ندارند و از پیشگاه مبارک تو استمداد میکنند و در راه حق به راه خود ادامه میدهند و از این وحشیگری هراسی به خود راه نمیدهند و عزتی که برای تو و رسول تو مؤمنین است، برای زندگی عاریت چند روزه از دست نمیدهند.
بارالها، از تو رحمت برای شهیدان عزیز و به ویژه شهید محراب این هفته و سلامت و سعادت و صبر برای ملت به ویژه بازماندگان شهدا و اهالی محترم باختران، و شفای عاجل برای آسیبدیدگان و انتقام از دشمنان اسلام را خواستارم. درود به روان پاک عزیزان شهید. درود بر بازماندگان شهدا. سلام بر آسیبدیدگان و صلوات و سلام خداوند و مقربان درگاهش بر حضرت بقیۀالله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ و السلام علی عبادالله الصالحین. [11] روحالله الموسوی الخمینی
شهید اشرفی اصفهانی به روایت اسناد ساواک:
اولین سند در پرونده کلاسه ایشان در ساواک مربوط به (42/7/29) از سازمان اطلاعات و امنیت استان پنجم به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور، مدیریت کل اداره سوم.
محترماً برابر اطلاعیه واصله (42/7/17) شیخ حسین ممدوحی در مدرسه مرحوم آقای بروجردی نزد شیخ عطاءالله اشرفی و جمعی از طلاب گفته است که روز (42/7/13) در تهران برای اعتراض به افتضاح مجلسین تظاهرات شدیدی شده و عدهای از مردم به وسیله پلیس به قتل رسیدهاند و دانشگاه در محاصره تانکهای ارتش است.
درباره انتخابات، نطق شاه، تشکیل کنگره آزادمردان و آزادزنان (42/6/05) تظاهرات ساختگی، حضور ارتش و نیروهای انتظامی، اشغال دانشگاه توسط نظامیان میان .... مقابله احتمالی با اعلامیه مراجع ... یک اوضاع فوقالعاده پدید آمد. [12]
در 42/10/14 ساواک گزارش میدهد که اعلامیه آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی «برای آقای حاج عطاءالله اشرفی مدرس مدرسه علمیه بوسیله پست ... اما در شهر هم توزیع شد.
آخرین سند مربوط به (1357/10/11) از اداره نیروهای مسلح شاهنشاهی به سازمان اطلاعات و امنیت کشور. ایشان در(57/9/11) بازداشت وبه کمیته مشترک ضدخرابکاری زندانی شدند. [13] لذا بازجویی ایشان صورت گرفت. اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی علت دستگیری: «تحریک مردم به تظاهرات و ایجاد اغتشاش در کرمانشاه»(175) و در تاریخ (57/10/11) از سوی اداره دادرسی منبع پیگیر اعلام و به ساواک گزارش شد. (176)
اگرچه آیتالله اشرفی هیچگاه «سوژه» ساواک نبوده و ساواک نسبت به ایشان حساسیت نشان نمیداد و طبق انتشار پرونده کلاسه ایشان در ساواک (176ص) میباشد. محتمل است در اسناد و پرونده شخصیتهای دیگر. سندهایی یافت شود که محتاج فرصت بیشتری برای بدست آوردن اسناد باشیم. اما به چند نکته از اسناد منتشر شده اشاره میشود. تحلیل تمامی اسناد نیاز به بررسی اوضاع سیاسی، فرهنگی کرمانشاه در سالهای (1357 ـ 1341) و بررسی اسناد دیگر عالمان و مبارزان منطقه دارد.
نامه آیتالله اشرفی اصفهانی به امام خمینی:
محضر مقدس نائبالامام ارواحنا فدا زعیم الحوزه المقدسه آیتالله العظمی الموسوی مدظله العالی علی رؤس المسلمین.
پس از تقدیم عرض سلام و اخلاص و ارادت ... از حال شریف و آیتاللهزاده مطالبی را که حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای کاظمی دامت برکاته به محضر مقدس مرقوم داشتهاند کاملاً مورد تصدیق حقیر است ...
ساواک پس از پیداشدن اعلامیه آیتالله مرعشی نجفی در (42/10/14) دستور میدهد «بهطور غیرمحسوس اعمال نامبردگان را تحت مراقبت قرار داده و نتیجه را به این سازمان اعلام فرمایند. در گزارش (43/3/06) ساواک کرمانشاه در مورد چند تن از وعاظ و روحانیون گزارش میدهد. در مورد آیتالله اشرفی اصفهانی: [14]. حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی شب یازدهم محرم در مسجد بروجردی به منبر رفته ضمن سخنان خود اظهار داشته علما را مرتجع معرفی میکنند اگر علما مرتجع باشند پس خدا و پیغمبر و ائمه اطهار(ع) مرتجع هستند به ما میگوید مفتخر هستیم یک طلبه ششصد الی هزار و دویست ریال حقوق دریافت میکنند، حقوق این طلبه را با سایر کارمندان دولت مقایسه کنند ببینند کدام یک مفتخر است. طبق نقل مرحوم آیتالله حاج شیخ جلیل جلیلی، امام پیغام داده بودند که علمای کرمانشاه هفتهای یک دو جلسه داشته باشند. ساواک در گزارش خود مینویسد: (43/7/09) عدهای از علماء شرکت نکردند فقط آقایان: جلیلی، حاج عطاءالله اصفهانی، حاج سیدمحمود لاری، حاج سیدابراهیم خسروشاهی، شیخ مجتبی روشن (حاج آخوند) شیخ علیرضا متانت شرکت کردند.(13) آیتالله اشرفی در (18/1/43) قصد زیارت عتبات و عالیات را داشت ساواک به نقل از شهربانی مینویسد:
«تاکنون در اطلاعات این شهربانی پیشینه فعالیت سوءسیاسی نداشته است.(13) چهارم آبان 1343 تولد شاه مصادف شده بود با تولد حضرت فاطمه زهرا(س) آیتالله اشرفی در جلسه خصوصی میگوید: فردا بهطوری مصادف شده مردم اگر جشن بگیرند اینها به حساب خودشان میگذارند اگر نگیرند نسبت به فاطمه زهرا(س) ادای احترام شده است. ما هم که فردا را نه تعطیل میکنیم و نه جلوس و مسلماً علمای قم هم این عمل را کردهاند و جلوس هم نخواهند کرد.
اگرچه در قم حضرت امام در همین روز علیه تصویب لایحه «کاپیتولاسیون» هم اعلامیه دادند و هم سخنرانی کردند و آن سخنرانی که مشروعیت و مقبولیت رژیم را زیر سئوال و علیه امریکا و عوامل آن افشاگری نمودند.2 آیتالله اشرفی طبق گزارش ساواک (16/8/43) اظهار مینماید که آقای خمینی و آقایان دیگر در قم به منبر رفتهاند و شدیداً به دستگاه حمله کردهاند. معلوم میشود که خبری شده و اضافه کرد کرمانشاه را باید دورش قلم کشید با این همه فعالیتی که در قم هست در این جا خبری نیست. و خبر دیگر (43/8/16)اینکه آیتالله اشرفی خبر محبوس شدن آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی را به علت فعالیت علیه دستگاه که در منزل تحت نظر گرفتهاند. سفر آیتالله محمد یزدی از قم به کرمانشاه و دستگیری، تبعید آیتالله خمینی به ترکیه، که فرزندش آقا سیدمصطفی خمینی هم نزد ایشان هستند و چنین استنباط میشود که به کشور برگردانند زیرا اوضاع شرق و غرب مشوش میباشد.
شیخ مجتبی روشن اظهار داشت انشاءالله اینها به جان هم میافتند تا ما از شرشان مصون باشیم. شیخ حسین اشرفی از قول آقای سیدمحمود طالقانی اظهار نموده موقعی که زندان بودم تاجری که وابسته به دستگاه دولت بوده به خانواده من کمک نموده است و بعداً که از زندان مرخص گردید دیدم مرا به اصفهان و شیراز برای تفریح برده بعد از اقامت در اصفهان به شیراز رهسپار گردیدم و بین راه ما را به علت وجود اسلحه در ماشین بازداشت و چون در زمان وقایع شیراز بود ما را زندانی کردند و صحبت ترور به میان آمده و شیخ مجتبی روشن اظهار نموده اینها دشمن اسلام میباشند و هرکسی آنها را بکشد عملش بسیار خوب است و این سؤال را برای این مطرح نمودم که اگر موقعیتی پیش آمد که انسان یکی از آنها را بکشد مسئول هست یا نه برابر اظهار شیخ محمد یزدی و روشن علت تبعید خمینی حمله نمودن وی به آمریکا و لایحه مصونیت آنها بوده است.
کلام آخر :
امروز بیش از پیش ضرورت دارد در مورد تاریخ منطقه غرب کشور از زمان حضور این عالم مجاهد (1335) تا شهادت (1361 ـ 1360) تهیه و تدوین شود . در این مسیر ضرورت دارد خاطرات علمای منطقه و شاگردان و یاران ایشان به عنوان تاریخ محلی استان ثبت شود. مسلماً خطبههای نماز جمعه، بیانیهها، سخنرانیها، مصاحبههای ایشان میتواند منبع و مأخذ مناسبی برای تدوین تاریخ فکری سیاسی کرمانشاه در سالهای اولیه انقلاب باشد.
پینوشت:
[1]. اشرفی اصفهانی، محمد؛ محراب خونین باختران، کرمانشاه، بیتا، انتشارات سروش، ج اول، ص 25.
[2] ایشان در مدرسه نوریه واقع در بازار بزرگ اصفهان، جنب مسجد جامع که دارای قدمت 300 ساله است تحصیل نمودند.
[3] .جمعی از نویسندگان. گلشن ابرار، جلد ۲، ۱۳۸۵، قم. ص901.
[4] .روزها و رویدادها، مرکز فرهنگی تربیتی نور ولیت، انتشارات پیام مهدی، ۱۳۷۸، ص 121.
[5] .اشرفی اصفهانی، محراب خونین باختران، ص۸۱.
[6] . شهید آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[7] . آیت الله عطاءالله اشرفی اصفهانی، نماینده امام و امام جمعه کرمانشاه از علمای وارسته و از شاگردان امام خمینی و شخصیتی ذینفوذ بود و مورد علاقه و اعتماد مردم استان کرمانشاه، که در روز جمعه 23/7/1361، ساعت 15/12 ظهر، در مسجد جامعه کرمانشاه، درحال استماع سخنان سخنران قبل از خطبههای نماز جمعه، به دست یک تروریست عضو سازمان منافقین به شهادت رسید.
[8] .خرق نمودن: شکافتن، از میان برداشتن (کنایه از اینکه شهیدان با استقبال از شهادت، لباس «انیّت» و «خودی» را پاره کرد و به مقام فنای فیالله میرسند.)
[9]. سوره احزاب، آیۀ 23: «مردانی که راست گفتند در آنچه با خدا پیمان بستند.»
[10]. رخنه، خلل.
.[11] صحیفه امام خمینی، جلد 17 ، ص 49 تا 51.
[12] . تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر سیدجلالالدین مدنی، جلد 2، ص 78.
[13] . شهید آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی. ص 169.
[14] متولد سده اصفهان بودند، نامهای دیگر سده: خوزان، ورنفا دلران و فریشال بود.
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی